در حالی که امروز با جمعیت آماده به کار و فارغ التحصیلان دانشگاهی بسیاری روبهرو هستیم، فرصتهای شغلی زیادی در کشور وجود دارد که استقبال چندانی از آنها نمیشود. کارشناسان تاکید دارند که در حال حاضر عرضه نیروی کار با تقاضا همخوانی و تناسبی ندارد و ذائقه، سلیقه، انتظارات و الگوی کار متقاضیان در برخی از مشاغل تغییر کرده است. به همین دلیل الگوی اشتغال کشور باید متناسب با سیمای بازار کار و تغییر و تحولات آن ترسیم شود.
به گزارش ایسنا، تا زمانی که فرصتهای شغلی بسیاری در کشور خالی و کم تقاضا باشد و جویندگان کار به سمت این شغلها هدایت نشوند، عدم تعادل بازار کار همچنان به قوت خود باقی خواهد بود. آخرین آماری که از شغلهای بدون متقاضی چند سال قبل انتشار یافت از وجود ۲.۵ میلیون شغل فیزیکی و سخت ِ بدون داوطلب حکایت میکرد.
کارشناسان بازار کار عوامل متعددی را در خالی ماندن بعضی از فرصتهای شغلی موثر میدانند که دستمزد اندک، عدم برخورداری از مزایای بیمه و رعایت نکردن حقوق و قوانین کار از مهمترین آنها به شمار میرود.
هم اکنون یکی از مشکلاتی که اشتغال کشور با آن دست به گریبان است، ضعف فرهنگ کار و مهارت آموزی است. به نظر میرسد تا زمانی که فرهنگ کار در ایران تغییر نکند تمایل به کار در حرفههای مختلف به وجود نخواهد آمد.
معاون آموزش سازمان فنی و حرفهای کشور میگوید: بخشی از فرصتهای شغلی موجود به دلیل نبود فرهنگ کار در میان جوانان و جویندگان کار خالی مانده که در این راستا باید تقویت و توسعه و نهادینه سازی فرهنگ کار را با جدیت دنبال کرد.
سیدعلی موسوی وجود شغلهای متعدد در بازار کار را که بعضا رغبتی به انجام آنها وجود ندارد تایید کرده و میگوید: از آنجا که گروهبندی مشاغل انجام نشده تا افرادی که آموزش میبینند، در این گروهها توزیع شوند به همین دلیل ابتدا باید روی طبقهبندی و گروهبندی مشاغل کار کنیم و بر اساس آن جویندگان کار را به سمت مشاغل موجود ترغیب کرد.
او تغییر عنوان برخی شغلها و شیکسازی مشاغل را مورد اشاره قرار داده و میگوید: جایگاه بعضی از شغلها در جامعه باید ارتقا یافته و عنوان آنها تغییر کند. مثلا عنوان مکانیسین برق خودرو برای یک جوان جویای کار جذابتر از عنوان باتریساز است یا عنوان تکنسین خودرو بیشتر از مکانیک جلب توجه میکند.
در همین زمینه یک کارشناس بازار کار دلیل بی میلی جوانان به بعضی از شغلها را تغییر ذائقه آنها و نبود تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار عنوان میکند.
علی اکبر سیارمه معتقد است: اگر برنامهریزی مناسبی برای هدایت کارجویان به سمت شغلهای خالی نداشته باشیم این عدم تعادل همچنان وجود خواهد داشت.
او میگوید: باید با اتخاذ راهکارها و تدابیر مناسب در شغلهایی که رغبتی به آنها نیست جذابیت ایجاد کرد تا فارغ التحصیلان و جویندگان کار علاقمند به انجام آنها شوند.
صاحبنظران اقتصادی از پدیده " شغلهای خالی" به عنوان خطری که کشور را مورد تهدید قرار میدهد، یاد میکنند. آنها بر این باورند که وقتی عنوان یک شغل برای جوانان تا این حد مهم است باید به سمت برندسازی در مشاغل رفت و آینده شغلی را متحول کرد.
حمید نجف کارشناس اقتصادی، عدم هماهنگی میان دستگاهها و وزارتخانههای علوم و کار را در خالی ماندن فرصتهای شغلی موثر میداند و میگوید: وزارت کار باید از حالا برای چشم اندازه چند سال آینده اعلام کند که بازار کار چه رشتههایی را نیاز دارد تا وزارت علوم بر اساس آن به پذیرش دانشجو و درج رشتههای تحصیلی در دفترچههای آزمون اقدام و آموزش عالی نیز بر مبنای نیاز کشور نیرو تربیت کند.
وی میافزاید: وقتی از هماهنگی دستگاهها سخن میگوییم یعنی اینکه به فرض اگر وزارت کار به دنبال اجرای طرح تولید کفش ملی در داخل کشور و حمایت از کارگران و واحدهای تولیدی است، وزارت صنعت، معدن و تجارت با بخشنامهها و سیاستهای غیراصولی، واردات انبوه کفشهای چینی و خارجی را در دستور کار قرار ندهد!
به گزارش ایسنا، امروز شغلهایی که اسم و رسم چندانی ندارند، شغلهایی که فاقد پرستیژ هستند، شغلهایی که نیروی کار آن را در شأن خود نمیبیند، شغلهایی که سخت و طاقت فرساست و دستمزد کمی دارد و شغلهایی که منزلت اجتماعی بالایی ندارد و انتظارات را برآورده نمیکند به ندرت مورد علاقه و استقبال فارغ التحصیلان و جوانان جویای کار قرار میگیرد.
به گفته کارشناسان، رواج فرهنگ مدرکگرایی به جای مهارت آموزی و ضعف فرهنگ کار در سالهای اخیر در گسترش این امر بی تاثیر نبوده است. در حال حاضر بیش از ۴.۷ میلیون دانشجوی آماده ورود به بازار کار داریم و باید روی نسل جوان و پویای کشورمان سرمایهگذاری کنیم اما این امر جز با کارآفرینی و مهارت آموزی محقق نمیشود.
با وجود آنکه وزارت کار در تلاش است با ایجاد جذابیت لازم در برخی مشاغل زمینه علاقمندی افراد جویای کار به این حرفهها را فراهم کند اما هنوز بسیاری از جوانان رغبتی به انجام این کارها ندارند. بیشتر فارغ التحصیلان در فکر به دست آوردن شغلهای پردرآمد اما کم دردسر هستند و بعضی از آنها نیز در آرزوی داشتن پست دولتی به سر میبرند.
در حال حاضر سختی و طاقت فرسایی، پر مخاطره بودن، نبود ذهنیت مثبت، بهرهکشی، فقدان ایمنی، عدم رعایت حداقلهای قانون کار و دستمزد ناچیز از جمله علل بی میلی دانش آموختگان و جویندگان کار به انجام بعضی مشاغل عنوان میشود. امروز ۵۰ درصد جویندگان کار، دانشآموخته دانشگاهها هستند اما نوع و ماهیت فرصتهای شغلی در کشور به گونهای است که تنها ۲۰ درصد فارغ التحصیلان جویای کار، جذب آنها میشوند و در مقابل فرصتهای شغلی بسیاری خالی می مانند.
کارشناسان بازار کار تاکید دارند که اگر دولت درصدد اشتغالزایی برای جوانان بیکار و تحصیلکرده است باید در مشاغلی که بدون داوطلب و اصطلاحا خالی مانده، جذابیت لازم را ایجاد و شرایطی فراهم کند که جوان تحصیلکرده ایرانی پس از سالها علم آموزی و رفتن به دانشگاه و کسب مهارت و تخصص، علاقمند به انجام آن کارها باشد.