«حمید فتاحی» روز یکشنبه در گفتوگوی با ایرنا با اعلام خبر آغاز فاز دوم حمایت از پیامرسانها، به سوالاتی که درباره چرایی موانع پیشروی استفاده از پیامرسانهای بومی مطرح است، پاسخ داد. او معتقد است مسئله اصلی در عدم رشد پیامرسانها مربوط به موارد زیرساختی نیست. مشکل اصلی نبود خدمت بر بستر پیامرسانهاست که مانع از جذب کاربران میشود.
معاون وزیر ارتباطات معتقد است: «سند مصوب شورای عالی فضای مجازی، در خصوص حمایت از پیامرسانهای داخلی برای همه دستگاهها تکالیفی را تعیین کرده است. اما فارغ از اینکه هر دستگاهی به چه میزان به تکالیف خود عمل کرده، همه انتظارات از وزارت ارتباطات است.»
حدود پنج سال از آغاز حمایتهای دولت از پیامرسانها میگذرد. در مقطعی با فیلتر شدن تلگرام هم اقبالی نصیب پیامرسانها نشد. ما حتماً باید پیامرسان بومی داشته باشیم؟ حتی اگر توانایی ارائه این خدمت از سوی تولیدکنندگان وجود نداشته باشد؟
داشتن پیامرسان بومی موضوع مهمی است. اشتغال، اقتصاد، جریان داده و آوردههای دانشی که در این حوزه وجود دارد بسیار حائز اهمیت است. با آغاز حمایت از پیامرسانهای بومی، رشد پیامرسانها تقریباً ۱۰ برابر شده است. آنها در ابتدای سال ۹۶ حدود یک و نیم میلیون کاربر داشتند که این عدد اکنون مجموعاً به بیش از ۲۰ میلیون کاربر رسیده است. آمار نشان میدهد حرکت روبهجلو بوده و در حوزه پیامرسان اتفاقات خوبی رخداده است؛ اما متأسفانه گاهی نگاه به این شکل است که این پیامرسانها رشد نکردهاند. رشد اینها حتماً باید یک رشد طبیعی باشد و تنها در آن صورت است که میتوانند به موفقیت برسند.
صاحبان پیامرسانها برای رشد خود چه کردهاند؟
مسائلی مانند نرمافزار، معماری پیامرسان و دانشی که برای توسعه آن وجود دارد، بر عهده صاحبان پلتفرم است. واقعاً اینطور نیست که بگوییم یک عده آمدهاند رانت گرفتهاند و کاری نکردهاند. آنها برای این کار تلاش کردهاند؛ برخی موفق نبودند و ترجیحشان این بود که کار را ادامه ندهند. برخی نیز با چنگ و دندان ادامه میدهند و برنامه و نگاهشان کاملا روبهجلو است. تجربه هم نشان داده که نگاهشان انحصاری و رانتی نیست. همیشه دنبال رقابت هستند و بارها بیان کردهاند که رقابت میتواند به برنده شدن آنها منجر شود.
با توجه به اینکه مردم اطلاعات هویتی و آدرس خود را بهسادگی در اختیار پلتفرمهای حملونقل اینترنتی و فرشگاههای اینترنتی قرار میدهند و این پلتفرمها رشد خوبی در کشور داشتهاند، اما برای استفاده از پیامرسان بومی همیشه گارد وجود دارد. دلیلش چیست؟
تولیدکنندگان پیامرسانها شاخ و دم ندارند. همان بچههایی هستند که در بخشهای دیگر هم کار میکنند. علت اصلی عدم استقبال از آنها همین است که خدمتی ارائه نمیدهد.
چهار سال از حمایتهای دولت گذشته و هنوز نتوانستهاند کاربر قابلتوجهی جلب کنند. آخرین آماری که ارائه شد مربوط به سال ۹۷ است که اعلام کردید اینها ۱۵ میلیون کاربر دارند. دو سال از آن روزها گذشته و تعداد کاربران شاید بنا به گفته شما تنها ۵ میلیون افزایش داشته است. این پیشرفت خوبی است؟
در این مدت بیشترین تمرکز آنها روی پایداری سرویسهایشان و نگهداشتن کاربرانی بوده که در این مدت جذب کرده بودند. البته یکی از عوامل اصلی عدم جذب انبوه مخاطبان جدید، عدم ارائه خدمات جذاب جدید برای کاربران است.
اشکالی دارد اگر نتوانیم پیامرسان بومی داشته باشیم؟
استفاده حداکثری از منافع و مزایای فناوری اطلاعات جزو سیاستگذاریهای فضای مجازی کشور این است. موضوعاتی مانند آورده اقتصادی که پشت پلتفرمهایی مانند دیجی کالا، اسنپ، تپسی وجود دارد در این زمینه بسیار موثر است. فرض کنید اینها نبودند و یک پلتفرم خارجی ارائه خدمات میداد، تمام آوردههای اقتصادی به آن سمت میرفت. موضوع مهم اشتغال و توسعه دانش فناوری اطلاعات از موضوعات مهم دیگر در زمینه است.
در حوزه پیامرسانها بحث صیانت از حقوق و حریم خصوصی موضوعات مهمی است که باید به آن توجه شود. برای این مسئله حتی لایحه نیز به دولت دادهایم و منتظر تصویب هستیم. علاوه بر آن اگر همه مراکز مانند ثبتاحوال و بانک مرکزی امکان ارائه خدماتشان را بر بستر پیامرسانها فراهم کنند آنها میتوانند خدمات بهتری ارائه کنند به موفقیت برسند. رشد پیامرسان قطعات پازلی دارد که باید به یکدیگر متصل شوند وگرنه اتفاق نمیافتد.
ما در تمام جلساتی که در حوزه پیامرسانها مطرحشده، به صداوسیما انتقاد کردهایم که بهسادگی پلتفرم خارجی را ترویج و تبلیغ میکند اما پلتفرم داخلی را شامل هزار قانون تجاری میداند و جلوی آن را میگیرد. در صورتیکه تبلیغ تلویزیونی بسیار مؤثر است.
البته سیاستگذاری ابتدایی در حوزه پیامرسان هم غلط بوده است. در ذهن برخی الآن پیامرسان بومی را معادل فیلتر پلتفرم خارجی میدانند که همین مسئله به آن ضرر زده است. همزمانی فیلتر تلگرام با ارائه پیامرسان بومی، این مسئله را در ذهن برخی از کاربران به یک مانع تبدیل کرد. البته سو استفاده و پررنگ کردن این مسئله هم در آن زمان طبیعی نبود.
به گفته صاحبان پلتفرمهای پیامرسان داخلی، این مسئله به آنها ضربه زد و جلوی رشد طبیعیشان را گرفت. شاید اگر این همزمانی رخ نمیداد، اکنون پیامرسانها نیز مانند دیگر پلتفرمها کاملاً در بین کاربران جاافتاده بودند. نکته مهم دیگر این است که با قوانین دست و پاگیر ۱۰۰ سال قبل حوزه تجارت، نمیتوان انتظار داشت پیامرسانها پیشرفت کنند.
همچنان به رشد پیامرسانها امیدوار هستید؟
رشد آنها امکانپذیر و شدنی است. البته به این بستگی دارد که هرکدام از صاحبان نقشها که در سند سال ۹۶ شورای عالی فضای مجازی وظایف آنها تبیین شده پایکار بیایند و تنها به دنبال سهم خواهی و منافع نباشند.
چرا هیچوقت از بقیه نهادها صحبت نمیشود و تمامی انتقادات برای عدم رشد پیامرسانها متوجه وزارت ارتباط است؟
شاید دیوار وزارت ارتباطات کوتاه است. شاید موضوعات سیاسی دخیل باشد؛ شاید علت این باشد که چون مجری اصلی زیرساخت فنی و شبکهای فضای مجازی، وزارت ارتباطات است همه از این دستگاه انتظار دارند یکتنه مسئله پیشرفت پیامرسانها را رقم بزند؛ اما بازهم تاکید میکنم مسئله امروز پیامرسانها زیرساخت نیست.
