این روزها در کنار حال ناخوش بازار سرمایه از دور و اطراف خبرهایی میشنویم که دلزدگی سهامداران را به بورس بیش از بیش میکند؛این موضوع حتی درباره سهم هایی که در بورس هم فعال نیستند، بحران آفرین شده است.
شنیدههای حاکی از این است که تمام مسوولین بار مسوولیت و تعهد خود را روی دوش تبلیغات رسانهای گذاشتند و آن را بهانهای برای عمل نکردن به وظایف خود میدانند، و این بدان معناست که مسوولین کار خود را بیخطا و عمده مشکل را متوجه نحوه رسانهای شدن مسأله معرفی میکنند.
داستان از اینجا شروع شد که سهامداران سال گذشته و با توجه به تبلیغات عظیم رسانهها اقدام به خرید سهام پدیده شاندیز کردهاند و این شرکت در قبال خرید سهام هیچگونه تعهدی به جز تبلیغات در رسانهها به سهامداران نداشته است.
در ابتدای امر قرار شد تا این گروه به سهامداران روزانه 6 ریال و در روزهای خاص تا 10 درصد مبلغ هر سهم به آنها سود پرداخت کند و در این میان وعده پرداخت سود سهام هر روز به تعویق انداخته شد تا اینکه پس از 8 ماه خبرهایی از ورشکستگی این سهام به گوش رسید و سهامداران در این شرایط ناگزیر در مقابل شرکت مذکور تجمع کردند و مسوولین به ناچار برگهای به عنوان حقالسکوت به سهامداران دادند تا برای مدت کوتاهی جلوی اعتراضها گرفته شود.
در این بین و با وجود خبرهای شنیده شده از ورشکستگی سهام شاندیز، از سهامداران خواسته شد تا سهام خود را در کوتاهترین زمان ممکن بفروش برسانند و زمانی که سهامداران اقدام به فروش سهام خود به دلالان بازار کردند متوجه شدند حتی دلالان حاضر به خرید این سهام با قیمتی پایینتر از قیمت واقعی آن نیستند و تنها میتوانند سهام خود را به ارزش بسیار کمتری از ارزش واقعی به خود شرکت بفروشند.
این سهامداران که دیگر راه چارهای نداشتند مجبور به فروش سهام خود به شرکت مادر شدند و قرار شد طبق حوالهای در زمان مقرر اصل پول و سود ناچیز خود را از شرکت دریافت کنند ولی زمان حواله هم گذشت و بازهم شرکت پدیده به تعهدات خود عمل نکرد و حال سهامداران ماندند با یک حواله که هیچ ارزشی ندارد، و تجمع این گروه در جاهای مختلف کشور و ایجاد کمپینهای مختلف هم راه به جایی نبرد و صدای آنها به هیچ جایی نمیرسد جز به رسانهها./موج