کد خبر: ۲۱۰۴۵۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۷ - ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۲ - 21 May 2023

بن‌برنانکی به‌دلیل تحقیقات مختلفی که در زمینه ورشکستگی بانک‌ها و چگونگی گسترش بحران مالی انجام داده بود، برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال۲۰۲۲ شد. وی معتقد بود که بانک‌ها ذاتا دارای شکنندگی‌های متعددی هستند که می‌تواند برای اقتصاد بسیار ویرانگر باشد، لذا نقش تنظیم‌گری بانک مرکزی را از طریق نظارت مداوم بر ترازنامه بانک‌ها بسیار مهم و کارآمد توصیف می‌کرد و در مطالعات خود به تبیین این نقش در سقوط وال‌استریت در سال۱۹۲۹، بحران مالی سال۲۰۰۸ و همه گیری کووید در سال۲۰۲۰ پرداخت.

بسیاری از کارشناسان برنانکی را ناجی اقتصاد آمریکا در بحران سال۲۰۰۸ که بدترین بحران جهان از زمان رکود بزرگ بود می‌دانند. وی در سال۲۰۰۹ از سوی مجله تایم به‌عنوان «چهره سال» برگزیده شد. او در آن سال‌ها به مدت هشت سال (۲۰۱۴-۲۰۰۶) ریاست فدرال‌رزرو آمریکا را بعد از آلن گرینسپن برعهده داشت و در واقع وارث بحرانی بود که ریشه‌های آن از زمان گرینسپن شکل گرفته بود. برنانکی بحران مذکور را به مدد مطالعات ارزشمندی که از سال ۱۹۸۳ به تشویق استنلی فیشر، درخصوص ورشکستگی بانک‌ها انجام داده بود، مدیریت کرد. ازاین‌رو، بسیاری از متخصصان بانکی تحقیقات او را از مهم‌ترین منابع برای سیاستگذاران پولی در سراسر جهان می‌دانند. هرچند که از دیدگاه نگارنده ارزشمندترین اثر برنانکی کتاب «شجاعت عمل، خاطراتی از سال‌های بحران و پس از آن» است که درخصوص بحران مالی سال۲۰۰۸ است و دیباچه آن با جمله طلایی «در تمام بحران‌های مالی جهان، همیشه کسانی هستند که شجاعت و جسارت اقدام‌ کردن دارند؛ اما در مقابل، کسانی ‌هم هستند که از اقدام کردن هراس دارند» شروع می‌شود.

برنانکی و شجاعت بانکی
برنانکی در کتاب فاخرش علاوه بر اینکه، چارچوبی برای درک بهتر علت ورشکستگی بانک‌ها و شیوه کاهش آن ارائه کرد، به بیان ایده‌هایی پرداخت که در شرایط بحران بسیار کارساز بودند؛ درحالی‌که قبل از وی، تصور عمومی از علت ورشکستگی بانک‌ها، وقوع بحران‌های اقتصادی بود؛ ولی او با مدل‌سازی ریاضی و تحلیل‌های تاریخی نشان داد که کاملا برعکس، این سقوط بانک‌ها است که علت اساسی برای شروع بحران‌های اقتصادی است. این ایده برنانکی باعث دگردیسی عظیم فکری در دیدگاه کارشناسان اقتصادی درخصوص ترازنامه بانک‌ها شد. همچنین اثبات کرد که نقش بانک مرکزی در حمایت از بانک‌های سالم در روند بهبود اقتصاد چه اثرات شگرفی دارد و از طرفی حفظ و نگهداری بدون قید و شرط یک بانک ورشکسته توسط بانک مرکزی چگونه می‌تواند عواقب فاجعه‌باری برای اقتصاد به بار آورد و ترمیم یک سیستم بانکی شکست‌خورده را سال‌ها با تاخیر مواجه کند و تشریح کرد تا زمانی که بانک مرکزی درخصوص ورشکستگی بانک‌ها با شجاعت کامل و نهایت قدرت وارد عمل نشود، اقتصاد شروع به بهبود نخواهد کرد. به این دلیل بود که فدرال‌رزرو در زمان ریاست او، با وجود کمک‌های مالی متعدد به بانک‌های Freddie Mac وFannie Mea و حمایت مالی از بانک Bank Of America برای خرید Merill lynch، با شجاعت تمام به بانک Lehman Brothers که چهارمین بانک بزرگ آمریکا بود، هیچ‌گونه کمکی نکرد تا سقوط کند.

