زمانی که در رابطه با اصولگرایی صحبت به میان می آید دو مؤلفه باید مورد نظر قرار گیرد. مؤلفه اول ایدئولوژی، تفکر و اندیشه جریان اصولگرایی است که منبعث از آرمان ها و تفکرات امام و رهبری است.
حسین کنعانی مقدم فعال اصولگرا در ادامه این یادداشت در روزنامه روزان می نویسد: این اندیشه برخلاف جریان هایی که اسلام منهای روحانیت را تبلیغ میکنند مبتنی بر اسلامیاست که از روحانیت گرفته میشود. مؤلفه دوم مشی سیاسی جریان اصولگرایی است.
اصولگرایی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در قالب احزاب، گروه ها و تشکل های مختلف از حزب جمهوری اسلامی گرفته تا جبهه مردمی انقلاب اسلامی(جمنا) ظهور و بروز داشته، این مشی سیاسی دارای فراز و نشیب ها، ریزش ها و رویش هایی بوده است و حتی جریانهای انحرافی و نفوذی در آن فعال بودند، اما در انتخابات اخیر جریان اصولگرایی به خرد جمعی رسید که یک نامزد واحد داشته باشد.
16 میلیون رأی نشان دهنده این است که تفکر اصولگرایی دارای پایگاه مردمی است. البته احتمالاً مشی اصولگرایی نیاز به نقد و بازخوانی دارد، اما تفکر این جریان همچنان جایگاه و پایگاه خود را دارد. کسانی که دنبال ضربه زدن به جریان تفکر اصولگرایی در مشی سیاسی هستند، به نظر میرسد باید دنبال بازسازی و نوسازی خود و سازمان رأیشان باشند. بهتر است این گروه در شعارهایشان برای جذب آرای خاکستری تجدید نظر به عمل آ ورند و مطالبات مردم را مطرح سازند.
کسانی که درصدند تفکر اصولگرایی را زیر سوال ببرند و ایدئولوژی آن را مورد تردید قرار دهند در اشتباه و خودزنی هستند. اصولگرایان اسلام منهای روحانیت را نمیپذیرند و بحثهایی که تحت عنوان «نو اصولگرایی» مطرح میشود، صحیح نیست زیرا هر بازی در قاموس سیاسی معنای خود را دارد. «نو» یعنی مشیای که تا به امروز در دست داشتیم از ریشه و تفکر غلط بوده والان درصدد هستیم تا تعریفی نو دراندازیم. این نگاه اشتباه است، البته امکان دارد در ابتدا طرحی نو مطرح شود ولی نمیتوانیم منکر تفکر و اندیشه اصولگرایی شویم که زیر سوال بردن انقلاب را به دنبال خواهد داشت.
همه امکان نقد را دارند. پیش از ورود به انتخابات بر این اعتقاد بودم که باید در جریان اصولگرایی به یک سازمان مشترک و منسجم دست پیدا کنیم و اولین نیاز جریان اصولگرایی وحدت و انسجام بود زیرا وحدت رمز پیروزی انقلاب محسوب میشود. تا حدودی هم جریانات اصولگرایی زیر یک چتر قرار گرفتند، اما ائتلاف صورت گرفته انتخاباتی بود درحالیکه باید سیاسی می بود یعنی بر اساس مشترکات سیاسی دست به ائتلاف میزدند. در آن صورت ائتلاف سیاسی به تحقق میرسید و بحث های امروز بر زبان آورده نمیشد، اما ازآنجاکه ائتلاف انتخاباتی بر کاندیداتوری آقای رئیسی صورت گرفت و وی اکنون که شکست خورده است اصولگرایان دیدگاه هایشان را بر اساس مشی خود مطرح میکنند. ائتلاف سیاسی ما را به سمت وحدت رویه و فکری حرکت میداد که این اتفاق هنوز روی نداده، ولی ظرفیت این مسئله در جمنا وجود دارد که بتواند یک گام جلوتر بردارد و دست به بازسازی برخی از نیازها زند.
اصولگرایان در انتخابات اشتباه تاکتیکی داشتند و به جای جذب آرای خاکستری و تغییر شعارها به سمت مطالبات مردم، به دنبال جذب آرای سیاه رفتند که شاهد بودیم بسیار از افراد در جریان اصولگرایی نسبت به این موضوع واکنش منفی نشان دادند و شاید باعث ریزش آرا هم شد. طیف اصولگرایی وسیع است ولی جمنا میتواند این چتر را باز کند و همه را در برگیرد. اینکه ما فکر کنیم یک جریان مانند محور رفتار کند و همه دور آن جمع شوند، اشتباه است. باید یک هسته مرکزی تشکیل شود و باقی در اقمار آن در عین حفظ استقلال به صورت هماهنگ و همگرا حرکت کنند. تا زمانی که هرمیفکر میکنیم یعنی فردی در بالا قرار داشته باشد و سایرین در پایین جایگیرند و به سلسله مراتب سیاسی میاندیشیم، موفق نخواهیم شد. باید در ساختار تغییرات جدی ایجاد شود.
جمنا مکانیسمی دموکراتیک داشت. مجمع عمومی تشکیل شد و از بین آن تعدادی معرفی شدند که در معرض سنجش و آزمون قرار گرفتند. 10 نفر مشخص شدند که از بین آنها 5 و درنهایت به یک نفر رسیدند. در این فرایند پروسه طولانی طی شد، البته بسیاری از کسانی که در جریان اصولگرایی قرار دارند به توصیه های خبرگان توجه میکنند و این معنای تحمیل کردن را نمیدهد زیرا خبرگان وارد صحنه ها و کشمکش های سیاسی نمیشود آنها از استقلال رأی خود برخوردارند. به نظر میرسد که آقای میرسلیم باید پیش از آنکه آقای رئیسی را مورد خطاب قرار دهد، توضیح دهد که آیا ایشان هم با توصیه جمع دیگری وارد صحنه انتخابات شد یا خیر؟ آقای رئیسی هم باید شخصاً در این خصوص شفافسازی کند.
* پی نوشت:
پس از پایان انتخابات و شکست سنگین اصولگرایان درنتیجه برگزاری آن، تصمیم گیران در این طیف سیاسی مطرح کردند که ساختار درونی اصولگرایان نیاز به بازسازی درونی دارد، اما بر اساس اخبار به جای انجام این کار تخریب درونی آغازشده است. سید مصطفی میرسلیم از کاندیداهای ریاست جمهوری 29 اردیبهشت ماه در گفتگویی، دیگر کاندیداهای اصولگرایان را موردنقد قرارداد و گفت که «50 نفر از اعضای مجلس خبرگان ابراهیم رئیسی را به جبهه مردمی نیروهای انقلاب تحمیل کردند. او (ابراهیم رئیسی) به دلیل سابقه امنیتی و قضائی نباید وارد انتخابات ریاست جمهوری میشد.» به نظر میرسد با این روشی که اصولگرایان در پیشگرفته اند نتیجه آن نه تنها، بازسازی درونی نخواهد بود بلکه باید نسبت به آینده این جریان سیاسی احساس نگرانی کرد زیرا روزهای خوبی در انتظار آنها نخواهد بود.
*منبع:روزنامه روزان،1396،5،4