کد خبر: ۱۳۶۶۰۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۱ - ۰۱ تير ۱۳۹۷ - 22 June 2018
یک حقوق دان با اشاره به اهمیت تربیت اقتصادی افراد، گفت: مادر نقش کلیدی را در تربیت اقتصادی ایفا می‌کند، اما امروز تربیت اقتصادی موضوعی مغفول در خانواده و آموزش و پرورش است.
بانکداری ایرانی ـ یک حقوق دان با اشاره به اهمیت تربیت اقتصادی افراد، گفت: مادر نقش کلیدی را در تربیت اقتصادی ایفا می‌کند، اما امروز تربیت اقتصادی موضوعی مغفول در خانواده و آموزش و پرورش است.

به گزارش  فارس، فائزه عظیم‌زاده اردبیلی در نشست تخصصی نقش‌آفرینی زنان در اقتصاد انقلاب اسلامی، به تبیین مقاله خود در مورد تربیت اقتصادی پرداخت.

وی اظهار داشت: تربیت اقتصادی از قرن 18 در اروپا مطرح می‌شود و افراد مختلفی در این حوزه کار می‌کنند. شاید امروز یکی از مسائل اساسی و چالش‌هایی که در جامعه وجود دارد، این است که مردم اطلاع مناسبی از مفاهیم و مسائل اقتصادی ندارند. برای تربیت اقتصادی باید در ابتدا اشراف در خانواده وجود داشته باشد، تا به فرزند و جامعه منتقل شود.

عضو هیات علمی دانشگاه امام صادق واحد خوهران افزود: زنان مهمترین نقش را در این میان ایفا می‌‌کنند. در بیان مساله مواردی را اشاره کردم که اگر به تربیت اقتصادی توجه شود، با توجه به سند چشم انداز 20 ساله کشور و سایر اسناد بالادستی نظام، قطعا به این نقطه خواهیم رسید که مادران باید یک آموزش دهنده کامل در مسائل اقتصادی به کودکان‌ باشند، خواهیم رسید. 

به اعتقاد وی برنامه‌های رسمی و غیررسمی در نظام آموزش و پرورش برای تربیت اقتصادی دست به دست هم داده تا نوجوانان و جوانان ما با مسائل و مقولات اقتصادی نه تنها آشنا نیستند، بلکه زمینه را فراهم می‌کند، تا تغافل‌شان از این مسائل آنها را با چالش‌های جدی مواجه کند. 

عظیم‌زاده اردبیلی تصریح کرد: اهداف این پژوهش تربیت اقتصاد در خانواده مبتنی بر دانش متعارف اقتصاد و آموزه‌های دینی و شناخت ویژگی های اقتصاد مقاومتی و نقش زنان در خانواده، تربیت اقتصاد و اقتصاد مقاومتی است و سوالاتی به تبع آن مطرح می‌شود. 

وی با اشاره به پیشینه نظری این موضوع گفت: تعاریف متعددی درخصوص تربیت اقتصادی شده است. از نظر بکر تربیت اقتصادی «تمام مهارتها و توانمندی‌هایی را دربر می‌گیرد که بر دانشِ آموزش اقتصاد متمرکز است و شامل محتوای آموزشی، روش‌های تدریس، ارزیابی این روش‌ها و به‌طور کلی اطلاعات اقتصادی عمومی است که از ابتدایی تا پایان دبیرستان معلمان به آن توجه می‌کنند و ضرورت دارد، دانش‌آموزان به آنها دست یابند.»

وی اضافه کرد: همچنین کامینسکی می‌گوید تربیت اقتصادی شامل همه تلاش‌های آموزشی به‌منظور آماده کردن یادگیرندگانی با دانش، توانایی، مهارت، انگیزه و نگرش‌هایی است که آنها را به سازماندهی و مقابله با موقعیت‌های زندگی آینده در شرایط مختلف اقتصادی در ابعاد سیاسی، قانونی، فنی و اخلاقی در سطوح اقتصادی خصوصی و جهانی قادر می‌سازد.

این حقوق دان گفت: در اواخر قرن 18 اسقفی به نام مدیسن که رئیس کالجی بوده است، برای اولین بار کتاب ثروت ملل آدام اسمیت را عنوان درسی خود قرار می‌‌دهد و این درس مبنای اولین طراحی برنامه‌های آموزشی اقتصادی برای نوجوانان و جوانان قرار می‌گیرد. 

عظیم زاده اردبیلی اظهار داشت: وقتی که از تربیت اسلامی صحبت می‌کنیم به مفاهیمی می‌رسیم که در آموزه‌های دینی در سه زاویه مباحث مختلف دانش تخصصی علم اقتصاد، مبانی فلسفی و تعلیم و تربیت در مدل پژوهشی قرار می‌گیرد. یعنی اگر بخواهیم تربیت اقتصادی را از منظر آموزه‌های دینی بررسی کنیم، به این سه دانش نیازمندیم و تربیت اقتصادی بر سه مولفه تولید، توزیع و مصرف استوار است. 

وی ادامه داد: نقش زنان در جامعه و در خانواده به عنوان مادر، همسر و فرزند در شکل‌گیری این سه مولفه در جامعه و نهاد خانواده، بسیار کلیدی است. در نظام و نهاد خانواده مدیریت سیاست تربیتی و اعمال تربیت فرزندان بردوش مادر است، چون بیشترین ساعات را فرزند با مادر خود سپری می‌کند. یکی از مسائلی که امام صادق علیه السلام به آن اشاره می‌کند، تربیت اقتصادی است. 

این حقوق دان تصریح کرد: تربیت اقتصادی امروز در جامعه ما مغفول مانده و در آموزش و پروش هیچ جایگاهی ندارد. یکی از سوالات این است که مولفه‌های تربیت اقتصادی از نگاه دانش متعارف چیست؟ برداشت من از دانش متعارف دانشی است که هم متفکران غربی در دانش اقتصاد، روانشناسی، تربیتی و جامعه شناسی و هم در نگاه جامعه شناسان به هرم مردم شناسی تبیین می‌شود. 

وی با بیان اینکه مفهوم تربیت اقتصادی در دانش متعارف، تلاش‌های آموزشی به منظور آماده کردن یادگیرندگان با دانش، نگرش و توانش برای مقابله با شرایط مختلف اقتصادی در سطوح ملی و بین‌المللی است، گفت: این نگاهی است که متفکران در حوزه تربیت اقتصادی مطرح می‌‌کنند. مولفه‌ها در این تربیت عبارت است از تولید، توزیع و مصرف که در ذیل تولید مباحثی مانند کمیابی، کمیابی منابع، تصمیم‌گیری، تخصیص، تجارت، نوسانات اقتصادی  و در عرصه توزیع: درآمد، تورم و بهره و در قسمت مصرف: خواسته‌ها، نیازها و توانمندی‌هاست. 

وی افزود: حال اگر نقش زن و مادر را از این مولفه‌ها کنار بزنیم، چه کسی باید به کودک و نوجوان آموزش بدهد که فلان کالا و محصول کمیاب است. به عنوان مثال امروز جهان با بحران آب روبرو است. چه کسی باید اهمیت آب را برای فرزندان جامعه تبیین کند؟ آیا غیر از مادر و پدر.

عظیم زاده با بیان اینکه امروز یکی از مشکلات خانواده‌ها درخواست‌های غیرمتعارف فرزندان از پدر و مادر و بی‌تفاوتی فرزندان نسبت به درآمد پدر و مادر است، اظهار داشت: زنان اگر تربیت درستی در این زمینه داشتند، یقینا با چنین مشکلی مواجه نمی‌شدیم. البته طرح این مباحث زمان‌‌بر است و بحث‌های بسیار زیادی پشت آن وجود دارد، اما در این جلسه به اختصار بین می‌شود. 

وی با طرح این سوال که در آموزه‌های اسلامی تربیت اقتصادی چه ویژگی‌هایی دارد؟ گفت: در یک باز تعریفی که در تعریف تربیت اقتصادی از منظر اسلامی داریم، نگرش، دانش و مهارت مجددا موجود است، با هدف کسب قدرت برای تولید و بهره‌وری به‌نحو مطلوب. میانه‌روی در مصرف و بهره‌مندی از آن و نکته مهم کسب درآمد مشروع و توزیع ثروت در بین آحاد جامعه مورد تاکید قرار دارد. اگر بخواهیم مفاهیم کلی سازنده تربیت اقتصادی بر اساس آموزه‌های دینی را مورد توجه قرار دهیم، با توجه به وجود آیات و روایات در حوزه‌های تولید، توزیع و مصرف باید به این سه حوزه توجه کرد. آیات متعددی در حوزه اسراف، تبذیر، انفاق متعادل و کسب سرمایه متعادل دعوت می‌کند. 

وی با بیان اینکه در بخش تولید بحث کسب و کار مولد، بهره‌وری تولید و عوامل تولید را داریم، افزود: حال سوال پیش می‌آید که نقش زن در این بین چیست. اگر زن قائل به رزاقیت خداوند باشند و خود به صفت شکر رسیده باشد، می‌تواند این صفات شاکر بودن از وضع معیشتی را به فرزندان منتقل کرده و در این بستر سبک زندگی ایرانی- اسلامی که مورد تاکید مقام معظم رهبری است، شکل می‌گیرد. در حالی که امروز در برخی خانواده‌ها با وجود درآمدهای کلان حس رضایت‌مندی وجود ندارد.

وی ادامه داد: همچنین در حوزه توزیع، هدف توزیع، ابزارهای مالی و آسیب‌شناسی توزیع را داریم. برقراری عدالت اقتصادی، برقراری زکات، خمس و مسائلی از این قبیل را در برمی‌گیرد. آن کسی که امروز یک مفسد اقتصادی می‌شود، دیروز جوان و نوجوانی بوده که در خانواده با این پدیده درگیر نشده است که دست‌درازی به بیت‌المال و تجاوز به سرمایه‌های مردم چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد. 

* قرض‌الحسنه در خانوداه‌ها کمرنگ شده

عظیم زاده با بیان اینکه به نظر می‌رسد این مقوله‌ها صرفا به متعلق به علم اقتصاد نیست، بلکه تنگاتنگی علم اقتصاد با دانش بشری توام با بینش و نگرش خاص می‌تواند این شرایط را به وجود بیاورد، گفت: در دهه 60 منابع قرض‌الحسنه بانکی یکی از مولفه‌های اصلی شبکه بانکی بود، اما امروز جایگاه قرض‌الحسنه در بانکداری ما کجاست؟ به نظر می‌رسد چون این مسائل در خانواده‌ها کمرنگ شده‌ و مادران روی این مقوله فرزندان را تربیت نمی کنند، این مساله کاملا به فراموشی سپرده شده است و ممکن است در نسل‌های آینده مخاطرات جدی‌تری داشته باشد.

وی با تاکید بر اینکه نقش مادران و زنان در جامعه و در نهاد خانواده به عنوان یک معلم، استاد و مادر در فضای خانواده عمدتا در حوزه مصرف است، افزود: نقش مادر شکل دهنده به نیازها و انگیزه‌های ایجاد مصرف و ویژگی‌های مصرف و به عبارت بهتر اصلاح الگوی مصرف است. نیازهای اولیه مصرف، نیازهای ثانویه مصرف، شرایط مصرف و ممنوعیت‌های مصرف باید در نظر گرفته شود.

وی ادامه داد: اگر مجموعه‌ای از این مولفه‌ها باید طراحی می‌شد، یقینا امروز دیگر براساس نیازهای کاذب خرید نمی‌کردیم. فرق است بین خرید کردن و خرید رفتن. امروز پدیده خرید رفتن پدیده‌ای است که در نظام فکری امپریالیسم به عنوان یک تهدید برای جامعه مطرح می‌شود. این موارد مولفه‌هایی است که مادر باید به فرزند خود آموزش دهد. 

این حقوقدان افزود: نکته دیگر، شباهت‌هایی است که در تربیت اقتصادی دانش متعارف و آموزه‌های دینی وجود دارد. در دانش متعارف جهان‌بینی منفعت‌گراست و اصالت لذت و انگاره‌های اومانیستی مانند خواست و میل انسان بدون توجه به مولفه‌های معنوی ارجحیت دارد و مبنا قرار می‌گیرد.

وی تصریح کرد: اما در آموزه‌های دینی این هدفمندی در کسب سود مادی و معنوی و توجه به عوامل معنوی در سه سطح نگرشی، توانشی و شناختی مورد استفاده قرار می‌گیرد. 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: