کد خبر: ۱۱۵۷۸۸
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۸ - ۳۰ مهر ۱۳۹۶ - 22 October 2017
با تعامل سازنده با دنیا و بهره‌گیری از توسعه سیاسی، رسانه و حضور هدفمند در عرصه صادرات بین‌المللی و تلاش برای ورود به سازمان تجارت جهانی می‌توان کشور را بدون اتکا به درآمد‌های نفتی اداره کرد.
 بانكداري ايراني - روزنامه ستاره صبح در گفت ‌وگویی با محمدعلی پاک‌سرشت مشاور توسعه تجارت خارجی اتاق اصناف ایران، نوشت: با تعامل سازنده با دنیا و بهره‌گیری از توسعه سیاسی، رسانه و حضور هدفمند در عرصه صادرات بین‌المللی و تلاش برای ورود به سازمان تجارت جهانی می‌توان کشور را بدون اتکا به درآمد‌های نفتی اداره کرد.

در ادامه این گفت ‌وگو آمده است: بیش از 100 سال از کشف نفت در ایران می‌گذرد. هرچند در آن زمان مردم می‌اندیشیدند که «طلای سیاه» زندگی‌شان را دگرگون می‌کند و رفاه و ثروت به‌ارمغان می‌آورد، درعمل معلوم شد که به گفتة محمد طبیبیان، اقتصاددان ایرانی، نفت نفرین ایرانی‌ها ست. محمدعلی کاتوزیان نیز طلای سیاه را «استبداد نفتی» نامیده است. 

این دو اندیشمند براین باورند که دولت‌های نفتی به‌دلیل درآمد سرشاری که کسب می‌کنند، چندان خود را دربرابر ملت‌ها پاسخ‌گو نمی‌دانند. البته شواهدی وجود دارد که گفته‌های این دو نفر را تأیید می‌کند، چون درآمدهای نفتی اغلب خرج هزینه‌های جاری و کمتر در زیرساخت‌های اقتصادی هزینه می‌شود. آمارهای موجود نشان می‌دهد که کشور از زمان کشف نفت تاکنون نزدیک به 2000 میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است. اما آثار این درآمد نجومی را نمی‌توان در زیرساخت‌ها و سفره مردم دید. معاون ‌اول رئیس‌جمهوری هفتة گذشته گفت: ظرفیت ایران برای صادرات غیرنقتی 60 میلیارد دلار در سال است. انرژی‌های فسیلی به دو دلیل درحال خروج از بازار انرژی هستند: ورود انرژی‌های نو به سبد مصرف انرژی و پایان‌یافتن ذخایر این انرژی. 

به‌ همین دلیل بسیاری از کشورها، ازجمله ایران، به‌دنبال تقویت صادرات غیرنفتی و جایگزین‌کردن درآمد آن با درآمدهای نفتی هستند. به‌مناسبت روز ملی صادرات (29 مهر) محمدعلی پاک‌سرشت، دیپلمات بازنشسته ، تاجر فعلی، عضو هیئت مدیره بنکداران مواد غذایی و مشاور توسعة تجارت خارجی اتاق اصناف ایران، در گفت‌وگو با سـتارة صبح گفت: «با تعامل سازنده با دنیا و بهره‌گیری از توسعة سیاسی، رسانه و حضور هدفمند در عرصة صادرات بین‌المللی و تلاش برای ورود به سازمان تجارت جهانی می‌توان کشور را بدون اتکا به درآمد‌های نفتی اداره کرد.» نظرات وی را در ادامه می‌خوانید.

**شما در گذشته دیپلمات بودید. اما امروز تاجر هستید و درزمینة واردات و صادرات فعالیت می‌کنید. چگونه از سیاست به تجارت روی آورده‌اید؟
بله. درگذشته دیپلمات وزارت امور خارجه ، مشاور وزیر و مدیرکل در چند وزارت خانه و دستگاه های دولتی بوده ام. حدود یک سال است که بازنشست شده و باتوجه به شناختی که از تجارت در دیگر کشورها پیدا کردم به حوزه تجارت خارجی وارد شدم، تا از این طریق بتوانم به بازرگانان و مردم کشورم خدمت کنم.

**باتوجه به آشنایی شما به آسیا، به نظر شما چه فرصت‌های صادراتی برای ایران در حوزه کشورهای آسیایی وجود دارد؟
جنوب‌شرق آسیا از تنش‌ها و درگیری‌های جهانی دور مانده است، منطقه‌ای آرام‌ است، این دو ویژگی فرصتی برای تجارت خلق کرده است. مسئولان این ممالک در دهة‌های گذشته جهت‌گیری‌های درست و سنجیده در حوزة اقتصاد داشته‌اند. گزارش‌ها و آمارها حاکی از آن است که این کشورها در مدار پیشرفت‌ و توسعه قرار گرفته‌اند و آسیا و جهان به حساب می‌آیند. مالزی، چین، اندونزی تایلند، جزو این کشورها هستند. همچنین، ژاپن و کشورهای آ.سه.آن با مرکزیت «تایلند» که در دو دهة گذشته اقتصاد‌شان جهشی رشد کرده، توانسته‌اند ارزش‌افزوده، درآمد سرانة ملی و حجم تجارت خارجی خود را بالا بردند، با دیگر کشورها قابل مقایسه نیستند. جنوب‌شرقی آسیا هم‌اکنون شاهراه اقتصادی بزرگی برای جهان شده است. 

یکی از دلایل این است جهت‌گیری‌های سیاسی در بین دولتمردان این کشورها در راستای جلب منفعت و سود بیشتر برای مردمانشان بوده است. دراین‌زمینه می‌توانیم ویتنام، کشوری در جریان جنگ با ایالت متحده امریکا بود را مثال بزنیم. ویتنام دو دهة پیش جزو کشورهای فقیر دنیا محسوب می‌شد. اما توانست همگام با کشوری همچون تایلند قدم بردارد و کالاهایی از جمله کفش و پوشاک خودشان را به دیگر کشورها، از جمله ایالات متحده نیز صادر می‌کند. به‌دلیل شرایط مناسبی که ایجاد شده بسیاری از کشورها علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در ویتنام هستند. درواقع، جنوب‌شرقی آسیا منطقه‌ای پرظرفیت، باقابلیت و در تعامل با دنیا و به‌ویژه با جمهوری اسلامی است.

**ویتنام را مثال زدید. این کشور همچون ایران جنگ سختی را با امریکا پشت‌سر گذاشت. بعد از شرایط جنگی چه برنامه‌هایی را اجرا کرد که امروز در جایگاه خوب اقتصادی قرار دارد؟
نخست به شاخص‌های اقتصادی تایلند، اشاره می‌کنم که چگونه به اینجا رسیده‌ و چرا ما نتوانستیم این راه را طی کنیم. یکی از عوامل اصلی پیشرفت این کشورها این بود که در وهلة اول برای سرمایه‌گذاران خارجی اهمیت، امنیت و احترام ایجاد کردند. 

کل درآمدهای ایران کفاف 10 تا 15 درصد از پیشرفت اقتصادی را می‌دهد، 70 تا 80 درصد باقی باید به کمک سرمایه‌گذاران خارجی انجام شود. این اتفاق در کشورهای جنوب‌شرق آسیا ازجمله ویتنام رخ داده است، چون آن‌ها امنیت سرمایه‌‌گذاران خارجی را تأمین کردند و اروپایی‌ها بدون دغدغه وارد این کشورها شدند، یعنی هم امنیت فروش و هم امنیت زندگی سرمایه‌گذاران تضمین شده‌است. در این کشورها سرمایه و میزان آن مهم است. برای کسی که با مبلغ بالای سرمایه پا به خاک تایلند می‌گذارد کارتی صادر می‌شود که ارزش آن در حد مدیرکل، وزیر و معاون وزیر بستگی به میزان سرمایه می‌باشد. 

سرمایه‌گذار با میزان کم یا زیاد سرمایه‌گذاری «کارت ویژه» آنجا را دریافت می‌کند. سرمایه‌گذارانی که پول وارد تایلند می‌کنند، می‌توانند در مجامع و محافل سیاسی این کشور حضور داشته باشند. به‌این‌ترتیب، شأن و سرمایه‌ی سرمایه‌گذار حفظ می‌شود و سود خوبی هم نصیب سرمایه‌گذار می‌شود. سرمایه‌گذاران چون رفاه مناسب دارند، علاقه‌مند می‌شوند آنجا بمانند و دیگران را هم برای آمدن به آن کشور تشویق کنند. جذب سرمایه‌گذار خارجی سیاستی بود که کشورهای آسیایی اجرا کردند و نتیجه مثبت‌اش راهم مشاهده کردند. سرمایه‌گذاران خارجی امروز ستون فقرات اقتصاد تایلند، چینی‌ و هندی‌ شده‌اند. آمریکا‌، ژاپن، کانادا و استرالیا دیگر کشورهای سرمایه‌گذار در این کشورها حضور دارند. 

این کشورها توانسته‌اند کشورهای عضو اتحادیة اروپا را هم جذب کنند. در حال حاضر بدنة رشد اقتصادی تایلند بومی نیست. اقدام مهم‌تری که انجام دادند این بود که، پیش از شروع به جذب سرمایه‌گذاران خارجی، کارمندان و عوامل کار ماهر و مؤثری تربیت کردند. سومین نکته که در ویتنام هم دیده می‌شود، این است که ارزش‌افزوده خوبی در این کشورها برای سرمایه‌گذاران ایجاد شده است. چون نیروی کار در این کشورها ارزان است. دراین فضا همه می‌توانند به رفاه اجتماعی دست یابند. به همین دلیل است که بنز، آدیداس و بسیاری از برندهای معروف دنیا دیگر در تایلند کارخانه تأسیس کرده و می‌کنند. 

**به نظر شما مشکلات ایران در جذب سرمایه‌گذار خارجی چیست؟
ما هنوز نتوانسته‌ایم برنامة مشخصی در حوزه جذب سرمایه‌گذار تدوین کنیم. هرچند «سازمان سرمایه‌گذاری و کمک های فنی - اقتصادی ایران » در این زمینه تلاش‌های زیادی دراین‌زمینه انجام داده، اما این به‌ تنهایی نمی‌تواند کارساز باشد؛ دراین ارتباط باید عزمی ملی شکل گیرد و تمام ارکان نظام هم دست‌به‌دست هم بدهند تا سرمایه‌گذاری خارجی جذب شود. اگر استراتژی مشخص نداشته باشیم واحدهای مختلف و نهادهایی که این کار وظیفه ذاتی آن‌هاست به‌تنهایی نمی‌توانند موفق شوند. نباید این یک ارادة جمعی شکل گیرد که تمام ارکان نظام هم به آن متعهد باشد. درحال حاضر ما نمی‌توانیم شرایط کشور ما با کشورهای آن منطقه مقایسه نیست چون ما با آنها تفاوت دیدگاه داریم. برای مثال، 45 میلیون توریست سالانه از تایلند بازدید می‌کنند. 

حجم عظیمی از درآمد تایلندی‌ها از این بخش است. در کشور ما چنین دیگاهی درزمینه جذب توریسم دیده نمی‌شود. اختلاف‌سلیقه‌ها، اختلاف‌دیدگاه‌ها و دغدغه‌ها مانع جذب درآمد از طریق توریسم شده است. اگر مزیت‌ها را برآورد کنیم و دیدگاه‌ها را اصلاح کنیم، حتماً جذب سرمایه‌گذار خواهیم داشت. مساحت تایلند یک‌سوم ایران است و هیچ‌گونه معدن طلا و غیره هم ندارد، اما یکی از درآمدهای تایلند بنگاه تجاری‌سازی صنعت طلا و جواهر است. بعد از ایتالیا، تایلند در حوزه فناوری طلا اول است، تایلند در حوزه تجاری‌سازی طلا و جواهر کشور اول دنیا لقب گرفته است. 

