بانکداری ایرانی - یک مقام مسئول گفت: کشورهای توسعه یافتهای که درآمدهای صادراتی زیادی دارند، در ابتدا بازار موجود خود را در اختیار شرکتهای داخلی قرار داده و بعد آنها را به سمت بازارهای صادراتی سوق دادند.
مهدی محمدی در گفتگو با مهر درباره ضرورت عرضه نیازمندیهای دستگاههای دولتی و پاسخ به آنها توسط تولیدکنندگان داخلی، گفت: واقعیت این است که مشتری، موتور محرک نوآوری، خلق ثروت و پیشران اقتصاد شرکتهای دانشبنیان است؛ به نحوی که از دهه ۶۰ میلادی پارادایم هم بر حوزه کیفیت و نوآوری، فعالیتهای مشتری گرایی و شرکتهای مشتری مدار بوده است؛ اما اگر تعریف دقیق از تقاضا به وجود نیاید، دریافت اشتباهی از مفهوم تقاضامحوری اتفاق میافتد.
عضو هیأت عامل سازمان فناوری اطلاعات ایران ادامه داد: تقاضامحوری به معنای وجود تقاضاهای حتماً روشن و دست به نقد نیست. اگر ما فقط متمرکز بر تقاضای دست به نقد شویم، راه نفود فناوریهای جدید را میبندیم یعنی امکان توسعه فناوریهای جدید بسته میشود؛ زیرا فقط پارادایم فکر مشتری، پاسخگویی به نیازهای روی میز است؛ پس یکی از بخشهای مهم در حوزه تقاضامحوری در شناخت نیازهای آینده و شناخت ترندهایی است که با آن میتوانند به نیازها پاسخ دهند. بنابراین علاوه بر مکانیسمهای پاسخگویی مستقیم، میتوانند به نیازهای موجود در بازار جواب دهند.
محمدی خاطر نشان کرد: در بسیاری از صنایع، مقیاس تقاضا، نقش تعیین کنندهای دارد. چون خیلی از تقاضاها زمانی معنادار میشود که مقیاس بزرگی پیدا کند و وقتی شما بازار تقاضا را بازار تقاضای محدود داخل در نظر میگیرید، چندان مقیاس پذیر نیست که تولید داخل به صرفه باشد.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: تمام کشورهایی که بازار موجود خود را محوری برای توسعه تکنولوژی و شرکتهای دانشبنیان کردند، نخست بازار داخلی را در اختیار این شرکتها قرار دادند و بعد آنها را به سمت بازارهای صادراتی سوق دادند تا بتوانند مقیاس پیدا کنند و بر طبق استانداردهای جهانی تولید کنند؛ زمانی در پیش گرفتن مکانیسم تقاضامحوری با سیاست استفاده از توان داخل معنا دارد که این فضا را در اختیار شرکتهای دانشبنیان در یک مدت زمان محدود، با استانداردهای مشخص و با هدف صادرات اختصاص دهیم.
محمدی در خصوص اهمیت نقش کارگزاران تبادل فناوری (بروکرها) در بهمرسانی عرضه و تقاضا کنندههای فناوری، گفت: وقتی سراغ بازار عرضه و تقاضا فناوری میروید نکته مهم این است که نه متقاضی میتواند نیازهایش را درست توصیف کند و نه شرکت صاحب دانش، قادر است به خوبی توانمندی خود را عرضه کند. برای رسیدن به این هدف مکانیسم مارکتینگ، مکانیسم برند، لابیگری و مکانیسم تعامل لازم است که همه اینها در یک شرکت کوچک دانشبنیان جای نمیگیرد و یا راهاندازی این سازوکارها هزینهبر است و برای این شرکتها مقدور نیست و در اینجا بروکرها میتوانند روند را تسهیل کنند.
وی تصریح کرد: بروکرها با تسهیل و توصیف میتوانند به قرارداد برسند. هر چه بروکرها در بازارهای داخلی و صادراتی قدرتمندتر شوند، امکان شکل دادن شرکتهای قدرتمندتر بیشتر است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در خصوص مدلهای مالی تشویقی برای دستگاههای دولتی جهت خرید از داخل گفت: در حال حاضر صندوق نوآوری و شکوفایی سیستم لیزینگ دارد و هر شرکتی را که بخواهد از دانشبنیانها خرید کند لیزینگ میکند؛ اما به نظر من مشکل در تأمین اعتبار نیست. برای مثال موضوع مرجع استاندارد مهم است. وقتی مرجع استاندارد محصول دانشبنیانی در داخل مشخص نیست و مراجع آن بینالمللی هستند که هزینه دسترسی به آن زیاد است، شرکتی مانند ایرانخودرو میگوید این محصول مرجع استاندارد ندارد.
عضو هیأت عامل سازمان فناوری اطلاعات تاکید کرد: بنابراین شاید مهمتر از صندوق تأمین مالی، ایجاد مرجع استاندارد مورد رضایت دو طرف است. همچنین موضوع خدمات پس از خرید و پشتیبانی نیز مطرح است. مثلاً شرکت متقاضی این موضوع را طرح میکند که شرکت دانش بنیان ظرفیت پشتیبانی ندارد و قادر نیست خدمات پشتیبانی ارائه دهد. بنابراین راهکار در ایجاد شرکتهای ارائه خدمات پشتیبانی برای شرکتهای کوچک است.