کد خبر: ۱۷۷۹۳۵
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۸ - ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 19 May 2020
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه لوترن کالیفرنیا گفت: صرفاً در شرایط کرونایی دولت می تواند به اخذ نوعی مالیات با فروش اجباری اوراق قرضه دولتی اقدام کند که به نظر می رسد بتواند به عنوان یکی از روشها برای جبران کسری بودجه دولت راهگشا باشد.
 
 به گزارش تسنیم، جمشید دموئی، استاد اقتصاد و رئیس دانشکده اقتصاد و مدیر مرکز بررسیهای اقتصادی مسائل اجتماعی دانشگاه لوترن کالیفرنیا است. او مدرک کارشناسی خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه تهران و مدرک کارشناسی ارشد  و نیز دکترای خود را از دانشگاه ساری در انگلستان دریافت کرده است.

وی که سمتهایی همچون مدیرکل بخش مطالعات و سیاست‌های اقتصادی وزارت اقتصاد و دارایی ایران ، عضو و یا سرپرست هیئت نمایندگان در همایش‌های داخلی و بین‌المللی ، اقتصاددان ارشد و بعدها مشاور در برنامه توسعه سازمان ملل متحد و دفتر خدمات پروژه سازمان ملل متحد، رئیس کل شرکت پژوهش جهانی دموئی و... را در کارنامه کاری اش دارد، معتقد است انجام برخی اقدامات در شرایط کرونایی ضروری است که از این جمله لزوم سمت گیری بودجه به سمت مبارزه با کرونا و تقویت توان بهداشت و درمانی کشور، اخذ مالیات از بنیادها و سازمانهای دارای توان پرداخت مالیات که تاکنون مستثنی بوده اند،   لزوم رصد دقیق اقدامالت مالی دولت و تأکید بر عدم استقراض از بانک مرکزی، گرفتن نوعی مالیات با فروش اجباری اوراق قرضه دولتی و... هستند.

این اقتصاددان بر این باور است که در ارتباط با کرونا آمریکا به عنوان یک کشور با امکانات اقتصادی بالا آمادگی کمی از خود نشان داده و در عوض کشورهایی مانند آلمان، کره جنوبی، نروژ، فنلاند، سنگاپور و نیوزلند عملکرد بهتری داشته اند. از دید او صنایعی همچون جهانگردی، حمل و نقل، رستورانها و... در شرایط کرونایی صدمات بیشتری خورده اند.

وی از مشکلات بیمه ای میلیونها آمریکایی و عدم دریافت خدمات لازم پیشگیری و درمانی یاد کرده و بر این باور است که احتمال دارد با افزایش مرگ و میرها در آمریکا ناشی از کرونا، این اتفاقات بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری از تأثیر منفی برخوردار باشد.

دیگر نظرات وی را در گفت وگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم در ادامه می خوانید.

تأثیر شیوع ویروس کرونا را بر زندگی مردم و اقتصاد جهانی چطور ارزیابی می کنید؟

بروز و شیوع ویروس کرونا در طی زمانی کوتاه، چهره زندگی انسانها را به صورت غیرقابل تصویری تغییرداد.

سوال در این است که آیا آنچه که ما شاهد آنیم، تحولاتی جدیدی در زندگی اقتصادی ماست و یا ادامه شرایطی است که طی ده های متوالی در جریان بوده ولی قادر به دیدن آن و درک ملموس آثار آن نبوده ایم.

اقتصاد مجموعه ای است از انتخاب و یا اجبار انسانها در رابطه آنها با بنگاههای انتفاعی و یا غیرانتفاعی و یا دولتی که در چارچوب شرایط اجتماعی، سیاسی و قانونی حاکم بر آن جوامع در جهت تخصیص منابع موجود عمل می کند. مهمترین ویژگی این مجموعه رابطه آن با طبیعت و تأثیر این رابطه بر طبعیت و بازگشت آن در اثرگذاشتن متقابل بر زندگی انسانهاست.

به عقیده بنده هیچ اقدامی به صورت منفرد و جدا از این مجموعه به هم وابسته وجود ندارد. هزینه یک اقدام را باید در واکنشی که در اثر آن اقدام به وجود می آید، جستجو کرد. به عنوان مثال، تولیدات صنعتی و بهره گیری از انرژی نفت وگاز موجب کسب درآمد و اندوختن ثروت می شود ولی به همراه خود مرگ سالانه حدود 5میلیون نفر را در دنیا به دنبال دارد. در طی ماههای گذشته از طریق ماهواره های تحقیقاتی متوجه شدیم که هوای چین در مناطق صنعتی آن به صورت مشخصی از هوای آلوده پاک شده بود سالانه 2 میلیون نفر در چین جان خود را به خاطر امراض ناشی از آلودگی هوا از دست می دهند. در نتیجه اگر این گشایس در جهت کمتر شدن آلودگی هوا مرگ و میر ناشی از آن را حدود یک و یا دو درصد کم کند، تعداد جان انسانهایی که نخواهند مرد چندین برابر تعداد انسانهایی است که بر اثر کرونا مرده اند و یا خواهند مرد.

ذکر این مثال نباید باعث آن شود که از کرونا به عنوان یک پدیده مثبت یادکنیم. این روش برداشت غلط و نتیجه گیری غلط است. برداشت درست این است که به این نتیجه برسیم که روش تولید، مصرف و نحوه زندگی ما در جهان کنونی به صورت مشخصی در جهت نابودی ماست.در عین حال، نمی توان از این معادله برداشت دیگری که را که وجود دارد، کنار گذاشت . اقتصاد چین در طی سالهای اخیر باعث آن شده که میلیونها انسان از جنگ فقر بیرون آمده و به زندگی بهتر اقتصادی رسیده اند. فقر نیز باعث مرگ و میر و کاهش زندگی انسانهاست.

راه درست در این است که از تمامی مسائل موجود و روشهای حاکم، تحلیل درستی بر پایه اصول انسان، اخلاقی و اجتماعی آنها که باید بر قبول ارزش زندگی در جهان چه زندگی انسانها و چه زندگی حیوانات وچه زندگی نباتات است ، به عمل آید.

راه چاره را باید در سوی تصمیم گیریهایی بدانیم که موجب از بین بردن فقر، دفاع از بهداشت و امکانات تندرستی موجودات زنده و ایجاد تعادل بین زندگی ما و توازن طبیعت موجود باشد.

باید اقرار کنیم که هیچ یک از این دانسته ها در زمان کرونا، دانسته جدیدی نیست. طی دهها سال گذشته، بروز مشکلاتی نظیر کرونا به مردم جهان از سوی سازمانهای علمی هشدار داده شده بود. آنچه که جدید است دیدن آشکار مشکلات زندگی انسانها در جهان است.

کرونا باعث آن شد که به صورت مشخص تفاوت بین اقتصادی که می تواند به اهداف انسانی زندگی متعادل برسد و اقتصادی که در زمان حاضر در بسیاری جوانب بر خلاق این مسیر عمل می کند پی ببریم.

به ازای هر هزار نفر  در آمریکا حدود 2.8 تخت بیمارستانی وجود دارد
آمادگی کم آمریکا در برابر کرونا با وجود امکانات اقتصادی بالای آن
عملکرد بهتر آلمان، کره جنوبی، نروژ، فنلاند، سنگاپور و نیوزلند در مبارزه با کرونا
در حوزه مبارزه با کرونا کشورهای دیگر چه اقدامات اقتصادی انجام داده اند و کدام کشورها موفق بوده اند؟

جواب این سوال را باید در برخورد جوامع و کشورهای مختلف در تأمین نیازهای مردم آن کشور جستجو کرد. تفاوت فاحشی است میان آنچه که به آن نیاز یک انسان می گوییم با آنچه که پاسخ به تقاضای افراد تلقی می شود.

بهداشت و درمان یک نیاز است و تمامی مردم یک جامعه باید به چنین خدماتی دسترسی کامل و به بهترین صورت داشته باشند. خرید یک خودروی لوکس یک تقاضاست. تقاضا بر پایه قدرت خرید و علاقه خریدار است. نیاز بر پایه احتیاجات ضروری و اولیه تمام انسانهاست.هر دولتی باید از امکانات موجود به بهترین صورت و در جهت رفع نیازهای اساسی مردم خود جدا از قدرت خرید آنان پاسخ مناسب دهد. روش تأمین آن گرفتن مالیات عادلانه و کافی در جهت صرف کردن درآمدهای ناشی از آن برای رفع نیازهای مردم یک کشور است.

اگر نگاهی کوتاه به آنچه قبل از کرونا در جهان در جهت آمادگی کشورها در دادن پاسخ مناسب به نیازهای مردم آن کشورها بیاندازیم، این مسأله به مراتب روشن تر خواهد شد.

در مورد درمان و بهداشت، در کشوری مثل ژاپن برای هر 1000نفر جمعیت آن کشور حدود بیش از 13 تخت بیمارستان وجود دارد. در کره این نرخ حدود بیش از 12 تخت است و در آلمان حدود 8 تخت بیمارستانی.

در کشوری مانند آمریکا این تعداد تخت بیمارستانی برای هر هزار نفر جمعیت آن کشور فقط حدود 2.8 تخت بوده است. این نحوه آمادگی صرفاٌ در مورد تعداد تخت بیمارستان نیست، بلکه باید آن را در دیگر زمینه ها نیز جستجو کرد. آمریکا با وجود امکانات اقتصادی بسیار، یکی از کشورها در میان کشورهای پیشرفته است که متاسفانه کمترین آمادگی را از خود نشان داد. تأثیر این نوع برخورد را در آمار بالای مرگ و میر و به ویژه میان مردم کم درآمد آمریکا را می توان به صورت آشکار مشاهده کرد.

مشکلات اقتصادی و انسانی شیوع کرونا در جهان ادامه دارد و در نتیجه مشکل است که با وضوح کامل از آنهایی که موفقتر بوده اند، صحبت به میان آورده ولی از آنچه که تا کنون گذشت می توان این برداشت را کرد که نگرش یک جامعه و دولتهای حاکم به طور قطع تعیین کننده درجه موفقیت آنها خواهد بود. اگر به انسانها به عنوان مهمترین سرمایه یک جامعه نگاه شود از تمامی امکانات موجود در جهت حمایت از این سرمایه بهره گیری شود، میزان موفقیت زیادتر خواهد بود.

آنچه که می دانیم، پیشگیری مهمترین و اساسی ترین عامل موفقیت یک جامعه است، امکانات درمانی، انجام آزمایش برای تشخیص کرونا، حفظ و تقویت امکانات درمانی موجود عوامل مهم این بررسی و رسیدن به سیاستهای لازم است. کرونا براساس دانش موجود و یا آنچه که در زمان حاضر و کوتاه آینده آموخته خواهد شد، باید مورد بررسی قرار گیرد. افزایش امکانات جلوگیری میزان سرمایه گذاری در جهت حفظ نیروی انسانی است. این برداشت بین اقشار مختلف یک جامعه متفاوت است. به عنوان مثال در آمریکا مبارزه با کرونا بیش از هر موضوع دیگر متأسفانه تحت تأثیر سیاستهای دولت فدرال و ایالتهای مختلف است. در چنین شرایطی متاسفانه حفظ جان انسانها به صورت مشخص از نظر بسیاری از سیاستمداران به صورتی که باید مطرح شود، نشده است. آثار آن را به صورت آشکار می بینیم. کم کردن مقررات مربوط به قرنطینه و یا بازگشودن فعالیتهای اقتصادی در رابطه با شرایط نقاط مختلف و امکانات آن منطقه است و یک روش برای تمامی مناطق ممکن است مناسب نباشد.

