دادن مجوز به بانک مرکزی برای دخالت در بازار سکه و دلار با هر نیت و هدفی، به اخلال در بازارهای دیگر منجر می شود و این با هدف سالم سازی اقتصاد و اصلاحات سازگاری ندارد.
به گزارش خبرنگار مهر، حسین سلاحورزی در یادداشتی به مناسبت حراج سکه نوشت: دکتر محمدحسین عادلی رییس کل بانک مرکزی ایران در سالهای بلافاصله پس از پایان جنگ عراق علیه ایران، حتما در دوران ریاست بر این نهاد بزرگ و سرنوشت ساز اقتصادی، تصمیم های مهمی اتخاذ کرده است؛ اما به دلایل گوناگون تخصیص ۵هزار دلار به هر متقاضی با قیمت های بسیار پایین تر از قیمت بازار آزاد، بیشتر در ذهن ها باقی مانده است.
این رئیس کل بانک مرکزی، بدون تردید یک عضو از اعضای دولت سازندگی بود که تصمیم گرفتند برای فروختن اشتهای بازار ارز به سوی قیمت های بالا، منابع ارزی خود را به ثمن بخس در بازار عرضه کنند، شاید قیمت ها آرام بگیرد. این تصمیم تاریخی و عجیب می توانست درس آموز باشد و رئیس بانک مرکزی بعدی، هرکس که باشد در برابر تصمیم دولت بایستد و از حراج کردن منابع گران قیمت شهروندان برای رسیدن به یک هدف دور از دسترس، اجتناب کند.
اما رئیس کل بانک مرکزی دولت دهم، این تجربه را ندید و با هدف گفته شده مهار نرخ سکه در بازار آزاد، اقدام به حراج سکه کرد و آن جمله مشهور را بر زبان آورد که آنقدر سکه داریم که حتی به خواربارفروشها میدهیم تا عرضه کنند را بر زبان آورد. شوربختانه هر دو تجربه شکست خورده، اما هرگز موجب نشد تا دولت یازدهم و امروز دولت دوازدهم دست به حراج دلار و سکه طلا ی موجود در بانک مرکزی نزنند.
حالا پرسش این است که این اقدام بانک مرکزی چرا متوقف نمی شود و با وجود هشدارهای کارشناسان و علاقمندان به حفظ منابع گران قیمت اما حراج سکه دردستور کار قرار می گیرد. بانک مرکزی می تواند به وظایف ذاتی خود در مهار تورم اشاره کند و یاد آور شود روند فزاینده قیمت سکه در بازار آزاد، راهی برای سازگارشدن افزایشی قیمت سایر کالاها با این کالای شاخص است و باید برای جلوگیری از انتظارات تورمی جامعه، این اقدام صورت پذیرد؛ اما باید به دولت یادآور شد اگر قیمت طلا در جهان روند فزاینده داشته باشد، این اقدام بانک مرکزی به مثابه حراج واقعی است و باید از آن اجتناب کرد.
از سوی دیگر، تجربه نشان داده است با توجه به بضاعت بانک مرکزی در میزان عرضه سکه که هرگز به اندازه تقاضا نخواهد بود، مهار قیمت ها اتفاق کوتاه مدتی است و دوباره پس از توقف عرضه سکه، به دلیل وجود تقاضا بار دیگر افزایش قیمت ها اتفاق می افتد. باتوجه به اینکه بخشی از افزایش قیمت سکه و طلا در ایران به دلیل افزایش نرخ تبدیل دلاربه ریال ایران است تا زمانی که این نرخ تبدیل میل به صعود دارد، مهار قیمت سکه کاری از پیش نمی برد یا اینکه اثربخشی آن کامل خواهد بود.
آیا قرار است در آینده ای نه چندان دور، بانک مرکزی به فروش دلار باقیمت میانگین بازار آزاد و قیمت ارز رسمی اقدام کند. برخی از آگاهان که اندکی خوش بینی بیش از حد به هر تصمیم دولت را کنار گذاشته اند؛ اما باور دارند دولت دوازدهم برای تامین کسری بودجه خود، دست کم برای یک مقدار معین از آشفته بازار سکه استفاده می کند.
این گروه می گویند حالا که دولت و بانک مرکزی، قیمت های اوج گرفته سکه را می بیند با قیمتی تعادلی و به سود خود اقدام به فروش سکه خواهد کرد. بانک مرکزی به عنوان انحصارگر مطلق تولید و توزیع سکه طلا در ایران می تواند از این بازار با بهرهوری بالا استفاده کند و چرا این کار را انجام ندهد.
هر انحصارگری در هر بازاری، دنبال چنین فرصتهایی است و می تواند ضمن اینکه به شهروندان یادآور می شود برای رضایت شما اقدام به کاهش قیمت یک کالا کرده ام، کیسه خود را نیز از سود بالا پر کند. کسانی که بدبین ترند حتی احتمال می دهند، بانک مرکزی حدس می زند قیمت طلا در بازار جهانی به سمت پایین در حال حرکت است و نمی خواهد فرصت کسب سود از این بازار ازکف برود.
کارشناسان و اقتصاددانان باور دارند این روش های کم فایده که بر آزمایش و خطا استوار است چاره درد اقتصاد ایران نیست و نباید با روش های ناکارامد منابع ارزی و منابع طلای کشور در بازارحراج شود و دولت و بانک مرکزی نباید در این بازار دخالت کنند.
وقتی دولت در یک بازار اخلال می کند این انتظار در فعالان اقتصادی ایجاد می شود که دولت در بازارهای دیگر نیز هرجا به سودش باشد دخالت خواهدکرد. دادن مجوز به بانک مرکزی برای دخالت در بازار سکه و بازار دلار با هر نیت و هدفی به اخلال در در بازار های دیگر منجر می شود و این باهدف سالم سازی اقتصاد و اصلاحات سازگاری ندارد.