کد خبر: ۱۲۴۹۵۲
تاریخ انتشار: ۱۸:۵۵ - ۰۵ بهمن ۱۳۹۶ - 25 January 2018
توافق هسته‌ای بین جمهوری اسلامی ایران و گروه کشورهای ١+٥ پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا همانند سال ١٣٩٤ مجدداً در صدر اخبار داخلی و منطقه‌ای و حتی جهانی قرار دارد.
 بانكداري ايراني - توافق هسته‌ای بین جمهوری اسلامی ایران و گروه کشورهای ١+٥ پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا همانند سال ١٣٩٤ مجدداً در صدر اخبار داخلی و منطقه‌ای و حتی جهانی قرار دارد.

خلیل قلخانباز کارشناس مسایل سیاسی در ادامه این یادداشت در روزنامه اعتماد نوشت: رییس ‌جمهور جدید امریکا که در دوران رقابت‌های انتخاباتی نیز مواضع تندی در قبال توافق هسته‌ای اتخاذ می‌کرد، در ٢٢ دی‌ماه سال جاری و پس از تمدید ٤ ماهه تعلیق تحریم‌های هسته‌ای ایالات‌متحده امریکا علیه ایران، اظهار داشت که این آخرین باری است که تمدید تعلیق تحریم‌ها را امضا می‌کند، مگر اینکه کنگره و اتحادیه اروپا تغییراتی را در برجام به وجود آورند و در غیر این صورت امریکا از برجام خارج خواهد شد. 

اما در خصوص اتخاذ این رویکرد توسط دونالد ترامپ سه سوال مطرح می‌شود که سعی می‌شود در این نوشتار به سوالات مذکور پاسخ داده شود. سوال اول اینکه با وجود تهدیدهای مکرر ترامپ، چرا ایالات متحده پس از گذشت یک سال هنوز از برجام خارج نشده است؟ سوال دوم اینکه هدف ترامپ از اتخاذ این رویکرد چیست؟ و سوال آخر اینکه ترامپ در ورای این فرصت چهارماهه چه هدف یا اهدافی را دنبال می‌کند و جمهوری اسلامی ایران احتمالا چه اقداماتی را در دستور کار خویش قرار خواهد داد؟در پاسخ به سوال اول باید بیان داشت که ترامپ با وجود میل باطنی به دلایل گوناگونی تاکنون موفق به خروج از برجام یا همان توافق هسته‏ای نشده است؛ دلیل اول اینکه، برنامه جامع توافق هسته‌ای ضمیمه قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت است و اجرای این قطعنامه برای همه طرف‌ها و حتی همه کشورهای جهان و دارندگان حق وتو که خود از بانیان این قطعنامه بوده‏اند، الزام‌آور است. 

دلیل دوم اینکه، بخشی از شخصیت ‌های همراه ترامپ از قبیل رکس تیلرسون وزیر خارجه وی چندان موافق خروج یک‌جانبه امریکا از برجام نبوده و نیستند. دلیل سوم اینکه، هرگونه خروج یک‌جانبه امریکا از برجام به انزوای این کشور در صحنه بین‌الملل منجر خواهد شد که این انزوا به افزایش چند جانبه گرایی و افزایش نقش اتحادیه اروپا، چین و روسیه منجر می‌شود و این به هیچ عنوان مطلوب امریکا نیست. دلیل چهارم اینکه ترامپ در طول یک سال گذشته سعی داشته تا با ادبیات تهدیدآمیز و عملی نکردن آن به دنبال فروش تسلیحات بیشتر به کشورهای منطقه به بهانه ایران‌ ستیزی باشد؛ قرارداد ١١٠ میلیارد دلاری فروش تسلیحات به عربستان که در اولین سفر خارجی مستاجر کاخ سفید به ریاض امضای شد، گویای این واقعیت است. و اما دلیل آخر و بسیار مهم اینکه ترامپ و تیم همراه وی و حتی متحدان منطقه‌ای وی می‌دانند که فعلا جایگزینی برای برجام وجود ندارد و خروج یک‌جانبه از این توافق و خصوصا آنکه اگر این خروج منجر به بر هم خوردن کلی توافق باشد، چه عواقب خطرناکی برای منطقه و جهان خواهد داشت، خصوصا آنکه پس از جنگ جهانی دوم، شاید هیچ پرونده‌ای به مهمی برجام نبوده که با ابزار دیپلماسی به سرانجام نهایی رسیده باشد و بر هم زدن آن یعنی شکست دیپلماسی و حتی شکست سازمان ملل همچون جامعه ملل. 

اما در پاسخ به سوال دوم باید بیان کرد که ترامپ با اتخاذ رویکرد مخصوص خویش به دنبال اجرای «بازی بزدل» با ایران است. طبق این بازی دو راننده با سرعت بسیار زیاد و در یک جاده یک‌طرفه به سمت همدیگر و به قصد نابودی یکدیگر در حرکتند. اگر هیچ‌یک از دو راننده از مسیر منحرف نشود، تصادف منجر به نابودی دو طرف، نتیجه آن است؛ اگر یک‌طرف منحرف شود، به ترسو بودن متهم شده، اما هر دو راننده زنده می‌مانند؛ و اگر دو طرف منحرف شوند، هیچ‌یک متهم به ترسو بودن نمی‌شوند و همچنین هر دو راننده زنده خواهند ماند. در این بازی گرچه بهترین حالت همکاری دوجانبه است، اما همکاری یک‌جانبه نیز بر عدم همکاری دوجانبه ترجیح دارد. ترامپ سعی دارد تا خود را راننده‌ای نشان دهد که از مسیر منحرف نخواهد شد و این ایران است که باید زنده ماندن را در ازای به جان خریدن تهمت ترسو بودن ترجیح داده و از مسیر منحرف شود. 

یعنی ایران باید به صورت یک‌جانبه امتیازهایی را در قبال حفظ موجودیت خویش به ‌طرف مقابل بدهد و این امتیازها همان شروط چهارگانه ترامپ پس از تمدید تعلیق تحریم ‌ها برای چهار ماه یعنی تا ٢٢ اردیبهشت‏ماه سال ٩٧ شمسی است. اما در خصوص سوال سوم باید بیان کرد که در فرصت باقی مانده تا ٢٢ اردیبهشت ٩٧، کنگره و همچنین کابینه ترامپ به‌احتمال فراوان بسیار پر تحرک خواهند بود. کنگره سعی دارد تا هم مانع خروج امریکا از برجام شود، زیرا اولاً، در کنگره عقلانیتی وجود دارد، و ثانیا، سناتورها می‌دانند که بر هم زدن برجام ممکن است عواقب خطرناکی برای منطقه و حتی جهان داشته باشد. همچنین تروییکای اروپا نیز سعی دارند تا در ورای رویکرد غیر مسوولانه ترامپ اولا، خود را مخالف جدی ترامپ نشان ندهند و منتظر گذر زمان باشند تا «گاو وحشی» خود از فروشگاه چینی بیرون برود و سه سال باقی مانده سپری شود؛ ثانیا، از هر دو طرف ماجرا یعنی ایران و امریکا امتیازهایی را دریافت کنند و ثالثا، اهداف منطقه‌ای خود را دنبال کنند. 

بنابراین در مدت باقی مانده اتحادیه اروپا سعی دارد تا تهران را وادار به دادن امتیازهایی از قبیل مذاکره در خصوص موشک‌های بالستیک، تحولات منطقه‌ای یا حتی تغییراتی در متن برجام کند. بنابراین ترامپ سعی دارد تا اولا، از انزوای امریکا با خروج یکجانبه از برجام جلوگیری کند؛ ثانیا، دیگر قدرت‌ها یا حداقل اروپا را با خود همراه کند؛ ثالثا، خروج احتمالی ایالات متحده از برجام را توجیه کرده و افکار عمومی منطقه و جهان را پذیرای این اقدام کند و رابعا، اگر توانست با پیش بردن بازی بزدل، تهران را مجبور به دادن امتیازهای یک‌طرفه کرده تا علاوه به دست یافتن به اهداف خویش، برگ برنده بسیار بزرگی در دستانش برای انتخابات نوامبر ٢٠٢٠ باشد. 

در جمع‌ بندی این بخش باید گفت که کنگره و اتحادیه اروپا سعی دارند تا به‌گونه‌ای برخی شروط ترامپ را تلطیف کرده و به دنبال احیای «دیپلماسی اجبار» در خصوص ایران باشند و همان بوق‌های تبلیغاتی ترامپ در موفقیت هرچه بیشتر بازی بزدل وی باشند. اما در خصوص بخش دوم سوال سوم می‌توان اظهار داشت که جمهوری اسلامی ایران باید همچنان برجام را غیرقابل مذاکره دانسته و بر غیرقابل تغییر بودن آن تاکید جدی کند؛ اما اینکه اگر قرار باشد شروطی ضمیمه برجام شود، مقامات جمهوری اسلامی ایران نیز می‌توانند علاوه بر استفاده از ابزار وقت‌کشی به‌منظور خروج کم دردسر گاو وحشی از فروشگاه چینی، متقابلا مطرح کنند که ایران نیز شروطی دارد که باید ضمیمه برجام شود و این کار یعنی بازگشت مذاکرات به ١٤ سال پیش. 

در آن موقع ایران خواهان گفت ‌وگوی جامع بود، ولی طرف مقابل اصرار داشت که فقط مبحث هسته‌ای ایران در دستور کار مذاکرات قرار گیرد. اما امروز این غرب است که اصرار دارد که موضوعات دیگری نیز به برجام اضافه شود. بنابراین جمهوری اسلامی ایران می‌تواند متقابلا شروطی مطرح کند؛ شروطی از قبیل تعهد رسمی واشنگتن مبنی بر اینکه امریکا هیچگاه براندازی جمهوری اسلامی ایران را دنبال نخواهد کرد؛ یا اینکه تغییراتی در مکانیسم «ماشه» در برجام صورت گیرد یا به قرینه تقارن، برخی تحریم‌ های غیرهسته‌ای از قبیل تحریم‌های موشکی لغو شوند و همچنین در صورت هرگونه توافق جدیدی یا اضافه شدن ضمیمه‏ای به برجام، تحریم ‌های کنگره نیز ملغی شوند و نه اینکه در بازه‌ های زمانی ٤ یا ٦ ماهه متوقف شوند. در مجموع اینکه برجام آزمونی بزرگ برای دیپلماسی و ترامپ است و موفقیت یا عدم موفقیت این امتحان بزرگ ممکن است سرنوشت بسیاری از پرونده‌های منطقه‌ای یا حتی جهانی را تغییر دهد. همچنین اروپا نیز برای ایفای نقش مستقل از فراسوی آتلانتیک، در حال سپری کردن روزهای سرنوشت‌سازی است، زیرا این برجام است که می‌تواند سکوی پرش اتحادیه اروپا به ایفای نقش برجسته ‌تر به عنوان بازیگر اصلی در تحولات منطقه ‌ای و جهانی باشد. 

*منبع: روزنامه اعتماد؛ 1396،11،5
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: