بانكداري ايراني - نحوه پرداخت پول از طرف فولادیها به معادن سنگ آهن، قیمتگذاری منصفانه و جنجال عوارض صادراتی از جمله مشکلات اساسی معادن سنگ آهن است که به نظر میرسد با ورود این محصول استراتژیک به بورس کالا، همگی آنها قابل ساماندهی باشند اما به گفته رییس انجمن سنگ آهن، در این مسیر محدودیتهایی است که این امر را به تاخیر انداخته است.
مهرداد اکبریان در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به موضع سنگ آهنیها برای ورود بورس کالا، اظهار کرد: از نظر ما بورس کالا یک راهحل شفاف و روشن برای کشف قیمت است و گذشته از مناسبات کمی و کیفی و مناسبات فولادیها با سنگ آهنیها این امکان وجود دارد که یکی از مهمترین مسائل جاری میان معادن و فولادیها یعنی قیمتگذاری در یک شرایط نظاممند حل شود. در مجموع آن را یک اتفاق مطلوب می دانیم و تلاش میکنیم که صورت بگیرد، اما شرایطی وجود دارد که باعث شده این فرآیند با کندی پیش برود و تا امروز اتفاق نیفتد.
وی با اشاره به روند قیمتگذاری سنگ آهن گفت: با مشکلاتی میان فولادسازان و معادن سنگ آهن به وجود آمد و دولت جهت حل آن ورود کرد. براساس تصمیمی که گرفت محصولات زنجیره فولاد را مانند سنگ آهن، گندله و کنسانتره را با معیار قراردادن قیمت شمش فولاد خوزستان کشف قیمت کرد، یعنی قیمت این محصولات را درصدی از شمش فولاد خوزستان در نظر گرفت که از نظر ما این فرآیند درستی نبود.
رییس انجمن سنگ آهن ایران ادامه داد: گره زدن قیمت دو محصولی که در دو حیطه مختلف در بازار حضور دارند به هم، چندان منطقی نیست و به مشکل برمیخورد کما اینکه دیدیم تامین کالا برای مشتریان سنگ آهن دشوار شد، چون اصلا تولید سنگ آهن با قیمت مشخص شده برای معادن به صرفه نبود و عرضه آن را کم کردند.
وی با بیان اینکه روش صحیح برای قیمتگذاری سنگ آهن وجود دارد، اظهار کرد: این روند قیمتگذاری میتواند به یک روش منطقی و صحیح ختم شود که لازمهی آن خروج دولت از روند قیمتگذاری اجباری است تا قیمت از مسیر عرضه و تقاضا که صحیحترین مسیر قیمتگذاری است تعیین شود.
رییس انجمن سنگ آهن ایران با بیان اینکه بهترین جا برای تعیین قیمت صحیح سنگ آهن همان بورس کالاست، گفت: پیوستن به بورس کالا علیرغم استقبالی که این مجموعه برای ورود سنگ آهنیها داشته است با محدودیتها و مشکلاتی نیز همراه بوده که از جمله آنها این است که بورس کالا پذیرای شرکتهای بزرگ با تضامین بزرگ مالی بزرگ بوده در صورتی که به لحاظ تعدادی، اکثریت معادن سنگ آهن ایران را معادن کوچک و متوسط تشکیل میدهند.
اکبریان با بیان اینکه تشکیل کنرسیومها از تجمیع معادن کوچک و متوسط برای پیوستن به بورس کالا کار سختی است، اظهار کرد: ما پیش از این هم تلاش کرده بودیم در حوزه تامین و تولید کنسرسیومهایی را تشکیل دهیم، اما به دلیل عدم ثبات معادن کوچک این کار به راحتی انجام نشد.
وی ادامه داد: بسیاری از معادن کوچک سنگ آهن نوسانهای بزرگی با بروز عوامل بیرونی دارند؛ به طوری که در مواردی مانند نوسان قیمتها جهانی یا صدور بخشنامههای داخلی یک معدن در حد تعطیلی پیش میرود. این یعنی در زمانی که این معادن باز هستند هم نمیتوان روی تولید آنها به طور کامل برای مدت زمان مشخص حساب کرد.
رییس انجمن سنگ آهن ایران با اشاره به اینکه همین موضوع نیز در بورس کالا میتواند راهحل خود را داشته باشد از پیشنهاد ارائه شده توسط انجمن سنگ آهن ایران خبر داد و افزود: ما پیشنهاد دادیم همان طور که رینگهای مختلف بورس کالا مشغول فعالیت هستند، تالار فرعی نیز برای این دسته از معادن تشکیل شود تا بتواند با پذیرش معادن کوچک و متوسط با آنها رفتارهای موردی و موقتی داشته باشد تا اگر یک معدن کوچک خواست محمولههای کوچک، مثلا ۳۰ هزار تنی به بازار عرضه کند بتواند این کار را با وثیقههای کوچکتر نیز به انجام برساند.
اکبریان با اشاره به دیگر عامل که باعث میشود ورود به بورس کالا کمی مشکلتر باشد، اظهار کرد: برای کشف قیمت در یک مجموعه بورسی باید مشتریان خیلی زیادی وجود داشته باشند تا با پیشنهادات متنوع بتوان از این طریق به قیمت منطقی رسید، در صورتی که اگر کل مشتریان بورسی سنگ آهن را در نظر بگیریم از تعداد انگشتان دست فراتر نمیروند. این موضوع خود عاملی شده است که موضوع ورود به بورس کالا با تامل بررسی شود.
وی معدندار شدن فولادسازان یا فولادساز شدن برخی معادن بزرگ را از عوامل دیگر کندی ورود به بورس کالا دانست و گفت: در حال حاضر میبینیم برخی مجموعههای فولادی تمایل خود را برای ورود به عرصه معدنداری نشان میدهند و این موضوع سنجیده نیست، چراکه اعتقاد داریم که بخش های فولاد و معدن باید به صورت مستقل به فعالیت بپردازند.
رییس انجمن سنگ آهن ایران ادامه داد: متاسفانه این دو کاره شدن فولادیها و معدنیها باعث میشود عملا توسعه در هر یک از بخشها به تاخیر بیفتد. به عنوان مثال یک معدندار به جای اینکه سرمایه خود را صرف اکتشاف که امروز مهمترین و لازمترین موضوع در حوزه معدن است به کار بگیرد، آن را وارد سرمایه گذاری در فولاد میکند و در مقابل نیز یک فولادساز به جای اینکه به بحث استفاده از شیوههای نوین، نوسازی خطوط و کاهش مصرف انرژی بپردازد برای دستیابی به سنگ آهن ارزانتر به بخش معدن ورود میکند.