اگر در همین موضوع دقت کنیم و این مورد را در کشور خودمان عملیاتی کنیم سود فراوان کسب خواهیم کرد و قسمت بزرگی از مشکلات کشور هم رفع شود. من بارها به مسئولان پیشنهاد داده‌ام به‌جای اینکه طلا را به این شکل استفاده کنیم، سرمایه‌گذار خارجی را بیاوریم و معادن طلا را تجاری‌سازی کنیم. فناوری را از تایلند بگیریم و جمعیت زیادی از نیروی کار را جذب این صنعت کنیم تا معادن طلای ایران ارزش‌افزوده پیدا کنند. متأسفانه این اتفاق نیفتاده است و برای بهره‌برداری خوب از معادن نیاز به یک استراتژی جدی است. این امکان برای ما هم وجود دارد و نباید تفاوت فرهنگی را بهانه کرد و در بازار پرسود طلا حضور نداشت و پیشنهاد می‌شود همین یک‌ قلم را به کنندگان کار، یعنی ایرانیان مقیم تایلند بسپاریم تا بعد ببینیم چقدر، ارزش‌افزوده ایجاد می‌شود و اشتغال ایجاد و ارز وارد کشور خواهد شد.

**برای توسعه صادرات غیرنفتی، سیاست مؤثر است یا اقتصاد، شما کدام را ارجح می‌دانید؟ 
به نظر من هر دو از یکدیگر تأثیر می‌پذیرند، یعنی توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی تأثیر می‌گذارد و بالعکس. در روابط خارجی هم همینطور است. آنچه مهم است این است که برای دستیابی به رشد اقتصادی باید بازرگانی خارجی را تقویت کنیم. ایران در حوزه‌هایی ازجمله حوزه صادرات مواد غذایی پتانسیل بالایی دارد. به‌عنوان «عضو هیئت‌مدیره بنکداران مواد غذایی کشور» اعلام می‌کنم که ما در حال تأسیس هولدینگی هستیم که این هولدینگ می‌تواند مواد غذایی کشور را وارد سفره مسلمانان تایلند کند. 45 میلیون توریست که سالانه به تایلند می‌آیند، بیشتر مسلمان‌ هستند و از موارد غذایی ایرانی بهره خواهند برد. یک موفقیت برای ما صدور شکلات به تایلند است. به‌رغم رقابتی که در این زمینه وجود دارد، شکلات ایرانی مورد استقبال واقع شده است. 

بخش خصوصی ایران توانست دراین زمینه رقبایی-یعنی اوکراین، لهستان، ایتالیا و ترکیه- را کنار گذارد. بعد از برجام پروازها بین ایران و تایلند افزایش یافت.در گذشته تبلیغ سوء درباره ایران می‌کردند، بعد از برجام ایران از نقطه کور بیرون آمد و همچون مکه که زمانی مردم لغات فارسی از زبان کسبه این شهر می‌شِنیدند مردم تایلند هم با کلمات فارسی آشنا شده‌اند. من شاهد بودم که بعد از برجام، تایلندی‌ها بیشترین آمار ورود به ایران را داشتند و شهرهای شیراز، اصفهان، مشهد و تهران از چشم‌بادامی‌های تایلندی پر شدند. این‌ها حاصل روابطی بود که بعد از برجام به‌دست آمد. کشورهای جنوب‌شرق آسیا می‌توانند مقصد مناسبی برای محصولات صادراتی ما باشند. حجم ساخت‌وسازها در تایلند بالاست. ایرانی‌ها می‌توانند به این بخش ورود پیدا کنند. ما می‌توانیم مصالح ساختمانی را به این منطقه برسانیم. مراوده اصلی ما با تایلند خرید برنج است. دراین‌زمینه می‌توانیم حتی تعاملاتی در کشت هم داشته باشیم. 

سال گذشته 800 هزار تن از تایلند برنج خریدیم. کل سهم ما از بازار تایلند 111 میلیون تا 180 میلیون است که رقم ناچیزی است. این کشور سالانه 60 میلیارد دلار مس وارد می‌کند.این در حالی است که ما دومین ذخایر مس دنیا را داریم. پرسش این است که چقدر از مس ما به تایلند صادر می‌شود؟ جواب هیچ! در تبادلات تجاری ما با تایلند موردی دیده نمی‌شود. می‌توان ظرفیت مس را به‌حالت بالفعل درآورد و ارزش‌افزوده ایجاد کرد که نتیجه‌‌اش ارزآوری است. 

