پیامدهای کاهش سود انباشته مانند کاهش سود تقسیمی شرکت های بورسی و تبعات آن بر تصمیمات سهامداران ارزیابی شد.
به گزارش دنیای اقتصاد، کاهش سود انباشته در صنایع بهعنوان یکی از شاخصهای مهم سلامت مالی بنگاهها، پیامدهای گستردهای برای اقتصاد به همراه دارد. این کاهش از عوامل مختلفی مانند افزایش هزینههای تولید، نوسانات نرخ ارز، سیاستهای مالی و مالیاتی، تورم بالا و مشکلات تامین مالی ناشی شده که در مجموع، توان رقابتی شرکتها را کاهش و آنها را به سمت منابع تامین مالی پرهزینه سوق داده است.
در نتیجه، بنگاههای اقتصادی بجای سرمایهگذاری در توسعه خطوط تولید، منابع مالی را به داراییهای غیرمولد اختصاص دادند که این امر موجب کاهش ظرفیت تولید، افت اشتغال و تشدید رکود اقتصادی شده است.
افزایش وابستگی شرکتها به منابع مالی پرریسک، هزینههای تامین مالی را بالا برده و توان بنگاهها را برای پرداخت سود تقسیمی کاهش داده است. این موضوع باعث کاهش جذابیت و خروج سرمایه از بورس میشود که میتواند پیامدهای منفی بیشتری برای تامین مالی بنگاهها و ثبات اقتصادی داشته باشد.
عوامل موثر در کاهش سود تقسیمی شرکت ها
کاهش سودآوری شرکتها: یکی از دلایل اصلی کاهش سود تقسیمی، کاهش سودآوری شرکتها است. این کاهش ممکن است ناشی از مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی باشد. کاهش تقاضا برای محصولات و خدمات شرکتها، نوسانات اقتصادی، تورم و تغییرات در سیاست های مالی از جمله عواملی هستند که موجب کاهش درآمدها و در نتیجه کاهش سودآوری میشوند.
در شرایطی که سود خالص شرکتها بطور چشمگیری کاهش پیدا کند، بطور مستقیم بر توانایی شرکتها برای تقسیم سود میان سهامداران اثر میگذارد. در بسیاری از شرکتها بویژه در شرایط رکود اقتصادی یا نوسانات شدید بازار، فشارهای مالی باعث میشود تقسیم سود بطور موقت متوقف شود یا کاهش یابد.
کاهش یا کمبود نقدینگی و مشکلات تامین مالی: در کنار کاهش سودآوری یکی دیگر از دلایل کاهش سود تقسیمی، کمبود نقدینگی در شرکتها است. بسیاری از شرکتها برای پرداخت سود تقسیمی به نقدینگی کافی نیاز دارند اما در شرایطی که فروشها بهصورت اعتباری انجام میشود یا با تاخیرهای زیادی روبرو است، جریان نقدی ورودی به شرکتها بطور چشمگیری کاهش مییابد.
این امر باعث میشود شرکتها نتوانند بهموقع سود به سهامداران پرداخت کنند. علاوه بر این بسیاری از شرکتها در شرایط اقتصادی ناگوار یا در دوران رکود به تامین منابع مالی برای حفظ سطح تولید و پوشش هزینههای جاری نیاز دارند. این شرکتها ترجیح میدهند منابع نقدی را برای تامین سرمایه در گردش و تامین مالی پروژههای سرمایهای صرف کرده و از توزیع سود میان سهامداران اجتناب کنند. این وضعیت بویژه در صنایعی که بطور مستقیم به واردات و تامین مواد اولیه از خارج وابسته هستند، تشدید می شود.
تورم و افزایش هزینههای تولید: تورم و افزایش قیمت مواد اولیه یکی دیگر از عواملی است که بطور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. با افزایش قیمت مواد اولیه، هزینههای تولید بالا میرود و این امر به کاهش حاشیه سود شرکتها منجر میشود. در چنین شرایطی شرکتها مجبور به کاهش یا حذف سود تقسیمی میشوند تا بتوانند هزینههای اضافی را پوشش داده و در عین حال فعالیتهای تولیدی را ادامه دهند.
در بسیاری از صنایع بویژه در صنایعی که مواد اولیه وارداتی دارند، نوسانات ارزی و تورم داخلی باعث میشود هزینههای تولید بطور چشمگیری افزایش یابد. در چنین شرایطی، کاهش سود تقسیمی میتواند بهعنوان راهحلی برای مدیریت منابع مالی و جلوگیری از کمبود نقدینگی در نظر گرفته شود.
