بانكداري ايراني -روزنامه آرمان در گفت وگویی با احمد شیرزاد تحلیلگر و کارشناس مسایل سیاسی، نوشت: از ابتدا نیز قرار نبوده آقای روحانی به صورت دربست در اختیار اصلاحطلبان قرار داشته باشد. نه آقای روحانی چنین قولی به اصلاحطلبان داده و نه اینکه اصلاحطلبان از آقای روحانی چنین درخواستی داشتند.
در گزیده ای از این گفت وگو آمده است: با واکنش مثبت سخنگوی سپاه پاسداران به پیشنهاد گفتوگوی اصلاحطلبان، فضای جدید و البته مثبتی در بین جریانهای سیاسی نظام به وجود آمده است. به نظر میرسد یکی از پیامدهای پیروزی گفتمان اعتدال در انتخابات ریاست جمهوری سال96 وحدت نیروهای انقلاب و جریانهای سیاسی با یکدیگر بوده است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع و مهمترین چالشها و فرصتهای پیش روی جریان اصلاحات، با دکتر احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده مجلس ششم گفتوگو کردیم.
دکتر شیرزاد معتقد است:«از ابتدا نیز قرار نبوده آقای روحانی به صورت دربست در اختیار اصلاحطلبان قرار داشته باشد. نه آقای روحانی چنین قولی به اصلاحطلبان داده و نه اینکه اصلاحطلبان از آقای روحانی چنین درخواستی داشتند. به همین دلیل نیز رابطه اصلاحطلبان و آقای روحانی با فراز و نشیبهایی همراه بوده است. این در حالی است که شرایط کشور در منطقه و جهان به صورت یکسان نبوده و همواره درنوسان قرار داشته است. در شرایط کنونی ایران مورد تهدیدهای مستقیم ایالات متحده آمریکا و رئیس جمهور جدیدش قرار گرفته است. به همین دلیل نیز حفظ وحدت ملی از واجبات است و همه جریانهای سیاسی باید در چنین شرایطی از وحدت ملی حمایت کنند». در ادامه متن گفتوگوی «آرمان» با دکتر احمدشیرزاد را میخوانید.
**به نظر شما ائتلاف اصلاحطلبان با اصولگرایان میانهرو باید در آینده و به خصوص در انتخابات سال98 ادامه پیدا کند؟
به نظر من شرایط در آینده و بهخصوص تا انتخابات مجلس در سال 98 زیاد تغییر نکند و احتمالا این ائتلاف پابرجا بماند. در شرایط کنونی تغییرات مهمی در زمینههای اجتماعی در حال رخ دادن است که در آینده نیز ادامه خواهد داشت. با این وجود در فضای سیاسی اتفاق خاصی رخ نخواهد داد و جریانهای سیاسی نمیتوانند بالانس قدرت را در جامعه تغییر بدهند. به نظر من اگر اصلاحطلبان قصد داشته باشند از جریانهای تحولخواه دیگر فاصله بگیرند شانس موفقیت کمتری در انتخابات آینده خواهند داشت.
در مساله برجام همه جریانهای تحولخواه در کنار هم بودند و به آقای روحانی در این زمینه کمک کردند. به نظر من این اتحاد میتواند در مقاطع دیگر نیز وجود داشته باشد. نکته دیگر اینکه دوری و نزدیکی به جریانهای سیاسی بستگی به مواضعی که اتخاذ میکنند خواهد داشت. مساله مهمی که باید در انتخابات سال98 درنظر داشت، این است که اصولگرایان تندرو منتظر این هستند که جریان تحولخواه کشور با چند لیست و به صورت متفرق در انتخابات حاضر شود. بدون شک این خطر بزرگی خواهد بود و به همین دلیل اصلاحطلبان باید از چنین اتفاقی جلوگیری کنند.
از سوی دیگر بدنه جریان اصلاحات نیز توانایی هضم تفرقه و انشقاق در بین جریانهای تحولخواه کشور را ندارد و نمیتواند در زمان لازم از خود واکنش نشان بدهد. بدنه گسترده جریان اصلاحات پیام های صریح و روشن را درک میکند و از توجه به اما و اگرها و گمانهزنیها خودداری میکند. در نتیجه جریان اصلاحات باید با بدنه حامی خود به صورت صریح و شفاف سخن بگوید و از ایجاد تردید در بین بدنه اجتماعی خود پرهیز کند. برای مثال در انتخابات ریاست جمهوری سال92 و96 پیامهای کوتاه و صریح رئیس دولت اصلاحات نشانههای واضح و روشنی برای جامعه داشت و به همین دلیل نیز مردم در پای صندوقهای رأی حاضر شدند. این در حالی است که اگر در انتخابات آینده جریانهای تحولخواه با لیستهایی با نام امید، اعتدالی و یا اصلاحطلب وارد کارزار انتخاباتی شوند مردم تکلیف خود را نمیدانند و به همین دلیل احتمال عدم موفقیت اصلاحطلبان وجود خواهد داشت.
ما باید برای مردم صفوف نیروهای توسعهگرا و تحولخواه را با نیروهای تندرو مشخص کنیم تا مردم بتوانند به خوبی تصمیم گیری کنند. نکته دیگر اینکه به صورت طبیعی ائتلاف و اقدام مشترک جریانهای سیاسی کار سخت و پر مشغلهای است و نیاز به برنامهریزی و استراتژی خاص خود دارد. از سوی دیگر برخی افراد در گذشته مورد حمایت جریان اصلاحات قرار گرفتهاند و پس از مدتی راه خود را جدا کرده و جفاکاریهایی در قبال جریان اصلاحات انجام دادهاند کهاین مساله نیز تاحدودی اصلاحطلبان را دل چرکین کرده است. با این وجود اصلاحطلبان به دنبال تلافی کردن گذشته نیستند و در آینده نیز نخواهند بود. در شرایط کنونی مهمترین دغدغه جریان اصلاحات حرکت کشور در مسیرتوسعه و اعتدال است. به هر حال اصلاحطلبان در شرایط کنونی به سنگ زیرین ائتلاف با اعتدالگرایان تبدیل شدهاند.
**آقای بهزاد نبوی به تازگی عنوان کردهاند که روحانی طرف ائتلاف اصلاحطلبان نبوده وما برای منافع ملی از روحانی حمایت کردهایم. به نظر شما رویکرد در پیش گرفته شده توسط آقای روحانی در جهت فاصله از جریان اصلاحات است؟
از ابتدا نیز قرار نبوده آقای روحانی به صورت دربست در اختیار اصلاحطلبان قرار داشته باشد. نه آقای روحانی چنین قولی به اصلاحطلبان داده و نهاینکه اصلاحطلبان از آقای روحانی چنین درخواستی داشتند. به همین دلیل نیز رابطه اصلاحطلبان و آقای روحانی با فراز و نشیبهایی همراه بوده است. این در حالی است که شرایط کشور در منطقه و جهان به صورت یکسان نبوده و همواره در نوسان قرار داشته است. در شرایط کنونی ایران مورد تهدیدهای مستقیم ایالات متحده آمریکا و رئیس جمهور جدیدش قرار گرفته است. به همین دلیل نیز حفظ وحدت ملی از واجبات است و همه جریانهای سیاسی باید در چنین شرایطی از وحدت ملی حمایت کنند.
این در حالی است که ممکن است برخی از اصولگرایان در چنین شرایطی نیز به دنبال رویکرد جناحی و حزبی خود باشند. با این وجود این وضعیت برای اصلاحطلبان وجود ندارد و اصلاحطلبان با رصد شرایط کشور تلاش میکنند دولت و نظام را در چنین شرایطی همراهی کنند. پیامهای اخیر رئیس دولت اصلاحات و همچنین آقای روحانی نیز در همین راستا و برای حفظ وحدت در بین جریانهای سیاسی کشور بوده است. در نتیجه در شرایط کنونی همه جریانهای سیاسی باید به مناقشات پایان بدهند.
برای مثال اتفاقاتی که درباره انتخاب وزیر علوم رخ داد نه به صلاح جریانهای سیاسی بود و نه به صلاح دانشگاهها و دانشجویان. این در حالی است که وزارت علوم درچند ماه گذشته بدون وزیر بود و تنها با سرپرست اداره میشد. در نتیجه در چنین شرایطی به صلاح نبود که مثلا اصلاحطلبان پای خود را در یک کفش کنند که حتما آقای فرجی دانا باید به عنوان وزیر علوم انتخاب شود. حتی این احتمال وجود دارد که آقای غلامی که به عنوان وزیر علوم انتخاب شده است بتواند کارهای مهمتری نسبت به آقای فرجیدانا انجام بدهد. به نظر من در برخی از مقاطع جریانهای سیاسی باید برای رسیدن به یک هدف والاتر دست به ائتلاف و تشکیل جبهه واحد با جریانیهای نزدیک به خود بزنند. در نتیجه ما نباید برخی مسائل رخ داده را به منزله فاصله گیری آقای روحانی از جریان اصلاحات قلمداد کنیم.
**دیدگاه شما درباره طرح موضوع گفتوگوی اصلاحطلبان و سپاه چیست و این مساله به چه دلیلی مطرح شده است؟
در ابتدا باید عنوان کنم که هنوز برای بنده این مساله مشخص نیست که آقای مرتضی حاجی که این طرح را مطرح کردهاند براساس چه موضعی این مساله را مطرح کردهاند. اگر آقای حاجی در این زمینه دیدگاههای شخصی خود را مطرح کردهاند باید این مساله را عنوان کنند و اگر ایشان به نمایندگی از یک جریان سیاسی این مساله را عنوان کردهاند نیز باید این مساله را روشن کنند. تا جایی که بنده در جریان هستم آقای حاجی سخنگوی هیچ کدام از جریانهای اصلاحات نیستند. با این وجود گفتوگو همواره یک راهکار مثبت و سازنده بوده است. با این وجود این مساله باید مشخص شود که چه کسی از طرف چه گروهی و براساس چه مقتضیاتی قصد دارد با چه کسی گفتوگو و مذاکره کند.
نکته دیگر اینکه هنوز موضوع گفتوگو نیز مشخص نیست. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نهاد نظامی و مردمی است و در شرایط کنونی که کشور و سپاه پاسداران با تهدیدهای خارجی و به خصوص ترامپ مواجه شدهاند، همه جریانهای سیاسی و از جمله جریان اصلاحات وظیفه خود میدانند که از سپاه حمایت کنند.
سپاه پاسداران باید مورد احترام همه جریانهای سیاسی قرار داشته باشد و این اتفاق نیز خوشبختانه در طول 40 سالی که از عمر انقلاب اسلامی میگذرد رخ داده است. با این وجود ما باید تلاش کنیم مسائل سیاسی را در بین جریانهای سیاسی حل کنیم و در عین حال همه جریانهای سیاسی، از سپاه در جهت حفظ تمایت ارضی و وحدت کشور حمایت کنیم.
**سخنگوی سپاه پاسداران از پیشنهاد گفتوگو با اصلاحطلبان استقبال کرده و عنوان کرده اگر جریانهای سیاسی خود را به آرمانهای انقلاب و نظام پایبند میدانند، ما حاضر به همه نوع همکاری هستیم. دیدگاه شما درباره واکنش سپاه بهاین پیشنهاد چیست؟
به نظر من پیشنهاد گفتوگو با سپاه باید مورد بررسی بیشتری از سوی اصلاحطلبان قرار بگیرد و در ابتدا مشخص شود که آیا این پشنهاد یک اظهارنظر شخصی بوده و یا اینکه مجموعه جریان اصلاحات به این نتیجه رسیده که باید چنین رویکردی را دنبال کند. اعضای شورای عالی سیاستگذاری جریان اصلاحات باید برای مردم و افکار عمومی این مساله را مشخص کنند که آیا در جلسات اصلاحطلبان این مساله مطرح شده و قرار بوده از زبان آقای حاجی مطرح شود و یا اینکه وضعیت به شکل دیگری رقم خورده است.
ممکن است آقای حاجی اظهار نظر شخصی خود را مطرح کرده باشند که توسط برخی از رسانهها انعکاس پیدا کرده و در نتیجه بازتاب و واکنش پیدا کرده است. ما با مساله گفتوگو و ایجاد رابطه با جریانها و نهادهای مختلف موافق هستیم. با این وجود باید در ابتدا استراتژی و هدف اصلی این گفتوگو مشخص شود. شرایط منطقه و جهان به شکلی است که جریان اصلاحات به همراه دیگر جریانهای سیاسی کشور وظیفه خود میداند که از نهادهای نظامی مانند سپاه حمایت کند و این اتفاق نیز رخ داده و در آینده نیز رخ خواهد داد.
**مهمترین استراتژی اصلاحطلبان برای دوران آقای روحانی و پس از آن چه خواهد بود؟ هدفگذاری جریان اصلاحات به چه سمتی است؟
اصلاحطلبان در شرایطی نیستند که بتوانند برنامهریزی بلند مدت انجام بدهند. با این وجود وضعیت اصلاحطلبان در چهار سال آینده و در دولت دوم آقای روحانی به صورت پایدار و نیمه پایدار خواهد بود. به نظر من یکی از مسائل مهم جریان اصلاحات در آینده به تشکیلات و ساختارهای درونی جریان اصلاحات مربوط میشود. بدون شک اگر جریان اصلاحات نتواند در زمینه تشکیلات درونی خود به یک جمع بندی مناسب دست پیدا کند، ممکن است عرصه را تا حدود زیادی به رقیب واگذار کند. به همین دلیل نیز جریان اصلاحات باید تلاش کند در وضعیت پایدار دولت آقای روحانی تشکیلات درونی خود را ساماندهی کند.
تشکلهای کوچک جریان اصلاحات باید در تشکلها و احزاب بزرگتر هضم شوند تا ساختارهای جریان اصلاحات نظم بیشتری به خود بگیرد. نکته دیگر اینکه جریان اصلاحات باید از نظر تئوری و نظریه پردازی به مهمترین مسائل کشور ورود کند و تئوریپردازی را از درون جریان اصلاحات فراتر ببرد و درباره مسائل کلی نظام دیدگاههای خود را مطرح کند. به عنوان مثال آیا نگاه شورای نگهبان به مقوله حکومت اسلامی و جمهوری اسلامی با نگاه اصلاحطلبان همخوانی دارد و یا خیر. ما باید در این مسائل بحث و گفتوگو انجام بدهیم و درباره اختلاف سلیقههایی که در این زمینه وجود دارد صحبت کنیم.
به نظر من حتی برخی از اصولگرایان معتدل نیز میتوانند در این زمینه با اصلاحطلبان همراهی کنند. جریانهای سیاسی کشور باید در موضوع مدیریت کشور به یک جمع بندی و توافق ضمنی با یکدیگر برسند. بنده امیدوارم در آینده زمینه برای این نوع گفتوگو به وجود بیاید.
*منبع: روزنامه آرمان؛ 1396،8،14