کد خبر: ۱۳۱۵۰۷
تاریخ انتشار: ۱۹:۴۳ - ۳۰ فروردين ۱۳۹۷ - 19 April 2018
عطیه وحیدمنش کارشناس اقتصاد سیاسی گفت: دلایل اصلی انقلاب های عربی، اقتصادی بوده است تا سیاسی و معترضان به دنبال کاهش فساد در جوامع و افزایش عدالت اقتصادی و اجتماعی بودند.
بانكداري ايراني ـ عطیه وحیدمنش کارشناس اقتصاد سیاسی گفت: دلایل اصلی انقلاب های عربی، اقتصادی بوده است تا سیاسی و معترضان به دنبال کاهش فساد در جوامع و افزایش عدالت اقتصادی و اجتماعی بودند.

به گزارش ایرنا، عطیه وحید منش عصر پنجشنبه در نشست 'اقتصاد سیاسی بهار عربی، پویایی ها و چالش ها' که در موسسه دین و اقتصاد برگزار شد، افزود: در بین معترضان عده ای هم افزایش کرامت انسانی و آزادی های اجتماعی و مدنی را می خواستند.
وی با استناد به گزارش اخیر بانک جهانی درباره انقلاب های کشورهای عربی اظهار داشت: منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا در سال های 2010 و 2011 در شاخص های اقتصادی بهبود خوبی داشتند که به عنوان نمونه تولید ناخالص داخلی در مصر 6درصد و در تونس 4.5درصد رشد داشته است.
وحیدمنش یادآوری کرد: در بازه زمانی سال های 2005 تا 2010 در تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه ، کشورهای غرب آسیا شاهد رشد بودند؛ به گونه ای که تا پیش از جریان بهار عربی نرخ فقر مطلق در این کشورها در حال کاهش بود و به جز یمن بقیه کشورها رو به رشد بوده اند و فقر مطلق در منطقه پایین بوده است. 
این کارشناس اقتصاد سیاسی اضافه کرد: در دیگر متغیرهای توسعه ای هم از جمله نسبت مرگ و میر مادران، منطقه غرب آسیا وضعیت بهتری نسبت به اروپا، آمریکای لاتین و حتی آفریقای زیر صحرا داشته است.
وی افزود: در ابتدای سال 2011 برخی از کشورهای عربی متحمل برخی بی ثباتی های سیاسی شدند که در تعدادی از این ها منجر به تغییر رژیم شد و برخی هم توانستند جان سالم به در ببرند.
این کارشناس اقتصاد سیاسی به دلایل اقتصادی مساله و ماهیت معترضان اشاره کرد و گفت: در آن دوره بیشتر معترضان را افراد جوان، مردان و جمعیت متعلق به طبقه متوسط و شهری تشکیل می دادند و خیلی از ناآرامی های سیاسی در منطقه غرب آسیا منشا شهری دارد و طبقه متوسط این طبقه به ویژه قشر تحصیل کرده وارد تظاهرات شدند.
وحیدمنش، عمده درخواست معترضان را بهبود وضعیت اقتصادی، جنگ برای کاهش فساد در سیستم و برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی برشمرد و گفت: در این میان برای 42 درصد معترضان هم، آزادی های سیاسی و مدنی بیشتر مدنظر بود. 
وی 'معمای نابرابری' را یکی از دلایل اقتصادی این جریان عنوان و اظهار کرد: اگر کشوری با نابرابری بالا مواجه باشد این مساله می تواند موتور محرکه بی ثباتی های سیاسی باشد و این بی ثباتی ها به کاهش سرمایه گذاری های داخلی و خارجی و کاهش رشد اقتصادی، توسعه انسانی و سرمایه گذاری ها منجر می شود.
این کارشناس اقتصاد سیاسی، 'پارادوکس توسعه ای ناشاد' را دومین دلیل اقتصادی این جریان عنوان کرد و افزود: در کشورهایی که افزایش رشد اقتصادی را تجربه کرده و در همان زمان با کاهش خوشبختی در زندگی مواجه هستند، این رشد در برخی کشورها به نفع ثروتمندان و در برخی نیز به نفع فقرا بوده و طبقه متوسط نیز ناراضی بوده اند.
وحیدمنش گفت: قبل از این تحولات در خیلی از کشورها ، میزان نارضایتی طبقه متوسط جامعه بیشتر شده و کیفیت زندگی ها نیز رو به کاهش بوده است به این معنا که بیشتر کشورهای غرب آسیا، رشد درآمد سرانه مثبتی داشته اند ولی در همان زمان رضایت مندی از زندگی هم در این کشورها کاهش یافته بود. 
وی سومین دلیل اقتصادی این انقلاب ها را 'شکسته شدن و از بین رفتن قراردادهای اجتماعی' در کشورهای دیگر این جریان عنوان کرد و گفت: طبق قراردادی نانوشته ای، دولت های عربی منطقه به مردم قول اشتغال در بخش عمومی و دولتی، سیستم بهداشتی رایگان و اختصاص یارانه های غذایی و انرژی داده بودند تا در مقابل، مردم تقاضایی برای آزادی و دمکراسی نداشته باشند و قدری هم نور چشمی ها و آقازاده را در سیستم تحمل کنند.
این کارشناس اقتصاد سیاسی در این ارتباط افزود: اما نشانه هایی از شکسته شدن این قراردادها به ویژه برای کشورهایی که به درآمدهای نفتی دسترسی نداشتند، در این جریانات دیده می شود و وضعیت بازار کار به دلیل افزایش جمعیت بدتر شده بود.
وی اضافه کرد: در این کشورها سیستم دولتی برای اشتغال افراد عادی ضعیف شده بود و تنها آقازاده ها و دارای ژن های خوب توانسته بودند وارد سیستم شده و به مشاغل خوب دست یابند که این مساله موجب خشم در بین جوامع شده بود.
وحیدمنش گفت: این دلایل منجر به سیل اعتراضات و بی ثباتی های اقتصادی شد که اعتراض ها از مصر و یمن آغاز شد و در ادامه، تونس و خیلی از کشورهای دیگر نیز درگیر قضیه شدند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: