سفر آقای جاکوب زوما، رئیس جمهوری آفریقای جنوبی در رأس یک هیأت بلندپایه متشکل از چند وزیر و امضای اسناد همکاری دو کشور در حوزههای انرژی، سرمایهگذاری، کشاورزی، مدیریت منابع آب، بیمه و فرهنگ و هنر فرصتی مناسب برای ایران است تا پس از 20 سال پس از فروپاشی آپارتاید و از سرگیری روابط با این کشور به ساماندهی مناسبات خود با یکی از قدرتهای نوظهور جهان بپردازد. در همین رابطه میتوان به نکات ذیل اشارهای ولو به اجمال کرد.
روابط ایران با آفریقای جنوبی در دوران پسا آپارتاید در بخش سیاسی همواره روندی رو به رشد داشته است. در طول 20 سالی که از روی کارآمدن دولت دموکراتیک غیرنژادی آفریقای جنوبی میگذرد، این روابط سیاسی با افت و خیزهایی روبهرو بوده است با این حال باتوجه به ساختار حکومت و سوابق حزب حاکم در رابطه با غرب در دوران آپارتاید از یکسو و مواضع ایران در حمایت از مبارزات ضد آپارتاید همواره مقامات آفریقای جنوبی نگرش مثبتی به کشورمان داشتهاند.
حمایت آفریقای جنوبی از ایران در جریان چالش هستهای که از سال 2002 به یک بحران بینالمللی تبدیل شده بود، همواره مورد انتقاد غربیها بود با این حال این کشور با تمام توان در آژانس بینالمللی هستهای و شورای امنیت قویاً از ایران حمایت کرد که نکته قابل اتکایی برای گسترش روابط سیاسی با این کشور به شمار میرود. هرچند در پرتو شرایط ناشی از بحران هستهای همه کشورها از جمله آفریقای جنوبی به دلیل محدودیتهای قطعنامهها و تحریمهای بینالمللی و نگرانی از مجازاتهای سیاسی و اقتصادی در روابط خود با ایران با حزم و احتیاط گام برمیداشتند.
در حوزه اقتصادی تا قبل از اعمال تحریمهای ناشی از پرونده هستهای علیه ایران، روابط دوکشور با اینکه در حد ظرفیتها نبود ولی در سطح قابل قبولی ارزیابی میشد. سرمایهگذاریهای آفریقای جنوبی در ایران در «پارس جنوبی» و «تلفن همراه» از جمله مواردی است که از آنها میتوان به عنوان نماد روابط دو کشور یاد کرد. سرمایهگذاری شرکت «ساسول» در حوزه پتروشیمی با مشارکت شرکت ملی پتروشیمی ایران که به آریا- ساسول معروف است و همچنین شرکت امتیان (MTN) آفریقای جنوبی با شرکای ایرانی تحت نام ایرانسل در حوزه تلفنهای همراه از جمله موفقترین سرمایهگذاریهای خارجی انجام شده در ایران بود. اهمیت این دو پروژه در این است که این پروژهها در قالب همکاری مشترک (Joint Venture) بود که طرف آفریقای جنوبی علاوه بر تأمین سرمایه انتقال تکنولوژی در ریسک سرمایهگذاری نیز مشارکت داشت. امری که حتی شرکتهای بزرگ اروپایی، ژاپن و کره نیز تاکنون نیز در چنین قالبی با ایران وارد همکاری اقتصادی و سرمایهگذاری در این حجم نشدهاند.
هر چند شوربختانه باید اذعان کرد که با آغاز تحریمها روابط اقتصادی ایران با آفریقای جنوبی به دلیل اعمال فشارهای فراوان رو به افول نهاد، با این حال در حوزه سیاسی روابط هرچند محتاطانه همچنان وجود داشت. از این منظر گسترش روابط سیاسی و اقتصادی ایران با افریقای جنوبی در دوران پسابرجام به لحاظ سیاسی و اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا این کشور از اعضای گروه صنعتی 20 دنیاست. اقتصاد رو به رشد این کشور به دنبال منابع باثبات در حوزه اقتصاد انرژی است و ایران با دارا بودن منابع غنی انرژی و ثبات سیاسی حاکم، از جمله کشورهای قابل اتکا در این زمینه است.
در حوزه نفت به عنوان ستون اصلی روابط دو کشور در سالیان گذشته که بیش از 90 درصد روابط اقتصادی را شامل میشد، ایران قبل از تحریمها یکی از بزرگترین تأمین کنندگان نفت این کشور بود. متأسفانه در دوران تحریم فروش نفت ایران به این کشور قطع شد که اینک یکی از برنامههای وزارت نفت، بازگردان اوضاع به شرایط قبل از تحریمهاست. واردات آفریقای جنوبی روزانه 550 هزار بشکه نفت از منابع تأمین انرژی جهان است. ضمن اینکه این کشور در حوزه دستیابی به انرژیهای پاک نیز پیشرفتهای قابل توجهی را به دست آورده است.
با توجه به شرایط جدید انرژی در جهان، تنوع تأمین کنندگان و محرومیت چند ساله ایران که از دست دادن بازارهای مطمئن را به دنبال داشت؛ در شرایط کنونی هر چند توقع بازگشت به شرایط قبل از تحریم در تأمین نفت مورد نیاز آفریقای جنوبی غیرواقع بینانه است ولی با وجود این، هدف ما باید کسب سهمیه حداکثری قابل قبول از نیاز رو به رشد این کشور به انرژی باشد.
از یاد نبردهایم که به دلیل تقارب سیاسی، تا قبل از اعمال تحریمها، آفریقای جنوبی یکی از مشتریان باثبات حوزه نفت ما بود و حتی زمانی که در سال 1996 بیل کلینتون قانون داماتو علیه ایران را تصویب کرد، این کشور از این قانون که مانع سرمایهگذاری در صنایع نفت و گاز میشد تبعیت نکرد و حتی خرید نفت را از ایران افزایش داد. لذا ایران باید تلاش و سیاستگذاری خود را بر کسب سهم قابل توجه در تأمین انرژی این کشور متمرکز نماید. البته باید توجه داشت که دستیابی به این مهم منوط به اراده سیاسی کشورمان و درک درست برنامهریزان از بازار متنوع انرژی است ضمن اینکه ایران باید در این زمینه از انعطاف بالایی برخوردار باشد.
در حوزه همکاریهای چندجانبه، آفریقای جنوبی از اعضای گروه صنعتی 20، پیمان BRICS (اقتصادهای نوظهور شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی) گروه 77 و جنبش غیرمتعهدها هست و با توجه به اینکه از اعتبار خوبی در دنیا برخوردار است، میتواند شریک قابل اتکای ایران در حوزه وسیع قاره آفریقا و جهان باشد. ایران نیز میتواند از ظرفیتهای این کشور در حوزه انرژی، صنایع و معادن و کشاورزی بهره برده و پیوندهای خود را در این زمینهها تحکیم کند.
همچنین با توجه به ظرفیت بالای آفریقای جنوبی در حوزه صنعت، معدن و کشاورزی، این کشور میتواند جایگزین خوبی برای برخی از شرکتهای غربی در این بخشها برای کشورمان باشد بخصوص اینکه آفریقای جنوبی برخلاف غربیها برای همکاریهای اقتصادی خود مابهازای سیاسی مطالبه نمیکند. دیگر اینکه این کشور به عنوان قدرتمندترین اقتصاد در حوزه کشورهای آفریقا میتواند شریک قابل اتکایی برای ایران در این قاره رو به رشد باشد.
از منظر استراتژیک، قرار گرفتن ایران در قلب جهان اسلام و آفریقای جنوبی در مهمترین بخش قاره وسیع آفریقا در شرایط متلاطم و بیثبات کنونی منطقه، فرصت مناسبی را برای همکاریهای جنوب- جنوب برای توسعه صلح و دموکراسی در منطقه و جهان پیش روی دو کشور قرار میدهد.
آفریقای جنوبی در زمره کشورهای باثبات و تأثیرگذار در حوزه روابط بینالملل بوده و مورد احترام نهادهای بینالمللی است و در شرایط افزایش اعضای دائم شورای امنیت یکی از کاندیداهای مطرح برای کسب کرسی عضویت دائم شورای امنیت است که در حوزه سیاست خارجی برای ایران حائز اهمیت است. از یاد نبریم که آفریقای جنوبی کشوری است که ماندلا را در دل خود پروراند، سیاستمداری که جهان مدیون او و ایدههای بی بدیل در سیاستورزی و پیوند اخلاق با سیاست است. چنین کشوری با وجود افت و خیزهای سیاسی پسا ماندلا که همگی از آن آگاهیم، هنوز شایستگی آن را دارد که شریک قابل اتکایی برای ایران قلمداد شود.