یکی از مشهورترین و مهمترین نطقهای مرحوم مدرس در مجلس آبان 1303، یعنی 91 سال پیش، از آن جهت که منظومه فکری او و یقیناً شماری از فقهای همزمان با او را نشان میدهد، شایسته دقت و تأمل بیشتر است.
مدرس به عنوان یک فقیه در دفاع از مشروطیت به یک اصل عقلی استناد میکند و میگوید: «هر عاقلی که به درجه اول عقل باشد تصدیق میکند که اداره کردن امور شخصی با اراده اجتماعی اقوی و امتن است، این مسأله از بدیهیات است، استبداد و مشروطه هم اصلاً با هم مناسبت ندارد.» اشاره او به اصلی مغفول مانده است و آن اصل مشورت و شوراست. به بیان مدرس در اسلام حتی اداره امور شخصی باید بر اساس مشورت باشد، چه برسد به امور اجتماعی و جمعی و از این جهت است که او مبانی دموکراسی و مردمسالاری را با اسلام منطبق میداند و میگوید مشروطیت بسیار خوب است حتی اگر دست غیبی موجب بروز انقلاب مشروطیت در ایران شده باشد.
واقع این است که مدلل کردن مبانی قانونگذاری و دخالت دادن ملت در سرنوشت خود، در میراث فقهی دست کم صد سال اخیر شیعه سابقه دارد. گو اینکه در تاریخ اندیشه سیاسی شیعه نمونههایی در تأیید همکاری با سلطان وجود داشته است. اما هوشمندی بزرگ علمای شیعه این بود که با درک شرایط زمانه و اهمیت اداره امور با عقل جمعی کوشیدهاند مبانی این موضوع را از آیات و احادیث و احکام و سیره ائمه بهدست دهند.
یکی از جلوههای مردمسالاری شوراها و انجمنهای شهری یا به تعبیر قانون اساسی مشروطیت انجمنهای ایالتی و ولایتی است. از مهمترین مدافعان این نظریه در آغاز انقلاب مرحوم طالقانی بود و هم ما به یاد داریم که در فوت جانسوز ایشان، مردم شعار میدادند پیام طالقانی شهادت است و شورا.
این نحوه فکر فقط به ایام انقلاب مربوط نمیشود. ایشان سالها پیش از انقلاب و در تفسیر قرآن بر اهمیت شورا یعنی دخالت عقل جمعی در اداره امور به طور گستردهای بحث کردهاند. نه فقط در آیاتی که به تشکیل شورا امر شده است، بلکه حتی در امور شخصی و خانوادگی مانند مسأله شیر دادن مادر به بچه که به نظر نمیرسد ربطی به شورا و مشورت داشته باشد. این قسمت از مطالب مرحوم طالقانی در واقع گویی مثال و نمونهای است برای آنچه مرحوم مدرس سالها قبل از آن در مجلس بیان کرده بود و آن تأکید بر امر شورا و مشورت برای اداره امور جامعه است.
مرحوم طالقانی در این زمینه فقط به سخن گفتن و مطلب نوشتن اکتفا نکرد و در روزهای آغاز انقلاب مسأله شورا را همچون راه حلی برای رفع دشواریها و گرفتاریهای ناشی از استبداد میدانست؛ چنانکه در سخنرانی مشهور در مدرسه فیضیه قم و پس از دیدار با امام راحل در فروردین 58 گفت: «چه کنیم که مردم هر شهر و هر محل و روستایی بفهمند، عملاً بدانند که تقدیرشان به دست خودشان است.... من یک راه به نظرم میرسد، راه شرعی، راه قانونی، راه دنیا پسند، راهی که باید پایههای نهضت ما را محکم کند. مردم واقعاً به حساب بیایند، مردم واقعاً سرنوشت خودشان را به دست خودشان بگیرند، درگیریها کوتاه بشود. مردم بتوانند راهی برای زندگی خود باز کنند؛ این راه غیر از این نیست، مسأله تازهای هم نیست، مسألهای است که علمای ما هفتاد و چند سال پیش جزو قانون اساسی آوردهاند: انجمنهای ایالتی و ولایتی.»
در یازدهم اردیبهشت همان سال، یعنی 10 روز بعد، مرحوم امام اعلامیهای خطاب به شورای انقلاب صادر کردند و از آنها خواستند که زمینه انتخاب شوراها را فراهم آورند. آقای طالقانی یکی از نتایج شوراهای شهر و روستا را چنین برشمرد: «این شوراهای محلی موجب میشود که افراد و توده مردم که ناشناخته ماندهاند استعدادهایشان را نشان بدهند.» تا کنون کمتر به رابطه مرحوم طالقانی با امام راحل توجه شده است. رابطهای که میتوان عمق آن را از لابهلای تعابیر امام در پیام تسلیت فوت آقای طالقانی دریافت: برادر، مالک اشتر زمان، ابوذر زمان، مجاهد عظیمالشأن و بالاخره چنین پایان داد که رحمت خدا بر پدر او که در رأس پرهیزگاران بود. شواهد دیگری هم بر رابطه خاص بین امام و آقای طالقانی در دست است؛ از آن جمله عباراتی که امام به مرحوم آقای مهدی حائری فرزند دانشمند حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس گرانقدر حوزه علمیه درباره آقای طالقانی گفتند و در خاطرات او آمده است.
آقای طالقانی علاوه بر همه اینها نخستین شورای شهر را در سنندج، در اوج آشفتگی و آشوب و درگیری مسلحانه در این منطقه، تشکیل داد. او در عین حال در همان جلسات قاطعانه در برابر زیادهخواهان که چندان هم در پی مطالبات مردمی نبودند و میخواستند از فضای انقلابی برای خود سرمایهای فراهم کنند میایستاد. آقای طالقانی پس از یافتن مأموریت از ناحیه امام برای پیگیری مسأله شوراها، گروهی از جمله حقوقدان ارجمند کشورمان مرحوم دکتر ناصر کاتوزیان را موظف کرد تا طرح جامعی برای تشکیل شوراها تهیه کنند و آنها نخستین سند مدیریت شورایی را در 14 ماده تهیه کردند که بسیاری از آن مواد اولیهها در قانون اساسی و قانون شوراها گنجانده شد و سالها بعد در دولت اصلاحات به عمل درآمد و اجرا شد.
بی شک مرحوم طالقانی، هرچند در بحث شوراها در مجلس خبرگان دیگر در حیات نبود، لکن باید او را از بنیانگذاران فکر شورا در ایران اسلامی دانست. مرحوم امام، آیتالله مدرس و آیتالله طالقانی، همگی از یک منظر فکری و از یک سرچشمه سیراب شده بودند.