بانکداری ایرانی - در واقع تفکری که به واسطه ورود کالاهای اساسی و مواد اولیه واسطهای به بورس کالا در اقتصاد ما ایجاد شده است، ایجاد یک جریان اطلاعاتی مناسب در بازار کالای کشور است.
به گزارش میزان، بیش از ۱۱ سال از آغاز فعالیت بورس کالای ایران در اقتصاد میگذرد و طی این سالها به دلیل شرایط اقتصادی و تحریمها در برهههای زیادی شاهد حاکمیت شرایط خاص در اقتصادمان بوده ایم. اما با وجود این شرایط خاص و به عبارتی بسته برای پیاده سازی اصول و قواعد اقتصادی در بازارها، عملکرد بورس کالا به گونهای بوده است که نگاهها به کسب و کار تغییر کرده است.
در واقع تفکری که به واسطه ورود کالاهای اساسی و مواد اولیه واسطهای به بورس کالا در اقتصاد ما ایجاد شده است، ایجاد یک جریان اطلاعاتی مناسب در بازار کالای کشور است. به عبارت دیگر نبود مرجع اطلاعاتی و معاملاتی غیر شفاف در زمان قبل از راه اندازی بورس فلزات و در ادامه بورس کالا، امروز به وجود یک منبع اطلاعاتی حتی به منظور بهره برداری و تصمیم گیریهای مهم مبدل شده است.
همچنین عملکرد بورس کالا زمانی مشخص میشود که نگاهی به روند قیمتگذاری در سالهایی که نهادهای حمایتی حضور نداشتند، بیندازیم. در دورانی که دخالت در قیمتگذاری به واسطه عرضه محصولات در بورس کالا وجود نداشت، به وضوح شاهد افزایش سرعت توسعه صنایع بالادستی و پایین دستی و رشد تولیدات بودهایم که از اصلیترین دلایل این اتفاق، واقعی شدن قیمتها بوده است.
همچنین در حوزه قیمت گذاری، قبل از راهاندازی بورس کالا و اعلام قیمتها به طور شفاف بر روی تابلو، هر تولیدکننده یا فردی قیمت مدنظر خود را در بازارها اعلام میکرد و شفافیتی در قیمتگذاری وجود نداشت، اما هم اکنون بورس کالا تبدیل به مرجعی برای کشف قیمت شده و حتی برای نشان دادن سابقه قیمتی یک کالا در سالهای گذشته از نظر میزان معامله، رقابت و میزان عرضه قابل دسترس است و این شفافیت اطلاعاتی یک مزیت در اقتصاد ایران به شمار میرود.
از دیگر اقدامات بورس کالا در سالهای اخیر میتوان تامین مالی برخی صنایع از طریق توسعه ابزارهای مالی اشاره کرد. در سالهای گذشته برخی از صنایع از مسیر بورس اقدام به تامین مالی کرده اند و تامین سرمایهها از طریق ابزارهای تعریف شده، شرایط مساعدی را برای سرمایهگذاری ایجاد کرده اند.
برای نمونه انتشار اوراق سلف موازی استاندارد از گذرگاههای پرعبور شرکتها برای تامین مالی از بورس کالا بوده است تا صنایع به جای مراجعه به بانکها و طی کردن یک پروسه طولانی مدت، نسبت به تامین مالی مستقیم اقدام کنند.
ضمن آن که در بورس، تامین مالی به صورت هدفمند انجام میشود به طوریکه تولیدکننده میتواند برنامهریزی که با انتشار اوراق سلف موازی استاندارد، روی چه کالاهایی سرمایهگذاری و اقدام به تولید کند و حتی این امکان برای سرمایه گذاران وجود دارد که اگر بر روی کالایی سرمایهگذاری کرده اند، با قیمتهای از قبل تعیین شده اقدام به دریافت آن کنند که این شرایط به سرمایهگذاری در صنعت کمک شایان توجهی کرده است. همچنین ورود بورس کالا به بخش کشاورزی و تلاش برای آشنایی فعالان این حوزه با سازوکار بورس، راه اندازی صندوقهای کالایی به منظور جذب سرمایههای سرگردان و تعامل مستمر با فعالان صنعت از جمله اقدامات اخیر بورس کالا به شمار میرود.
در این بین یکی از موضوعاتی که هرازگاهی به عنوان یک دست انداز در جاده پیشرفت بورس کالا در اقتصاد قرار میگیرد، پدیده قیمتگذاری است که این امر یکی از رسالتهای بورس کالا یعنی کشف واقعی قیمتها براساس عرضه و تقاضا را مختل میکند. از این رو پیشنهاد میشود به منظور حمایت از صنایع بالادستی و پایین دستی، هیچ نهادی در امر قیمتگذاری وارد نشود و اگر هم حمایتی قرار است انجام شود، به شیوهای دیگر همچون پرداخت یارانه از طرق مختلف و شفاف رقم بخورد.
پیشنهاد دیگر نیز به توسعه قراردادهای مشتقه به همراه پذیرش کالاهای جدید و پر شمار در این ابزار مالی مربوط است که این اتفاق میتواند بورس کالا را به یکی از مولفههای اصلی اقتصاد کشور که قادر است خدمات متنوعی را به فعالان صنایع و سرمایه گذاران در راستای پیش بینی پذیر کردن بازارها و پوشش نوسانات قیمتی در آینده ارائه دهد، تبدیل کند.
یادداشت:مهدی رفیعی، کارشناس بازار سرمایه