**بعد از فروپاشی شوروی چه فرصت‌های صادراتی برای ایران در آسیای میانه به‌وجود آمد؟ آیا توانسته‌ایم از این فرصت‌ استفاده کنیم؟
این فرصت طلایی بعد از برجام هم برای ما به وجود آمد. به نظرم، ما از هر دو فرصت نتوانستیم استفاده خوب نماییم. بعد از برجام فرصت برای یک جهش اقتصادی فراهم‌ شد. این فرصت بنا به دلایلی از دست رفت، نباید همه تقصیر از دست رفتن فرصت‌ها را به گردن دولت انداخت بخش خصوصی، ما هم آمادگی استفاده بهینه از فرصت‌ها را نداشته و ندارد. در این دو برهه زمانی فضایی ایجاد شد که متاسفانه بخش خصوصی نتوانست وارد این میدان پر از سود شود. 

آسیای میانه فرصت خوبی بود که ترک‌ها جای ما را درآنجا گرفتند و از فرصت خوب استفاده کردند. بعد از برجام ما می‌توانستیم در آسیای جنوب‌شرقی فعالیت هدفمند کنیم، اما به دلایلی ناکام ماندیم. البته این امر مربوط به شیوه‌های نقل‌وانتقال پول است. ما هنوز نتوانسته‌ایم در این کشورها شعبه خدمات بانکی بزنیم و رابطه بانکی با بانک‌های تایلند برقرار کنیم. غیر از بانک ملی، که مختصر مذاکراتی در این زمینه انجام داده، کار جدی دیگری صورت نگرفته است. دولت نمی‌تواند تمام این کار را برعهده بگیرد. بانک‌ ملی باید در این کشورها شعبه‌ای احداث کند و ال.سی باز کند. تا زمانی که نحوه نقل‌وانتقال پول سهل و آسان نشود، تاجر و بازرگان ریسک نخواهند کرد. صادرات همانطور که در دنیا جذابیت و سود دارد، برای ما هم باید همینطور شود.

**در زمینة صادرات غیرنفتی در چه محصولات و چه کشورهایی می‌توانیم فعال‌تر باشیم؟ 
جنوب‌شرقی آسیا و آسیای میانه مناطق پرظرفیتی هستند. یکی از کشورهایی که درزمینة صادرات با ما همکاری‌های خوبی دارد و دروازه آفریقاست، عمان می‌باشد. ما (اتحادیه بنکداران) در نظر داریم هولدینگ سه‌جانبه‌ای تأسیس کنیم، این هولدینگ می‌تواند آفریقا و جنوب‌شرقی آسیا را تغذیه کند. یعنی این سه منطقه با هم تبادل اقتصادی داشته باشند. پیشنهاد می‌کنم این هولدینگ تشکیل شود و اتاق بازرگانی دولت و اتحادیه بنکداران مواد غذایی هم، باید کمک کنند تا این هولدینگ راه بیفتد. درزمینه طلا و جواهر همه‌ساله دو نمایشگاه در تایلند برگزار می‌شود که در هر نمایشگاه 400 تولیدکننده طلای ایرانی شرکت می‌کنند. باید یک شرکت مشترک ایرانی و تایلندی در حوزه طلا و جواهر تشکیل شود تا طلای ایران به مرزهای صادرات و بازارهای فروش رسانده شود. 

پیشنهاد کردیم در تهران سالن برای حراج سنگ‌های قیمتی ایران تأسیس شود. اختصاص این سالن به جذب صنعت توریسم کمک خواهد کرد. متأسفانه این طرح همچنان در وزارت صنعت، معدن و تجارت عقیم مانده است، چون تا کنون ما نتوانسته‌ایم تالاری برای حراج سنگ‌های قیمتی داشته باشیم، به همین دلیل بسیاری از سنگ‌های قیمتی ما زیرزمینی و به‌صورت قاچاقی فروخته می‌شود.

**به نظر شما توسعة صادرات غیرنفتی ایران با چه موانعی مواجه است؟
یکی از موانع اصلی صادرات غیز نفتی قانون است. درحال حاضر طلافروشان ایران طلای تایلندی را به دوبی می‌آورند و با چک تضمینی به اماراتی‌ها می‌دهند، تجار دوبی آن را به‌صورت قاچاق به تهران انتقال می‌دهند. این چرخه معیوب سبب می‌شود تا مالیات و عوارض گمرکی از بین برود. تاجر هم با ترس‌ولرز تن به قاچاق می‌دهد. این پدیده زیان‌بار باید قانونی شود. پیشنهاد می‌کنم در کشور مرکزی بنا شود و در آن گیت مخصوص طلا و جواهر وجود داشته باشد تا افراد با شناسنامه وارد شوند و چهار یا پنج درصدی عوارض سهم دولت هم گرفته شود.

**شما راهکار یا پیشنهادی برای بهترشدن وضعیت صادرات غیرنفتی داریدیا خیر؟
تجاری‌سازی راهکاری اساسی برای بهترشدن وضعیت صادرات غیرنفتی در کشور است. به این معنی که هیچ مانعی برای صادرات و واردات وجود نداشته باشد. پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی اثر زیادی بر توسعه صادرات غیرنفتی کشور خواهد داشت. آقای روحانی به بانکوک آمدند و دو روز وقت‌شان را به مسئله تجاری‌سازی تخصیص دادند، پس ازاین سفر بود که ایشان گفتند اگر ما الگوی تجاری تایلند را در کشور اجرا کنیم، در صادرات غیرنفتی موفق خواهیم شد. یعنی هیچ مانعی برای تجارت ایجاد نکنیم.

**صادرات غیرنفتی چه تأثیری بر اقتصاد ملی ایران دارد؟
دولتی‌ها آمار می‌دهند و می‌گویند رشد اقتصادی ما در سال 95 دورقمی بوده‌است. بعد از برجام شرایط مناسبی پیش آمد تا ما نفت را راحت‌تر و بیشتر فروختیم. این رشد اقتصادی نیست. رشد باید در همه زمینه باشد. همه ساله نمی‌توان با نفت به رشد اقتصادی ‌رسید. من رشد دورقمی را قبول ندارم. رشد اقتصادی باید متوازن باشد، صنعت، کشاورزی و تجارت هم با هم رشد کنند. اگر همه با هم بالا آمدند می‌توان گفت رشد اقتصادی صورت گرفته است. یکی از علت‌های توسعه‌نیافتگی کشور فرسوده‌بودن صنعت است، چون با کارخانه‌های فرسوده نمی‌توان با دنیا رقابت کرد. صاحبان صنایع برای نوسازی واحدها خود سرمایه ندارند. علت دوم سود بالای بانکی است. 

سود بانکی بالا برای تولیدکننده صرف ندارد. وقتی از درآمد صادرات غیرنفتی صحبت می‌کنیم، یعنی از تولید حرف می‌زنیم. در این سیستم بانکی چگونه سود تولید با سود بانکی رقابت کند. آیا شما مشاهده کرده‌اید چقدر مواد غذایی تایلندی در سوپرمارکت‌های تهران و دیگر شهرها به فروش می‌رسد،که از کالای تولیدی داخلی ارزان‌تر است؟ یک نمونه، نوشابه‌ای به نام «موگوموگو» که قیمت تمام‌شده آن از «رانی» ایرانی ارزان‌تر است. 

علت این است که در تایلند هزینه تولید پایین است و تولیدکننده قادر است به‌راحتی وارد رقابت‌های جهانی ‌شود، اما در ایران هزینه تولید بالاست و مواد اولیه هم از خارج وارد می‌شود. هزینه ماشین‌آلات و نوسازی و واردات هم هست. هزینه نیروی کار را هم درنظر بگیرید، درنتیجه تولید گران‌تر تمام می‌شود. هزینه بسته‌بندی و هزینه تبلیغات هم هزینه‌ها را بالا می‌برد. پس با تولید محصول گران و بعضاً غیر استاندارد ما قدرت رقابت با کشورهای دیگر را نخواهیم داشت.

**به‌عنوان یک صاحب‌نظر تأثیر روز ملی صادرات(29مهر) و برنامه‌های این روز را برای بهبود روند توسعه صادرات چگونه می‌بینید؟
اصل این مناسبت‌ها بد نیست، اما باید از شکل تشریفاتی بیرون بیاید و هدفمند شکلی جدی‌ به خود بگیرد. در این صورت مؤثر خواهد بود. یعنی در این روز باید یک‌سری امتیازات به صادرکنندگان داده‌شود و امتیازات و قوانین صادرات تسهیل و قدرت خطرپذیری صادرکنندگان را بالا ببریم. صادرکننده باید حس کند که دولت پشتوانه کار خود ببیند. بسته‌های تشویقی در نظر گرفته‌شود اگر صادرکننده‌ای ضرر کند توسط صندوق توسعه صادرات به کمکش بیاید، به این طریق می‌توانیم کاری‌ کنیم که تاجر خود را تنها نبیند.

**برخی صاحب‌نظران انرژی‌های فسیلی را روبه‌زوال می‌دانند و ازاین‌رو عقیده دارند کشور باید به صادرات غیرنفتی متکی باشد. نظر شما دراین‌زمینه چیست؟
من آن‌قدر با این نظر، یعنی اداره کشور بدون اتکا به درآمد‌های نفتی موافقم که از ته دل آرزو می‌کنم تمام منابع نفتی‌مان خشک شود، چون روزی که نفت نداشته باشیم موفق‌ خواهیم بود. مگر تایلند نفت دارد که به این درجه از توسعه اقتصادی رسیده است؟ دولت به درآمد مالیاتی که از مردم اخذ می‌کند متکی نباشد کاری با مردم ندارد پاسخگو هم نخواهد بود. نه آزادی سیاسی به مردم می‌دهد و نه کاری با مردم دارد. ولی زمانی که از جیب مردم برمی‌دارد مطالبه‌گری مردم بالا می‌رود. وقتی نفت را می‌فروشند و با نفت کشور را اداره می‌کنند دیگر کاری به مردم ندارند. برخلاف نظر بسیاری که نفت را موهبتی الهی برای کشورمان می‌دانند، عقیده دارم این نعمت به ضرر ما بود. در جایی خوانده‌ام که محمد طبیبیان، اقتصاددان، می‌گوید: ایران گرفتار نفرین نفت شده‌است. 

اگر بتوانیم روزی اتکا به نفت را قطع کنیم، آن روز شروع اتکای ما به خودمان است. اگر من تصمیم‌گیرنده بودم تمام چاه‌های نفت را پلمپ می‌کردم و برای نسل آینده نگه می‌داشتم. ما مردمی می‌شدیم که یا می‌مردیم یا سر پای خودمان می‌ایستادیم. بنابراین من نظر این اقتصاددان را که گفته ایران نفرین شده نفت است را قبول دارم.

**شما با داشتن پیشینه کار در وزارت امور خارجه با مسائل سیاست خارجی آشنایی دارید. گفته می‌شود که سیاست خارجی دنبال‌رو سیاست داخلی است. به نظر شما در داخل چه نوع سیاست‌هایی باید دنبال شود تا اثر مثبت بر روابط خارجی داشته باشد؟
اولین مؤلفه‌ای که که در سیاست داخلی باید مدنظر گیرد «تنش‌زدایی» با ئنیاست و سیاست‌ها به‌گونه‌ای تدوین شود که بازتابش برای دیگران مثبت و امیدوارکننده باشد. توسعه سیاسی داخلی زمینه توسعه مبادلات تجاری و اقتصادی می‌شود. توسعه سیاسی راه برون‌رفت کشور از بن‌بست بحران‌های اقتصادی است، چون توسعه سیاسی، نظارت همگانی و مردمی را ایجاد و تقویت می‌کند. درپرتو توسعه سیاسی احزاب، گروه‌ها و رسانه‌ها حضوری مسئولانه و هوشمندانه خواهند داشت. پنجره تجارت خارجی را به روی کشور خواهد گشود.

*منبع: روزنامه ستاره صبح؛ 1396،7،29
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: