کد خبر: ۱۲۴۱۶۲
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۹ - ۲۶ دی ۱۳۹۶ - 16 January 2018
تاریخ‌ها در تقویم مذاکرات هسته‌ای ایران با ١+٥ (چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده) سال به سال کهنه‌تر و البته به پایان نزدیک‌تر می‌شوند. ١٤ جولای ٢٠١٥ بود که هتل کوبورگ وین به محلی برای تولد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بدل شود.
 بانكداري ايراني - روزنامه اعتماد در گزارشی، نوشت: تاریخ‌ها در تقویم مذاکرات هسته‌ای ایران با ١+٥ (چین، فرانسه، آلمان، روسیه، بریتانیا و ایالات متحده) سال به سال کهنه‌تر و البته به پایان نزدیک‌تر می‌شوند. ١٤ جولای ٢٠١٥ بود که هتل کوبورگ وین به محلی برای تولد برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) بدل شود.

در گزیده ای از این گزارش آمده است: توافقی هسته‌ای برای اثبات صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران از یک سو و پایان دادن به تحریم‌های هسته‌ای بین‌المللی ایران از سوی دیگر. ١٨ اکتبر ٢٠١٥ به روز «قبول توافق» میان ایران و ١+٥ بدل شد که از آن روز به بعد اعضای برجام فراهم آوردن ترتیبات و تمهیدات لازم برای اجرای تعهدات خود وفق برجام را آغاز کردند.

١٦ ژانویه ٢٠١٦ نیز «روز اجرا» نام گرفت که در آن آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تایید کرد ایران به تمام تعهدات فنی خود براساس آنچه در برنامه جامع اقدام مشترک آمده عمل کرده و براساس این اعلام آژانس بین‌المللی، ایالات متحده نیز اقدام به برداشتن تحریم‌های هسته‌ای ایران کرد. ١٦ ژانویه ٢٠١٨ برابر با ٢٦ دی ماه، اجرای برجام وارد سومین سال متوالی خود می‌شود. 

توافق هسته‌ای ایران یک سال را با حضور باراک اوباما، چهل و چهارمین رییس‌جمهور ایالات متحده و سال دیگر را با ایستادن دونالد ترامپ در کاخ سفید، تجربه کرده است. روزهای رفته بر توافق هسته‌ای ایران با ١+٥ تداوم آن را با چالش و البته ابهام همراه کرده است. توافق هسته‌ای از نخستین روزهای آغاز ماراتن مذاکرات میان دولت حسن روحانی با ١+٥ منتقدانی را دورادور خود داشت که یا با کلیت مذاکره با ایالات متحده مخالف بودند یا در جزییات منتقد به حساب می‌آمدند. 

هرچند که در چندماه گذشته با توجه به حضور دونالد ترامپ بر اریکه قدرت در کاخ سفید و غیرقابل پیش بینی بودن وی از تندی و تیزی حملات منتقدان و مخالفان برجام به تیم مذاکره‌کننده تا حدودی کاسته شده اما هنوز هم منتقدانی هستند که رزق سیاسی خود را در تیترهایی چون «جشن با جنازه برجام» یا «برجام، تقریبا هیچ» جست‌وجو می‌کنند. در حال حاضر از عمر اجرای برجام دو سال می‌گذرد و البته که فراز و فرودهای پیش روی این توافق هسته‌ای بر هیچ‌کس پوشیده نیست، حتی در حدفاصل جولای ٢٠١٥ تا ژانویه ٢٠١٦ هربار که از اعضای تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای سوال می‌شد رسیدن به برجام مشکل‌تر بود یا اجرای آن، پاسخ یک چیز بود: پیچیدگی در اجرای جزییات توافق نهفته است لذا اجرای برجام از رسیدن به آن سخت‌تر است. 

قضاوت توافق هسته‌ای ایران با ١+٥ در بستر زمانی و مکانی تصمیم‌گیری برای انجام این مذاکرات ممکن است. چه دغدغه‌ها و واقع‌گرایی‌هایی منجر به این شد که حسن روحانی، نخستین اولویت دولت نخست خود پس از پیروزی در انتخابات سال ٩٢ را بر حل و فصل مساله هسته‌ای متمرکز کند؟ چرا مذاکرات هسته‌ای و نه مثلا تعمیق گفت‌وگوهای منطقه‌ای در راس امور دستگاه دیپلماسی قرار گرفت؟ آیا نشستن پشت میز مذاکره به معنای عقب‌نشینی از اصول از پیش اعلام شده برای مقاومت است؟ 

جمهوری اسلامی ایران در چهل سال گذشته هیچگاه درهای مذاکره در عرصه سیاست خارجی را نبست و حتی مقام‌های متفاوت نظام نیز تاکید داشته‌اند که مخالفتی با حرکت‌های صحیح و منطقی در حوزه دیپلماسی ندارند. 

**پایان یک پرونده امنیتی شده
پرونده ابعاد احتمالی نظامی موسوم به پی‌ام‌دی در سال‌های منتهی به آغاز مذاکرات هسته‌ای عملا به سوژه‌ای برای پرونده‌سازی امنیتی علیه ایران و منتقل شدن پرونده از شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد منتهی شده بود. بن بست در روند ارایه مدارک از سوی ایران و متقاعد شدن بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی عملا منجر به وضع تحریم‌های هسته‌ای علیه ایران از سه کانال شورای امنیت، اتحادیه اروپا و ایالات متحده شد. 

در چنین فضایی همزمان با آغاز مذاکرات سیاسی بود که مذاکرات فنی ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آغاز شد و در حد فاصل روز حصول توافق تا روز اجرا بود که در نتیجه همکاری سه‌جانبه وزارت امور خارجه، وزارت اطلاعات و وزارت دفاع در اجرای موفق نقشه راه مورد توافق با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در خصوص پرونده ابعاد احتمالی نظامی، شورای حکام آژانس در بند ٩ آخرین قطعنامه خود به تاریخ ١٥ دسامبر ٢٠١٥ به صراحت برطرف شدن ملاحظات شورای حکام در این خصوص را اذعان و پرونده را مختومه اعلام کرد. این مهر مختومه شد شورای حکام آژانس بر پرونده پی‌ام‌دی به معنای پایانی بر چالش طولانی مدت خطرناک میان ایران و آژانس بود که زنجیره‌ای از اتهام‌ها را متوجه تهران کرده بود.

**فروپاشی نظام تحریم‌ها
تشدید نظام‌مند تحریم‌ها علیه ایران با هدف زمینگیر کردن ایران در حوزه اقتصادی صورت گرفت. هرچند که ایران حتی در سال‌های منتهی به شکل‌گیری برجام نیز با برآورده شدن این آرزوی دولت وقت امریکا فاصله داشت اما تداوم تحریم‌ها که به شکل صعودی هرچندماه یک بارشدت می‌گرفتند ایران را به سمت فروش صفر نفت پیش می‌برد و این مساله از چندماه قبل از روی کار آمدن حسن روحانی، زنگ‌های خطر را به صدا درآورده بود. هرچند که جمهوری اسلامی ایران از ابتدایی‌ترین سال‌های انقلاب اسلامی تحت تحریم‌های اولیه بی‌شماری قرار داشته اما همراه شدن شورای امنیت و اتحادیه اروپا با تحریم‌های امریکا علیه ایران، حلقه را بر اقتصاد ایران تنگ‌تر کرده بود. 

یکی از اصلی‌ترین دلایل نشستن ایران پشت میز مذاکره همین برداشته شدن تحریم‌ها بود که در نتیجه مذاکرات، زیرساخت تحریم‌ها به شکل کامل برچیده شد. در نتیجه دو سال مذاکره فشرده سیاسی - حقوقی - اقتصادی و فنی تیم مذاکره‌کننده ایران با ١+٥ بود که تمامی قطعنامه‌ها، قوانین و مقرراتی که تحریم‌ها به واسطه آنها وضع شده بودند، از بین رفتند. از صبح ٢٧ دی سال ١٣٩٤، ٧ قطعنامه الزام‌آور شورای امنیت به تاریخ پیوستند. 

لغو قطعنامه‌های فوق باعث شد تحریم‌های اعمال شده از سوی شورای امنیت بر ایران شامل تحریم‌ها و محدودیت‌های گسترده در حوزه‌های بانکی و مالی، بیمه، حمل و نقل، لغو شود و ساختار نهادی تحریم‌ها که در قالب کمیته تحریم قطعنامه ١٧٣٧، تیم نظارت بر تحریم‌ها و پانل کارشناسی ایجاد شده بود، منحل شود. اما مهم‌ترین اثر لغو تحریم‌های شورای امنیت، از میان رفتن مبنای حقوقی و سیاسی برای مشروعیت‌زدایی از برنامه هسته‌ای ایران و توجیه‌کننده قانونی تحریم‌های ملی و منطقه‌ای بوده است. 

لغو قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت که محور اصلی آنها مکلف کردن ایران به تعلیق برنامه غنی‌سازی و چرخه سوخت بود و استفاده از ادبیات کاملا متفاوت در قطعنامه جایگزین یعنی قطعنامه ٢٢٣١، به این معنا است که شورای امنیت با عدول از خواسته اولیه خود وجود برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران شامل چرخه کامل سوخت هسته‌ای را مورد شناسایی قرار داده است. هرچند که در سال‌های منتهی به مذاکرات هسته‌ای، عامه مردم چندان در جریان جزییات تحریم‌ها قرار نمی‌گرفتند اما تطویل مذاکرات و چکش‌کاری‌های چند و چندباره متن به منظور بستن پرانتزهای فنی و سیاسی باز نشان داد که تا چه اندازه تحریم‌های سه‌جانبه شورای امنیت، ایالات متحده و اتحادیه اروپا در حال تنگ‌تر کردن بیشتر حلقه پیرامون ایران بوده است. با برجام رونمایی از برداشته شدن تحریم‌هایی که عنوان‌های آنها به گوش مردم هم نرسیده بود، اتفاق افتاد.

*حوزه مالی، بانکی‌و بیمه: شامل نقل‌وانتقالات مالی، عملیات بانکی، نظام پیام‌رسان مالی ازجمله سوییفت، تامین مالی و اعتبار صادراتی
* حوزه نفت، گاز و پتروشیمی: شامل واردات، خرید، سوآپ، حمل‌ونقل نفت خام، گاز و محصولات پتروشیمی، صادرات تجهیزات و دانش فنی مرتبط، سرمایه‌گذاری در صنایع نفت و گاز
*حوزه کشتیرانی، کشتی‌سازی و حمل‌ونقل: شامل کشتیرانی، کشتی‌سازی و تجهیزات و دانش فنی مرتبط، طراحی و سخت و مشارکت در طراحی و ساخت کشتی‌های باری و تانکرهای نفتی، دسترسی پروازها و هواپیماهای باری ایرانی به فرودگاه‌های اروپایی
*رفع تحریم‌های حوزه طلا، فلزات گران‌بها، اسکناس و سکه، شامل فروش، ارایه، خرید، صادرات، جابه‌جایی و حمل‌ونقل طلا و فلزات گرانبها من‌جمله الماس و خدمات مرتبط من جمله تامین مالی و ارایه خدمات امنیتی مرتبط
* خروج ٤٤٧ شخص حقیقی و حقوقی ایرانی از لیست تحریم‌ها که این اشخاص دیگر مشمول محدودیت‌های صدور روادید و توقیف دارایی‌ها نخواهند بود.

**بازشدن کانال گفت‌وگو با جهان
برجام در روزهای ملتهب سیاسی خاورمیانه متولد شد. جدا از اینکه این توافق پرونده هسته‌ای ایران را پس از ١٠ سال از بن بست خارج و به سرمنزل مقصود رساند، تبعات منطقه‌ای و امنیتی آن نیز از چنان اهمیتی برخوردار است که اروپایی‌ها امروز در مقام دفاع از برجام دیگر به منافع اقتصادی آن اشاره نمی‌کنند و در مقابل تولد و بالیدن موفقیت‌آمیز آن را کورسوی امیدی برای امنیت بین‌المللی می‌دانند. 

فریده فرحی از کارشناسان مسائل ایران چندماه پس از تولد توافق هسته‌ای به درستی در مطلبی برای شورای روابط خارجی ایالات متحده نوشته بود که هرچند توافق هسته‌ای محدودیت‌هایی بر برنامه فنی هسته‌ای ایران اعمال کرده است اما بر جایگاه امنیتی و مقام مشورتی ایران در منطقه افزوده است. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان نیز بارها در سخنان خود در دو سال گذشته از عمر اجرای برجام تاکید کرده که برجام به ایران‌هراسی در سطح بین‌المللی پایان داده است. 

در سال‌هایی که ایران به دلیل کارشکنی امریکا در روند مذاکرات خود با تروئیکای اروپایی و اصرار واشنگتن بر غنی‌سازی صفر، تحریم‌های رنگارنگ را تجربه می‌کرد، مخالفان و رقبای منطقه‌ای پروژه امنیتی کردن پرونده هسته‌ای ایران به عنوان ابزاری برای ایران هراسی را پیش بردند و البته که نمی‌توان کتمان کرد این پروژه تا حدودی موفق هم بوده است. 

ایرانی‌ها با نشستن پشت میز مذاکره در پایتخت‌های متفاوت کشورهای اروپایی نشان دادند که این همه سال هراس از کشوری که فن و فنون مذاکره را می‌شناسد، اشتباه بوده و تهران بازیگری منطقه‌ای است که دنبال کردن منافع خود و پیشبرد بازی برد- برد از طریق کانال‌های دیپلماتیک را بلد است. ایرانی‌ها پس از برجام در مساله سوریه نیز به روند رسمی مذاکرات سیاسی وارد شدند و نشان دادند که چیره‌دستی مذاکراتی آنها فقط درپرونده تک‌بعدی هسته‌ای نبوده و در پرونده‌های چندبعدی مانند سوریه نیز می‌توانند با راهکارهای سیاسی به بازگشت ثبات و برقراری آتش‌بس در منطقه کمک کنند. 

با برجام و خارج شدن ایران از انزوایی که امریکایی‌ها تلاش کرده بودند تهران را گرفتار آن کنند، صدای ایران در پرونده‌های منطقه‌ای نیز به گوش رسید و به عنوان نمونه قطعنامه ٢٢٥٤ شورای امنیت سازمان ملل درباره سوریه شباهت‌های زیادی به طرحی داشت که محمدجواد ظریف برای برقراری آتش‌بس در این کشور داده بود. بسیاری از کارشناسان اعتقاد دارند که یکی از اصلی‌ترین دستاوردهای برجام در حوزه بین‌المللی نه‌تنها عادی‌سازی که توسعه رابطه ایران و اروپا است. حتی منتقدان برجام نیز بر این نکته اذعان دارند که در سایه این توافق هسته‌ای، فضای سیاسی برای گفت‌وگو با ایران باز شده است و این همان مساله‌ای است که خشم عربستان سعودی و برخی دیگر از متحدان امریکا در منطقه را پس از برجام برانگیخته است. 

جان کلام این است که اجرایی شدن توافق هسته‌ای با ایران مانع گفت‌وگو با تهران را برداشته است و دولت حسن روحانی نیز با به ثمر رسیدن تلاش‌هایش در حوزه هسته‌ای، اولویت نخست خود در دولت دوازدهم را برداشتن گام‌های عملی در حوزه رابطه با همسایگان اعلام کرده که به اراده سیاسی بازیگران سرکش منطقه‌ای بستگی دارد. 

١٠ سال بازه زمانی است که بسیاری از تعهدهای ایران در این دوره به پایان می‌رسد و البته که با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید امروز دیگر به راحتی نمی‌توان از طی این ١٠ سال خبر داد. با این وجود با گذشت دو سال از اجرای این توافق هسته‌ای باید به نگاه حداقلی و حداکثری به برجام پایان داد. توافق هسته‌ای با ایران از ابتدا نیز نمی‌توانست نقش معجزه‌گر برای مشکلات اقتصادی ایران یا اختلاف‌های ایدئولوژیک تهران و واشنگتن را بازی کند. 

برجام در نگاه عاقلان و اهالی فن، پله‌ای است برای فرار از بن‌بست سیاسی و اقتصادی که تلاش می‌شد ایران در آن نگاه داشته شود و البته پله‌ای برای پیشبرد دیپلماسی پویا و استفاده بهینه از فرصت‌های به وجود آمده در سطح بین‌المللی.

*منبع: روزنامه اعتماد؛ 1396،10،26
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: