با این تفاسیر اگر دنبال هرجور پروژه دانشگاهی باشی، بالاخره دیر یا زود، چیزی پیدا میکنی که کارت را راه میاندازد اما اگر دنبال کالای دیگری باشی، شاید کارت کمی سخت شود.
در ادامه خبرنگار سینمایی ایسنا از وضعیت فروش فیلمهای قدیمی در فروشگاههای میدان انقلاب گزارش میدهد:
روی پیادهروها همه جور کتاب و مجلهای هست؛ از کتابهای مکتوب تا صوتی اما هیچ نشانی از هیچ فیلمی نیست.
«محمد و» جوانی که کتابهای صوتی میفروشد، میگوید: «از چهار راه ولی عصر تا خیابان اردیبهشت، فیلم اصلا خریدار ندارد. تجربه نشان داده فقط کتاب صوتی و نرمافزار میخرند. ما هم دیگر فیلم نمیآوریم چون روی دستمان میماند.»
از خیابان اردیبهشت تا جمالزاده جنوبی اما وضعیت متفاوت است.
در میان دی وی دیهای رنگارنگی که برای آموزش زبان، آموش بافتنی، روان شناسی، مستندهای حیات وحش و ... دیده میشود، جایی هم برای فیلم هست، اما فقط فیلمهای روز یا سریالهای نمایش خانگی. حالا اگر خواهان فیلمی از جنس «خانه دوست کجاست» یا «زیر درختان زیتون» باشی سرگردان میشوی و درمانده در همهمه دادزنهایی که برای انواع پروژههای دانشگاهی تبلیغ میکنند.
«ص.ف» فروشنده جوانی که در یکی از مغازههای اطراف میدان انقلاب کار میکند، میگوید: «ترجیح میدهیم فیلمهای قدیمیتر نیاوریم چون خواهان ندارد. فیلمهای بیضایی یا تقوایی و کیارستمی در جاهای خاص فروخته میشود و مشتریان این فیلمها هم از همان فروشگاهها فیلمها را تهیه میکنند ولی خود ما از این فیلمها نمیآوریم چون مشتری ندارد و گوشه مغازه خاک میخورد.»
او درباره وضعیت کلی فروش فیلمها هم توضیح میدهد: «از زمانی که سوپر مارکتهای محله، سی دی فیلم و کارتون پخش کردند، قدرت فروش فیلم در میدان انقلاب پایین آمد. قبلا سیصد چهارصد فیلم فروخته میشد اما حالا شاید ده بیست تا فروش برود آن هم از میان عنوانهای جدید.»
از او میپرسیم به نظر شما سریالهای ماهواره چقدر در رکود بازار فیلم تاثیرگذار بوده است؟ و او پاسخ میدهد: «تاثیری ندارد، موضوع اینجاست که بیشتر فیلمها کیفیت پایینی دارند. مثل خود سینما که کمتر کسی رغبت میکند برود. خود من ماهواره دارم اما هربار فیلم خوبی اکران شود،حتما سینما میروم.»
به فروشگاه دیگری سر میزنیم. از آنجاکه مسئول فروش فیلم مشغول معرفی یکی از نرم افزارهای کامپیوتری به دو دختر جوان است، از روی کنجکاوی نگاهی به فیلمهای موجود میاندازیم؛ «قاعده تصادف»، «دنیا»، «شب یلدا»، «مادر»، «من ترانه 15 سال دارم»، «میزاک»، «پله آخر» در کنار «قهوه تلخ»، «دندون طلا»، «شام ایرانی»، آموزش هندبال، انواع انیمیشنها، آموزش بافتن مو و ...
از فرشنده که فامیلیاش ابراهیمی است، میپرسیم کدام فیلمها بیشتر طرفدار دارد و او میگوید: «فیلمهای طنز و اجتماعی. مشتریان فیلم درمیدان انقلاب یا به دنبال فیلمهای زبان اصلی هستند یا فیلمهای شاد و طنز و اجتماعی. البته فیلمهای خاص هم مخاطبان خاص خود را دارد.»
میگوییم چرا از کیارستمی یا تقوایی فیلم نمیآورید و او توضیح میدهد: «یکسری از این فیلمها به هر دلیلی مجوز ندارند مثلا گاهی ممکن است کارگردان فیلمش را نفروشد یا برسر قرارداد به توافق نرسند و بخش دیگر هم به کمپانیها بر میگردد مثلا «شهرموشها2» چندین ماه بعد از اکران، به بازار آمد چون برسر قرار داد توافق نمیکردند.»
او به نکته دیگری هم اشاره میکند:«فیلم بازها معمولا فیلمهای قدیمیتر را دیدهاند البته هنوز فیلمی مثل «شبهای روشن» خواهان دارد ولی معمولا کسانی که تماشاگر حرفهای سینما هستند، فیلمهای خاص را دارند. البته مشکلات دیگری هم هست مثلا همه فیلمهای بیضایی مجوز ندارد و ...»
ابراهیمی که در کنار تمام فیلمها بعضی از انیمیشنهای تلویزیونی را هم دارد، ادامه میدهد: «معمولا فروشگاهها کمتر کارهای انتشارات «سروش» را میآورند چون سود آن چنانی ندارد ولی ما برای جوری جنس کارهای این موسسه را هم میآوریم هرچند کمتر فروش میروند.»
از میدان انقلاب میگذریم و به سمت خیابان جمالزاده میرویم در کنار سینمای قدیمی مرکزی، به فروشگاهی میرسیم به نام «آهنگ» که فروشگاه تخصصی آثار موسیقی است اما در کنار سیدیهای موسیقی، قفسههایی هم برای فیلم دارد.
رضا طهرانی یکی از فروشندگان این فروشگاه خود، عشق فیلم است. او برخلاف فروشنگان قبلی معتقد است: «فیلمهای قدیمی هم از نظر اقتصادی سود خود را دارد. درست است که بعضی فیلمهای پرفروش روز، دی وی دیهایشان هم فروش خوبی دارد، اما خود ما بیشتر آلوده این کار هستیم و به خاطر علاقه شخصی فیلم هم میآوریم در حالیکه کار اصلی ما فروش آثار موسیقی است.»
او ادامه میدهد:«گاهی بعضی فیلمهای خوب قدیمی فروششان خیلی بهتر از فیلمهای روز است مثل «سگ کشی»، «مادر»، «شبهای روشن»، «هامون»، «لیلا» و ... چون این فیلمها جاودانه است و همیشه میماند.»
میپرسیم: «پس چرا فیلمهای کیارستمی، تقوایی یا پناهی را ندارید؟» و او با تاسف میگوید:«این فیلمها مجوز ندارند. کسی که این فیلمها را میخواهد یا باید کپی کند یا دانلود، اما به شکل قانونی نمیتواند تهیه کند.» و در ادامه میافزاید: «در کشور خودمان به ریشه خود تیشه میزنیم. در این شرایط موسیقی که در حال تعطیلی است و وضعیت فیلم هم که این طور است ...»
پرسش بعدی درباره مخاطبان فیلمهای خاص است. تصور اولیه این است که به خاطر دانشگاهی بودن منطقه، بیشتر مخاطبان فیلمهای خاص دانشجویان باشند اما طهرانی چندان با این قضیه موافق نیست و تصریح میکند: «بیشتر کسانی هستند که فیلم میفهمند. مثلا کسی که فیلم «هامون» یا «لیلا» میبیند که نمیآید فیلم دوزاری بخرند! همین فیلمهای «مادر» یا«دلشدگان» که تجدید چاپ شدهاند، خیلی خوب فروش میروند، البته تیراژ این فیلمها بین 2 تا 5 هزار تاست در حالیکه تیراژ فیلمهای جدید بین 7 تا 10 هزارتاست ولی گاهی متقاضیان فیلمهای خوب قدیمی خیلی بیشتر از فیلمهای بی کیفیت روز است.»
و سرانجام به آخرین فروشگاه میرسیم که کمی قبل از خیابان جمالزاده جنوبی است.
از امیر – فروشنده این فروشگاه میپرسیم:« آقا! ما اگر فیلم کیارستمی یا تقوایی بخواهیم، چگونه باید تهیه کنیم ؟» که خیلی رک جواب میدهد: «تنها راهش دانلود یا کپی است چون این فیلمها مجوز ندارد. خود ما قبلا از این فیلمها داشتیم. کپی میکردیم و میفروختیم خیلی هم طرفدار داشتند ولی اماکن دوبار به سراغمان آمد و حالا دیگر فقط فیلمهای مجاز میفروشیم. فروش هر فیلمی که هولوگرم ارشاد را نداشته باشد، غیرقانونی است.»
او ادامه میدهد: «پیدا کردن این فیلمها بیدردسر نیست. همچنانکه هیچ شرکتی نمیتواند فیلمی مثل «خانه دوست کجاست» را منتشر کند چون مجوز ندارد. اگر این فیلمها مجوز بگیرند، حتما فروش خوبی خواهند داشت. مثلا همین فیلم «مادر» که تجدید چاپ شده، در یک ماه حدود 160 نسخه فروش داشته است در حالیکه فیلمهای روز هم این فروش را ندارد یا فیلم «سنتوری» با اینکه سانسور شده، ولی بازهم فروش خوبی دارد.»
و این آخرین فروشگاه این راسته بود اما فکرش را بکنید اگر شما تماشاگری باشید که به هر دلیلی بخواهید دی وی دی فیلمی مانند «طعم گیلاس» یا «سرب» را داشته باشید، هیچ راه قانونی ندارید، اگر نخواهید یک کار غیرقانونی را گسترش دهید، در بهترین حالت باید دست به دامان دوستان فیلم بازتان شوید و نسخههای کپی شده آنها را به امانت بگیرید.
میگویند امتیاز فیلم در مقایسه با تئاتر، ماندگاری آن است اما ظاهرا بخش مهمی از فیلمهای تاثیرگذار تاریخ سینمای ایران از این امتیاز بیبهرهاند؛ فیلمهایی که سالهای گذشته در جشنوارههای خارجی پرچم ایران را بالا بردهاند. فیلمهایی که در سالنهای سینمای تهران و دیگر شهرها اکران شدهاند اما حالا نسل تازه مخاطبان سینما که در آن دوره شرایط سنیشان اجازه نمیداده تا مخاطب این فیلمها باشند، از دی وی دیهای مجاز آنها هم بی بهرهاند و این پرسش مدام در ذهنمان میچرخد:« راه قانونیاش چیست؟»