روزنامه هفت صبح: کلیشه را کنار بگذاریم و روی این موضوع نمانیم که چرا چنته سینما و تلویزیون ایران از روایت مهمترین واقعه شیعی چندان پر نیست. تا ماه محرم می رسد همه یک پرسش واحد دارند و می خواهند چرایی کمرنگی تولیدات نمایشی عاشورا را به بحث بگذارند.
تجربه ای که برای «رستاخیز» پیش آمد حالا بحث را کلان تر می کند و لزوم ورود عالمان مذهبی به عرصه تولیدات تصویری مرتبط با واقعه عاشورا را بیش از پیش به یاد می آورد.
باید پذیرفت تا رسیدن به نقطه مطلوب راهی طولانی و پروسه ای پر پیچ و خم در پیش رو است و با حرف و نقد و غر زدن «هیچ» اتفاقی رخ نمی دهد. سویه پرونده پیش رو تحلیل متن و فرامتن فیلم و سریال های مهمی است که به طور مستقیم یا غیرمستقیم واقعه عاشورا را دستمایه قرار داده اند.
از بین تولیداتت سینما و تلویزیون هشت اثر که به زعم ما واجد ارزش بیشتری از منتظر دراماتیک هستند گزینش و آنالیز کرده ایم. دلیل اهمیت، زاویه نگاه فیلم به واقعه عاشورا، تاثیری که فیلم یا سریال بر مسیر کاری بازیگران داشته و حاشیه آنها موارد مورد تاکید در این پرونده است.
رستاخیز
احمدرضا درویش
* سابقه کارگردان: وقتی خبر آمد که درویش قرار است فیلمی درباره عاشورا بسازد کسی تعجب نکرد؛ او از طیف موسوم به بچه مذهبی های سینما است که اتفاقا چند فیلم بیگ پروداکشن در کارنامه داشت. به واسطه همین پشتوانه خیلی ها به حاصل کار خوشبین بودند.
* دلیل اهمیت: «رستاخیز» تنها فیلمی است که به شکل مستقیم به واقعه عاشورا می پردازد. فارغ از حساسیت ها، «رستاخیز» می تواند الگویی مناسب برای کسانی باشد که دغدغه تصویری کردن عاشورا و اتفاقات پس از آن را دارند. فیلم درویش به خاطر پروداکشن عظیم هم محل توجه است. * زاویه نگاه: احمدرضا درویش برای ورود به واقعه عاشورا، داستانش را از زاویه نگاه بکیر (فرزند حر ابن یزید ریاحی) روایت می کند. او ابتدا همراه یزید است اما به واسطه ماموریتی که دارد با رفتار و منش امام حسین (ع) آشنا می شود و در صف یاران او قرار می گیرد. فیلم از این منظر به قیام امام حسین (ع) و متن حوادث واقعه عاشورا می پردازد. * تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: اگر «رستاخیز» دچار حاشیه نمی شد، بیش از همه بهادر زمانی بازیگر نقش حضرت ابوالفضل (ع) مورد توجه قرار می گرفت. بازیگر نقش بکیر یعنی آرش آصفی هم چنین پتانسیلی داشت. هر دو اما عجله کردند و دو انتخاب بد تلویزیونی داشتند.
* حواشی: «رستاخیز» حاشیه زیاد داشت؛ بعد از اکران در جشنواره فجر اعتراض ها مبنی بر نمایش چهره حضرت عباس (ع) و چگونگی روایت برخی وقایع شروع شد. بعد از اصلاح، فیلم می رفت که اکران عمومی شود اما نشان داده چهره حضرت با تجمع عده ای مقابل وزارت ارشاد همراه شد. سازمان سینمایی هم تا اطلاع ثانوی فیلم را به بایگانی فرستاد. روز واقعه
شهرام اسدی
* سابقه کارگردان: شهرام اسدی با اولین فیلمش یعنی «اوینار» مورد توجه سینمادوستان بود اما کمتر کسی انتظار داشت او بتواند فیلمی در اندازه «روز واقعه»[ بسازد. اسدی خوش شانس بود که فیلمنامه بهرام بیضایی به او پیشنهاد شد.
