روزنامه جام جم در گفت وگویی با محمد هاشمی رییس پیشین صدا و سیما و عضو سابق حزب کارگزاران سازندگی، نوشت: برجام یک سند بینالمللی و چندجانبه است و قراردادی میان ایران و آمریکا نیست. این سند همچنان اعتبار دارد و با مخالفت یک عضو این توافق هم از اعتبار آن کاسته نمیشود.
در ادامه این گفت وگو آمده است: محمد هاشمیرفسنجانی، رئیس پیشین صداوسیما و عضو سابق حزب کارگزاران سازندگی در گفتوگو با جامجم به بیان برخی ویژگیهای مدیریتی و شخصیتی آیتالله هاشمیرفسنجانی پرداخت.
این عضو سابق حزب کارگزاران سازندگی در عین حال به مسائل سیاسی هم پرداخت و با بیان اینکه پیوند میان اصلاحطلبان و اعتدالگرایانشکننده نیست، اظهارنظرهایی مبنی بر وجود اختلاف میان این دو جریان سیاسی را ناشی از نظرات شخصی و فردی و نه تشکیلاتی خواند:
**به اولین سالگرد فقدان آیتالله هاشمی نزدیک میشویم. به نظر شما در صورت استمرار حیات ایشان بزرگترین بیم و امیدشان در مورد وضعیت فعلی کشور چه بود؟
درباره شرایط فعلی از منظر آیتالله هاشمیرفسنجانی باید مناظر مختلفی اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را در نظر بگیریم. پاسخ به این سوال البته نیازمند بیان مقدمهای است. مرحوم آقای هاشمی زمانی که رئیسجمهور شد، دوره اول فعالیت خود را صرف آبادانی کشور کرد و در دور دوم ریاستجمهوری، فعالیتهای ایشان به آیندهنگری اختصاص داشت و در این مسیر برنامهریزی شد تا افقهای آینده کشور روشن شود.
نتیجه چنین تلاشی تدوین برنامه ایران در 1400 بود. نگاه ایشان براساس استعدادهای ایران، تولید محور بود. مرحوم هاشمی در یکی از سخنرانیهای خود تاکید داشت ایران، شوروی سابق و آمریکا به لحاظ داشتن منابع کافی، انرژی، نیروی کار و خلاقیت و وجود بازار مصرف در شرایط بسیار مساعدی قرار دارند. بنابراین هدفگذاری آقای هاشمی برای ایران 1400 از نظر اقتصادی، تولید برای 300 میلیون نفر بود که علاوه بر پاسخ به مصرف داخلی، مازاد آن با کیفیت مناسب به بازارهای منطقه و اطراف عرضه شود.
به عبارت دیگر ایشان میخواست ایران اقتصاد بدون نفت را تجربه کند. در حوزه فرهنگی و اجتماعی تلاش ایشان به عنوان عالم دینی و معتقد به نظام اسلامی این بود که ارزشهای اسلامی در جامعه ما ساری شود و نهادهای فرهنگی و آموزشی ما حرکت کنند که این ارزشها مبتنی بر مکتب اهلبیت نهادینه شود تا رفتار مسئولان و مردم براساس این الگو صورت گیرد. طبیعتا عملی شدن این اهداف میتوانست جامعهای بهتر به ارمغان آورد.
**به لحاظ سیاسی، مهمترین دغدغههای ایشان چه بود؟
به لحاظ سیاسی هم آقای هاشمی به وجود احزاب اعتقاد داشتند و نظام حزبی مبتنی بر اخلاق اسلامی را برای ایجاد یک دموکراسی واقعی برای مردم ایران بشدت میپسندیدند. ایشان در نامهای که در طلیعه پیروزی انقلاب خدمت امام نوشتند، ضرورت تشکیل حزب را مطرح کردند و با اجازه امام، حزب جمهوری اسلامی ایجاد شد. الان وقتی طراحیهای هدفمند آقای هاشمی برای ایران 1400 را با شرایط کنونی مقایسه میکنیم، میبینیم فاصلهها بسیار زیاد است که علل و عوامل آن بحث جداگانهای میطلبد.
بنابراین آقای هاشمی هیچگاه از عملکرد دولتها راضی نبود. آقای هاشمی شخصیتی عملگرا بود که وقتی موضوعی را مطرح میکرد، سعی در اجراییکردن و انجام آن داشت. این مساله البته بدون در نظر گرفتن الزامات آن نبود. وقتی برنامههای پنجساله برای بررسی به مجمع تشخیص مصلحت میآمد، ایشان ابتدا دستور میداد الزامات آن هم مورد بررسی قرار گیرد. ایشان حتی در بحث سیاست خارجی هم معتقد به برقراری ارتباط با همه کشورها بجز رژیم غاصب صهیونیستی مبتنی بر رعایت منافع ملی مشترک دوجانبه و تعامل سازنده بود. در مورد روابط با آمریکا هم ایشان معتقد بود اگر این کشور دست از خصومت بردارد، امکان مراوده وجود دارد.
**بعد از درگذشت آیتالله هاشمی، مباحثی درباره جایگزینی ایشان در بین جریان اصلاح طلب و اعتدالیون مطرح شد و بعد از مدتی تب این ماجرا خوابید. به نظر شما آیا در شرایط کنونی خلأ ایشان بهعنوان گرانیگاه و نقطه اتکای اصلاحات و اعتدالیون پر شده است؟
تا آنجا که من اطلاع دارم خیر. به این دلیل که آقای هاشمی جایگزین ندارد. ویژگیهای ایشان منحصربهفرد بود به همین خاطر بعضی جریانها تلاش میکنند نام هاشمی حذف شود.
**در وضعیت کنونی کشور و با توجه به سیاستهای خصمانه دولت فعلی آمریکا، سرنوشت برجام چه خواهد شد؟
برجام یک سند بینالمللی و چندجانبه است و قراردادی میان ایران و آمریکا نیست. این سند همچنان اعتبار دارد و با مخالفت یک عضو این توافق هم از اعتبار آن کاسته نمیشود و دیدیم اروپا هم بر استمرار توافق برجام تاکید کرد. بقیه کشورها هم اعلام کردند نسبت به برجام تعهد دارند و به آن عمل میکنند. البته تاریخچه مخالفت آمریکا با انقلاب اسلامی به قبل از پیروزی نظام برمیگردد و حتی آنها به نمایندگی هایزر قصد کودتا علیه انقلاب را داشتند. براساس رصدهای من آمریکاییها بعد از انقلاب در طراحی 18 کودتای ناموفق از جمله نوژه علیه جمهوری اسلامی ایران دست داشتند.
تحمیل جنگ هشت ساله از دیگر اقدامات آمریکا بود و همچنان بر طبل مخالفت خود میکوبد. آنها یا خواهان تغییر رفتار یا خواهان تغییر نظام جمهوری اسلامی بوده و هستند. ترامپ هم عصاره همین برآیند است. سیاست خارجی و خاورمیانهای آمریکا مبتنی بر حفظ امنیت اسرائیل است و بر همین اساس با جمهوری اسلامی برخورد میکند. آنها به لحاظ تفکری، مخالف مکتب اهلبیت هستند. زمانی که عراق اشغال و صدام سرنگون شد، آمریکاییها آنقدر بلاهت داشتند که اکیپهای زیادی را به این کشور فرستادند تا امام زمان را پیدا کرده و بکشند. در جهان امروز، مکتب اهلبیت قویترین آرمانهای انسانی را در خود دارد.
**این روزها مباحثی از سوی رسانهها، جریانات و شخصیتهای سیاسی مطرح میشود که از آن اختلاف بین جریان اصلاحات و جریان دولت از جمله آقای روحانی برداشت میشود. چقدر این اختلافات جدی است و آیا احتمال انشقاق و استقلال جریان اصلاحات از جریان دولت و آقای روحانی وجود دارد؟
ما در این زمینه اظهارنظرهای فردی را با نظر تشکیلاتی باید از هم تفکیک کنیم. ما از نظر تشکیلاتی خیلی مخالفتی نمیبینیم. آنچه در فضای رسانهای و مجازی وجود دارد نظر اشخاص است. فردی ممکن است نامهای به آقای روحانی بنویسد و مطالبی را درست و غلط مطرح کند. بنابراین فضای تشکیلاتی و روابط تشکیلاتی میان اصلاحطلبان با دولت آقای روحانی فضای مناسبی دارد و شکننده نیست. یک واقعیت هم از سوی جریان اصلاحطلب درک شده و چند بار به منصه ظهور رسیده است. در کشور ما با توجه به ضریب نفوذ جریانهای مختلف در جامعه اگر جریانی قصد پیروزی در انتخابات را داشته باشد ناگزیر از اتئلاف است.
شرکت یک جریان به تنهایی در انتخابات پیروزی در پی نخواهد داشت. اگر هدف از شرکت در انتخابات وزن کشی سیاسی باشد، هر شخص و حزبی میتواند حضور داشته باشد اما اگر هدف پیروزی است راهی جز اتئلاف ندارد. در شرایط کنونی هم عمدتا مشترکات میان اصلاحطلبان و اعتدالگریان بیشتر از دیگر جریانهای سیاسی است.
**اوایل دولت دوازدهم گفته میشد بر اثر همین اختلافات ادعایی، حالت قهری میان آقای جهانگیری و رئیسجمهور ایجاد شده است. این ادعا چقدر واقعیت داشت؟
من هیچ اطلاعی ندارم و تنها آگاهیهای من مبتنی بر شنیدههاست. حتی شنیدم بعد از دستگیری برادر آقای جهانگیری، این مساله روی روابط میان آقای جهانگیری و آقای روحانی تاثیر داشته است. باز هم تاکید میکنم که این هم نه براساس منابع اصلی بلکه حسب شنیدههاست. من هیچ ارتباطی با آقای جهانگیری و آقای روحانی بعد از پیروزی در انتخابات نداشتم و تاکنون هم این دو را ندیدم. در طول این مدت هم تنها یک مذاکره دو دقیقهای تلفنی با آقای جهانگیری بر سر موضوعی داشتم.
**تاکنون طرف مشورت جریانهای دولتی یا گروههای سیاسی اعم از اصلاحطلبان یا اعتدالگرایان قرار نگرفتید؟
اساسا طرف مشورت هیچ گروهی حتی کارگزاران قرار نگرفته ام. ظاهرا دور ما را خط کشیدهاند.
**وضعیت انتشار خاطرات آیتالله هاشمی چگونه است و اساسا تصمیمگیری در این باره با کدام یک از اعضای خانواده ایشان است؟
من شخصا نظارتی ندارم. مرحوم هاشمی، فرزندشان آقا محسن را وصی خود قرار دادند و بنابراین تصمیم درباره نحوه انتشار آثار و خاطراتشان با آقا محسن است.
**آینده سیاسی حزب کارگزاران را بهعنوان حزبی که متکی به مرحوم هاشمی بود چطور ارزیابی میکنید؟
من اصلا هیچ اطلاعی از درون حزب کارگزاران ندارم و از زمانی که اعلام شد من دیگر عضو کارگزاران نیستم، هیچ ارتباطی با حزب ندارم. البته با بعضی از اعضای حزب بندرت و عمدتا براساس دوستی دیدارهایی در برخی محافل داریم ولی اساسا طرف مشورت قرار نمیگیرم.
*منبع: روزنامه جام جم؛ 1396،8،15