کد خبر: ۲۲۶۵۵۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۵ - ۲۲ تير ۱۴۰۴ - 13 July 2025
بحران کم‌آبی ایران از دید پدر علم هیدروژئولوژی ایران

«خشکسالی فرهنگی»؛ بحران ناپیدای کم‌آبی در ایران/ضعف‌های مدیریتی را پشت واژه «تغییر اقلیم» پنهان می‌کنیم

«خشکسالی فرهنگی»؛ بحران ناپیدای کم‌آبی در ایران/ضعف‌های مدیریتی را پشت واژه «تغییر اقلیم» پنهان می‌کنیم

 بانکداری ایرانی- پروفسور عزت‌الله رئیسی اردکانی، پدر علم هیدروژئولوژی ایران با نگاهی علمی و تجربی به بحران آب کشور هشدار می‌دهد که مشکل کم‌آبی در ایران فراتر از تغییر اقلیم است و ریشه در ضعف مدیریت و عدم پذیرش «خشکسالی فرهنگی» دارد؛ مسأله‌ای که باعث شده جامعه نتواند خود را با واقعیت‌های طبیعی وفق دهد و راه‌حل‌های علمی و فناوری موجود را به کار گیرد.

به گزارش ایسنا، در شرایطی که بحران آب به یکی از مهم‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی، اقتصادی و اجتماعی ایران تبدیل شده، نگاه کارشناسی و علمی به مسئله کم‌آبی ضرورتی بیش از پیش یافته است. پروفسور عزت‌الله رئیسی اردکانی، استاد برجسته دانشگاه شیراز و چهره ماندگار علم هیدروژئولوژی با تکیه بر دهه‌ها تجربه میدانی، پژوهش علمی و شناخت اقلیم ایران، نگاهی فراتر از تحلیل‌های روزمره به پدیده خشکسالی دارد.

وی در گفت‌وگو با ایسنا با تأکید بر ضرورت شناخت چرخه‌های طبیعی خشکسالی و ترسالی، نسبت به برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی هشدار می‌دهد و معتقد است کمبود آب در ایران نه تنها ناشی از اقلیم، بلکه حاصل ضعف مدیریت، نادیده‌گرفتن واقعیت‌های طبیعی و دور شدن از فرهنگ سازگاری با کم‌آبی است.

این گفت‌وگو، نگاهی واقع‌گرایانه به گذشته، حال و آینده منابع آبی کشور است؛ از تجربه تاریخی مردم در مواجهه با خشکسالی تا نیاز به بازتعریف سیاست‌های مدیریت آب در کشاورزی و تغییر رفتار اجتماعی. گفت‌وگویی که بیش از آنکه بحران را فریاد بزند، بر درک، پیش‌بینی، پذیرش و اصلاح الگوهای رفتاری و مدیریتی تأکید دارد.

پروفسور عزت‌الله رئیسی اردکانی، استاد رشته هیدروژئولوژی بخش علوم زمین دانشکده علوم دانشگاه شیراز و پدر هیدروژئولوژی (آب‌های زیرزمینی) در ایران در گفت‌وگو با ایسنا، با تأکید بر ضرورت نگاه علمی به مسئله بارندگی، اظهار کرد: قبل از آن‌که به سطح کلان کشور بپردازیم، باید ویژگی‌های علمی بارندگی را بررسی کنیم. بارندگی از دو جنبه مطرح است؛ یکی شدت بارندگی است که شدت بارندگی‌ها در ایجاد سیلاب و خسارات حاصل از آن مؤثر هستند.

وی ادامه داد: شدت بارندگی بیشتر در طراحی سدها و بندها کاربرد دارد، اما آنچه به موضوع ما مرتبط است، بارندگی سالانه است که در مقیاس سالانه بررسی می‌شود و تعیین‌کننده میزان آبی است که در طول سال در اختیار داریم.

رئیسی به عنوان نمونه به وضعیت بارش در استان فارس اشاره کرد و گفت: در شیراز، متوسط بارندگی سالانه حدود ۳۴۰ میلی‌متر است، اما در کم‌بارش‌ترین سال‌ها این عدد به ۸۶ میلی‌متر رسیده و در پربارش‌ترین سال‌ها تا ۶۵۰ میلی‌متر هم ثبت شده است. بنابراین نوسانات شدید در بارندگی سالانه، امری طبیعی است که باید آن را پذیرفت.

وی افزود: آنچه از میزان سالانه بارندگی مهم‌تر است، وقوع دوره‌های خشکسالی و ترسالی است. به‌عنوان مثال، شیراز بین سال‌های ۱۳۳۸ تا حدود ۱۳۵۲ شاهد یک دوره خشکسالی ۱۴ ساله بود که در سال ۱۳۴۶، بارندگی به ۸۶ میلی‌متر رسید؛ کمترین مقدار در یک دوره آماری ۱۰۰ ساله.

استاد دانشگاه شیراز تصریح کرد: برای تحلیل صحیح آمار بارندگی، باید به چرخه‌های طبیعی ترسالی و خشکسالی توجه کرد. این دوره‌ها قابل تکرار هستند و وقوع مجدد آن‌ها پدیده‌ای طبیعی محسوب می‌شود. ما باید از منظر علمی به این رویدادها نگاه کنیم، نه احساسی یا هیجانی.

وی در ادامه گفت: در علم هیدرولوژی، مفهومی به‌نام «دوره برگشت» وجود دارد. برای نمونه، اگر بارندگی ۳۴۰ میلی‌متری شیراز را متوسط در نظر بگیریم، این میزان بارش ممکن است هر چند سال یک‌بار رخ دهد. اما برای بارندگی سالانه ۵۰ میلی‌متر، دوره بازگشت آن ممکن است ۵۰۰ ساله باشد. دوره‌های ترسالی هم دقیقاً همین‌گونه‌ هستند؛ هر چه میزان بارندگی سالانه بالاتری را در نظر بگیریم، احتمال وقوع آن در بازه‌های طولانی‌تری است. بنابراین این پدیده‌ها علمی هستند و باید شناخت دقیقی از آن‌ها داشت.

وی تاکید کرد: اگر در شیراز یا نقاط دیگر کشور، دوره‌هایی پنج یا ده‌ساله از خشکسالی را شاهد باشیم، نباید آن را غیرطبیعی یا بحرانی تلقی کنیم؛ این‌ها الگوهای طبیعی اقلیم هستند که در گذشته هم وجود داشته‌اند.

پدر علم هیدروژئولوژی کشور با اشاره به درک مردم گذشته از شرایط اقلیمی، افزود: در گذشته، قحطی و خشکسالی مفاهیمی شناخته‌شده بودند. مردم با این پدیده‌ها زندگی کرده و آنها را بخشی از واقعیت طبیعی می‌دانستند. در منابع دینی و اساطیری ما نیز از دوره‌های هفت‌ساله خشکسالی یاد شده که نشان از آگاهی تاریخی ما از این شرایط دارد.

وی ادامه داد: در گذشته مردم از منابعی مثل قنات و چشمه استفاده می‌کردند. وقتی بارندگی کم می‌شد، آب این منابع نیز کاهش می‌یافت و مردم با کاهش آبدهی ناگزیر  بودند سبک زندگی‌شان را تطبیق دهند؛ محصولات کم‌آب‌بر می‌کاشتند، مسافرت نمی‌رفتند، عروسی نمی‌گرفتند و مهمانی‌هایشان را کاهش می‌دادند. این یک سازگار طبیعی و عقلانی در برابر کم‌آبی بود.

رئیسی یادآور شد: خاطرم هست دایی‌ام که کشاورز بود، در حیاط منزلش دو اتاقک مخصوص ذخیره محصول داشت. اتاق اول ذخیره گندم سال جاری بود و اتاق دوم را قفل کرده و محصول سالمی را برای دوره خشکسالی نگه داشته بود. این در حالی بود که نه سیلو وجود داشت و نه ابزارهای پیشرفته، اما مردم خود را برای سال‌های کم‌آبی آماده می‌کردند.

وی افزود: طبیعت، مقدار آب مصرفی را کنترل می‌کرد و مردم نیز با این واقعیت سازگار بودند. اما امروز ما با حفر چاه‌های متعدد، به جای استفاده از آب سالانه، به سراغ ذخایر چند صد ساله رفته‌ایم. این آب‌های زیرزمینی، ذخایری هستند که طی صدها  سال شکل گرفته‌اند و فقط یک بار قابل مصرف هستند و با برداشت آنها آبی جایگزین نمی‌شود. حالا ما در عرض چند دهه آنها را مصرف کرده‌ایم.

استاد دانشگاه شیراز با اشاره به بررسی‌های میدانی خود، اظهار کرد: در منطقه جهرم، بر اساس مطالعات علمی و مقالات منتشرشده در مجامع بین‌المللی، میانگین آب زیر زمینی یک بازه ۳۰ ساله حدود ۱۲۰ میلیون مترمکعب بوده است، اما با حفر چاه، برداشت سالانه به بیش از ۱۳۵ میلیون مترمکعب رسید. حجم ذخیره یک بار مصرف آب زیرزمینی این منطقه حدود ۶۲۰ میلیون مترمکعب بود و ما تنها در مدت ۳۵سال، اضافه ‌برداشتی معادل ۱۵ میلیون مترمکعب در سال داشته‌ایم و حجم قابل ملاحظه‌ای از حجم ذخیره را برداشت کرده و بحران آب ایجاد شده است. در سال ۱۳۵۴، در گزارش‌های وزارت نیرو تاکید شده که جهرم در معرض بحران آبی قرار گرفته و اگر این وضعیت ادامه یابد، طی ۳۰ تا ۴۰ سال آینده با کم‌آبی شدید مواجه خواهد شد. این پیش‌بینی امروز به واقعیت تبدیل شده است.

رئیسی با بیان این‌که بیشتر آبخوان‌های ایران از ذخایر زیرزمینی تخلیه شده‌اند، خاطر نشان کرد: در گذشته، در سال‌های خشکسالی از ذخایر ترسالی استفاده می‌کردیم، اما امروز دیگر این ذخایر وجود ندارند. در حال حاضر، هر سال فقط به بارندگی وابسته‌ایم؛ اگر بارندگی زیاد باشد، کشاورزی رونق می‌گیرد و اگر نباشد، بحران آغاز می‌شود.

وی اضافه کرد: زندگی اجتماعی ما هم تغییر کرده است. دیگر کسی سخن از قحطی به میان نمی‌آورد. همه انتظار دارند درآمد کشاورزی هر سال مانند سال قبل باشد؛ زیرا تسهیلات بانکی گرفته‌اند و باید اقساط بپردازند، یا سبک زندگی‌شان بر پایه ثبات اقتصادی طراحی شده است. در نتیجه، در سال‌های خشکسالی فشار روانی و اقتصادی بر مردم چند برابر می‌شود.

استاد دانشگاه شیراز ادامه داد: پدران و مادران ما با خشکسالی آشنا بودند. آن‌ها در سال‌های کم‌آبی، مصرف را کاهش می‌دادند و محصولات پرآب‌بر نمی‌کاشتند. اما امروز جامعه‌ ما آمادگی روحی و اقتصادی پذیرش خشکسالی را ندارد.

وی با اشاره به گستردگی بحران، تصریح کرد: این بحران فقط در ایران نیست. در کشورهای دیگر نیز مسئله خشکسالی وجود دارد. یکی از راهکارهایی که در جهان اجرا می‌شود، بیمه کشاورزی است. کشاورز محصولی مانند گندم را بیمه می‌کند و اگر عملکرد آن در یک سال خاص از حد مشخصی پایین‌تر باشد، خسارت دریافت می‌کند.

رئیسی گفت: در کشورهایی که بیمه کشاورزی جا افتاده است، حتی اگر خشکسالی چند ساله رخ دهد، کشاورز می‌تواند با اتکا به بیمه زندگی خود را مدیریت کند. این بیمه‌ها به کشاورز کمک می‌کنند تا بحران را پشت سر بگذارند. اما در ایران، هنوز نتوانسته‌ایم بیمه کشاورزی را به درستی راه‌اندازی کنیم.

خشکسالی پذیرشی

وی افزود: در ادبیات علمی، انواع مختلفی از خشکسالی تعریف شده، مانند خشکسالی هواشناسی، هیدرولوژیکی و... اما یکی از مهم‌ترین انواع خشکسالی، «خشکسالی فرهنگی»  است؛ یعنی ما نمی‌خواهیم بپذیریم که زندگی‌مان باید با شرایط طبیعی هماهنگ شود.

رئیسی تاکید کرد: ما در کشور، علم و دانش لازم را برای مقابله با خشکسالی داریم. می‌دانیم چه محصولاتی باید کشت شود، چه روش‌هایی برای صرفه‌جویی در آب وجود دارد، حتی روش‌های نوین آبیاری را هم بلدیم، اما به آنها عمل نمی‌کنیم. حل این مسائل فقط از دولت برنمی‌آید، اگرچه دولت نقش اساسی دارد، اما با بخشنامه نمی‌توان بحران را حل کرد.

وی با ذکر مثالی افزود: در سالی که خشکسالی اعلام شده، در منطقه‌ای مانند درودزن در پایین‌دست سد، همچنان کشاورزی با الگوی سابق ادامه دارد و وقتی اعلام می‌شود هیچ‌کس شلتوک کشت نکند، همه برنج کشت می‌کنند و حتی در سال‌های خشکسالی هم کسی حاضر نیست سطح زیر کشت را کاهش دهد.

این محقق حوزه هیدرولوژی و آب‌های زیر زمینی، افزود: فرض کنیم هزاران کشاورز، برخلاف دستورالعمل‌ها اقدام به کشت برنج یا محصولات پرآب‌بر کرده‌اند. قانون می‌گوید که باید مأموران نیروی انتظامی به محل اعزام شوند، صورت‌جلسه تنظیم کنند و اعلام کنند که مثلاً این کشاورز بیش از حد مجاز کشت کرده است. اما سؤال اینجاست که چقدر نیرو باید در اختیار داشته باشیم تا جلوی این عملکرد کشاورزان گرفته شود؟ آیا واقعاً امکان دارد که با نیروی انتظامی، کل این حجم از تخلفات را کنترل و مستند کرد؟

رئیسی ادامه داد: پس از آن باید پرونده‌ها به دادگاه ارجاع شود. این حجم از مراجعات قضایی و پیگیری‌های اداری، عملاً اجرایی نیست. ما در تئوری، راه‌حل‌های زیادی داریم، اما در عمل، بسیاری از آنها قابلیت اجرا ندارند یا نیاز به منابعی دارند که وجود خارجی ندارند.

وی تأکید کرد: بنابراین، تنها راه ممکن برای مدیریت منابع آب و مقابله با بحران خشکسالی، آغاز تغییر از درون جامعه است. این مردم هستند که باید بپذیرند تغییر الگوی مصرف آب یک ضرورت است، نه یک انتخاب. کشاورزان باید آگاهانه تصمیم بگیرند که چه محصولی بکارند، چقدر بکارند و با چه روشی آبیاری کنند.

دکتر رئیسی ادامه داد: تا زمانی که مردم به جای اجبار، خود به درک مشترک و جمعی از شرایط اقلیمی نرسند، هیچ برنامه‌ای به موفقیت نخواهد رسید. نقش جوامع محلی در مدیریت منابع آب بسیار مهم است و باید در چارچوب ساختارهای محلی مانند شورای روستا عملیاتی شود تا جنبه عمومی پیدا کند. البته این کار ساده‌ای نیست، اما من ناامید نیستم. امیدوارم روزی برسد که مردم خودشان خواهان مدیریت مصرف آب باشند و در سال‌های خشکسالی بیمه شوند و میزان کشت خود را کاهش دهند.

پاسخ علمی به یک رویکرد غیر علمی

وی در پاسخ به این سؤال که برخی به استناد دوره‌های بازگشت اقلیمی معتقدند پس از خشکسالی، ترسالی خواهد آمد و در نتیجه هیچ برنامه‌ریزی نمی‌کنند، اظهار کرد: این رویکرد بسیار نادرست است. اگر برنامه‌ریزی نکنیم، نمی‌توانیم منابع آب را کنترل کنیم. مدیریت فعلی آب ما سطحی است. وقتی آب کم می‌شود، هیچ منبع جایگزینی وجود ندارد. رودخانه‌ها خشک می‌شوند و کشاورزان مجبورند کشت را کاهش دهند.

استاد دانشگاه شیراز ادامه داد: یکی از راهکارهای مدیریت مصرف، نصب کنتورهای دقیق بر روی چاه‌هاست. در سال‌های خشکسالی باید بتوانیم با کنترل میزان مصرف برق پمپ‌ها، برداشت آب را مثلاً تا ۲۰ درصد کاهش دهیم. اما متأسفانه کنتورهای ما دقت لازم را ندارند و در برخی موارد حتی ۳۰ درصد خطا دارند. باید کنتورهای دقیق‌تری تهیه شود که بتواند مصرف را واقعی و عادلانه نشان دهد.

وی افزود: اگر بتوانیم در مناطق دارای برق، مصرف آب را از طریق کنترل برق کاهش دهیم، این یک مدل مدیریتی موفق خواهد بود. این‌گونه راهکارها در سراسر دنیا اجرا می‌شود و ما نیز از نظر فنی و علمی ظرفیت آن را داریم. اما مسئله اصلی، همکاری مردم است.

رئیسی با ذکر مثالی از تجربه شخصی خود در دوران دانشجویی در خارج از کشور، گفت: وقتی آنجا بحران آب پیش آمد، اخبار سراسری از مردم خواست ۲۰ تا ۲۵ درصد مصرفشان را کاهش دهند. شب بعد اعلام شد که مردم این کار را کرده‌اند. ما هم باید به نقطه‌ای برسیم که مردم آگاهانه تصمیم بگیرند و تشکل‌هایی مردمی برای مدیریت منابع آب تشکیل دهند.

وی افزود: یکی از راهکارهای عملی دیگر، ارائه یارانه به بیمه کشاورزی است. دولت می‌تواند بخشی از هزینه بیمه محصولات را بپردازد تا در سال‌های کم‌آبی، کشاورز دچار ضرر نشود و بتواند به فعالیت خود ادامه دهد.

رئیسی در پاسخ به این سؤال که آیا کشور از نظر فناوری مدیریت منابع آب با کمبود مواجه است، به ایسنا گفت: ما در کشور از نظر فناوری مشکلی نداریم و تحقیقات بسیاری در کشور انجام شده که چه محصولی در چه منطقه‌ای با کمترین میزان آب بیشترین بهره‌وری را دارد. دانشگاه‌ها، مؤسسات پژوهشی و وزارت جهاد کشاورزی تحقیقات گسترده‌ای در این زمینه انجام داده‌اند. مثلاً مشخص شده که در برخی مناطق کدام گیاه با کمترین آب بیشترین بازده را دارد.

وی ادامه داد: مشکل ما اینجاست که کشاورزان بیشتر به درآمد در هکتار نگاه می‌کنند نه به میزان مصرف آب. بنابراین، با وجود فناوری، از آن استفاده بهینه نمی‌شود. از نظر علم و دانش، ما کمبودی نداریم. اما مهم این است که مردم خودشان وارد میدان شوند و خودجوش اقدام کنند.

استاد دانشگاه شیراز تأکید کرد: تحقیقات اجتماعی برای جلب مشارکت مردم انجام شده، اما چندان موفق نبوده‌ایم. زیرا مردم با این منطق که «همه دارند سوءاستفاده می‌کنند، چرا من نکنم؟» وارد عمل می‌شوند. این دیگر از حوزه تخصص من خارج است، اما تا زمانی که مردم همکاری نکنند، موفق نخواهیم شد.

وی گفت: مطالعات من نشان می‌دهد که اگر بتوانیم فقط ۱۵ تا ۲۰ درصد مصرف آب را کاهش دهیم و هم‌زمان جلوی تبخیر را بگیریم، می‌توانیم حتی بخشی از آب‌های زیرزمینی مصرف‌شده را احیاء کنیم. این تئوری نیست، بلکه قابل اجراست، به شرط آن‌که مردم همراهی کنند.

پیش بینی مدل‌ها از وضعیت بارش‌ها در کشور

رئیسی در پاسخ به پرسشی درباره مدل‌سازی‌های پیش‌بینی وضعیت آینده منابع آبی کشور، اظهار کرد: ما و دیگر پژوهشگران در کشور مطالعاتی درباره تغییر اقلیم انجام داده‌ایم، به‌ویژه در جنوب ایران. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که در این منطقه بارندگی کاهش می‌یابد، اما نکته مهم اینجاست که شدت این کاهش قابل مقایسه با برداشت بی‌رویه ما از منابع آب زیرزمینی نیست.

وی افزود: متأسفانه، ما ضعف‌های مدیریتی خود را پشت واژه «تغییر اقلیم» پنهان می‌کنیم. در حالی که اثرات تغییر اقلیم در مقایسه با برداشت‌های غیرمجاز و بدون برنامه، ناچیز است. این اشتباه باعث می‌شود به جای درمان مشکل، به دنبال توجیه باشیم.

رئیسی با بیان یک مثال، گفت: در دنیا، میزان تولید دانه خشک به‌ازای مصرف یک مترمکعب آب حدود ۱۲۰۰ کیلوگرم است. اما طبق آماری که تا چند سال پیش در اختیار داشتم، در ایران این عدد حدود ۸۰۰ کیلوگرم بود. یعنی ما از همان میزان آب، ۳۰ تا ۴۰ درصد محصول کمتری تولید می‌کنیم. بنابراین، اگر بازده مصرف آب را به سطح جهانی برسانیم، می‌توانیم نیاز داخلی‌مان را تأمین کنیم و حتی واردات گندم را قطع کنیم.

وی تأکید کرد: اگر به جای صحبت از بحران، بر افزایش بهره‌وری آب تمرکز کنیم، دیگر نیازی نیست نگران واردات باشیم. تا زمانی که از همین منابع موجود به اندازه متوسط جهانی محصول برداشت نمی‌کنیم، صحبت از بحران، نوعی ناسپاسی است.

رئیسی در پایان گفت: ما واژه‌هایی مانند «ناترازی» را به کار می‌بریم، در حالی‌که باید بپذیریم مشکل اصلی، «فقدان مدیریت» است. همان‌طور که در پزشکی، تا زمانی که بیماری به‌درستی تشخیص داده نشود، نمی‌توان درمان مؤثر ارائه کرد، در حوزه آب نیز باید واقعیت‌ها را دقیق و علمی شناخت. ما از نظر دانش فنی پیشرفت خوبی داشته‌ایم، اما در پیاده‌سازی دانش در مزرعه و پذیرش آن توسط کشاورزان موفق نبوده‌ایم.

نظر شما