احمد سحرخیز، کارشناس ارشد فناوری اطلاعات بازار سرمایه در رابطه با ایجاد یک کارگزاری تمام دیجیتال میگوید: «ابزار معاملات آنلاین، تنها خدماتی نیست که کارگزاری دیجیتال ارائه میدهد. یک کارگزاری موفق، یعنی کارگزاری تمام دیجیتال.»
بحث راهاندازی کارگزاری دیجیتال اخیرا از سوی شرکتهای OMS و برخی کارگزاریها مطرح شده است. باتوجه به این موضوع حالا تنها تقویت سامانههای معاملاتی نیست که در مرکز توجه قرار گرفتهاند، بلکه چگونگی ارائه خدماتی که نیاز کاربران را بهینهتر و باکیفیتتر رفع میکنند هم از اهمیت برخوردارند.
ادعای کارگزاری دیجیتال یک کارگزاری بدون شعبه، پشتیبانی ۲۴*۷، داشتن CRM و کال سنتر است. درحالیکه برخی معتقد هستند کارگزاری دیجیتال باید خدماتی فراتر از اینها ارائه دهد. در غیر این صورت تفاوتی با کارگزاریهای فعلی نخواهد داشت. کارگزاریهای دیجیتال باید با استفاده از فناوریهای نوین و تحولآفرین ارزش افزوده جدیدی را برای مشتریان خود خلق کند.
اکنون طرح پیشنهادی کارگزاری دیجیتال از سوی سازمان بورس در حال بررسی است. باتوجه به اینکه در حال حاضر کارگزاری دیجیتال تعریفی در قوانین و دستورالعملهای اعطای مجوز به کارگزاریها ندارد، اگر با راهاندازی این نوع کارگزاری موافقت شود، باید دید شاهد چه تغییراتی در کارگزاریها خواهیم بود.
احمد سحرخیز، کارشناس ارشد فناوری اطلاعات بازار سرمایه موافق با راهاندازی کارگزاری دیجیتال است و به عقیده او، انجام کارهای نظارتی مناسب و ایجاد قواعد و مقررات فنی برای کارگزاری دیجیتال از سوی سازمان بورس با کمک متخصصان بدنه بازار سرمایه، میتواند بستر ورود کارگزاریهای دیجیتال را به مانند کشورهای توسعه یافته فراهم کند.
کارگزاری بدون خدمات دیجیتال قابل تصور نیست
سحرخیز با بیان اینکه کارگزاری بدون خدمات دیجیتال قابل تصور نیستند، میگوید: «هر زمانی که عبارت کارگزاری دیجیتال مطرح میشود، اولین جملهای که به ذهن میرسد، این است که مگر کارگزاری میتواند غیر دیجیتال باشد؟ میتوان کارگزاری بدون شعب فیزیکی را تصور کرد، کما اینکه در دنیا دهها کارگزاری و حتی بانک بدون شعبه وجود دارد، ولی نمیتوان کارگزاری بدون خدمات دیجیتالی متصور بود. جالب است بدانید، سرعت توسعه، پیشرفت و ضریب نفوذ خدمات کارگزاریها و بانکهای دیجیتال (بدون شعبه) میان مردم دنیا از بانکها و کارگزاریهایی که خدمات دیجیتالی ضعیفتری داشتهاند ولی شعب فیزیکی زیادی دارند، بیشتر بوده است.»
داشتن شعبه، جزو ویژگیهای کارگزاری دیجیتال محسوب نمیشود
یکی از ویژگیهایی که برای کارگزاری دیجیتال ذکر شده، کارگزاری بدون شعبه فیزیکی است که فقط یک دفتر مرکزی فیزیکی (Headquarter) دارد. با توجه به اینکه سحرخیز پیش از این در سازمان بورس حضور داشته، درباره اینکه آیا میتوان تصور کرد که در بازار سرمایه ایران کارگزاری دیجیتال با این مفهوم وجود داشته باشد، توضیح میدهد: «همین الان اگر به تعداد شعب برخی از کارگزاریها نگاه کنید، متوجه میشوید در کشوری به پهناوری ایران، کارگزاریها شعب کمی دارند. حال آنکه در عمل خدمات اصلی مانند معاملات برخط را همان کارگزاریها هم به تمام کشور به صورت دیجیتالی ارائه میکنند. بنابراین دلیلی ندارد که کارگزاری دیجیتال، یعنی بدون داشتن شعبه فیزیکی، پدیده عجیبی به شمار آید.»
به نظر او کارگزاری دیجیتال را میتوان به دلیل نداشتن شعبه، ملزم کرد تا تمام خدمات خود را به صورت دیجیتالی، یعنی غیرحضوری و آسان به مردم ارائه کند. ابزار معاملات آنلاین، تنها خدماتی نیست که کارگزاری دیجیتال ارائه میدهد. یک کارگزاری موفق، یعنی کارگزاری که خدماتش میان مردم محبوب باشد. چطور میشود که محبوب شود؟ اینکه تمام خدمات خود را به بهترین شیوه، به صورت الکترونیکی و البته با کیفیت عالی ارائه کند و نیازی به مراجعه حضوری به هیچ دلیلی وجود نداشته باشد.
سحرخیز به مواردی را که یک کارگزاری دیجیتال به آن اجتیاج دارد، اشاره کرد و میگوید:«ثبتنام، انعقاد قرارداد، ارائه خدمات معاملات آنلاین، مرکز تماس الکترونیکی و پاسخگویی هوشمند مبتنی بر هوش مصنوعی مکانیزه به مشتریان، امور بک آفیس الکترونیکی، دریافت و پرداخت وجوه الکترونیکی، ارائه خدمات متمایز و جذاب، آن هم به صورت الکترونیکی، از جمله خدماتی است که اگر یک کارگزاری داشته باشد، اصلاً نیازی به شعبه فیزیکی ندارد و کارگزاری دیجیتال خطاب میشود.»
مدیریت ریسکهای نهاد مالی با ابزارهای دیجیتالی بهجای آوردههای نقدی
در همه جای دنیا، بانکها و کارگزاریهای دیجیتال، شرایط فنی تخصصی سختگیرانه برای دریافت مجوز و نظارت دارند، اما به سرمایه اولیه زیادی نیازی ندارند، سحرخیز در پاسخ به این سؤال که آیا در بازار سرمایه ایران چنین چیزی میتواند رخ دهد، میگوید: «اگر منظور شما این است که در بازار سرمایه ایران منطقی است که چنین چیزی رخ دهد، پاسخ قطعاً آری است. ببینید، فلسفه و منطق الزام به داشتن سرمایه اولیه برای تأسیس یک نهاد مالی، اذیت و آزار یا ایجاد دستانداز برای ورود تعداد زیاد افراد نیست. اگر چنین باشد، هیچگاه پلتفرمهای اقتصادی آن کشور توسعه نمییابد. یکی از مهمترین اهداف الزام به آوردن سرمایه اولیه برای شرط صدور مجوز، پوشش بخشی از ریسکهای یک نهاد مالی است که با پول و سرمایه مردم سرکار دارد و در ذاتش نهفته است.»
بهگفته او نکته کلیدی که قاعدتاً خرد جمعی، یعنی دنیا به آن رسیده این است که ریسکهای نهادهای مالی را میتوان با ابزارهای دیجیتالی، به شکل قابل توجهی کاهش داد. در این صورت، چه دلیل یا منطقی برای داشتن سرمایه اولیه هنگفت برای تأسیس یک نهاد مالی است؟ این ریسک میتواند و حتی باید با ابزارهای دیجیتال مدیریت شود.
فناوری چگونه ریسک نهاد مالی را کنترل میکند؟
او با اشاره به اینکه کنترل ریسک یک نهاد مالی با استفاده از ابزارهای دیجیتال مؤثرتر از الزام به آوردههای نقدی و سرمایهای است، توضیح میدهد: «باید توجه کنیم که کنترل و مدیریت ریسک با ابزارهای دیجیتال، بسیار حیاتیتر، ذیقیمتتر، مهمتر و اساسیتر از کنترل و مدیریت ریسک با الزام به آورده نقدی یا سرمایهای است و این دلایلی دارد.»
سحرخیز در ادامه افزود: «به هر حال مبالغ چشمگیری نزد یک نهاد مالی مدیریت میشود. برای ریسک سرمایه تحت اختیار این نهاد مالی چه باید کرد؟ آیا آورده نقدی و سرمایهای روز اول این نهاد مالی ۱۰۰ میلیارد تومان باشد کافی است؟ وقتی تعداد مشتریان یک نهاد مالی زیاد میشود و مشتریان حقوقی یا حقیقی با سرمایههای زیاد به یک نهاد مالی وارد میشوند، مبالغی که نزد آن نهاد مالی است ممکن است ظرف مدت کوتاهی مثلاً به ۵۰ هزار میلیارد تومان برسد.
پس از آن هم، باز به دلیل توسعه و حتی مستقل از افزایشهای حاصل از تورم، ممکن است این عدد به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان برسد. برای ریسک سرمایه تحت اختیار نهاد مالی چه باید کرد؟ ممکن است شما مثلاً ۱۰۰ میلیارد را مکفی ندانید و عدد ۵۰۰ میلیارد تومان آورده نقدی برای تأسیس یک نهاد مالی را ضروری بدانید. سؤال این است که آیا این عدد کافی است؟ اگر این عدد به هزار میلیارد تومان برسد چطور؟ از سوی دیگر ممکن است شرط آوردن سرمایهای هنگفتتر مانند ۵۰ هزار میلیارد تومان برای تأسیس یک نهاد مالی، شرطی منطقی نباشد و از نظر اقتصادی نیز صرفه نداشته باشد.»
داشتن سرمایه لازم است، اما کافی نیست
دلیل دیگری که ارزش کنترل ریسک با استفاده از فناوری را توجیه میکند این است که، مدیریت ریسک، میتواند با استفاده از نظارت مؤثر به نحو احسن انجام شود. سحرخیز با بیان این مطلب توضیح میدهد: «نظارت اگر مبتنی بر کنترل انسانی باشد، مشکل سلیقهای و احتمال تطمیع شدن، کمبود نیروی انسانی ناظر، عدم دقت کافی و عدم نظارت به موقع دارد.»
به باور او نظارت انسانی ضروری است، اما اصلاً کافی نیست. برای یک نهاد مالی که ادعای دیجیتالی بودن دارد، میتواند تعیین کرد که چه پنلها و ابزارهای نظارتی و اقلام اطلاعات را با چه استانداردهایی باید در اختیار نهاد ناظر قرار دهد. میتوان ابزارهای تحلیلی و نظارتی روی دادههای این نهادهای مالی تعریف و روند حرکت این نهاد مالی را رصد کرد. همچنین میتوان در برخی از امور، شروطی را تعریف کرد که سامانههای آن نهاد مالی دیجیتالی، در فرآیند خود، ملزم به استعلام و اخذ تأییدیه از سامانه متمرکز نظارتی باشند. میتوان برای تک تک عواملی که ریسک ایجاد میکنند، قواعد زیرساختی تعیین کرد. ناظرها باید صحت کارکرد سامانهها و گزارشات تحلیلی آنها را رصد کنند و نه بیشتر.
لزوم توجه به تفکر دیجیتالی در مقابل تفکر سرمایهداری
آنطور که سحرخیز توضیح میدهد، باید توجه داشت که آوردن آورده نقدی و سرمایهای هزار میلیاردی، به معنی بلوغ تفکر سیستمی و دیجیتالی و کفایت دانش مؤسسان و مدیریت مناسب ریسک نیست، بلکه آوردن سامانهها و زیرساختهای تمام الکترونیک که کار نظارتی را هم تسهیل کند و ارائه خدمات را مطلوبتر کند، میتواند متقاضیان تأسیس یک نهاد مالی را واقع بینانهتر محک بزند. در این حالت، وجود شرط آورده نقدی یا سرمایهای منطقی است اگر صرفاً به میزانی که ثابت شود این نهاد مالی جدید، میتواند به مدت یک سال از پس هزینههای خود برآید و سرمایه اولیه کافی را دارد.
او همچنین اشاره میکند که شروط مبتنی بر تفکر دیجیتالی و نوین، باعث توسعه، خلاقیت، نوآوری، رشد کیفیت و گستره خدمات در عرصه اقتصاد کشور خواهد شد و نه شروط مبتنی بر تفکرات سرمایهداری.
سحرخیز در پایان درباره اینکه سازمان بورس چقدر در خصوص مجوز کارگزاری دیجیتال مساعدت خواهد کرد، میگوید: «در این خصوص بنده حق اظهار نظر ندارم. اما میدانم که تفکر مدیریت جدید سازمان، تفکری به روز با درکی عمیق از فناوری اطلاعات است. فکر میکنم تدوین سازوکارهای نظارتی مناسب و ایجاد قواعد و مقررات فنی برای کارگزاری دیجیتال از سوی سازمان بورس با کمک متخصصان بدنه بازار سرمایه، میتواند بستر ورود کارگزاریهای دیجیتال را به مانند کشورهای توسعه یافته فراهم کند. شخصاً اعتقاد دارم باید این مهم اتفاق بیافتد تا شاهد تحول بزرگی در بازار سرمایه باشیم، و چه بهتر که بازار سرمایه پیشروتر از بازار پول باشد.»