خبرگزاری خبرآنلاین در گفت و گویی به نقل از محسن حکیم آورده است:ازلحاظ طراحی جنگی، مستشاران ایرانی نقش بسیار مهمی داشتند.ایراناز سقوط بغداد جلوگیری کرد و آنها بودند که در آن وضعیت مدیریت صحنه و آرایش نظامی را ترتیب دادند که داعش ابتدا متوقف و سپس عقب زده شود.
محمد اکبری در مقدمه آورده است: موصل پس از تلاشهای بسیار نیروهای عراقی در مقابله با داعش به طور کامل آزاد شد. موصل سومین شهر بزرگ عراق و به عنوان پایتحت خود خوانده داعش مطرح بود که با آزادی کامل آن در حال حاضر، داعش هیچ پایگاه سرزمینی در عراق ندارد و مبارزه با آن وارد مراحل امنیتی و عقیدتی خواهد شد. اینکه چه مولفه هایی در عراق باعث اتحاد مردمی و آزادی کامل موصل شد و همچنین آینده موصل و عراق بعد از داعش چه خواهد بود، موضوعاتی هستند که در کافه خبر خبرآنلاین با سید محسن حکیم مشاور سیاسی مجلس اعلای اسلامی عراق در میان گذاشیم.
مشروح این گفت و گو را در زیر بخوانید.
سفر سید عمار حکیم اولین سفر یک مقام عراقی بعد از آزادی موصل به ایران بود. در این سفر چه چیزهایی مطرح و دنبال شد؟ ایران و عراق در آینده چه سیاستی را دنبال خواهند کرد؟
روابط ایران و عراق فرا راهبردی است. در همه زمینه های تاریخی، تمدنی، جغرافیایی، ژئوپلتیکی، ژئواستراتژیکی، همچنین در حوزه علیمه و مراجع عظام، دو ملت با همدیگر ارتباطات ریشه ای و سیستماتیک دارند، علیرغم تلاشهایی که دشمنان هر دو ملت درطول سالیان گذشته کرده اند تا بتوانند رخنه ای در روابط ایجاد کنند نتوانسته اند موفق باشند. در طول 4 قرن گذشته 24 جنگ بین ایران و عراق انجام شده که جنگ تحمیلی آخرین آن بود و 8 سال طول کشید.
هم ملت عراق و همانطور که ملت ایران این تصمیم را دارد تا بتوانند سطوح ارتباط را تا حدی بالا ببرند که هیچ کس در هر جایگاهی جرات نکند به این روابط طبیعی و برادرانه و همسایگی و تاریخی را با میراث مشترک ضربه ای بزند. لذا در طول این مدت این ارتباطات وجود داشته است و رهبران سیاسی هر دو ملت ارتباطات خوبی با هم دارند. شاید در کمتر هفته ای یکی از مسئولین هر دوکشور در پایتخت دیگری حضور نداشته باشد.
این ارتباطات روابطی طبیعی است. برخی البته به این روابط خرده می گیرند وبا نامهای نفوذ و غیره از آن نام می برند که باید گفت نفوذی در کار نیست و این ارتباط حقیقی و واقعی است که بین دو ملت وجود داد. قبلا موانعی ایجاد شده بود و دولتهایی که در عراق حاکم بودند دولتهایی با نگاه مثبت نبودند و با دید ایجابی به موضوع نگاه نمی کردند و مانع تراشی می کردند ولی اکنون اینها از میان رفته است و نمایندگان هر دو ملت در حال حاضر راحت ارتباط می گیرند. در این سفر با آقای روحانی دیدار شد. سیاستهای بین دو کشور مرور شد و بر منافع مشترک تاکید شد. با دکتر لاریجانی، شمخانی و آقای ظریف دیدار داشتیم و گفت و گوهایی شکل گرفت که دیدارهای خوبی بودند.
فرصتهای جدیدی می تواند در دوره جدید شکل گیرد تا طرفین بیش از این به توسعه روابط کمک کنند؟
این یک فرصت مهمی است که می شود از آن استفاده کرد. امروز منطقه با چالش هایی روبرو هست. دیدگاههای همسانی وجود دارد و باید ادامه پیدا کند. همانطور که حیدر العبادی در این اواخر در تهران حضور داشت و سید عمار حکیم در تهران حضور پیدا کرد و مسئولان دیگر از دو طرف دیگر رفت و آمدهایی دارند.
به هر ترتیب این سفرها موثر است و منطقه هم با چالشهایی روبرو است که نقش منطقه ای عراق در این زمینه مهم است. عراق پتانسیل و داینامیک مهمی دارد و با توجه به اینکه یک کشور عربی و همسایه و دوست ایران است نقش مهمی می تواند در حل و فصل مشکلات و بحرانهای منطقه ای داشته باشد و در نزدیک سازی برخی دیدگاهها ایفا کند. قطعا همه ما در یک منطقه جغرافیایی تاریخی حضور داریم و جغرافیا قابل تغییر نیست و باید تعاملی داشته باشیم که بتوانیم راه حل ها و راهکارهای حل مشکلات را مدیریت کنیم و روی آنها توافق کنیم.
هر گونه اختلاف در منطقه می تواند باعث شود جای پای افراد بیگانه ایجاد شود و هر کسی به منطقه تحمل شود منافع خود را دنبال خواهد کرد. در نتیجه کشورهای منطقه هر چه دیدگاههای نزدیک به هم داشته باشند علیرغم داشتن اختلافات هم می تواند در چارچوب قابل تعریفی آن را حل کنند تا به منافع همدیگر ضربه نزند.
سفر آقای عبادی و دیدارهای شکل گرفته را چگونه ارزیابی می کنید؟
سفر آقای عبادی دو بعد مهم داشت. بعد منطقه ای که ایشان به سه کشور عربستان و ایران و کویت سفر کردند. سفرهای خوبی بود و جنبه دیگر آن مطرح شدن مسائل دو جانبه بود. عراق در بصره و بغداد نیروگاههایی ایجاد کرده است و به خاطر شدت گرما در عراق این نیروگاهها باید با گاز طبیعی کار کنند که کارهای لوله کشی آنها انجام شده که برای کارهای پایانی آن نیاز به توافقاتی بود که این توافقات در عرض یک روز شکل گرفت که این گاز به نیروگاهها تزریق شود و برق رسانی انجام گیرد. همچنین مشکلات دیگر حمل و نقل، مسائل بانکی و تعرفه ها و همچنین مسائل مرزی و خطوط مرزی دنبال می شود. اتفاقا در مرز رودخانه اروند رود اختلافاتی وجود دارد که قابل حل است، توافق نامه 1975 الجزایر وجود د ارد که می تواند بر مبنای آن حل شود.
در حال حاضر در عراق کسی با توافق الجزایر مشکلی دارد؟ آیا این موضوع برای همه پذیرفته شده است؟
معاهده 1975 الجزایر یک معاهده است که در دبیرخانه سازمان ملل ثبت شده است و بر مبنای ماده 102 منشور سازمان ملل هر توافق نامه و قراردادی که در دبیرخانه ثبت شود رسمی است و هیچ یک از طرفین نمی توانند آنرا نقض کنند مگر با توافق مجدد. لذا آقای طالبانی به عنوان رئیس جمهور وقت با نامه ای رسمی برای ایران آنرا مورد شناسایی قرار داد که به هر روی با توجه به سیر قانونی آن در پارلمانهای دو کشور نیاز به آن هم نبود. جو بعثی عراق مدعی بود چون صدام آنرا پاره کرده از درجه اعتبار ساقط شده ولی واضح است که پاره کردن یک طرفه آنرا از اعتبار ساقط نمی کند.
لذا به هر ترتیب کمیته ای دو طرفه در حال تشکیل است که دو کشور مشکلاتشان را حل کنند. در روی زمین مشکلی وجود ندارد و فقط بحث تالوگ در رودخانه مسائلی وجود دارد که می تواند حل شود.
سد سازی ترکیه بر روی دجله و فرات بر اروند رود هم تاثیر دارد و به آن مربوط می شود آیا عراق هم پای ایران با این موضوع مخالفت کرده است؟
ترکیه از 1973 تا به حال 21 سد بر روی دجله و فرات زده است که هم بر سوریه و هم عراق تاثیر داشته است. لذا یکی از مشکلات عراق و ترکیه روی آب است. این موضوع روی اروند رود هم تاثیر دارد.در عراق هم مسایلی برای مواجهه و برخورد قانونی با این موضوع مطرح شده است. ترکیه باید به حق همسایگان در خصوص آب توجه کند و این موضوعی است که به هرحال برای همه کشورهای همسایه ترکیه مهم است.
وضعیت موصل را برای ما تبیین کنید؟ در حال حاضر چه شرایطی حاکم است؟
باید گفت که پیشرفت بسیار خوبی در موصل حاصل شد و در آخرین گزارش از موصل فقط 500 متر مربع تا آزاد سازی کامل موصل فاصله مانده است که شامل دو خیابان است که این نیز در یکی دو روز آینده میسر خواهد شد. البته داعش از عملیاتهای انتحاری خود برای مقاومت استفاد می کند.شاید تا تمام شدن همین مصاحبه آن دو خیابان هم آزاد شده باشند.
بعد از این پاکسازی کامل در موصل، هنوز منطقه دیگری هم در عراق وجود خواهد داشت که داعش در آن حضور داشته باشد؟
بعد از شهر موصل فقط سه منطقه کوچک وجود دارد که داعش در آنها هستند، یکی تلعفر با دو شهر مهم ایازیه و محلبیه در استان نینوا. دوم منطقه هویجه شهر ریاض، قشاع و عباسیه که در منطقه کرکوک است. و سومی در منطقه انبار در مرز سوریه که سه شهر کوچک آنه، راوه و قائم است که کاملا محاصره شده هستند که با پاک سازی آنها هیچ گونه حضور نظامی داعش وجود نخواهد داشت. از این رو از چهل درصد تصرف شده توسط داعش فقط 4 درصد باقی مانده است. موصل در واقع نمادی برای داعش بود که فروپاشی موصل به نوعی فروپاشی داعش است. چون پایگاه دیگری برای آنها وجود ندارد.
اینکه گفته می شد که قبل از حضور داعش برخی فتنه ها از انبار شروع شد درست است؟
بعثی ها در آنجا تمرکز کردند و گفته می شد ارتشی های رانده شده در آنجا کانونی شکل دادند که به هر روی همه اینها، شهر رمادی یا حدیثه و اطراف آنها همه پاکسازی شدند. منطقه فلوجه و اطراف آن، خالدیه، منطقه ابو غریب همه شان پاکسازی شده و فقط آن سه شهر مرزی باقی مانده است.
خب همانطور که می دانیم آزاد سازی موصل و پاکسازی عراق از داعشی ها پایان بعد نظامی و سقوط دارالخلافه است و پس از آن لایه امنیتی شروع خواهد شد. آیا عراق برای این دوران هم امادگی دارد و به نظر شما این دوره چند سال طول خواهد کشید؟
بله در این مرحله تهدید نظامی به تهدید امنیتی و پلیسی تبدیل می شود که مدتی طول می کشد این شرایط هم بطور کامل به ثبات برسد. باید توجه کرد که در این موضوع پیشرفت های بسیار زیادی انجام شده است. در سال 2008 در روز بیست الی 25 خودرو فقط در بغداد منفجر می شد. در سال 2013 در کل سال آمار به 500 انفجار رسیده بود، یعنی از 25 انفجار به یک و نیم انفجار. امسال تا پایان ماه پنجم میلادی فقط 8 انفجار وجود داشته که بخاطر کار اطلاعاتی دقیق بوده است که اینها هم از بیرون و مناطق تحت نفوذ داعش وارد می شد. از طرف دیگر ضربات بسیار زیادی به انها وارد شده ولی به هر حال هنوز تا رفع کامل تهدید امنیتی کمی فاصله وجود دارد.