ورشکستگی بانک‌ها و حمایت از بانک مرکزی
بانک‌ها مانند هر بنگاه اقتصادی می‌توانند ورشکسته شوند؛ اما باید توجه که داشت تاثیر ورشکستگی بانک‌ها به‌دلیل درهم‌تنیدگی بسیار بالایی که فعالیت آنها با سایر بخش‌های اقتصادی دارند، بسیار فراتر از ورشکستگی بنگاه‌های تجاری است. ازاین‌رو قانون‌گذاران مقررات عام ورشکستگی شرکت‌ها را برای رسیدگی به ورشکستگی بانک‌ها ناکارآمد می‌دانند؛ زیرا ورشکستگی بانک‌ها دارای پیچیدگی‌های نظری بسیار زیادی است، به همین دلیل در اکثر نظام‌های حقوقی دنیا مقررات ورشکستگی شرکت‌های تجاری با ورشکستگی بانک‌ها کاملا متفاوت است، به این جهت است که برنانکی توصیه می‌کند احزاب و متفکران سیاسی کمترین مداخله را در تصمیم‌گیری بانک مرکزی درخصوص بانک‌های ورشکسته داشته باشند و طرح‌های کارشناسی این بانک را با کمترین اصلاحات و مداخله تصویب کنند و در اجرا نیز به‌طور کامل از آن حمایت کنند؛ به‌عنوان مثال روزولت، رئیس‌جمهور آمریکا درسال۱۹۳۳ به توصیه فدرال‌رزرو دستور داد تا از ۶مارس تا ۱۳مارس همه بانک‌ها بسته شود. بعد از آن فدرال رزرو شرایط بانک‌ها را بررسی کرد و اجازه باز کردن دوباره برخی از بانک‌ها را داد؛ ولی برخی از آنها را به صلاحدید خود ادغام و برخی دیگر را ورشکسته اعلام کرد و هرگز اجازه فعالیت مجدد به آنها را نداد.


شهامت بانکی؛ ناجی اقتصاد ایران
تحقیقات متعددی نشان می‌دهند که عامل اصلی مزمن شدن تورم در اقتصاد ایران فعالیت بانک‌های ناتراز با نسبت کفایت سرمایه نازل است، این نسبت مهم‌ترین شاخص کلیدی در تحلیل وضعیت سلامت بانک‌ها است که نشان می‌دهد یک بانک تا چه اندازه می‌تواند ریسک‌های موجود در دارایی‌های خود را به وسیله سرمایه خودش پوشش دهد و در برابر مخاطراتی مانند ورشکستگی پایدار بماند.

در این راستا تحلیل ترازنامه بانک‌ها در مقطع ۶ماهه۱۴۰۱ نشان می‌دهد که در ۱۹بانک این نسبت کمتر از حد استاندارد و در ۱۰بانک منفی و در ۲بانک بیشتر از منفی ۱۰۰درصد است. بر این اساس در هفته‌های اخیر بانک مرکزی بنا به مسوولیتی که در اقتصاد دارد، نسبت به ادامه فعالیت این بانک‌ها توجه ویژه‌ای کرده است؛ به‌طوری‌که رئیس‌کل بانک مرکزی در نشست با مدیران عامل بانک‌ها اعلام کرده است که بانک‌های ناتراز و تورم‌زا تا شهریورماه فرصت اصلاح دارند؛ در غیر این‌صورت چاره‌ای جز تعیین تکلیف برای انحلال آنها وجود ندارد؛ زیرا ناترازی بانک‌های مذکور به‌دلیل عدول از برنامه‌های نظارتی بانک مرکزی منجر به انفعال هر چه بیشتر سیاستگذار پولی در اقتصاد شده است و در چنین شرایطی بانک مرکزی به‌واسطه افزایش در شدت درون‌زایی نقدینگی دیگر نمی‌تواند سیاست‌های کنترل تورم را به درستی اجرایی کند.


پر واضح است اگر بانک مرکزی می‌خواهد ناجی اقتصاد تورم‌زده ایران شود، آن‌چنان‌که برنانکی می‌گوید مستلزم ورود قدرتمند و شجاعانه این بانک به موضوع عدم فعالیت بانک‌های ورشکسته و استفاده از ابزارهای نظارتی مدرن است تا در مواقع لزوم بدون مماشات از این ابزارها استفاده ‌کند که لازمه آن استقلال و حمایت همه‌جانبه کل نظام سیاسی و اقتصادی از بانک مرکزی است.

نگار کریمی
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: