بانکداری ایرانی - نتایج یک پژوهش نشان داده تغییر رژیم غذایی مردم نسبت به گذشته تاثیر زیادی در افزایش مصرف آب داشته است.
به گزارش ایسنا، آب یکی از مهمترین منابع موردنیاز جامعه بشری و در عین حال یکی از بزرگترین چالشهای قرن حاضر است که میتواند سرمنشاء بسیاری از تحولات مثبت و منفی جهان قرار گیرد. نبود انطباق میان تأمین و تقاضای آب، میتواند بحرانآفرین باشد.
در پژوهشی که یاسر حمدی احمد آباد- دانشجوی دکتری گروه مهندسی آبیاری و آبادانی دانشگاه تهران- عبدالمجید لیاقت- استاد گروه مهندسی آبیاری و آبادانی دانشگاه تهران- علی رسولزاده- دانشیار گروه مهندسی آب دانشگاه محقق اردبیلی- و رسول قادرپور- دانشجوی کارشناسی ارشد گروه مهندسی آب دانشگاه آزاد مهاباد انجام دادهاند آمده است: «در اکثر کشورها، بخش کشاورزی در بین سایر بخشها بیشترین میزان مصرف آب را دارد. در این کشورها امکان افزایش سطح زیر کشت وجود ندارد، بهبود مدیریت منابع آب در دسترس، ارتقای کارایی مصرف آب و توسعه استراتژیهای تولید محصول میتواند تا حدودی جوابگوی نیازهای روزافزون منابع غذایی باشد.»
«این تحقیق با هدف بررسی روند سرانه مصرف آب در محصولات کشاورزی و دامی با توجه به رشد جمعیت در سطح ملی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۰ انجام شد. برای تعیین سرانه مصرف محصولات کشاورزی و دامی از ترازنامه غذایی ایران که توسط جهاد کشاورزی ارائه شده است استفاده شد. اغلب محصولات کشاورزی و دامی پرمصرف در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. این محصولات در ۹ گروه دسته بندی شدند؛ غلات: گندم، ذرت، جو و برنج- حبوبات: نخود، لوبیا، عدس، لپه و سایر حبوبات- میوهجات و سبزیجات: نارگیل، هندوانه، خربزه، طالبی، مرکبات، سیب، موز، گلابی، به، زردآلو، آلبالو، گیلاس، هلو، آلو، توتفرنگی، انگور، زالزالک، سایر توتها، انبه، کیوی، انار، انجیر، سایر میوههای تازه، زیتون، گوجهفرنگی، خیار، پیاز، سیبزمینی، کدو، سبزی و سایر میوههای تازه- خشکبار و خرما: بادام، گردو، پسته، فندق، خرما و سایر مغزها- گوشت: مرغ، گاو، گوسفند، شتر، بز، ماهی، دل و جگر- شیر: گاو، گوسفند، بز- دانههای روغنی و چربی: سویا، آفتابگردان، پنبه، چربی حیوانی، نباتی و کره- قند و شکر و چای- تخممرغ؛ آمار مربوط به سرانه مصرف و مقدار تلفات برای هر محصولی که به بازار عرضه شده بود از ترازنامههای یاد شده اخذ شد. کل سرانه مصرف محصولات به ازای کل جمعیت برای سالهای مختلف محاسبه شد.»
«با توجه به این که مطالعات از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۰ انجام شده است، برای هر محصول در سطح کشور و سالهای مورد مطالعه، میانگین آب مجازی در نظر گرفته شد. سرانه مصرف آب برای هر فرد، از مجموع ضرب آب مجازی محصولات مورد مصرف در سرانه مصرف همان محصولات به دست آمده است. از طرفی تمام آب مصرفی از آبهای داخلی تأمین نشده است و سالانه مقداری از محصولات غذایی از کشورهای دیگر وارد کشور شدهاند. بنابراین برای هر سال حجم آب وارداتی از طریق واردات مواد غذایی محاسبه شد و از حجم آب مصرفی (منابع تجدیدپذیر و نزولات جوی) در آن سال کسر شد.»
عبدالمجید لیاقت و همکارانش در این مقاله میگویند: «همچنین برای سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۰ تولید محصولات کشاورزی دیم برای هر سال و هر محصول از آمارنامههای جهاد کشاورزی استخراج شد و آب محصولات دیم محاسبه شد و از منابع تجدیدپذیر و نزولات جوی کسر شد تا حجم آب مصرفی از منابع تجدیدپذیر به دست آید.»
نتایج این پژوهش نشان میدهد در بین گروههای مواد غذایی بیشترین سرانه مصرف آب برای غلات بود. این گروه از مواد غذایی روند منظم و ثابتی نداشته و پیوسته نوسانات غیرمنظمی را نشان دادند. مصرف غلات از سال ۱۳۸۶ به بعد روند کاملاً نزولی داشته به طوری که سرانه مصرف مصرف آب گروه غلات از ۵۷۰ مترمکعب در سال ۱۳۶۸ به ۴۷۰ مترمکعب در سال ۱۳۹۰ رسیده است. طی سالهای مورد مطالعه سرانه مصرف آب این دو محصول تغییرات چندانی نداشت که بیانگر مصرف یکسان برنج از گذشته تا به امروز بوده است و مصرف این ماده غذایی طی گذشت زمان در ایران تغییرات چندانی نداشته است و در رژیم غذایی مردم ایران تقریباً به حالت ثابت و پایداری رسیده است.
در بخش دیگری از این پژوهش آمده است: «با توجه به مصرف زیاد نان در کشور، سهم سرانه مصرف آب به ازای مصرف گندم بیشترین مقدار بوده است به طوری که میانگین سرانه آب برای برای این ماده غذایی ۴۵۰ متر مکعب در سال بوده است روند کاهشی سرانه مصرف آب در گروه غلات از سال ۱۳۸۶ به بعد به دلیل کاهش در سرانه مصرف آب گندم است، به عبارتی دیگر افزایش کیفیت و قیمت نان و کاهش دورریز آن منجر به کاهش تلفات این ماده غذایی به مرور زمان شد و همین امر سبب شد سرانه مصرف آب غلات از سال ۱۳۸۶ به بعد روند کاهشی داشته باشد.»
در این مقاله آمده است: «سرانه مصرف آب برای تخممرغ روندی صعودی نشان داد به طوری که از ۱۷ به ۳۱ مترمکعب در سال رسیده است. اما حبوبات و شکر و چای روند منظمی نشان ندادند. در کل، سرانه مصرف آب شکر و چای و حبوبات دارای روند نزولی است. به عبارت دیگر با گذشت زمان و جایگزینهای دیگر چای (قهوه، نسکافه، …) مصرف این گروه از مواد غذایی کمتر شده است.»
بررسیهای این مطالعه بیانگر آن است که سرانه تلفات آب برای غلات، میوه و سبزیجات بیشترین مقدار را دارد. سرانه تلفات آب برای میوه و سبزیجات برخلاف گروه غلات با گذشت زمان حالت افزایشی داشته است. از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۲ سرانه مصرف آب کمتر از میانگین (به جز سال ۱۳۷۷) و از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۰ بیشتر از میانگین است و به طور کلی حجم آب مصرفی تقریباً روند صعودی را نشان میدهد. افزایش مصرف گوشت توسط مردم، افزایش استفاده از میوه و سبزیجات و استفاده زیاد از نان و چربیها سبب شده است سرانه مصرف آب با گذشت زمان افزایش یابد. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر کاهش تلفات سرانه آب از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۹۰ است. به طوری که سرانه تلفات آب برای هر شخص در سال از ۱۶۲ مترمکعب در سال ۱۳۷۷ به ۸۰ متر مکعب در سال ۱۳۹۰ کاهش یافته است.
این پژوهش در شماره اول دوره ۵۰ مجله تحقیقات آب و خاک ایران منتشر شده است.