تصمیم برای دنبال کردن آنها بعد از مرزهای عراق و در مرزهای سوریه وجود دارد؟
برای هر کشوری امنیت ملی خط قرمز آن است. خط قرمز امنیت ملی عراق تروریستها هستند که بتوانند ضربه ای بزند و امنیت ملی عراق را مختل کنند. هر چه امنیت ملی اقتضا کند بر طبق قانون اساسی و نظر فرمانده کل قوا که نخست وزیر است و اگر که صلاح ببیند با توجه به دیدگاههایی که وجود دارد هر چه که تصمیم گرفته شود انجام گرفته خواهد شد. تاکنون تصور آقای عبادی این بوده است که با گرفتن مرزها نیاز به ورود به خاک سوریه نیست. در حال حاضر هم آنها در داخل در حال فروپاشی هستند. مرزها بسته و قفل می شود و با نیروهای حشد و هم گارد مرزی و هم ارتش و پلیس فدرال این مهم پیش خواهد رفت. لذا این 620 کیلومتر مرز با سوریه اگر بسته شود هیچ گونه تهدید از آن طرف نمی تواند تهدیدی باشد.
چالشی وجود دارد برای اینکه موصل توسط چه کسانی باید اداره شود. در این مورد تصمیم گرفته شده است؟
این سوال مهمی است. موصل به نوعی عراق کوچکی است. یعنی در آن شیعه هست سنی هست، کرد، ترکمان، ایزدی همه وجود دارند. لذا باید مدیریت دقیقی شکل بگیرد که هیچ کدام اینها احساس به حاشیه رفتن نداشته باشند و مجددا پیش زمینه و بستر ظهور نیرویی دیگری وجود نداشته باشد. کار فکری، فرهنگی عقدیتی نیاز است که از عواطف و احساسات مردم استفاده نشود.
اینکه موصل به 5 استان کوچک تر با قومیت های مختلف شکل گیرد به صلاح است و می تواند منافع همه را تامین کند؟
تا کنون همه طرفهای موثر در موصل به حفظ موصل با محدود جغرافیای قبلی معتقد هستند. این نیست که هیچ صدایی وجود نداشته باشد ولی اراده جدی وجود ندارد و قطعا خود ساکنان و شهروندان باید مسئولیتهای را به عهده بگیرند.
احتمال اینکه موصل به عنوان منطقه فدرالی به مانند اقلیم کردستان به منطقه اقلیم سنی نشین تبدیل شود وجود دارد؟
به هر ترتیب هر کاری که با قانون اساسی پیش برود می تواند موضوعیت پیدا کند. در قانون اساسی موضوع فدرالیسم پیش بینی شده است. اما اینکه در حال حاضر شرایط کنونی عراق این اجازه را می دهد یانه باید گفت اکنون شرایطی جنگی حاکم است و شرایط مطلوبی نیست.
بحث ادعای مالکیت کردها بر مناطقی از موصل چگونه است و همچنین بحث استقلال و تجزیه آنها به کجا انجامیده است؟
مناقطی در قانون اساسی تحت عنوان مناطق متنازع علیه تعربف شده است. اینها چه مناطقی هستند. مناطقی هستند که مرزهای اقلیم کردستان در ماه سوم سال 2003 که جنگ امریکا علیه عراق آغاز شد آن مناطق اقلیم کردستان که به خط آبی معروف است شکل گرفت. برخی مناطق دیگر در نینوا، کرکوک و دیاله وجود دارد که روی آنها حرف هست. در قانون اساسی در ماده 140 سازو کاری تعریف شد که اولا همه افراد سرشماری می شوند. بعد از سرشماری یک همه پرسی گذاشته می شود. خود مردم تصمیم می گیرند که تابع اقلیم بشوند یا نشوند. به هر ترتیب هر عملی باید قانونی شود. قانون اساسی یک قرارداد اجتماعی سیاسی است که بین همه شهروندان عراقی به تصویب رسده است.
در حال حاضر مبنای قانونی کار بارزانی برای همه پرسی چیست؟ خللی در قانون وجود دارد؟
دولت عراق معتقد به وحدت است و معتقد است هر استقلال و تجزیه ای از عراق خلاف قانون اساسی آن است. در قانون بر وحدت تاکید شده و در آن هیچ بحثی از استقلال و جدا شدن سرزمینهای عراق از دولت مرکزی نیامده است. کل بخش عربی عراق معتقد است که وحدت عراق باید بماند. اکنون هم که سیستم فدرالی حاکم است و برادران کرد هم در حقیقت شئونات خود را اداره می کنند. بحث نفت عراق مطرح بود که نفت عراق هم باید بوسیله دولت مرکزی عراق مدیریت شود.
مهمترین عنصر در وحدت عراق، نفت عراق است و اگر این بحث بخواهد منفک یا تجزیه شود دیگر چیزی از عراق باقی نمی ماند. اتفاقا بیشترین ماده ای که در قانون اساسی محل بحث قرار گرفت موضوع نفت بود. اینکه کردها اصرار داشتند نفت تابع اقلیم شود. اما تمام ارکان دیگر گفتند که مالکیت نفت باید به کل عراق برگردد و موضوعی ملی است و بعد از آن باید به نسبت سه عنصر شاخص مساحت، جمعیت و محرومیت بین همه استانها تقسیم می شود.
اگر بارزانی به مخالفتها توجه نکند و رفراندوم برگزار کند احتمال برخورد وجود دارد؟
دولت همیشه سعی کرده است مشکلاتش را با گفت و گو و تفاهم حل کند نه با قوه قهریه و این موضوع هم باید از این راهکار حل شود. بغداد با همه ارکان شکل گرفته و در آن کرد و سنی و شیعه وجود دارند، رئیس جمهور در حال حاضر کرد است. وزرای کرد وجود دارند. لذا بغداد موافق این موضوع نیست. بغداد منطقش این است که قانون اساسی اجرا شود و همه سوگند خورده اند که حافظ منافع و اتحاد عراق باشند.
آیا اساسا شرایط کنونی مستعد چنین تجزیه طلبی هست؟
کردستان به دریا راه ندارد. اگر به آبهای آزاد راه داشت شاید مشکلاتش را می توانست حل کند. همه کشورهای همسایه هم نسبت به این موضوع ایراد دارند. کردها به هر ترتیب می گویند حق تغییر سرنوشت ملت ماست و ما تنها ملت در جهان هستیم که دولت نداریم. این حق تاریخی ما است. چرا آن را به رسمیت نمی شناسید.
باید گفت که اولا شرایط منطقه در حال حاضر این مسئله را اقتضا نمی کند. این دیدگاه بغداد است و کسی وجود ندارد که موید استقلال کردستان در این دوران باشد. همه ما از حقوق حقه ملتها دفاع می کنیم ولی باید شرایط را در نظر گرفت. داعش تازه در حال اخراج از عراق است، با این همه هزینه و فداکاری و ایثار و عراق در حال حاضر نیازمند بازسازی است. از سوی دیگر سوریه و ترکیه و مناسبات دیگر وجود دارد. رایزنی هایی شروع شده با کردستان برای اقناع کردن آنها برای لغو آن و امیدواری وجود دارد به نتیجه برسد. کردها جزو قسمت تجزیه ناپذیر کشور هستند.
همانگونه که بعد از سرنگونی صدام تلاشهایی شد که آنها حق شان را بدست بیاورند و در تمام مناسبات وجود داشته باشند. آنها لایتجزع هستند و قابلیت تفکیک از ملت عراق وجود ندارد. عراق، کردستان را به عنوان قلب خود می شناسد و هیچ کس راضی نمی شود قلبش را از دست بدهد.
همه تلاشها در همین راستا است و قانون اساسی هم روشن است و به حقوق فدارلی پایبند است.
وضعیتی که بین کشورهای حوزه خلیج فارس و قطر بوجود آمده چگونه است و جایگاه و نقش عراق در آن چکونه ارزیابی
می شود؟
هر تنشی در منطقه ایجاد شود امنیت منطقه بلکه جهان به خطر می افتد. امنیت دسته جمعی یعنی امنیت جهان یکی است. مخصوصا که امنیت منطقه خاورمیانه به هم پیوسته است. نگرانی بسیاری وجود دارد که برای مثال داعش به کشورهای خود برگردند و خطراتی را در همه کشورها ایجاد کنند.
همه جهان در معرض تهدید است . عراق تلاش کرده است امنیت را به منطقه برگرداند چون امنیت عراق امنیت منطقه و بر عکس است. از این رو امنیت تجزیه ناپذیر است و اختلافات مشکل را حل نمی کند. تاریخ هم ثابت کرده است با تشریک مساعی و تعامل مسائل حل می شود.
برخی زمزمه هایی علیه حشد الشعبی مطرح می کنند. آینده آنها چگونه خواهد بود؟
حشد الشعبی یکی از مهمترین نیروهایی بود که زحمت بسیاری کشید و نقش مهم و فرا آینده در استقلال عراق کشیده است. باید به یاد بیاوریم که داعش فقط چند کیلومتر با بغداد و مقر مسئولین عراقی فاصله داشت. عرصه بر همه تنگ شده بود که با فتوای بسیار مهم و تاریخی آیت اللله سیستانی که بسیار بجا و خردمندانه بود و خیزش جوانان عراقی و کمک کشورهای دوست مانند ایران که بدون چشم داشت به میدان آمدند حل و فصل شد.
امروز شاهد هستیم که حشد الشعبی نه در بغداد بلکه در دور ترین منطقه و لب مرز سوریه جنگ می کنند. باید گفت داعش قوی ترین و با اعتقاد ترین نیروی تروریست در جهان معاصر است که حجم حملات انتحاری اینها بی سابقه است.
در قضیه موصل یکی از سخت ترین جنگها را شاهد بودیم. مردمی که وجود داشتند و روشهایی که داعش به کار می بردند، از این رو حشد الشبی نقش مهم و ارزنده ای داشته و از طرفی قانون حشد هم در پارلمان به تصویب رسید و زیر نظر فرمانده کل قوا یکی از نیروهای نظامی عراق خواهند بود.
امریکایی ها نقش خود را به شکل بسیار زیادی در آزادی موصل برجسته می کنند. آنها واقعا چقدر نقش داشتند؟
مجموعه ای از داده ها وا طلاعات را وقتی کنار هم می گذارید می بینید که امریکایی ها در این موضوع جدی نبودند. اراده مشخصی برای این کاردر بین آنها وجود نداشت و بیشتر طول کشیدن و کش داده شدن جنگ را دنبال میکردند. بارها پیش آمد که در عملیاتهای مختلف که می توانستند بهتر عمل کنند سستی به خرج داده و فرصتها از دست رفت. از این رو آنها هر چند در آسمان حضور داشتند اما آنگونه که باید نقش مهمی ایفا نکردند.
پس این درست است که اگر ایران نبود بغداد یا حتی شهرهای کردی سقوط می کرد.
بله ادعای درستی است. ما که در بغداد بودیم، موضوع را از نزدیک درک می کردیم. در آن روزها حتی نیروهای حفاظت هم مجبور بودند در آن قسمتها بجنگند. برای اینکه واقعا صحنه را درک کنیم چگونه بود باید روزهایی را یادآور شوم که در سال 2014 بود که در نزدیکی غروب بود و ما در جایی با مسئولین حضور داشتیم. تماس گرفتند که اینها در موصل ریخته اند و جلو می آیند. گفتند اوضاع به هم ریخته است. مایه تعجب ما بود. ما سه لشکر در موصل داشتیم. هنوز ساعتی نگذشته بود که دوباره تماس گرفتند و گفتند در حال پیشروی هستند. در عرض سه چهار ساعت موصل سقوط کرد. ارزیابی وزرات دفاع این بود که فقط 27 میلیارد دلار در سقوط موصل خود وزارت دفاع خسارت دیده است. بعد از آن تا سامرا رسیده بودند و تا منطقه بلد را گرفته بودند و تا دجیر در نزدیکی بغداد رسیده بودند که فتوای داده شد و مردم به جبهه ها ریختند.
در این قسمت هم از لحاظ طراحی جنگی، مستشاران ایرانی نقش بسیار مهمی داشتند. خصوصا سردار سلیمانی. آنها بودند که در آن وضعیت مدیریت صحنه و آرایش نظامی را ترتیب دادند که داعش ابتدا متوقف و سپس عقب زده شود و بعد پاکسازی شروع شود. مثلا اینکه چه جاهایی باید بسته شود و نیروها چگونه جلو بروند، دفاع چگونه باشد حمله چگونه باشد و طراحی های نظامی ریخته شد. بویژه اینکه ایران تجربه حضور در سوریه را هم داشت. همچنین ایران کمک بسیاری در تجهیز سلاحهای عراق کرد.
لذا با تلاشهای بسیاری پاکسازی و اخراج داعش بدین جا رسید. نکته ای که وجود دارد روحیه جنگ وجود نداشت ولی وقتی که ارتش و پلیس فدرال روحیه حشد الشعبی را دیدند که چگونه پای کار است روحیه جدیدی در آنها هم شکل گرفت و آنها هم که فرار کرده بودند برگشتند.
وقتی امکانات ارتش با روحیه حشد باهم می شد نیروی عجیبی ایجاد می شد. در بعضی جاها حتی اینها در کنار هم می جنگیدند و این روحیه بسیار موثر بود و کارهای زیادی را پیش برد. از این رو امروز حشد یکی از نهادهای مهم و تضمین کننده امنیت عراق است و در کنار ارتش، پلیس فدرال و مبارزه با تروریسم خواهد بود.
آرایش سیاسی درون شیعیان در حال حاضر چگونه است؟
بعد از اینکه سید عمار حکیم رئیس تحالف شد جان تازه ای در تحالف دمیده شد، با توجه به اینکه سه سطح تصمیم سازی درون تحالف تصویب شد . شورای رهبری شورای سیاسی و هیات عمومی. 11 کمیته تخصصی شکل گرفت و سفرهای استانی برای بررسی مشکلات و حل و فصل آنها پی گرفته شد. جنبه خارجی هم به آن داده شد و سفرهایی به اردن، مصر، کویت و ایران شکل گرفت و به عربستان و کشورهای دیگری هم از تحالف برای ایجاد همکاری و تعامل دعوت کرده اند.
تنشها چگونه در بین گروهها حل شد؟
وقتی تحالف آمد از گروهها دعوت کرد تا در کنار هم باشند. آقای سید عمار حکیم به خاطر ارتباطات خوبی که هم با آقای مالکی، مقتدا صدر، هم آقای عبادی و جعفری و هم نیروی حشد داشت توانست یک نوع از اجماع و وفاق را شکل دهد.
نزدیک ترین انتخابات عراق در چه زمانی برگزار خواهد شد؟ کسانی هستند که خواستار عقب افتادن انتخابات هستند؟
نزدیک ترین انتخابات در ماه چهارم سال 2018 خواهد بود. در این روز هم انتخابات پارلمانی و هم شوراهای استانی خواهد بود. برخی هستند که این را بخواهند که انتخابات عقب بیفتد. اما تصمیم تحالف ملی این است که حتی یک روز هم عقب نیفتد و اگر این باشد نقض قانون اساسی خواهد بود. از این رو انتخابات مشروعیت دهی و امنیت برای نظام است.
خبرگزاری خبرآنلاین/19تیر96