فیلم سینمایی "فرار از تله" ساخته مرحوم جلال مقدم شنبه 20 تیر در سالن سیفاله داد خانه سینما به نمایش درآمد و پس از نمایش با حضور کیانوش عیاری مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
کیانوش عیاری بعد از نمایش فیلم گفت: "فرار از تله" در زمانی که فیلم فارسی یکه تازی میکرد در سینمای ایران درخشید. شاید این ویژگی به دلیل فاصله گرفتن از سینمای صرف روشنفکری باشد. حتماً این فیلم نقصهایی هم دارد ولی مرحوم جلال مقدم با تکیه بر سینمای بدنه آن زمان توانسته فیلم خوبی را ارائه دهد. وجه غالب این فیلم سینماست در عین حال وارد وجوه احساسی نمیشود و خودنمایی نمیکند. نکته دیگر اینکه "فرار از تله" فیلمی دو پاره است که بخش اولیه آن رئالیستی و بخش دوم اکشن و پلیسی است.
عیاری افزود: شروع خیرهکننده فیلم با آن تیتراژ حساب شده و پایانبندی فوقالعاده در همان بار اولی که فیلم را دیدم توجهم را جلب کرد و بسیار موفق عمل کرده است. ولی شخصاً آن صحنههای پخش شدن پول را نمیپسندم همچنین به نظرم حرفهایی که درباره عدالتخواهی میان مرتضی (بهروز وثوقی) و کریم (داود رشیدی) رد و بدل میشود کاربرد خاصی ندارد و شاید زاید به نظر برسد.
کارگردان "آن سوی آتش" در بخش دیگری از صحبتهای خود عنوان کرد: من در آثارم تعمداً از جلال مقدم تأثیر نگرفتهام ولی ممکن است تأثیراتی که فیلمهای او از جمله "فرار از تله" بر ذهن من گذاشتهاند در فیلمهایی مثل "آن سوی آتش" به چشم بخورد. مرحوم مقدم به معنای واقعی کلمه انسانی زمینی بود و این مشخصه در فیلمهایش قابل مشاهده است. او سعی نمیکرد بیش از ظرفیت فیلم، پیام یا مفهومی را برای مخاطب درنظر بگیرد و به همین دلیل فیلم او سالها پس از ساخت همچنان دیدنی است.
عیاری ادامه داد: به گمانم جریان موج نوی سینمای ایران بیشتر از فیلمی مثل "فرار از تله" نشأت میگیرد و فیلمهایی مثل "جنوب شهر" و "شب قوزی" این سینما را نمایندگی میکنند اما این آثار به جریانی ماندگار بدل نشدند. فیلمی مثل "فرار از تله" به نیت متفاوت بودن ساخته نشده بلکه مقدم میخواست فیلمی خوب و آبرومند برای مردمی بسازد که درگیر تماشای فیلم فارسی بودند.
کارگردان "بودن یا نبودن" ادامه داد: از مشخصههایی که در موج نو دیده میشود و در این فیلم هم وجود دارد میتوان به عدم سوءاستفاده از احساسات تماشاگر و بازی نگرفتن خرد مخاطب اشاره کرد. این ویژگیها در "فرار از تله" و فیلم دیگر جلال مقدم یعنی "پنجره" دیده میشود و مبین شرف فیلمساز است. من سرسپرده سینمایی هستم که ارتباطی بیواسطه با تماشاگر داشته باشد و مخاطب را فریب ندهد.
کارگردان خانه پدری افزود: استفاده خوب جلال مقدم از فضاسازیهای شهر دزفول باعث شده این فیلم یک هویت کلی را دربرداشته باشد. درواقع او لوکیشن را به خدمت میگیرد تا مفهوم موردنظر خود را بیان کند. اما همچنان در مورد پایانبندی تأکید میکنم که اتفاقات موجود در این فیلم را که از جنس سینمای فرانسه است، نمیتوانم بپذیرم. به نظرم زوایای دوربین اغراق شده هم چندان به دل نمینشیند اما در مقابل صحنهای که کریم و جلال با هم هستند و به دلیل لال بودن جلال دیالوگی بینشان مطرح نمیشود بسیار خوب از آب درآمده است.
عیاری با اشاره به شخصیت جلال مقدم گفت: در مملکت ما، همه رهاشده هستیم، هیچ استعدادی جدی گرفته نمیشود و در مقاطعی شاید دست به خودزنی بزند. منهم نمونه دیگری از این رهاشدگی هستم در صورتیکه باید شرایط به گونهای باشد که به من اجازه کم کاری ندهد اما اینگونه نیست. یک مورد مشابه دیگر از این رهاشدگی در سینمای ایران مرحوم فریدون گله است که ویژگیهایی از این دست در زندگی او هم قابل مشاهده است.
کارگردان "بیدار شو آرزو" افزود: چند سال پیش قرار بود با مرحوم جلال مقدم مصاحبهای داشته باشم که به دلیل تعلل من میسر نشد. بعدها با شبح او مصاحبهای کردم که این مصاحبه خیالی آنقدر طولانی و قطور شد که آقای هوشنگ گلمکانی پیشنهاد کرد آن را به عنوان یک کتاب چاپ کنیم.
در بخش دیگری از نشست عیاری درباره موسیقی این فیلم که توسط مرحوم مرتضی حنانه ساخته شده، عنوان کرد: حجم موسیقی در فیلم زیاد است ولی در عین پرحجم بودن موسیقی زیبایی دارد که در جشنواره سپاس همان سال در کنار موسیقی متن "داش آکل" ساخته اسفندیار منفرد زاده قرار گرفته و موفق به کسب جایزه شد./ایلنا