* دلیل اهمیت: همچنان بهترین فیلمی است که با موضوع عاشورا ساخته شده. هوشمندی بیضایی این بود که به خوبی درک کرد برای بیان واقعه عاشورا، بهتر است سراغ حاشیه آن برود، از ذهن سینمایی اش فیلمنامه ای کامل و دکوپاژ شده تراوش کرد و نتیجه اش شد «روز واقعه». * زاویه نگاه: قهرمان «عبدالله» جوانی نصرانی است که تازه مسلمان شده. در روز عروسی اش در میان شادی دیگران، ندایی می شنود که او را به یاری فرا می خواند. عبدالله به دنبال این ندا مسیری طولانی طی می کند و سرانجام زمانی به کربلا می رسد که عصر روز عاشورا است و ... صحنه های پایانی فیلم به خوبی غربت عصر روز واقعه را نشان می دهد.
* تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: «روز واقعه» بیش از همه به کام علیرضا شجاع نوری بود که باعث شد همچنان شهرتش را مدیون نقش عبدالله باشد.
* حواشی: قرار بود هدیه تهرانی با این فیلم بازیگری اش را شروع کند اما به رغم انجام تست گریم، چون نقش به دلش نبود از پروژه کنار رفت و لادن مستوفی به جای او انتخاب شد.
نکته جالب تر چند سال پیش توسط عبدالله اسفندیاری مشاور تولید فیلم رسانه ای شد. او می گوید ایده اولیه فیلم را برای داریوش فرهنگ تعریف کرده و گفته بر اساس آن یک فیلمنامه بنویسد. فرهنگ هم سراغ چند نفر از جمله کیهان رهگذر و محسن مخملباف می رود اما هیچ کدام نمی پذیرند تا اینکه یک سال بعد فیلمنامه ای کامل تحویل می دهد که جلوی اسم نویسنده عنوان شده بود: «ع. سالک». این تصمیم به خاطر حساسیت روی اسم بهرام بیضایی بوده است. به خاطر هانیه
کیومرث پوراحمد
* سابقه کارگردان: کیومرث پوراحمد چهره ای شناخته شده بود که به فیلم سینمایی «به خاطر هانیه» رسید. او پیش از این با فیلم هایی مثل «تاتوره»، «بی بی چلچله»، «شرم» و ... نشان داده بود بلد است چطور ذهن و احساس مخاطب را قلقلک دهد.
* دلیل اهمیت: «به خاطر هانیه» روایتی جذاب و داستانی بدون لکنت دارد و این نخستین امتیاز فیلم محسوب می شود. دیگر اهمیت فیلم، برجسته کردن یک آیین مذهبی در بوشهر «یعنی «دمام زنی» است. این آیین در فیلم، میان مرز مستند و داستانی به تصویر کشیده شده. کمتر فیلم داستانی در سینمای ایران سراغ داریم که تا این حد در نشان دادن آیین عاشورایی موفق و تاثیرگذار عمل کرده باشد.
* زاویه نگاه: کیومرث پوراحمد برای فیلمش چند ویژگی از واقعه عاشورا عاریت گرفت. بارزترین آن مصیبتی است که قهرمان کودک فیلم دچارش می شود اما به جای تسلیم، درصدد اثبات حقانیت خود و انجام هدفی که در ذهن دارد می آید. او سمبل صبر و پایمردی است؛ جایی که تصمیم می گیرد زیر نگاه سنگین دیگران (که پدرش را متهم به قتل دیگران می کند) نذر پدر (برای شفای دخترش که فلج شده) را ادا کند و شب تا صبح محرم دمام بزند، کاری سخت و طاقت فرسا که فقط از روی مقاوم بر می آید.
اوج فیلم جایی است که پسرک در میان مویه و عزاداری دیگران دمام می زند و بی قرار می شود. این صحنه همچنان از سکانس های تاثیرگذار و احساسی سینمای ما است.
* تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: مهوش افشارپناه، عباس عالیزاده، علی قربانی، مهدی فقیه، آمنه بارانی، رحیم هودی و ... از اول هم قرار نبود مسیرشان عوض شود. فیلم تغییری در سرنوشت شان ایجاد نکرد.
* حواشی: حاشیه ای نداشت.
سفیر
فریبرز صالح
* سابقه کارگردان: فریبرز صالح پیش از کارگردانی «سفیر» یک سریال به شکل مشترک ساخته بود و حضوری کوتاه در چند فیلم داشت. با این زمینه و در حالی که تجربه کارگردانی سینمایی نداشت، فیلمنامه کیهان رهگذر به او پیشنهاد شد تا آن را در قالب فیلم کوتاه نیم ساعته و با فرمت 16 میلیمتری بسازد. صالح بعد از خواندن فیلمنامه تصمیم می گیرد آن را گسترش دهد که نتیجه اش شد فیلم سینمایی «سفیر».
* دلیل اهمیت: «سفیر» در روزهایی به تولید رسید که سینمای ایران هنوز گرفتار تب و تاب انقلاب بود و از آن رو امکانات ساخت فیلم اجازه مانور به کارگردان ها نمی دادند. نکته ظریف دیگر اینکه تولیدات سینمای ما همچنان از «شعار» لطمه می خورد، چه برسد به دورانی که هنوز جامعه فضایی احساسی و هیجانی داشت. خب اگر کسی در چنین شرایطی بتواند فیلمی با منطق سینمایی بسازد، باید تحسین شود. فیلم «سفیر» علاوه بر روایت جذاب و سینمایی، باعث شد گوشه ای از زندگی «قیس» بر قاب تصویر جاودانه شود.
* زاویه نگاه: فریبرز صالح گوشه ای از زندگی قیس ابن مسهر را تصویر کرد. او نماینده امام حسین (ع) است که با نامه ای برای سلیمان خزاعی به طرف کوفه می رود و در راه به دست عمال ابن زیاد، والی کوفه دستگیر و به زندان افکنده می شود.
قیس پیش از دستگیری نامه را از بین می برد و در زندان، زندانیان را بر ضد زندانبان ها می شوراند و روزی که قرار است اعلام کند که بیعتش با امام شکسته، علیه یزید سخنرانی می کند. ابن زیاد، قیس را از بالای برج ارک به پایین می اندازد و او را به شهادت می رساند.
* تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: به غیر از فرامرز قریبیان، بقیه جزو بازیگران درجه دوی سینما دسته بندی می شدند. بعد از «سفیر» اتفاق خاصی برایشان رخ نداد و به کارشان در همان مسیر همیشگی ادامه دادند.
* حواشی: فیلم بارها از تلویزیون پخش شده.
مختارنامه
داود میرباقری
* سابقه کارگردان: بعد از «امام علی (ع)» و «معصومیت از دست رفته» میرباقری تصمیم گرفته بود سومین سریال مهم تاریخی اش را بسازد. در واقع به دلیل موفقیت های قبلی، همه منتظر بودند تا اثری فاخر در حد و اندازه قبلی ها از او ببینند.
* دلیل اهمیت: مختارنامه یکی از مهمترین سریال های تاریخی و فاخر تلویزیون بود که روی دست سریال های فاخر قبلی بلند شد و توجه همه را جلب کرد. این سریال با بودجه 20 میلیاردی ساخته شد و به جرأت می توان گفت که این سریال به لحاظ محتوای تاریخی، دکور و گریم، بازی گرفتن از بازیگرن و ... از سایر آثار تاریخی و مذهبی تلویزیون چند درجه بالاتر است. * زاویه نگاه: قرار بوده که سریال «مختارنامه» صرفا روی زندگی مختار ثقفی متمرکز شود و قیام مختار به خونخواهی امام حسین (ع) را به نمایش بگذارد اما بنا بر درخواست عزت الله ضرغامی، رییس سابق صدا و سیما، وقایع عاشورا هم در آن به تصویر کشیده می شود.
* تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: فریبرز عرب نیا قبل از «مختارنامه»، ستاره سینما بود و خودش را در آن عرصه کاملا تثبیت کرده بود. با این حال برای مخاطبان تلویزیونی چندان چهره شناخته شده ای نبود. بعد از مختارنامه، با این نقش در ذهن ها ماند. قطعا تا سال ها بعد همه او را همچنان با نام مختار به یاد می آورند.
* حواشی: مهمترین حاشیه «مختارنامه»، به ماجرای پخش تصویر حضرت ابوالفضل (ع) در روز عاشورا برمی گشت. میرباقری طبق قولی که از تلویزیون گرفته بود بنا داشت تصویر این حضرت را نمایش دهد اما حاشیه ها آنقدر بالا گرفت که بالاخره مجبور شد منصرف شود و نقش حضرت را با هاله نور بپوشاند.
معصومیت از دسته رفته
داود میرباقری
* سابقه کارگردان: داود میرباقری موقع ساخت «معصومیت از دسته رفته» نامی آشنا بود و شهرتش برای مخاطب عام به سریال «امام علی (ع)» گره خورده بود.
* دلیل اهمیت: داود میرباقری با «معصومیت از دست رفته» نشان داد برای رایت تاریخی الزامی به پایبندی صددرصدی نیست. این بار هم سعی کرد ابتدا عنصر جذابیت را به داستانش تزریق کند و در خلال آ« سراغ روایت تاریخ برود.
هوشمندانه عشق شوذب را دستمایه قرار داد و از این طریق مخاطبان کم حوصله را به تماشای سریالش ترغیب کرد. داستان شوذب که بین دو عشق مردد مانده، قلاب خوبی برای صید مخاطب و تزریق حرف های مهم است.
* زاویه نگاه: میرباقری یکی از شخصیت های فرعی تاریخ یعنی شوذب را محور قرار داد و از طریق روایتی عاشقانه، اتفاقات جهان اسلام در سال 61 هجری را به تصویر کشید. هدف کارگردان نشان دادن ظلم و فساد دستگاه ظالم بنی امیه بود اما به جای مستقیم گویی وجوه جذاب داستان زندگی شوذب را انتخاب کرد. اندک اندک سراغ ریشه های دشمنی اموی ها با امامان شیعه رفت و در نهایت بیننده را با زاویه ای تازه از واقعه عاشورا آشنا کرد.
* تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: امین تارخ هم در سینما و هم در تلویزیون سابقه بازی در نقش های تحسین شده ای داشت و شوذب به نوعی مهر تاییدی بر توانایی اش بود. سارا خوئینی ها با این سریال به چشم آمد و چندی بعد نقش اصلی فیلم «نقاب» به او رسید. برای امین زندگانی هم زمینه محکمی بود تا در نقش های تاریخی به پیشنهادهای تازه ای دست یابد از جمله «ملک سلیمان».
* حواشی: محمدرضا شریفی نیا مسئولیت انتخاب بازیگران را برعهده داشت و مشاور پروژه اما به خاطر ممنوع الکاری، اسمش از تیتراژ بیرون ماند.
سفر سبز
محمد حسین لطیفی
* سابقه کارگردان: محمد حسین لطیفی قبل از «سفر سبز»، دو سریال «همسایه ها» و «کت جادویی» را ساخته بود و به واسطه آنها، مورد توجه مخاطبان تلویزیونی بود. در سینما هم به خاطر دو فیلم «سرعت» و «عینک دودی»، کارگردان موفقی به حساب می آمد.
