بانكداري ايراني - روزنامه قانون در گفت وگو با سعید تقیپور، مدیر کل پیشین مطبوعات داخلی چالش های موجود در بازار کاغذ را بررسی کرد و نوشت: نیمه دوم سال 82 بود که کل بودجه مربوط به یارانههای کاغذ کتاب بیرون آمد که به دلایل فنی و مسائلی که میان سازمان برنامه و وزارت ارشاد وجود داشت، اعتبار برای سهمیه کاغذ روزنامهها جذب نشد؛ به همین خاطر کاغذ وارداتی هم سفارش داده نشده بود.
در ادامه می خوانیم: سال83 و92 را می توان سال های بحرانی کاغذ در ایران نامید. در این سالها بحران زیادی در حوزه کاغذ پدید آمد و مساله به حدی رسید که برخی از ناشران به ورشکستگی رسیدند و نتوانستند در آن اوضاع بحرانی، کتاب چاپ کنند. بعد از آن گرانیها، دولت یازدهم که در ابتدای کار و فعالیت بود، با راهکارها و تسهیلاتی که ارائه داد، کمی اوضاع متشنج بازار کاغذ را آرام کرد اما این راهکارها منجر به کاهش قیمت کاغذ به صورتی که به ناشران کمک کند، نشد.
در آن سال ها، کاغذ از بندی 30 هزار تومان در اسفند سال 90 به بندی 90 هزار تومان در اسفند 91 رسید! این روند صعودی تا سال 92 ادامه داشت و بعد با تسهیلات ارائهشده قیمت کاغذ تحریر تا حدودی افت کرد و به بندی 54 هزار تومان رسید اما در هفته های گذشته دوباره با رشد دو برابری قیمت هر بند کاغذ به 120 هزار تومان رسیده است؛ قیمتی که در تاریخ نشر برای کاغذ تحریر بیسابقه بوده و کمبود کاغذ نیز این معضل را چندبرابر کرده است.
این موجب شده تا حدود هفت یا هشت روزنامه به دلیل اینکه کاغذ ندارند، چاپ نشوند یا از تعداد صفحههای خود بکاهند. به عقیده کارشناسان و فعالان حوزه مطبوعات، دلایل متعددی بحران کاغذ را در ایران به وجود آورده است. از دلایل این اتفاق میتوا ن به افزایش قیمت دلا ر وکاهش چشمگیر کاغذ از سوی بزرگترین تولیدکننده آن که بهشدت باعث بحران و افزایش قیمت کاغذ در این مدت شده است، اشاره کرد. این مساله در سالهای گذشته وجود داشته و کم سابقه نیست و تکرار آن مشخص میکند که راهکاری برایش در نظر گرفته نشده است. برای موشکافی این مساله با سعید تقی پور، مدیر کل سابق مطبوعات داخلی کشور به گفت و گو پرداختیم تا دلیل بروز بحران کاغذ را با دیدگاه تازهتری جویا شویم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
** آیا بحران کاغذ در کشور زمان ریاست شما نیز وجود داشت؟
آن زمان یارانه کاغذ به روزنامهها به صورت مابهالتفاوت نرخ ارز و براساس تیراژ سهمیه (12 یا 20 هزار دلار ) داده میشد. یعنی ارز ارزان به قیمت اختصاص میدادند که مابهالتفاوت آن را وزارت ارشاد پرداخت میکرد؛ بنابراین روزنامه ها هیچکدام نمیتوانستند به شکل آزاد کاغذ وارد کنند اما به هر صورت سازمان برنامه و بودجه و وزارت ارشاد از محلی که باید کاغذ روزنامه ها را تامین میکرد، این بودجه را اختصاص ندادند. البته هنوز این مشکلات بین سازمانها و سازمان برنامه و بودجه در تخصیص بودجه وزارت ارشاد وجود دارد و برخی مواقع با کسری تخصص اعتبارها مواجه میشود.
** شما با این بحران چه کردید؟
آن زمان به عنوان مسئول، تقلا و سماجت به خرج دادیم و نگران وضعیت مطبوعات بودیم و با معاونتهای سازمان برنامه مکاتبههایی انجام دادیم. حاصل این پیگیریها و تلاشها این بود که 90 درصد کسری را توانستیم تا پایان سال 83 (50 درصد که کم شده بود) با حمایت رییس دولت اصلاحات و وزیر وقت، مسجد جامعی برطرف کنیم. به این ترتیب تا اواخر سال 83 این بودجه را به سبد مطبوعات برگرداندیم و خلایی راکه در تامین کاغذ روزنامهها (6ماه تحمل کردند) وجود داشت،پرکردیم. به این صورت اعتبارات تا پایان سال 83 تامین شد. ارشاد کاغذ مورد نیاز را از طریق سفارشاتی که به شرکت های تجاری داشت، تامین میکرد و با وجود تجربهای که وجود داشت، منتظر تخصیص اعتبارات و بودجه دستگاه ها از سوی دولت نماندیم زیرا واردات کاغذ از زمان ثبت سفارش تا ورود به بازار در بهترین حالت چهار ماه طول میکشد. به دلیل اینکه کاغذی که در ایران مصرف میشود، سایز متفاوتی دارد؛ پس باید بر اساس پیشبینی کاهش موجودی و موارد دیگر سفارش زودتر صورت بگیرد. به این ترتیب سال 83 با توجه به بحرانی که به وجود آمده بود از سازمان برنامه، وزارت بازرگانی، بانک مرکزی و خزانهداری کل کشور مجوز گرفتیم تا پیش از اینکه بودجه اختصاص داده شود، کاغذ مورد نیاز را برای سال 84 سفارش بدهیم.
با کمک سازمان بازرگانی دولتی ایران که پیش از ادغام زیرمجموعه وزارت بازرگانی بود، این اتفاقها صورت گرفت و برای پرداختیها نیز از وزارت کشور تنخواه گرفتیم. اردیبهشت سال 84 که منتظر بودجه بودیم، کاغذ سفارش داده شده به کشور وارد و توزیع شد. آن روزها بازار در کمال آرامش و تعادل بود حتی واردکنندگان نیز از این وضعیت خرسند بودند. این اقدامات تقلای مضاعف مسئولان را میخواست که آن زمان به خوبی انجام شد. با تقلا و دقتنظر مسئولان وقت که زودتر در جریان هشدارها و اتفاق ها قرار میگیرند، میتوان جلوی بحران را گرفت و آن را مدیریت کرد تا انبار مطبوعات خالی نماند اما بحران کاغذ در حال حاضر متفاوت است.
** چه عواملی در ایجاد بحران موثر هستند؟
در حال حاضر چندین عامل در بحران امروز کاغذ موثر هستند که بخشی از آن مربوط به عوامل خارجی میشود. از جمله عوامل خارجی، این است که بزرگ ترین شرکت چینی تولیدکننده کاغذ روزنامه به دلایل محیط زیستی تولید خود را متوقف کرده است و زمان بازگشت آن به چرخه تولید مشخص نیست؛ زیرا آلایندگیهایی داشته و ملاحظات زیست محیطی باعث شده که این کارخانه تعطیل شود. به دنبال این اتفاق، عرضه بازار کاهش پیدا کرده است؛ زیرا روسها که یکی دیگر از بزرگترین تولیدکنندگان به شمار میروند، تعهد دادند که به چین کاغذ وارد کنند؛ بنابراین عرضه کاغذ در جهان کاهش پیدا کرده است. از مجموع سبد واردکنندگان کاغذ به بازار جهان، چین سهم عمده ای داشت و زمانی که این سهم از بازار خارج میشود، این خود به خود بر قیمت کاغذ نیز تاثیر میگذارد. عوامل دیگری نیز همچون نزدیک شدن به جام جهانی فوتبال، تقاضا را افزایش میدهد زیرا روزنامه های ورزشی در این مواقع مصرف بیشتری دارند. کاغذ 525 دلار در هر تن بوده که با قطع واردات شرکت چینی و عوامل دیگر، این هزینه به 575 دلار میرسد؛ بنابراین تا اینجا حدود 10درصد افزایش قیمت داشته است.
در کنار این موضوع افزایش قیمت دلار هم وجود داشت. دلار نیز بیشتر از 10 درصد (یعنی500 تومان) افزایش پیدا کرد و از 3700 تومان به 4200 تومان رسید. این قیمت را در ارزش دلار ضرب کنیم، بیش از 12درصد افزایش را شاهدیم که با 10درصد افزایش قیمت کاغذ، به 22درصد افزایش میرسیم. در شرایط بحرانی اگرچه باید قیمت 25درصد افزایش پیدا میکرد اما نهتنها قیمت افزایش پیدا نکرده است بلکه شاهد کمبود کاغذ نیز هستیم. در داخل کشور مصرف افزایش پیدا نکرده و سوالی که مطرح میشود، این است که دلیل بحران کاغذ چیست؟ با محاسبهای میتوان به برخی مسائل پی برد؛ با افزایش 25درصدی روی 2400 تومان (800 تومان افزایش قیمت) قیمت کاغذ به 3200 تومان خواهد رسید. یعنی کاغذ وارداتی اگر جایگزین شود، با قیمت 3200 به فروش میرسد. در این میان افرادی که از این موضوع اطلاع دارند، سعی میکنند کاغذ ارزانتر راکه حاصل سفارشهای قبلی و در زمان فراوانی وارد بازار شده با قیمت 525 دلار خریداری کنند. این موضوع البته سوداگری و احتکار در بازار کاغذ را به همراه دارد.
** چرا بازار به یکباره وارد بحران شد؟
اکنون بزرگ ترین مصرف کننده کاغذ در کشور، روزنامه همشهری است؛ زیرا هم تعداد صفحه ها و نیازمندی زیاد بوده و هم تیراژ آن بالاست. این روزنامه اتفاقی را در شهریور رقم میزند که بحران کاغذ را تشدید میکند. این اتفاق از کارخانه کاغذ مازندران سرچشمه میگیرد. این کارخانه هر سال در خصوص تعرفه پایین خود اعتراض میکند و معتقد است که کاغذ روزنامه ارزان قیمت و باید برای حمایت از تولید داخل ،تعرفه واردات افزایش پیدا کند تا تولید به صرفه باشد. در این زمینه کمیسیونی برای تعرفه های گمرکی وجود دارد و تصمیم هایی نیز از سوی دولت گرفته میشود اما کارخانه مازندران در این کمیسیون موفق به افزایش تعرفه نشد که تولید خود را متوقف میکند. این کارخانه بین صد تا 120هزار تن ظرفیت دارد و 80هزار تن تولید میکرد و مصرف کننده عمده آن نیازمندی های همشهری بود.
از آنجایی که کاغذ نیازمندی های همشهری توسط این کارخانه تامین میشد، نیازمندی های همشهری برای تامین نیاز خود به سرعت به بازار داخل مراجعه میکرد. این روزنامه مناقصه ای را منتشر کرد و کاغذ موجود در بازار داخل را خریداری کرد. بخشی از این کاغذها تولید کارخانه مازندران و بخشی از آن کاغذهای وارداتی ذخیره در انبارها بود که آذوقه روزنامه های دیگر به حساب میآمد؛ بنابراین این هجوم تقاضا به بازار داخلی ظرفیت محدودی داشت و موجب استارت افزایش قیمت شد. اتفاق دیگری نیز رقم خورده که کمتر دیده میشود. تمام مدیران مطبوعات در جریان هستند که اگر کاغذ را با هر قیمتی و در هر شرایطی سفارش بدهیم، چهار ماه فرصت لازم دارد که به دست مصرفکننده داخلی برسد. حالا سوالی که مطرح میشود، این است که چرا همشهری با کمبود کاغذ مواجه شده و مناقضه گذاشته است؟ چرا پیشتر به فکر کمبود ذخیره و سفارش کاغذ نبوده است؟
** سرچشمه این اتفاق چه بود؟
باید به به چهار ماه پیش از بحران برگردیم. یک ماه از بحرانی شدن وضعیت کاغذ میگذرد. اگر شروع بحران را اوایل مهر بدانیم، با برگشت به چهار ماه قبل به اردیبهشت و خرداد میرسیم؛یعنی زمانی که شهرداری و شورای شهر تغییر پیدا کرد و مدیران دوران قالیباف در روزنامه همشهری بودند اما آیندهای برای خود نمیدیدند؛ به همین خاطر شاید نگرانی برای کمبود انبار نداشتند زیرا اعتقاد داشتند در این سمت و روزنامه نمیمانند. بنابراین آن زمان سفارش صورت نگرفت زیرا اگر این اتفاق انجام میشد، این واردات تا مهر یا آبان به انبار همشهری میرسید. این اتفاق صورت نگرفت و زمانی که تیم جدید سکان روزنامه همشهری را به دست میگیرد، ناگهان میبیند که موجودی کاغذ ندارد و گویی برهوت تحویل گرفته؛ زیرا کاغذی سفارش داده نشده و موجودی انبار صفر است.
نمیدانم این اتفاق با سوء نیت صورت گرفته و یا افسردگی مربوط به ازدست دادن پست ها و مسئولیت هاست. با این حال سوء مدیریتی اتفاق افتاد و کاغذ به صورت کافی سفارش داده نشد. البته یک یا دو ماه دیگر کاغذ جدید به بازار برسد، این بحران از حیث موجودی کمرنگتر میشود زیرا همشهری دو یا سه ماه پیش سفارش کاغذ داده است.
** چرا پشت مطبوعات خالی شد؟
به تازگی از یکی از نمایندگان شرکتهای روسی که در ایران هستند، شنیدم که بهموقع به مدیران روزنامههای پرمصرف هشدار دادهاند که کاغذها را زودتر سفارش دهند و حتی اگر در حال حاضر سرمایهای برای پرداخت هزینه ندارند، دستور ساخت کاغذ را بدهند تا بعد که ال سی باز شود، کاغذها هم ترخیص شده و به دستشان برسد، اما مدیران روزنامهها براساس روند خودشان پیش رفتند و به فرصت طلاییای که حتی کاغذ را از نقاط شمالی روسیه تا مرز آستارا خان آورده بودند، پشت کردند؛ شاید به دلیل اینکه پیشبینی انتخابات را نمیکردند. هر سال روزنامه همشهری و سایر روزنامههای دیگر اطلاع دارند که چقدر نیاز دارند، چه مقدار مصرف میکنند و چه مقدار موجودی انبار آنهاست. این موضوع ساده است و مرز بحرانی باید پیشبینی شود.
** دولت یا وزارتخانهها نباید ورود کنند؟
فکر نمیکنم وزارت صنعت در این حوزه وارد شود؛ زیرا مسئولیتی ندارد. مسئولیت بسیاری از کالاها مانند مواد غذایی و دارو و خوراک دام با وزارتخانه است و مابقی موارد همچون واردات کاغذ در دست بخش خصوصی قرار دارد. البته فرقی نمی کند دولت وارد کند یا بخش خصوصی اما وظیفه دولت واردات کاغذ نیست. اگر این دوران را با گذشته مقایسه کنیم، به نظر من دولت خوب مدیریت کرده است.
** وضعیت مطبوعات چه می شود و بحران تا چه زمانی ادامه دارد؟
به اعتقاد من تا یک ماه دیگر از حیث عرضه، بازار به تعادل میرسد اما از حیث قیمت از 3200 پایین تر نمیآید. به مطبوعات فشار مضاعفی وارد میشود. در خصوص افزایش یا کاهش صفحات روزنامهها باید ببینیم اوضاع بازار چگونه پیش خواهد رفت. بارها در جلسات به هم صنفان یادآوری کردهام که در این فضا باید به سمتی برویم که از فضای مجازی بیشتر استفاده کنیم. در آینده شاید استفاده از روزنامه کاغذی به حداقل برسد و شاهد کاهش تیراژ روزنامههای کاغذی باشیم اما گمان نمیکنم که حذف شود. اعتقادی به انقرض روزنامه کاغذی ندارم ؛ اکنون برای حذف آن زود است و این علاقه را میان مردم داریم.
*منبع: روزنامه قانون؛1396،9،21