آمارهای موجود نشان می دهد که کشورهایی مثل آلمان، کره جنوبی، نروژ، فنلاند، سنگاپور و نیوزلند به مراتب بهتر از کشورهای دیگر عمل کرده اند. البته در مورد بسیاری از کشورها آمار موجود شاید دقیق نباشد. عدم دقت می تواند ناشی از عدم وجود امکانات آمارگیری دقیق و یا تصمیم دولتها در دادن چنین آمارهایی به صورت ناکامل و به دور از اشتباه باشد.

یکی از عوامل عمده موفقیت یک کشور در مبارزه با کرونا وجود اعتماد مردم آن کشور به دولت حاکم است. اعتماد مردم شاید مهمترین سرمایه یک دولت برای حکومت موثر و کار است که متاسفانه در بسیاری از نقاط دنیا به آن توجه کامل نمی شود.

توصیه برای صندوق بین المللی پول و دیگر سازمانهای بین المللی کرونا بسیاری از مشکلات جامعه جهانی و نحوه رابطه و همکاریهای بین المللی را زیر سوال آورد . بسیاری بر این عقیده اند که زمان بعد از کرونا زمانی در جهت افزایش روابط ممالک جهان باشد.چنین برداشتی بدون شک یک برداشت درست است. ولی معلوم نیست که  به واقعیت بپیوندد.

منطق عملکرد به صورت بین المللی آشکار است، مسائل و مشکلات جهان بیش از پیش به صورتی است که تمامی مردم جهان را مورد تأثیر قرار داده و خواهد داد. بیماری به صورت جهان یکی از پدیده هاست. گرمایش زمین، زیرآب رفتن بسیاری از نقاط دنیا، کم آبی، خشکسالی، آتش سوزیهای گسترده، نیاز به مهاجرت به داخل یک کشور و کشورهای دیگر چند نکته از نکات فراوان دیگر جهان حاضرماست که در طی سالهای آینده شدت بیشتر خواهد یافت.

برای حل مشکلات جهان امروز و آینده نزدیک، نیازمند موسسات بین المللی بهداشت و درمان، مالیه، اقتصادی و دیگر زمینه های انسانی هستیم. رد این تفکر، رد واقعیتهای جهان حاضر و و زمان آینده انسانهاست.

رفتار صندوق بین المللی پول در رد تقاضای ایران سبب کم اعتباری این سازمان در دید بسیاری از مردم جهان خواهد بود
جای تأسف است که متاسفانه بسیاری از این موسسات به صورت مشخص وابسته به کشورهایی هستند که کنترل مالی آنها را در دست دارند. رفتار صندوق بین المللی پول در رد تقاضای ایران یکی از این موارد است که به نظر من باعث کم اعتباری این سازمان در دید بسیاری از مردم جهان خواهد بود.

در شرایطی ویژه که زندگی بسیاری از مردم یک کشور در گرو حمایت یک سازمان بین المللی است، منافع مردم باید بر ملاحظات سیاسی پیشی گیرد. این امر در مورد هر سازمان بین المللی باید مورد توجه لازم قرار گیرد.

این امید وجود دارد که جهان آینده جهانی براساس واقعیتهای  نیاز مردم جهان باشد که به هم وابسته است. در این زمینه روابط بین المللی به شدت تقویت می یابد که آینده شاید شاهد دیدن نوعی حکومتها باشد که در ارتباط نزدیک برای رفع مشکلات جهانی گام برمی دارند و در جهت تشدید روابط بین المللی خواهند بود.

البته این یک دورنمای امیدوارانه است و خدا می داند که آنهایی که از این روش سود نخواهند برد، چه اقداماتی در جهت جلوگیری از آن خواهد کرد.

صدمه کرونا به صنایعی چون جهانگردی، حمل و نقل، رستورانها  و...
کرونا بیش از همه به کدام بخشهای اقتصادی جهان صدمه زده است؟

اقتصاد کشورها و در واقع غالب کشورهای جهان یک مجموعه به هم وابسته است. در شرایط کنونی به نظر می رسد که صنایع شامل جهانگردی، رستوران، حمل و نقل انسانها و تمامی صنایعی که در تولید آن نزدیک شدن انسانها به هم لازم است مورد زیان بیشتر قرار گرفته اند.

اما هر یک از این صنایع به صورت زنجیری به دیگر فعالیتهای اقتصادی مرتبط است. در مورد مقابله و جبران خسارتهای کرونا همان طور که قبلا به آن اشاره کردم باید کنترل شیوع و حفظ جان انسانها در صدر اقدامات قرار گیرد.

کنترل مرگ و میر از سویی در جهت کم کردن ارتباط مردم با یکدیگر است و از سوی دیگر در جهت ایجاد این ارتباطات به صورت بسیار کم خطر. کم کردن خطر ارتباطات در رابطه با ایجاد امکانات بهداشتی و درمانی است. بین قرنطینه و بازکردن فعالیتها، نکته مهم دیگر وجود دارد که در ادامه قرنطینه برای مدت طولانی تر باید مورد توجه قرار گیرد. ادامه قرنطینه به صورت موثر در موقعی امکان پذیر است که افراد از نظر نیازهای اقتصادی و مالی زندگی خود کاملا تأمین باشند. چنین امکاناتی براساس توانایی ها اقتصادی یک جامعه از یک سو و از سوی دیگر وجود اراده سیاسی برای به کارگیری هرچه تمامتر این امکانات معادله دشواری نیست . اگر در این زمینه حکومت یک جامعه مردمی و براساس جوابگویی به نیازها باشد.

پیشی گرفتن سیاست از سلامتی در آمریکا
30 میلیون آمریکایی فاقد بیمه بهداشت و درمان هستند
میلیونها آمریکایی به دلیل مشکلات بیمه ای خدمات لازم پیشگیری و درمانی دریافت نمی کنند
شرایط کنونی آمریکا و روش برخورد این کشور در مقابله با کرونا در طی ماههای اخیر را چطور ارزیابی می کنید.

در این مورد طی نکاتی که قبلا گفتم اشاره های مستقیمی در مورد آمریکا ارائه کردم. به هر حال به صورت مشخص باید گفت که آمریکا به عنوان یک کشور ثروتمند و از نظر اقتصادی پیشرفته یکی از پایین ترین درجه موقعیت در مبارزه با کرونا را داشته است. دلایل آن متعدد است. در وهله اول و مهمتر از همه، عدم توجه کافی به رفع نیازهای بهداشتی و درمانی این کشور. هنوز نزدیک به 30 میلیون آمریکایی دارای بیمه بهداشت و درمان نیستند. تعدادی به مراتب بیش از این به علت گرانی بیمه بهداشت و درمان از نوعی بیمه برخوردارند که کافی نبوده و از آن صرفاً در موارد بسیار عمده که هزینه درمان بسیار گران است، استفاده می شود. بنابراین میلیونها آمریکایی یا بیمه درمان ندارند و یا از بیمه های درمانی ناکافی برخوردارند.

 جای تأسف است که عده کثیری از مردم آمریکا به علت این مشکلات خدمات لازم پیشگیری از بیماری و یا علاج به موقع را دریافت نمی کنند. مشکل دیگر این کشور استفاده از موقعیت این گرفتاری در جهت استفاده برای موقعیتهای سیاسی شده است که با نزدیک شدن به زمان انتخابات آمریکا از اوج بیشتری برخوردار است.

به نظر من دولت فدرال و برخی از ایالتها در آمریکا به سرنوشت سیاسی خود در انتخابات آینده نزدیک بیشتر می اندیشند تا صلاح و سلامتی مردم این کشور.

