دکتر بهرام حبیب نیا در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، منطقه خوزستان، اظهار کرد: مظلومیت 29 اسفند اما دو وجه دیگر هم دارد؛ یکی ادعای سالهای اخیر است که این پروژه بعدتر شکست خورد چون پس از گذشت چند سال خارجیها با قراردادهای سنگین بازگشتند و به نوعی صنعت نفت را به روزهای پیش از ملی شدن آن بازگرداندند و دومی نیز ادعایی دیگر با ظاهری فریبندهتر است که میگویند نفت ملی نشد بلکه دولتی شد!
وی افزود: پول نفت احساس بینیازی از مردم را در دولتهای مختلف ایجاد میکند و از موانع دموکراسی نیز شمرده شده اما هیچ یک نافی واقعیت تاریخی 29 اسفند 1329 نیست اگر چه شاید بهتر آن باشد که به جای «ملی شدن» از اصطلاح «خلع ید» استفاده کنیم که بار حقوقی مناسبتری هم دارد.
حبیب نیا تصریح کرد: در خصوص داشتن سرمایه خدادادی نفت در کشورمان این نکته تامل برانگیز است که اگر نفت نداشتیم احتمال افغانستان و بنگلادش شدن روزگارمان بیشتر بود تا ترکیه بدون نفت؛ که باید به این نکته همیشه توجه و به آن فکر کرد.
وی عنوان کرد: تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت در 29 اسفند ماه 1329، برگ زرینی از افتخارات بزرگ در تاریخ سیاسی، اقتصادی و مبارزات مردم ایران برای نجات سرمایههای ملی این مرز و بوم از دست بیگانگان به شمار میرود.
حبیب نیا اظهار کرد: زمانی که اولین چاه نفت ایران در منطقه مسجد سلیمان توسط یک شرکت انگلیسی کشف شد، دولت وقت هیچ آگاهی و درکی از این اتفاق مهم نداشت اما کاشفان آن به خوبی میدانستند به چه ثروتی در ایران دست یافتهاند و پایههای استعمار خود در ایران را با قراردادهای استثماری استخراج، تولید و فروش نفت خام ایران بنا نهادند.
وی افزود: شرکتهای خارجی سالها سرمایه مردم ایران را به تاراج بردند و دولتهای وقت ایران هیچ گونه تلاش و توجهی برای احقاق حقوق مردم انجام ندادند و نهضت ملی شدن صنعت نفت در شرایطی شکل گرفت که ایران بزرگترین تولیدکننده نفت خام خاورمیانه بود.
حبیب نیا تصریح کرد: در هشتم دی ماه 1326 در سخنرانی که به دعوت آیتالله کاشانی و دیگر گروههای سیاسی در میدان بهارستان بود، قطعنامهای صادر شد که در آن ملی کردن صنعت نفت خواسته کلیه طبقات ملت ایران قلمداد شد و در همین رابطه آیتالله کاشانی طی اعلامیهای نظرات خود را در مورد ملی کردن صنعت نفت صادر و آن را تکلیف دینی و وطنی ملت مسلمان ایران دانست.
وی گفت: حرکت بزرگ دکتر محمد مصدق قهرمان تاریخ سیاسی و اقتصادی ایران، پایهگذاری تفکر اقتصاد بدون نفت در ایران بود و همچنین مصدق با سقوط رضاخان و در شهریورماه ۱۳۲۰، در انتخابات دوره چهاردهم مجلس وقت شرکت کرد و بار دیگر به مجلس راه یافت.
حبیب نیا ادامه داد: شرایط بینالمللی در این دوره، به نحوی بود که کشورهای مختلف به ویژه روسیه، انگلیس و آمریکا با پیشنهادهایی به دولت ایران، خواستار کسب امتیاز نفتی بودند و از آنجا که انگلیس، امتیاز بهرهبرداری از منابع نفت جنوب کشور را در اختیار داشت، روسها درصدد کسب امتیاز منابع نفتی شمال و آمریکاییها نیز به دنبال امتیاز نفت در ایران بودند.
وی خاطرنشان کرد: مصدق در دوران مبارزات خود برای ملی کردن صنعت نفت، بارها بر این نکته تاکید داشت که ایرانیان باید خود، منابع نفتی کشورشان را اداره و بهرهبرداری کنند و در این زمینه برای مقابله با فشار شوروی در خصوص گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، قانونی را در این دوره مجلس به تصویب رساند که دولت از مذاکره در مورد امتیاز نفت تا زمانی که نیروهای خارجی در ایران هستند، منع میشد.
حبیب نیا عنوان کرد: به دنبال تلاشهای دکتر مصدق و آیتالله کاشانی برای نجات سرمایههای کشور از دست بیگانگان، دربار پهلوی اجازه نداد تا در دوره پانزدهم مجلس، مصدق به مجلس راه یابد و در این دوره هدف عوامل وابسته به انگلیس این بود که قرارداد سال ۱۹۳۳ دوره رضاشاه را به دست دولت ساعد مراغهای و با تصویب مجلس تنفیذ کنند اما بر اثر فشار افکار عمومی مقصود انگلیسیها تأمین نشد و عمر مجلس پانزدهم به سر رسید.
وی افزود: با پایان دوره مجلس پانزدهم نارضایتی انگلیس از حرکت ملی شدن صنعت نفت و تلاش برای برهم زدن این حق خواهی ملت ایران، امری کاملاً طبیعی بود؛ شرکت نفت انگلیس که به دلیل تاراج منابع نفتی ایران، دارای سرمایه هنگفتی شده بود اکنون منافع خود را در خطر میدید و باید در مقابل این حرکت واکنش نشان میداد.
حبیب نیا تصریح کرد: گسترش فعالیتهای سیاسی پس از شهریور ۱۳۲۰ سبب گسترش مبارزات مردم و به ویژه توجه آنان به وضع قراردادها بود و دکتر مصدق در مجلس شانزدهم با وجود همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار، طرح "ملی شدن صنعت نفت" را به تصویب رساند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: همچنین کمیسیون نفت که در اول تیرماه ۱۳۲۹ در دوره شانزدهم مجلس شورای ملی ایران برای رسیدگی به لایحه نفت (معروف به لایحه گس-گلشائیان) تشکیل شده بود همین کمیسیون پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت را در اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه داد.
وی گفت: با تلاشهای دکتر مصدق، آیتالله کاشانی و همراهان وی، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در روز ۲۴ اسفند ماه سال ۱۳۲۹ در مجلس شورای ملی مطرح و در روز ۲۹ اسفندماه همان سال به تصویب رسید.
حبیب نیا خاطرنشان کرد: ملی شدن صنعت نفت اصطلاح پیچیدهای نیست که بر سر آن اختلاف درگیرد؛ به زبان ساده و روشن یعنی خلع ید شرکتهای خارجی و واگذاری امور نفت ایران به شرکت ملی نفت ایران. اتفاقی که همه بر سر آن اذعان دارند و اسناد و شواهد تاریخی هم از آن حکایت میکند.
وی ادامه داد: قانون ملی شدن صنعت نفت در واقع پیشنهادی بود که به امضاء همه اعضاء کمیسیون نفت در مجلس شورای ملی ایران در ۱۷ اسفند ۱۳۲۹ به مجلس ارائه شد و مجلس سنا نیز این پیشنهاد را در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ تصویب کرد.
حبیب نیا با اشاره به واکنش دولت انگلیس در قبال ملی شدن صنعت نفت عنوان کرد: پس از ملی شدن صنعت نفت، انگلیس که با تصویب این قانون منافع خود را در خطر میدید، برای جلوگیری از به ثمر نشستن حرکت ملی شدن صنعت نفت، از تمام شگردهای ممکن استفاده کرد و یکی از این شگردها، تحریم نفت ایران در نیمه اول سال 1330با هدف به خطر انداختن ثبات سیاسی و اقتصادی کشور بود، انگلیس به تمام خریداران نفت خام ایران هشدار داده بود که نفت ایران را خریداری نکنند.
وی گفت: دکتر مصدق نخست وزیر وقت، برای خنثی کردن توطئه انگلیس و کسب درآمد برای کشور، ترجیح داد نفت خام را با تخفیف به مشتریان بفروشد؛ نکته قابل توجه آن است که درآمدی که دولت مصدق با فروش تخفیفی نفت خام و فرآورده نفتی برای کشور کسب کرد دو برابر رقمی بود که «شرکت نفت انگلیس و ایران» بابت فروش سالانه 31 میلیون تن نفت خام به ایران پرداخت میکرد.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: امروز تلاش صنعتگران نفت و دولتمردان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر این است که راه آیتالله کاشانی و دکتر مصدق را ادامه دهند و صنایع نفتی را با آخرین تکنولوژیهای قرن به پیش برند و همچنین از سوی دیگر تولید نفت و گاز را در میادین مشترک بیشتر کنند تا از برداشت منابع نفت و گاز توسط همسایگان عقب نمانده و حتی پیشی گیرند.