به گزارش خبرنگار مهر، اسلو بودان کواچ اگر چه بهترین مربی تاریخ والیبال ایران به لحاظ فنی نبود، اما چهرهای از خود به جای گذاشت که تا سالها از یاد مردم ایران نخواهد رفت. مسلما مقایسه کواچ با ولاسکو به لحاظ فنی یک اشتباه بزرگ است و از ابتدا هم این مقایسه که توسط کارشناسان و برخی کهنه کارهای دیار آبشارزنان صورت می گرفت، اشتباه بود اما کواچ رد پای خوبی از خود به جا گذاشت.
تصویر او وقتی دست به زانو میشد و همشکل بازیکنان تیم ملی که انگار میخواست با ساعد توپ را به زیر تور برساند در ذهن همه ثبت شده است. چهره آرام و متین وی چنان آرامشی به والیبال دوستان میداد که غم شکست در آخرین دیدارهای جهانی را خیلی زود به فراموشی سپردند.
آن چهره آرام به زعم رئیس فدراسیون و برخی از کارشناسان حریف بازیکن سالاری، در رشته نوساز «سالارسازی» نبود اما نمادی بود از ادب در دنیای بعضا بیادب برخی مربیان فوتبال و شاید حتی بعضی در خود والیبال.
کواچ ادبش را هرگز زیر پا نگذاشت حتی زیر تیغ انتقاد رئیس فدراسیونی که غیر مستقیم سعی داشت رهبر و لیدر نبودن وی در تیم ملی را دلیل شکستهای اخیر تیم ملی بداند و اشارهای به آن نداشت که بازیکنان تیم ایران به محض محبوب شدن، از مسیر تیم بودن و وحدت و گوش به فرمان بودن خارج شدهاند.
نامه کواچ به فدراسیون والیبال ایران اما اوج شخصیت این مربی بود. کواچ در این نامه عنوان کرد حضور در تیم ملی ایران به وی فرصت داد تا مقابل برترین تیمهای دنیا قرار گیرد و لیگ جهانی و جام جهانی را به عنوان مربی تجربه کند. این مربی صربستانی از اینکه فدراسیون ایران به وی اعتماد کرده بود تشکر و قدردانی کرد.
این بزرگترین درس کواچ به ورزش ایران بود، به ویژه برای همه مربیانی که میآیند و با باشگاه ها یا تیمهای ملی قراردادی میبندند اما به هنگام جدایی، با هر دلیلی با مسئولان درگیر میشوند و مسیر را بد و ناپسند جلو میبرند. گاهی درگیریهای اینچنینی بین مربی برکنار شده و مسئولان ذکر شده تا سال ها دوام و قوام مییابد و تنها عایدی آن رو برگرداندن مردم از ورزشی است که به جای جوان مردی و رفاقت و ادب و متانت، در آن خالی است.
کواچ با این نامه نشان داد ممکن است در عرصه ورزش پیروزی یا شکست رقم بخورد اما در هر حالتی می توان در بیرون از میدان مسابقه شکست ناپذیر در عرصه اخلاق بود، چیزی که با توجه به حرف های داورزنی شاید در حال کم رنگ شدن در والیبال ایران است.