* دلیل اهمیت: سوژه جدید و انتخاب خوب بازیگران از دلایل اصلی موفقیت سریال بود. دانیل با بازی پارسا پیروزفر به عنوان پسری که از زمان سه سالگی ایران را ترک کرده و هیچ تصوری از اتفاق های داخلی ندارد، سر از تهران درمی آورد و مواجهه با اتفاق های روزمره ما، جذابیت آن را خیلی بیشتر می کند.
«سفر سبز» با اینکه قابلیت این را داشت که مثل بسیاری از سریال های مشابه، در دام شعار بیفتد اما خیلی ظریف از کنار این مسئله گذر کرد. از طرف دیگر سریال با وجود اینکه در محرم روی آنتن می رفت به هیچ عنوان غمگین و سیاه نبود. در واقع همین فضای سرخوشانه آن باعث شد تا نظر خیلی ها به آن جلب شود.
* زاویه نگاه: مناسک عزاداری محرم در ایران را از نگاه یک خارجی به تصویر می کشد. در واقع اوج ماجرا در روز عاشورا اتفاق می افتد. او که تا قبل از روز عاشورا رفته رفته تحت تاثیر این مناسک، متحول شده حالا در این روز وارد خیل جمعیت عزاداران می شود و با آنها حرکت می کند.
* تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: پارسا پیروزفر با وجود اینکه در سینما به جایگاه خوبی رسیده بود اما فعالیت تلویزیونی اش به همان نقش های فرعی در «در پناه تو» و «در قلب من» محدود می شد. «سفر سبز» باعث شد تا برای مخاطبان تلویزیونی هم کاملا به چشم بیاید.
* حواشی: حاشیه خاصی نداشت اما اتفاق مهمی در کارنامه کاری لطیفی به حساب آمد.
شب دهم
حسن فتحی
* سابقه کارگردان: حسن فتحی زمانی شروع به ساخت «شب دهم» کرد که پیش از آن به خاطر سریال «پهلوانان نمی میرند» بسیار از سوی مخاطبان تحسین شده و مورد توجه قرار گرفته بود.
* دلیل اهمیت: سوژه جدید، ساختار تاریخی و داستان جذاب عاشقانه سریال در کنار هم باعث شد که مخاطبان اقبال بسیار خوبی به آن نشان دهند؛ مخصوصا اینکه همزمانی نوروز و محرم این پیشداوری را به وجود آورده بود که تلویزیون در سال 80 هیچ سریال جذابی پخش نمی کند.
در آن شرایط، ماجرای عشق یک لات به شاهزاده قجری و شرط برگزاری تعزیه در روزهای محدودیت و حکومت نظامی، آنقدر جذابیت داشت که کل 13 روز نوروز همه را برای تماشای ادامه آن ترغیب کند. سریال به دام شعار نیفتاد و توانست در قالب یک عاشق زمینی، عشق والاتری را ترسیم کند.
* زاویه نگاه: حفظ آیین تعزیه خوانی در طول تاریخ با وجود محدودیت های فراوان، مهمترین زاویه نگاه «شب دهم» بود؛ مسئله ای که از عشق ساده یک لات شروع شد و نهایتا به بالا رفتن اندیشه و طرز تفکر او منجر شد؛ آن هم بدون هیچ شعار و بیان مستقیم و آزاردهنده.
* تاثیر بر مسیر کاری بازیگران: بازی حسین یاری آن زمان به چشم آمد و به نظر می رسید که موفقیت های فراوانی در انتظارش باشد اما بعد از آن اتفاق خیلی خاصی در زمینه بازیگری برایش نیفتاد.
* حواشی: حسن فتحی اول نمی خواست «شب دهم» را برای تلویزیون بسازد. قصد داشت آن را در قالب یک فیلم سینمایی برای حوزه هنری کار کند. وقتی فیلمنامه را می نویسد متوجه می شود که قصه آن از سطح یک فیلم سینمایی فراتر رفته و برای همین منصرف می شود و آن را در چارچوب مدیوم تلویزیون پرورش می دهد.