کد خبر: ۵۷۸۸۲
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۱ - ۲۹ آذر ۱۳۹۴ - 20 December 2015
خلط مفاهیم و مباحث در ادبیات سیاسی ایران سابقه‌ای دیرینه دارد. چیزی که اصرار بر آن تبعات ثانویه‌ای چون خلط شأنیت و وظیفه نهادهای حکومتی و نهایتا سوء کارکرد برخی از آنها را در پی دارد.
در آستانه انتخابات مجلس دهم بسیار شایسته است تا این موضوع نیز به‌طور جدی و اصولی مورد بحث قرار گیرد. 

ما سال‌هاست که در ادبیات سیاسی خود با موردی با عنوان «سیاسی کاری» مواجه هستیم؛ چیزی که معنای دقیق آن در نزد عامه سر ریز کردن تمام مسائل جاری کشور در کانال خط‌کشی‌های سیاسی است، بدون آنکه زمینه‌ای کارشناسی و فنی برای آن وجود داشته باشد. 

این مفهوم در واقع در پی عدم بسط گستره نفوذ احزاب رسمی کشور در حوزه‌های پایین‌دست و بالادست سیاست، یعنی در کف جامعه و در رئوس هرم قدرت جان یافته است. به عبارتی عدم وجود امنیت سیاسی مناسب باعث شده تا گرایش‌های مختلف نتوانند در سطح جامعه یارکشی کنند و به تبع آن از حضور متناسب با وزن اجتماعی خویش در قدرت رسمی نیز محروم باشند. 

این وضعیتی است که تا حدود زیادی محتوای «نمایندگی سیاسی» را در جامعه مخدوش می‌کند. در چنین وضعیتی به لحاظ سیاسی یا به گرایش‌هایی امکان یارکشی اجتماعی داده نمی‌شود یا برخی گرایش‌های دیگر که دارای حزب هستند به دلیل ساختارهای موجود نمی‌توانند گستره تاثیر قابل توجهی داشته باشند و بدین‌ترتیب عموم جریان‌ها از داشتن برنامه‌ای مدون و مشخص برای اداره کلیت کشور محروم می‌مانند. 

اینجاست که نامزدهای مختلف در حوزه‌های انتخابیه پر تعداد کشور برای جلب نظر رای‌دهندگان مجبور هستند تا در پروسه انتخابات مجلسی که وظیفه آن نظارت و قانونگذاری است، به شعارهای اجرایی خرد و منطقه‌ای روی بیاورند؛ شعارهایی که تحقق همه آنها با توجه به امکانات کشور ناممکن می‌نماید. 

پس مرحله بعدی برای کسی که زیر سایه این شعارها موفق به کسب کرسی نمایندگی شده، روی آوردن به لابی‌های فردی با مدیران ارشد اجرایی کشور و احتمالا ایجاد ارتباطاتی است که تجربه مفسده‌زا بودن آن را در ادوار مختلف، ثابت می‌کند. 

فارغ از اینکه مجلس آینده با چه گرایشی روی کار خواهد آمد، اصل این وضعیت آسیب‌زای سیاسی با شدت و ضعف نسبی وجود خواهد داشت. این واقعیتی است که باید آن را پذیرفت و فرار از مباحث سیاسی با شعارهایی چون «پرداختن به مشکلات مردم» در فضای مجلس تنها زمینه تعمیق این وضعیت را فراهم می‌کند، چرا که یکی از اصلی‌ترین دلایل این مشکلات همین موضع سیاسی است که مجبور هستیم دیر یا زود برای آن تعیین تکلیف کنیم. 

ما چه بخواهیم و چه نخواهیم به دلیل شعارهایی که نسبت به مطالبات مستقیم مردم در مناطق مختلف داده می‌شود، در فضای پارلمان کشور وارد فاز سیاسی‌کاری خواهیم شد. یعنی همان‌جایی که رقابتی سخت اما قدری پنهان بین نمایندگان برای سوق دادن منابع عمومی کشور به سمت حوزه انتخابیه‌ای خاص در می‌گیرد و روابطی خاص با مدیران ارشد اجرایی ایجاد می‌شود. 

همین وضعیت برای مجلس دهم هم در حال تکرار است و می‌تواند فارغ از هر گرایش سیاسی به تحکیم پایه‌های نوعی از پوپولیسم در فضای سیاسی کشور بینجامد. کوتاه آنکه امروز مشهود است ما برنامه‌ای مدون و مشخص برای توسعه کشور نداریم و حتی در تعریف مسائل مبتلا به خود نیز دارای اختلافات عمیقی هستیم. 

هیچ دستگاه و نهاد حکومتی نخواهد توانست این مسائل را در نهایت تدوین کند، چرا که براساس تجربه توسعه سیاسی در دنیا این مهم وظیفه احزابی است که در کشور ما وجود ندارند.

مسعود پزشکیان
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: