هرچند «شی» قبلاً در سمت معاون ریاست جمهوری در سال ٢٠٠٨ به این منطقه سفر کرده بود اما تاریخ روابط ایران و چین، رویدادی در این سطح را شاهد نبوده است. در مقطعی «هو جین تائو» رئیس جمهوری سابق جمهوری خلق چین در دوران صدارت خود طی سالهای ٢٠١٢-٢٠٠٢ از چند کشور خاورمیانه بازدید رسمی داشت ولی هرگز به ایران سفر نکرد. لذاسفر «شی جینپینگ» به ایران اولین سفر رئیس دولت چین به ایران را پس از گذشت ١٤ سال رقم زد.
آخرین دیدار رهبر چین از ایران در سال ٢٠٠٢ در زمان دولت اصلاحات بود که آن زمان «جیانگ ز مین» از ایران بازدید رسمی به عمل آورد. چین به درستی درک میکند که ایران را دیگر نمیتوان نادیده گرفت زیرا که این کشور اکنون به بازیگری با نقشهای بی بدیل در منطقه حساس خاورمیانه تبدیل شده است ضمن آنکه با رفع تحریمهای 12 ساله که تا آخر ژانویه ٢٠١٦ به پایان خواهد رسید، تهران از فرصتهای بیشتری برای ارتقای منزلت خود برخوردار خواهد شد. چین میداند که ایرانیها در این برهه حق انتخابهای افزونتری را به دست آوردهاند و مثل گذشته در دایره محدود کشورهای انگشتشمار همانند چین نخواهد ماند.
زمان به نفع ایران در حرکت است و چین نمیخواهد و البته نمیتواند از فرصتهای جدید در ایران بیبهره بماند. شرایط و موقعیت نوین ایران از کشورهایی مثل چین طلب میکند که رهیافتی متفاوت نسبت به گذشته را در پیش بگیرند که در آن منافع ایران لحاظ شود از قبیل برخوردار شدن از روابط برابر و منتفع شدن از آن چیزهایی که به ارتقای موقعیت ایران میانجامد. بیشک، تهران در مناسبات آتی خود با کشورهای خارجی اصل انتقال فناوری را مورد تأکید قرار خواهد داد که از این منظر میتوان انتظار داشت که در ارتباط با چین نیز نگرشی متفاوت از گذشته نمایان شود.
چین این مسأله را خود دریافته زیرا که از موقعیت طلایی تهران پیشاپیش آگاه شده و تلویحاً نگرانی از دست دادن موقعیت گذشته در روابط با ایران را ابراز داشته است.
با این وصف، پکن بر این امر نیز واقف است که ایران نسبت به پیوند با چین ارزش ویژه قائل بوده و کمک این کشور در شرایط بحرانی را در خاطره دارد. چنین وضعیتی به دو کشور این امکان را میدهد که از سابقه خوب برای بنیانگذاری آینده بهتر در مناسبات بهره گیرند.
از همین روست که ناظران بر این باور هستند در صورتی که دو کشور بزرگ غرب و شرق آسیا از ظرفیتهای یکدیگر استفاده بهینه کنند میتوانند حجم مبادلات تجاری فعلی را که بالغ بر ٥٢ میلیارد دلار است، ظرف یک دهه به ٢٠٠ میلیارد دلار برسانند و روابطی که بر پایه تعادل و بازی «برد- برد» استوار باشد، بنا نهند. در این راستا باید تأکید شود که ایران با ٤٥٠ میلیارد دلار تولید ناخالص ملی با پیشبینیهای انجام گرفته ظرف یک دهه آینده این رقم را حداقل سه برابر افزایش خواهد داد که این کشور را از مقام ٢٩ فعلی جهان به جمع ٢٠ کشور بزرگ اقتصادی جهان رهنمون خواهد ساخت.
روابط اقتصادی همیشه در تقویت پیوندهای سیاسی نقش بسزایی داشتهاند، ولی این حقیقت را نیز نباید از خاطر دور نگه داشت که مناسبات سیاسی (امنیتی و...) نیز میتواند بستری مناسب برای توسعه روابط اقتصادی ایفا کند.
ایران در بعد امنیتی و سیاسی برای چین که نگران از توسعه افراطگرایی در منطقه «سین کیانگ» (شین جیانگ) میباشد و شدیداً از نضج گرفتن مجدد «طالبان» در افغانستان واهمه دارد از جایگاه ویژهای برخوردار است. «پکن» از موفقیت «تهران» در مهار رادیکالیزم در مناطق غرب ایران آگاه بوده و خواهان بهرهبرداری از تجارب ذیقیمت ایران در مبارزه با پدیده رادیکالیزم میباشد و در این راستا مشارکت فعال ایران را در تحقق طرح «یک کمربند- یک جاده» کلیدی ارزیابی میکند.
این طرح عظیم که در نهایت سرمایهگذاری ٤٠٠ میلیارد دلاری چین را در بر خواهد داشت، هدف غایی تأمین امنیت در احیای «جاده ابریشم» قدیم را دارد. «پکن» تعهد کرده که ٥٠ میلیارد دلار به عنوان سرمایهگذاری اولیه برای ساخت راهآهن، جاده، خطوط انتقال انرژی و دیگر زیرساختها برای عملیاتی کردن این پروژه بزرگ هزینه نماید. در اینجا باید اشاره شود که اراده چین در تحقق این پروژه عظیم که مبتکر آن «شی جینپینگ» رئیس جمهوری خلق چین است، آنقدر قوی است که ٧٧ مورد از ١١٨ مورد موافقتنامههای تجارت آزاد دوجانبه و سهجانبه چین با کشورهای واقع در مسیر جاده ابریشم جدید منعقد گردیدهاند.
سفر «شی» به تهران فصل جدیدی در روابط پر فراز و نشیب ٤٤ ساله پس از برقراری روابط دیپلماتیک را خواهد گشود که اساس آن بر بازی «برد- برد» استوار خواهد بود. ایران پساتحریم برای چین که منافع ملی آن در گسترش روابط با ایران کاملاً محرز میباشد، در دو بعد اقتصادی و تجاری البته با نگرشی نو و امنیتی و سیاسی، جایگاه ویژهای خواهد داشت. «بیجینگ» در بیانیه منتشره هجدهمین کنگره حزب کمونیست چین در سال ٢٠١٢، ایران را به عنوان یکی از قدرتهای عمده کشورهای در حال توسعه همراه با کشورهایی مانند روسیه، هندوستان و برزیل مورد تأکید قرار داده است.
برای کشور ما نیز پیوند مستحکم با قدرت اول اقتصادی جهان (چین با تولید ناخالص داخلی بالغ بر 20 تریلیون دلار بر اساس «معیار قدرت خرید») آن هم با رهیافتی جدید، موقعیتهای نوینی را برای ایران به ارمغان خواهد آورد. جهش سریع در گسترش روابط با توجه به اینکه روابط ایران و چین هیچ گاه در چنین شرایط مطلوبی نبودهاند و با توجه به اشتراکات اقتصادی و سیاسی دو کشور ما را به آیندهای درخشان رهنمون خواهد ساخت.
دکتر بهزاد شاهنده
استاد دانشگاه و متخصص خاور دور