در طول دستکم ٣٥ سال اخیر و از سالهای پس از اشغال نظامی افغانستان توسط ارتش اتحاد جماهیر شوروی تاکنون، امریکا و متحدان اروپایی آن، در ادامه دوران جنگ سرد و پس از آن، به تدریج دو مقوله مهم مطرح شده و ضمنا تغییر شکل یافته است.
اول، مساله استفاده هدفمند از گروههای مسلح دهشت افکن و تروریست منطقهای و بینالمللی در جهت اهداف و منافع مورد نظر و دوم، تقسیمبندی دهشت افکنان و تروریستها به گروههای خوب و بد.
سالهاست که دولتهای امریکا و اروپا با حمایت از برخی از این دست گروههای مسلح غیرقانونی یا مقابله با گروهی دیگر پرداختهاند. تصور عمومی در ابتدا این بود که دامنه فعالیت گروههای دهشت افکن را میتوان کنترل و محدود کرد و از نفوذ و ورود آنها و خطراتشان به غرب جلوگیری کرد.
حال آن درس تجربه و سیلی روزگار طی ٣٥ سال اخیر نشان داده که به دلایل مختلف مادی، نظری، اجتماعی و سیاسی امکان چنین محدودیتی وجود ندارد و نمیتوان از اشاعه شرارت هیولای خودساخته، یا دست کم، تقویت شده توسط خود مصون و مبرا ماند. شماری از حامیان و اعضای گروههای دهشت افکن تندروی تروریست سلفی/ وهابی/ تکفیری از انگیزههای مادی و نظری مورد حمایت برخی کشورهای عربی برخوردارند.
ولی در این موضوع نباید از ناکارآمدی کم و زیاد کشورهای غربی در سیاست همگرایی و جذب مهاجران یا مهاجرتباران غیراروپایی در جامعه میزبان و سرخوردگی آنان از امکان توفیق در امریکا و اروپا غافل ماند. هر چه این سیاست ناکارآمدی در همگرایی در کشورهای غربی جدیتر بوده، احتمال خطر فعالیت تروریستی گروههای تندروی سلفی از قبیل داعش در آن کشورها بیشتر بوده است.
در این شرایط بدون توجه به ریشههای رشد و گسترش تفکرات داعشی و شبهداعشی در غرب و گرایش جوانان سرخورده، کم دانش و خارج از حلقه مشارکت اجتماعی غیراروپایی و امریکایی تبار شرقی به این نوع گروههای دهشت افکن، نمیتوان صرفا با اتکا به فعالیت سازمانهای آشکار و نهان امنیتی با این پدیده شوم و تبعات امنیتی/ اجتماعی آن مقابله کرد.
موضوع دیگر قابل ذکر این است که سالهاست، حوادث تروریستی در مناطق مختلف جهان، تا جایی که مستقیما به امریکا و اروپا مرتبط نبوده، چندان با واکنش منفی جدی و عملی این کشورها مواجه نشده است. این سیاست از ایران گرفته تا عراق و افغانستان تا شمال آفریقا و دیگر نقاط جهان جاری بوده است.
نمونه بارز و اخیر این سیاست امریکا و اروپا را میتوان در حوادث خونبار اخیر انفجارهای تروریستی در بیروت و بغداد ملاحظه کرد که با وجود مشابهت ریشهای و عوامل اجرایی این حوادث خونبار با حادثه جمعه شب پاریس، آن دو حادثه چه از نظر خبری و چه از نظر سیاسی و دیپلماتیک از سوی کشورهای غربی مورد شماتت واقع نشد.
باید توجه داشت که حادثه یازدهم سپتامبر ٢٠٠١ در امریکا و تبعات جهانی آن، به ویژه اشغال نظامی افغانستان و عراق، موجب شد تا هستههای تروریستی سلفی/ وهابی در محدوده القاعده و رهبری اسامه بنلادن و ایمن الظواهری کنترل نشده و با ایجاد گسست و خلل در این گروه به صدها هسته محلی و منطقهای و بعضا با فرماندهی مستقل و مجزا در سراسر جهان تبدیل شده و نظارت و مقابله با آنها نیز به مراتب سختتر و پیچیدهتر از گذشته شده است.
پیدایش و گسترش رسمی داعش و متحدان محلی آن گروه تروریستی دقیقا نتیجه و فرآیند چنین روندی است.
١٥سال قبل جک استرا، وزیر کشور و وزیر خارجه پیشین بریتانیا در واکنش به همکاریهای لندن با تهران در مبارزه با قاچاق مواد مخدر از افغانستان به اروپا از مسیر ایران گفت: «اگر میخواهیم با توزیع گسترده و ارزان مواد مخدر در خیابانهای لندن مقابله کنیم، چارهای نداریم که با ایران در مقابله با قاچاق مواد افیونی از افغانستان همکاری کنیم.» این موضوع هماکنون بیش از پیش در امر مبارزه با گسترش تروریسم در غرب صادق است.
امریکا و اروپا نمیتوانند از یک سو، گروههای تروریستی مخالف کشورهای غیرمتحد با امریکا و اروپا حمایت کنند و از سوی دیگر، امیدوار باشند که دامنه
دهشت افکنی این گروهها به غرب کشانده نشود. حوادث خونبار پاریس بار دیگر نشان داده که دوران تقسیمبندی تروریستها به تروریست خوب و بد کاملا سپری شده است.
حسن روحانی، رییسجمهور ایران، حدود یک ماه ونیم قبل، در نشست سخنرانی و پرسش و پاسخ خود در جمع اندیشمندان غربی و مسوولان اتاقهای فکر امریکایی در نیویورک تصریح کرد که اولویت دادن به سیاست تغییر حکومت سوریه و نادیده گرفتن خطرات گروههای تندرو تروریست در خاورمیانه، سیاستی نادرست و ناکارآمد است و تا زمانی که اولویت غرب در وهله نخست صرفا بر مقابله با تروریسم نباشد، سیاست اصرار بر تغییر حکومتها در خاورمیانه، نه تنها به جایی نخواهد رسید، بلکه بهشدت بحران و کشاندن آن به خیابانهای اروپا و امریکا کمک خواهد کرد.
حوادث فاجعه بار و خونبار پاریس بر درستی اظهارات روحانی صحه گذاشت. نمیتوان در گوشهای از جهان تروریست پرورش داد یا از واکنش به فعالیت ضدبشری گروههای دهشتافکن در خاورمیانه و دیگر کشورهای جهان سوم خودداری کرد و در عین حال توقع داشت که دامنه این اقدامات به خیابانهای غرب کشیده نشود و جوامع غربی از تبعات منفی آن مصون و محفوظ بمانند.
روزنامه اعتماد