در کشور ما خدمات چند ده میلیونی میزبانی (هاست) میشود و بدون مشکل جریان پیدا میکند. خدمات مهم مانند بانکی با سرعت انجام میشود و این نشان میدهد زیرساخت کشور مشکلی ندارد.
حمایت از پیامرسانهای بومی از چه زمانی آغاز شد؟
در سند تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات که سال ۹۵ ابلاغ شد، عبارتی تحت عنوان «خدمات پایه شبکه ملی اطلاعات» وجود دارد. درست است که این خدمات در لایه زیرساخت نیست اما بین لایه خدمات و لایه زیرساخت نقش ایفا میکند. منظور از خدمات پایه، خدماتی است که بهصورت گسترده، سراسری و در سطح کلیه کاربران فضای مجازی خدمت ارائه میدهد و با لایه زیرساخت پیوستگی دارد.
بر اساس سند تبیین، هر نهادی مجری زیرساخت باشد، باید تا حدودی شرایط لازم برای رشد خدمات پایه را هم فراهم کند. خدماتی مانند موتورهای جستجو، نقشه، پیامرسان و رایانامه که در سطح کل کاربران در سطح فضای مجازی مورد استفاده قرار میگیرد.
جنس و خاصیت پیامرسانها نیز به نحوی بود که بیش از موضوعات دیگر مورد توجه قرار گرفت. به همین دلیل در سال ۹۶ سند دیگری به نام «سند سیاستها و اقدامات حمایت از پیامرسانهای داخلی» در شورای عالی فضای مجازی مصوب شد که دستور رسیدگی خاص به پیامرسانها را میداد. در آن سند برای هر یک از دستگاهها و بخشهای حاکمیتی و دولتی، وظایفی مشخصشده که به فراخور مسئولیت خود در قبال پیامرسانها تکالیفی را انجام بدهند.
کدام بخشها در این سند مسئولیت دارند؟
وزارت ارتباطات در حوزه تأمین زیرساختها، وزارت ارشاد در حوزه تولید و تأمین محتوا، صداوسیما در حوزه ترویج، تبلیغات و موضوعات تجاری. بحثهای حریم خصوصی و صیانت از دادههای کاربران نیز بر عهده قوه قضائیه گذاشتهشده است.
وزارت ارتباطات در فاز اول چه کرد؟
پس از برگزاری جلسات کارشناسی در مرکز ملی فضای مجازی، تبیین شد که فضای هممکانی، ارتباطات موردنیاز برای اتصال به شبکه داخل کشور، پهنای باند موردنظر، یکسوم شدن تعرفه و ارائه وام ۵ میلیارد تومانی توسط وزارت ارتباطات به پیامرسانها ارائه شود.
تمامی دستگاهها مسئولیتهای خود در فاز نخست را به نتیجه رساندند؟
راجع به سایرین قضاوت نمیکنم و مرکز ملی فضای مجازی باید در این خصوص تصمیمگیری کند اما کارهایی که وزارت ارتباطات باید در چارچوب سند انجام میداد تا حد خوبی به نتیجه رسیده است.
فاز دوم حمایتها از چه زمانی آغاز شد؟
آذرماه گذشته کار تدوین سند «معماری و طرح کلان شبکه ملی اطلاعات» که مکمل سند «تبیین الزامات» است آغاز و ماه گذشته نیز سند مصوب شورای عالی فضای مجازی ابلاغ شد. در این سند تاکید شده که موضوع حمایتهای زیرساختی از خدمات پایه کاملاً بر عهده وزارت ارتباطات است.
نظرمان این بود که مشکل عمده پیامرسانها، سرور، سختافزار و پهنای باند نیست؛ مشکل عمده خدمتی است که باید در این پیامرسانها ارائه شود تا به جذب کاربر منجر شود. همانطور که در این سالها تاکسی و فروشگاههای اینترنتی با ارائه خدمت توانستند به موفقیت برسند.
از نظر وزارت ارتباطات اگر پیامرسانها خدمت خوبی ارائه دهند، فارغ از اینکه چند سرور دارند و سختافزارشان چیست، میتوانند با جذب کاربر، چرخه حیات خود را به جریان بیندازند و پسازآن موضوعات فنی را پوشش دهند. ما معتقد هستیم که بخش خصوصی باید با رغبت به این موضوع ورود کند و با ارائه خدمت مناسب به کاربر، شرایط حضور در فضای مجازی کشو را برای خود فراهم کند.
در فاز نخست به چند پیامرسان خدمات دادید؟
در ابتدا هفت پیامرسان از سوی مرکز ملی فضای مجازی برای دریافت حمایت از وزارت ارتباطات معرفی شدند. پس از ارزیابی مرکز ملی فضای مجازی، با توجه به میزان تولید ترافیک و جذب کاربر قرار شد سه پیامرسان مورد حمایتهای ویژهتری قرار بگیرند.
آغاز فاز دوم تا الآن به چه صورت پیش رفته است؟
اختلافنظرها بین مرکز ملی فضای مجازی و صاحبان پلتفرمها برای ادامه حمایت زیاد بود و بعضاً ارزیابی صورت گرفته را قبول نداشتند. البته طبیعی است که هر فردی فکر کند خدمت خوب و مناسبی را ارائه داده و باید شامل حمایتهای بعدی شود؛ اما درنهایت به ما اعلام شد که فاز دوم حمایتها را با سه پیامرسان همراه با یکسری وظایف که از سند اول بر عهدهمان بود ادامه دهیم. مهمترین گامی که باید در این بین برمیداشتیم توسعه مرکز داده مادر شبکه ملی اطلاعات برای خدمتدهی به پیامرسانها، موتور جستجو، رایانامه و نقشه بود.
دیگر بحث حمایت مالی مطرح نیست؟
خیر. در فاز دوم بحث تأمین مالی بر عهده حاکمیت نیست. در این فاز امکانات مرکز داده و سرور در اختیارشان قرار میدهیم. ایجاد بستر زیرساختی برای شکلگیری خدمات پایه برای جریان پیدا کردن پیامرسانها است و زمانی که بتوانند به مدل اقتصادی برسند و بهدرستی شکل بگیرد، از مجموعه جدا میشوند تا این امکانات در اختیار پلتفرمهای دیگر قرار بگیرد.
ممکن است پیامرسانهای دیگری به این فاز اضافه شوند؟
اسامی از سوی مرکز ملی فضای مجازی به وزارت ارتباطات ارائه میشود.
علاوه بر در اختیار گذاشتن سرور و استفاده از تجهیزات مرکز داده مادر شبکه ملی، چه حمایت دیگری صورت میگیرد؟
پرداخت سهم درآمدی به تولیدکننده محتوا برای اولین مرتبه است که صورت میگیرد. این کار باعث میشود رغبت تولیدکننده برای بالا بردن سهم ترافیک خود بیشتر شود. اتصال به شبکه ارتباطی کشور برای ارائه خدمات بهتر نیز از کارهایی است که در فاز دوم انجامشده تا نظر کاربر برای استفاده از پیامرسان بومی را جلب کند.
شما در ازای وام و تسهیلاتی که به پیامرسانها ارائه میکنید از آنها گزارش عملکرد میخواهید؟
ارزیابی و نظارت بر اجرای مصوبات شورای عالی فضای مجازی توسط مرکز ملی فضای مجازی انجام میشود. ما مسئول ارائه گزارش از میزان ترافیک تولیدی و پهنای باند مصرفی پیامرسانها هستیم. تصمیم برای ادامه حمایت و اینکه پیشرفتی حاصلشده بر عهده مرکز ملی فضای مجازی است.