نوسانات نرخ ارز و مشکلات بینالمللی: افزایش نرخ ارز بطور مستقیم بر هزینههای وارداتی شرکتها اثر میگذارد و باعث افزایش هزینههای تولید میشود. این افزایش هزینهها میتواند سودآوری شرکتها را تحتتاثیر قرار دهد و در نتیجه کاهش سود تقسیمی یا عدمپرداخت آن را بهدنبال داشته باشد.
علاوه بر این مشکلات اقتصادی بینالمللی و تحریمها نیز ممکن است بر توانایی شرکتها در تامین منابع مالی و صادرات محصولات اثر بگذارد. این مشکلات باعث میشود شرکتها نتوانند بطور مستمر و با اطمینان سود تقسیمی را به سهامداران پرداخت کنند.
سرمایهگذاری در پروژههای توسعهای: شرکتهایی که به دنبال رشد و توسعه هستند، بجای پرداخت سود تقسیمی معمولا سود انباشته را صرف پروژههای جدید میکنند. توسعه خطوط تولید، ورود به بازارهای جدید یا سرمایهگذاری در فناوریهای نوین ازجمله دلایلی هستند که شرکتها را به سمت کاهش پرداخت سود نقدی سوق میدهند. این استراتژی در بلندمدت موجب افزایش ارزش شرکت و سودآوری پایدار شود اما در کوتاهمدت ممکن است باعث نارضایتی برخی سهامداران شود.
تامین سرمایه در گردش و افزایش هزینههای عملیاتی: یکی از دلایل مهمی که شرکتها را به سمت کاهش سود تقسیمی سوق میدهد، نیاز به تامین سرمایه در گردش است. در شرایطی که هزینههای تولید افزایش مییابد و نوسانات ارزی فشار مضاعفی بر بنگاههای اقتصادی وارد میکند، شرکتها برای حفظ سطح تولید به منابع مالی بیشتری نیاز دارند. در چنین شرایطی، کاهش سود تقسیمی بهعنوان تصمیمی منطقی برای حفظ پایداری شرکت تفسیر می شود.
دسترسی نداشتن به تامین مالی ارزان: نرخهای بهره بالا شرکتها را وادار میکند تا برای تامین مالی نیازهای به سود انباشته اتکا کنند. در چنین شرایطی، شرکتها ترجیح میدهند سود تقسیمی را کاهش داده و منابع مالی را حفظ کنند.
مدیریت ریسک و عدماطمینان اقتصادی: در دورههای عدماطمینان اقتصادی مانند رکود اقتصادی یا بحرانهای مالی، شرکتها معمولا سیاست های محتاطانهتری را در پیش میگیرند. کاهش سود تقسیمی در چنین شرایطی میتواند بهعنوان اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از بحرانهای آینده در نظر گرفته شود.
اثرات کاهش سود تقسیمی بر بازار سرمایه
کاهش قیمت سهام و فشار فروش: یکی از اثرات مهم کاهش سود تقسیمی بر بازار سرمایه، کاهش قیمت سهام است. زمانی که سود تقسیمی کاهش مییابد، بسیاری از سرمایهگذاران بویژه آن دسته از افرادی که به درآمد ثابت از سهام وابسته هستند، تصمیم به فروش سهام میگیرند. این اقدام میتواند فشار فروش زیادی در بازار ایجاد کند و به کاهش قیمت سهام منجر شود. علاوه بر این کاهش قیمت سهام ممکن است موجب از دست رفتن اعتماد سرمایهگذاران به شرکت و بازار سرمایه شود.
اثرات بر سرمایهگذاران بلندمدت: برای سرمایهگذارانی که بهدنبال سود نقدی ثابت هستند، کاهش یا حذف سود تقسیمی مشکلات جدی ایجاد می کند. برخی از سهامداران حقوقی و موسسات مالی که بطور ویژه به سود تقسیمی برای تامین نیازهای مالی وابستهاند، ممکن است به فروش سهام مجبور شوند. این فشار به بازار میتواند سبب نوسانات شدید و کاهش بیشتر قیمت سهام شود.
کاهش جذابیت سهام شرکت برای سرمایهگذاران جدید: شرکتهایی که سود تقسیمی مناسبی پرداخت میکنند، معمولا برای سرمایه گذاران جذابتر هستند. کاهش سود تقسیمی ممکن است باعث کاهش جذابیت سهام شرکت و کاهش تقاضا شود.
اثرات بلندمدت بر ارزش شرکت: اگر کاهش سود تقسیمی با استراتژیهای توسعهای همراه باشد، میتواند در بلندمدت موجب افزایش ارزش شرکت شود اما اگر این کاهش به دلیل مشکلات نقدینگی و ضعف مالی شرکت باشد، ممکن است اثر منفی بر آینده آن داشته باشد.