آمار مرگ و میر در آمریکا به سرعت بالا می رود و بر سرموضوع بازکردن فعالیتهای اقتصادی و اثرات آن بر سلامت عمومی تفاوتهای فاحشی بین دولتمردان و متخصصان درمان و بهداشت وجود دارد.

کمک به مردم نیازمند به مراتب بسیار پایین تر در مقایسه با کمک به شرکتهای بزرگ و پرقدرت قرار گرفته است. بدون شک برای بسیاری از این افراد برگشت به کار از سر اجبار خواهد بود تا انتخاب.

احتمال تأثیر مرگ و میرهای ناشی از کرونا بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا
عملکرد ترامپ در ارتباط با کرونا و آثار آن بر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چطور ارزیابی می کنید؟

براساس آماری که چند روز قبل توسط واشنگتن پست انتشار یافت، صرفاٌ 43 درصد از مردم آمریکا اقدامات آقای ترامپ را در مبارزه با کرونا مورد تأیید قرار می دهند . این رقم در مقام مقایسه با تأیید 71 درصد مردم از فرمانداران ایالتهای خود و یا حتی 83 درصد تأیید فرماندار کالیفرونیا در مبارزه با کرونا ناچیز است.

ولی اگر سوال در این باشد که این عدم تأیید موجب شکست ترامپ است، این گمان وجود دارد که با افزایش احتمال مرگ و میر عده کثیری از مردم آمریکا از زمان حال تا زمان انتخابات که یک رویداد بسیار تأسف آور خواهد بود، نظر منفی نسبت به وی شدت بیشتری یابد و شاید در چنین حالتی تأثیر قاطعی در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشد. در حال حاضر مشکل است که بتوان در زمان حاضر از تأثیر کرونا در انتخابات آمریکا و به ویژه انتخابات ریاست جمهوری آن به صورت مشخص صحبت و یا ابراز عقیده کرد.

مشکلات اقتصادی که با کرونا تشدید شد
کرونا و نحوه مواجهه با آن را به لحاظ اقتصادی در ایران چطور ارزیابی  می کنید؟

کرونا در ایران با سرعت قابل توجه ای از نخستین روزهای بروز این مشکل جهانی آغاز شد و هنوز با شدت در این مسیر مخرب در حرکت است. مشکل کرونا در ایران جدا از بروز این مشکلات در دیگر نقاط جهان نیست. متأسفانه نگرش بر اهمیت انسانها به عنوان سرمایه واقعی اقتصاد ایران به صورتی که باید انجام پذیرد صورت نمی گیرد.

تصمیم گیری در مورد مبارزه با کرونا نباید یک تصمیم سیاسی و جدا از توافق نظر بین متخصصان درمان و بهداشت باشد. برداشتن قرنطینه و یا ادامه آن در رابطه مشخص با میزان مرگ و میر اثر به سازمانهای درمانی و کاهش ظرفیت کشور در این مبارزه خواهد بود. هزینه آن از دست رفتن تعداد بیشتری از مردم ایران خواهد بود که بدون شک اکثریت آنها از طبقه کم درآمد ایران خواهند بود.

تصاویری که از ایران به دست می رسد مشاهده برگشت زندگی به منوال قبل از کروناست. این در حالی رخ می دهد که تعداد مبتلایان و افرادی که جان خود را از دست می دهند، به صورت مشخص در کاهش نیست.

این مسأله باید توسط متخصصان درمان و بهداشت معین گردد و نه مقامات سیاسی دولت.

گفته می شود که عدم بازکردن فعالیتهای اقتصادی موجب بیکاری و گسترش مشکلات عدیده اقتصادی ایران خواهد بود. نکته ای که به آن به اندازه کافی اشاره نمی شود، این است که کاهش این واگیری همگانی با دستورات دولت انجام نمی گیرد و ادامه آن باعث خواهد شد که زندگی اقتصادی بسیاری از اقشار مردم ایران و واحدهای تولیدی در کسادی نسبی یا کامل باقی بماند.

نکته مهم دیگر در این است که برای عده کثیری از مردم کم درآمد ایران، انتخاب بین گرسنه ماندن و یا سرکار رفتن است. این افراد به دستورات دولت گوش نخواهند داد و دلیل آن واضح است. به این افراد انتخابی داده نشده است. تصمیم آنها براساس اجبار است نه انتخاب. انتخاب بین احتمال زیادتر مردن از کرونا و یا گرسنه ماندن.

واقعیت در این است که اکثریت مردم ایران را خانوارهای زیر خط فقر تشکیل می دهند، بنابراین می توان گفت که راه اقتصادی دولت در جهت عدم تأمین نیازهای این خانوارها راهی را برای اجازه دادن به آنها برای احتراز از خطر واگیری کرونا به صورت عملی نداده است. بدون شک دور باطل رفتن مردم بر سرکار و گسترش کرونا و در طی آن تحلیل  رفتن امکانات بهداشتی و درمانی ایران برای مبارزه با این مشکل ادامه خواهد داشت مگر اینکه یک بازنگری اساسی در این برخورد صورت گیرد.

شکی نیست که ایران با مجموعه بسیار پیچیده و انبوهی از مشکلات اقتصادی مواجه است. برخی از این مشکلات در اثر از سرگرفتن تحریم از طرف آمریکا و عدم قراردادن راهای موثر از طرف اروپا و اخیرا حتی رد درخواست کمک از طرف ایران از سوی برخی سازمانهای بین المللی مثل صندوق بین المللی پول صورت گرفته و ادامه دارد.

ولی باید قبول کرد که بخش به مراتب مهمتر از مضایق بین المللی در راه اقتصاد ایران، گرفتاریهای ساختاری دهه ها سال گذشته و حال اقتصاد ایران است.

نگاهی کوتاه به این مشکلات ساختاری می تواند به نگرش ما در جهت رفع آنها مسیر باشد. بودجه ایران برخلاف ادعای سالیان دراز هنوز وابسته به نفت است (هرچند شدت وابستگی تا اندازه ای کمتر شده است). ظرفیتهای مالیات دولت هنوز در حدی که باید باشد نیست.

سیستم بانکی ایران یکی از نا به سامان ترین سیستمهای بانکی موجود است. سیاستهای پولی بانک مرکزی از ابزار واقعی بسیار محدود برخوردار است و عملکرد آن در سالهای زیادی قابل بحث است و در تمامی اوقات محدود به سیاستهای بسیار کوتاه مدت بوده و در حال حاضر نیز به همین منوال است.

بخش خصوصی در ایران از دیرباز از وضعیت اسفناکی برخوردار است . این بخش به خاطر نابسامانیهای اقتصادی ایران و عدم پایداری آن در طی زمان توجه خود را عمدتاًبه فعالیتهای کوتاه مدت متوجه کرده است. لازم است که تحولات اساسی در این موارد صورت گیرد تا ایران بتواند از بخش خصوصی با ظرفیتهای لازم برای کمک به رشد و توسعه اقتصادی ایران برخوردار شود. به نظر من مشکلات ساختاری اقتصاد ایران باعث آن شده که اقتصاد ایران به مراتب آسیب پذیرتر از آن شود که باید می بود. اگر اقتصاد داخلی ما بر پایه های قوی تر ، سالمتر و مطابق با اصول علمی عملکرد اقتصادی و بر موازین انسانی و در رابطه توازن و تعادل با محیط زیست ایران می بود، شرایط ما در زمان کنونی به مراتب بهتر بود.

لزوم سمت گیری بودجه به سمت مبارزه با کرونا و تقویت توان بهداشت و درمانی کشور
لزوم رصد دقیق اقدامالت مالی دولت و تأکید بر عدم استقراض از بانک مرکزی
گرفتن نوعی مالیات با فروش اجباری اوراق قرضه دولتی
در شرایط موجود برای مبارزه با کرونا و کمک به اقتصاد ایران و مردم آن چه کارهایی باید صورت گیرد؟

مهمترین مشکل در زمان حاضر، تغییر بودجه دولت و سمت گیری آن در جهت تخصیص آن به طور مشخص در جهت مبارزه با کروناست. قدم اول این است که اولویتهای بودجه تغییر داده شود و تأمین مالی جهت کمک به مردم کم درآمد و تقویت توان بهداشت و درمانی کشور در جهت مبارزه با کرونا در صدر دستور کار دولت قرار گیرد.

در زمینه های مالیاتی، مالیات از بنیادها و سازمانهایی که توان پرداخت مالیات را دارند و تا به حال در آن مورد اقدام نکرده اند گرفته شود.

تمامی اقدامات مالی دولت باید زیر ذره بین تورم و یا ایجاد تورم مورد آزمایش قرار گیرد. به عنوان مثال قرض از بانک مرکزی که موجب چاپ اسکناس می شود، مشکلی را حل نمی کند و در واقع به مشکلات کنونی خواهد افزود.

گرفتن نوعی مالیات با فروش اجباری اوراق قرضه دولتی می تواند مفید باشد. این بحث دارای نکات پیچیده و نیز متداول است و در اجرای آن باید دقت لازم به کار گرفته شود. فرض بر آن است که عده ای از اشخاص حقیقی و یا حقوقی که می توانند و یا باید مالیات بیشتری در جهت کاهش کسری بودجه دولت پرداخت کنند در این گروه قرار دارند. این فرضیه دشواری است و باید در اجرای آن دقت لازم به عمل آید. در نتیجه خرید اجباری این اوراق درآمد بیشتری نصیب دولت می کند. در آن سوی این رابطه، این افراد مالیات پرداخت نکرده اند ولی ریسک بالایی را در مورد کاهش ارزش این اوراق قبول کرده اند. این روشی نو برای شرایط غیرعادی است و نباید دوباره تکرار شود.

برداشت بیشتر در صندوق توسعه ملی و تبدیل آن با نرخ موجود ارز در بازار آزاد باعث آن خواهد شد که بخشی از درآمد خریداران ارز به سوی دولت سوق داده شود و این امر موجب تأمین مالی بخشی از مخارج دولت شود. چنین اقدامی هیچگونه آثار تورمی ندارد و در واقع بخشی از قدرت خرید موجود را از طرف افراد به سوی دولت و مخارج آن خواهد فرستاد.

جان کلام در این است که هر سیاست اقتصادی را باید در کمک آثار مستقیم ، غیرمستقیم و قابل اوقات پیش بینی نشده باید مورد بررسی قرارگیرد.

 یکی از زمینه های بسیار مهم حل موضعی معضل اقتصاد ایران در شرایط فعلی روش برخورد دولت در مورد حل این مشکلات با دیگر کشورها است.

مذاکره برای رفع اختلافات، تقلیل تحریمها یا از میان برداشتن یک راه سازنده بسیار مهم است.

شکی نیست که فضای اقتصادی عامل عمده ای در این بازنگریهاست و هیچ اشکالی ندارد که تجدید نظر در جهت منابع یک کشور با تغییر شرایط اقتصادی صورت گیرد.

این برخورد سازنده باید در مورد کشورهای دوست و سازمانهای بین المللی بیشتر مورد توجه قرار گیرد و راه آمدن و به نتیجه مثبت از طریق مذاکره و تبادل نظر رسیدن اقدامی سازنده است.

ما در جهانی زندگی می کنیم که راه مبارزه به مشکلات مشترکمان باید به صورت همکاری و رسیدن به خواسته هایمان به صورت هدفمند صورت گیرد. کوشش در جهت تغییر افکارعمومی جهان نیز می تواند راهگشا باشد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: