بانكداري ايراني ـ دریاچه ارومیه به عنوان یکی از کانونهای بحران آبی در کشور ایران مطرح و توجه نهادهای ملی و بینالمللی را به خود معطوف ساخته است چراکه در صورت خشک شدن، اثر مخربی بر معیشت پنج میلیون نفر ساکن این حوضه آبریز خواهد گذاشت.
به گزارش ایسنا، دریاچه ارومیه به مساحت ۵۰۰۰ کیلومتر مربع دریاچهای وسیع و شور است که در شمال غربی ایران در میان استانهای آذربایجان غربی وآذربایجان شرقی واقع شده است. این دریاچه در پایینترین نقطه حوضه آبریز بستهای قرار دارد که قسمتهایی از آن در استان کردستان است.
دریاچه ارومیه ذخیرهگاه زیستکره
دریاچه ارومیه یک پارک ملی و یکی از بزرگترین سایتهای کنوانسیون رامسر در ایران است که به عنوان ذخیرهگاه زیست کره یونسکو نیز معرفی شده است. تعداد زیادی از تالابهای اقماری آب شیرین و آب شور در اطراف این دریاچه واقع شدهاند که اغلب آنها از لحاظ تنوع زیستی از اهمیت جهانی برخوردار هستند.
بیش از پنج میلیون نفر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه زندگی میکنند
سالهاست که این دریاچه به غنای تنوع زیستی منطقه همچنین معیشت جوامع محلی کمک کرده است. بیش از پنج میلیون نفر در حوضه آبریز این دریاچه زندگی میکنند و خشک شدن آن اثر مخربی بر معیشت روزمره آنها خواهد گذاشت. در حال حاضر وسعت این دریاچه با روندی هشدار آمیز کاهش یافته و قسمت قابل توجهی از آن خشک شده است این در حالیست که شمار زیادی از بهرهبرداران حوضه، آب را از منابع تغذیه کنندگان دریاچه برداشت میکنند و ورودی آن را کاهش میدهند.
خشکی دریاچه ارومیه یک بحران ملی
یکی از مشکلات اصلی تالابهای ایران، توسعه ناپایدار در حوضه آبریز است. این توسعه ناپایدار با مشکلات متعدد دیگری تشدید شده است؛مشکلاتی همچون محدودیت شدید منابع آب و رقابت میان کاربریهای مختلف جهت بهرهبرداری از منابع آبی که در نتیجه تامین نیاز آبی تالابها در اولویتها در نظر گرفته نمیشود. برنامهریزیهای بلندمدت منابع آب بدون در نظر گرفتن نیاز آبی تالابها صورت میگیرد. تغییرات کاربری اراضی در سطح حوضه آبریز و حاشیه تالابها در حد وسیعی صورت گرفته است. تخلیه فاضلابهای شهری، صنعتی و کشاورزی بدون تصفیه مناسب مشکلات مضاعفی را پدید آورده است. بالا بودن میزان رسوبات جریانات آبهای سطحی و خشکسالیهای پیاپی که باعث تشدید محدودیت آب تالابها شده است. این موضوعات که سرمنشا و پدیدآورنده طیف وسیعی از سایر مشکلات ثانویه است که این امر را به یک بحران ملی تبدیل خواهد کرد.
دریاچه ارومیه نیز از این امر مستثنا نیست و هم اکنون به عنوان یکی از کانونهای بحران آبی در کشور ایران مطرح است و توجه نهادهای ملی و بینالمللی را به خود معطوف ساخته است. در این خصوص و به منظور اقدامی بینالمللی در راستای مواجهه با این چالش، در سالهای گذشته دریاچه ارومیه و تالابهای اقماری آن به عنوان یکی از سایتهای نمونه «طرح حفاظت از تالابهای ایران» با مشارکت «برنامه عمران سازمان ملل» و «تسهیلات جهانی محیط زیست» (UNDP/GEF) انتخاب شدهاند.
هدف این طرح کاهش تهدیدات عمده پیش روی تالابهای منطقه بود. در برنامه مذکور تلاش شد تا از طریق استقرار مدیریت زیست بومی در سطوح ملی و محلی، فضای مناسبی برای مشارکت ذینفعان و تدوین و اجرای برنامههای مدیریت جامع بر اهداف طرح فراهم شود. برنامههای مدیریت در قالب یک فرآیند مشارکتی و با هدف هم افزایی بین پروژههای توسعهای و اقدامات حفاظتی در سطح حوضه آبریز تالابها تدوین شدند و وظایف هر یک از نهادهای دولتی و غیردولتی در حفاظت از تالاب هم راستا با شکلگیری توسعه پایدار در سطح حوضه مشخص شد.
در این میان علاوه بر پرداختن به موضوعات مختلف نظیر حفاظت از تنوع زیستی، در نظر داشتن معیشت جوامع محلی، اطلاعرسانی و آگاهسازی عمومی، مدیریت منابع آب و خاک با هدف تامین حقآبه تالابها نیز مورد توجه قرار گرفت.
در این راستا یکی از چالشهای اصلی شناسایی شده «سهم قابل توجه بخش کشاورزی از منابع آبی حوضه» است که توجه تمامی ذی نفعان ملی را به خود معطوف داشته است. بر این اساس موضوع «الگوسازی مشارکت مردم در احیای تالابها از طریق استقرار کشاورزی پایدار در حاشیه تالابها» با مشارکت ذینفعان اصلی همچون «وزارت جهاد کشاورزی» در دستور کار قرار گرفت.
بر اساس کتاب احیای دریاچه ارومیه، اجرای موفقیت آمیز طرحهای نمونه پیشین در خصوص «کشاورزی پایدار» توسط «طرح حفاظت از تالابهای ایران» مقدمات شروع پروژهای را فراهم آورد که تاکید آن بر «همکاری در احیای دریاچه ارومیه از طریق مشارکت جوامع محلی در استقرار کشاورزی پایدار و حفاظت از تنوع زیستی» است. این پروژه از سال ۱۳۹۳ در حوضه آبریز دریاچه ارومیه و در روستاهای پایلوت از استانهای آذربایجان غربی و شرقی آغاز شده است.