کد خبر: ۱۰۵۷۰۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۸ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۶ - 20 June 2017
شناسایی ثروتمندان که متاسفانه وزارت کار در دولت آقای روحانی پیگیری کرد به نظرم آب در هاون کوبیدن بود و مقدار زیادی هزینه صرف و وقت تلف شد.پرداخت یارانه‌ باید منحصر به اقشار تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی باشد.

موسی غنی نژاد اقتصاددان حامی دولت گفت: شناسایی ثروتمندان که متاسفانه وزارت کار در دولت آقای روحانی پیگیری کرد به نظرم آب در هاون کوبیدن بود و مقدار زیادی هزینه صرف و وقت تلف شد.پرداخت یارانه‌ باید منحصر به اقشار تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی باشد.

به گزارش تسنیم، موسی غنی‌نژاد، اقتصاددان حامی دولت یازدهم معتقد است از همان ابتدای اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، اشتباهاتی توسط دولت وقت صورت گرفت و آن هم پرداخت یارانه به تمام اقشار بود. او می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید در تمام کشورهای دنیا کسانی از این یارانه‌ها استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند که نیازمند واقعی هستند. اما تصمیم سه برابر کردن یارانه افراد نیازمند تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی نشانه‌‌ای است مبنی بر اینکه تخصیص یارانه به اقشار کم‌درآمد و نیازمند واقعی محقق خواهد شد. البته این تنها در گروی تصمیم دولت دوازدهم است. غنی‌نژاد عنوان می‌‌‌‌‌‌‌‌کند که وعده افزایش یارانه‌ها وعده‌ای پوچ است چرا که تنها تورم را به واسطه چاپ اسکناس بیشتر بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌برد و ایران را به ونزوئلا تبدیل می‌‌‌‌‌‌‌‌کند. در عین حال، می‌‌‌‌‌‌‌‌توان از راه شناسایی درست افراد نیازمند، درآمد افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی را سه برابر و حتی بیشتر کرد. مشروح مصاحبه آینده‌نگر با غنی‌نژاد را در ادامه می‌‌‌‌‌‌‌‌خوانید.

پیش‌بینی شده بود که طرح هدفمندی یارانه‌ها در مدت‌زمان معین و در بازه زمانی پنج‌ساله اجرا شود. از زمان تعیین‌شده مدتی گذشته است. به نظر شما دولت آینده در این زمینه باید چه اقداماتی انجام دهد؟

به نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد موضوع یارانه‌ها که در این انتخابات هم بسیار از سوی کاندیداها مطرح شده بود، باید در ابتدای دولت آقای روحانی یا به عبارتی همان دولت یازدهم حل و فصل می‌‌‌‌‌‌‌‌شد که متاسفانه این اتفاق مهم صورت نگرفت و پرداخت یارانه به همان شیوه سابق تداوم یافت. در خصوص این طرح باید بگویم اساسا یارانه دادن به تمام مردم کشور کار اشتباهی بود. در واقع این طرح کاملا پوپولیستی بود که در آن زمان با اتکا به درآمدهای بالای نفتی این کار را آغاز کردند و در عمل هم مشاهده کردیم که از ابتدای راه دچار مشکل شد. مابه‌التفاوت افزایش قیمت حامل‌های ‌‌‌انرژی که قاعدتا قرار بود منبع تامین یارانه‌ها باشد به اندازه‌ای نبود که بتواند کل هزینه یارانه‌ها را تامین کند. در نتیجه دولت آقای روحانی باید از ابتدا این طرح را کنار می‌‌‌‌‌‌‌‌گذاشت و شکل دیگری به آن می‌‌‌‌‌‌‌‌داد. دولت یازدهم باید می‌‌‌‌‌‌‌‌گفت یارانه دادن برای عموم مردم صرف‌نظر از میزان درآمد و ثروت یارانه‌بگیران کار درستی نیست و باید مانند تمام دنیا، یارانه به افراد نیازمند واقعی که نمی‌‌توانند وسایل معیشت خود را تامین کنند، داده می‌‌‌‌‌‌‌‌شد، نه اینکه تمام مردم حتی افراد خارج‌نشین از این مبلغ سهمی داشته باشند. متاسفانه این کار در دولت تدبیر و امید انجام نشد.

 اما تصمیم سه برابر کردن یارانه افراد نیازمند و آسیب‌پذیر که تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند، نشانه‌ای از نیل به هدف بزرگ اجرای این طرح بود و این بزرگ‌ترین و بهترین کار ممکن در خصوص تخصیص یارانه است منتها کل یارانه‌های ‌‌‌پرداختی باید منحصر به این اقشار باشد. چنانچه دولت بعدی هم به این روش ادامه دهد، می‌‌‌‌‌‌‌‌توانیم امیدوار باشیم که یارانه‌ها فقط به افراد نیازمند تعلق می‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد. مضافا اینکه بند تکمیلی هم به این سیاست می‌‌‌‌‌‌‌‌توان اضافه کرد که افرادی باید مشمول این افزایش میزان یارانه باشند که دارای پرونده در این‌دو سازمان باشند و در حداقل‌های ‌‌‌معیشتی قابل قبول قرار بگیرند و کسانی هم که احساس می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند در آن شرایط هستند اما هنوز تحت پوشش نیستند در یکی از این‌دو سازمان ثبت‌نام کنند و متقاضی افزایش یارانه باشند و تحت پوشش قرار بگیرند. به نظر من راه معقولی که برای یارانه نقدی وجود دارد همین است. خارج از این هرکاری اشتباه خواهد بود. شناسایی ثروتمندان که متاسفانه وزارت کار در دولت آقای روحانی پیگیری کرد به نظرم آب در هاون کوبیدن بود. مقدار زیادی هزینه صرف و وقت تلف شد. وعده‌هایی داده شد و زمان تلف شد و به نتیجه مطلوب هم نرسید. به نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد این پروژه باید کنار گذاشته شود. در هیچ‌جای دنیا برای تخصیص یارانه به افراد، ثروتمندان را شناسایی نمی‌کنند، بلکه نیازمندان را شناسایی می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. سازمانی که باید ثروتمندان را شناسایی کند سازمان مالیاتی است و ارتباطی به یارانه دادن و تحت پوشش قرار دادن نیازمندان نیست. این‌دو وظیفه نباید با هم اشتباه شود.

اشاره کردید که باید در ابتدای دولت یازدهم این اصلاح اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌شد؛ هرچند دولت یازدهم از همان ابتدا هم مخالفت خود را با این طرح اعلام کرد اما روند اصلاح آن تا همین اواخر به طول انجامید. به نظر شما چرا دولت یازدهم نتوانست این موضوع را اصلاح کند؟

متاسفانه از ابتدای دولت یازدهم هم یک دیدگاه منسجم اقتصادی حاکم نبود. عده‌ای بودند که فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌کردند باید بحث یارانه حل و فصل شود و تنها باید به نیازمندان تعلق بگیرد ولی افرادی بودند که می‌‌‌‌‌‌‌‌گفتند این کار موجب نارضایتی می‌‌‌‌‌‌‌‌شود و ما نباید «دستاوردهای اجتماعی» را که دولت دهم برای مردم به ارمغان آورده بود زیر سؤال ببریم و حذف کنیم. این تصور اشتباهی بود که در دولت وجود داشت و متاسفانه غالب شد و دولت به سمت شناسایی ثروتمندان و حذف یارانه آنها پیش رفت که از نظر کارشناسی، عملیاتی و فلسفه سیاسی و تامین معیشت نیازمندان مسیر اشتباهی بود.

در ایران طرح هدفمندی یارانه‌ها نتوانست اهداف خود را محقق کند ولی در کشوری مانند فنلاند طرح هدفمندی یارانه‌ها به تازگی مطرح شده است.

ما نمی‌توانیم ایران را با کشورهایی مانند فنلاند و نروژ مقایسه کنیم. این کشورها در شرایط عینی و نهادی متفاوت و چارچوب فکری دیگری قرار دارند. جمعیت این کشورها به نسبت ایران بسیار کم و بنابراین قابل شناسایی و سازماندهی مالی نسبتا آسان است. تازه باید دید ماهیت آنچه در فنلاند به عنوان یارانه مطرح شده چیست و اصلا ربطی به ساز و کار یارانه‌دهی در ایران دارد یا نه.

 قرار بود درصدی از طرح هدفمندی یارانه‌ها به سبد تولید ریخته شود. اما صنعتگران هم احساس رضایت ندارند. این نارضایتی را چگونه ارزیابی می‌‌‌‌‌‌‌‌کنید؟ علت آن چیست؟

علت این است که دیدگاه کارشناسی در این طرح نداشتند. نمی‌دانستند با افزایش قیمت حامل‌های ‌‌‌انرژی دقیقا چه مقدار منابع ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌شود. ارزیابی آنها غلط بود. ظاهرا تصور نمی‌کردند وقتی قیمت حامل‌های ‌‌‌انرژی را بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌برند تقاضا برای آنها تا چه اندازه کم می‌‌‌‌‌‌‌‌شود. آنها تصور می‌‌‌‌‌‌‌‌کردند با افزایش قیمت تقاضا ثابت می‌‌‌‌‌‌‌‌ماند و با حساب سرانگشتی سود زیادی را برای طرح هدفمندی یارانه‌ها متصور بودند. اما این دیدگاه، حتی از نظر فردی که دانشجوی سال اول اقتصاد باشد نیز اشتباه است. قیمت را که بالا می‌‌‌‌‌‌‌‌برید تقاضا پایین می‌‌‌‌‌‌‌‌آید. به علاوه اصلا فکر نمی‌کردند که یارانه دادن به همه افراد جامعه کار درستی نیست. اگر در نروژ برای همه حساب باز می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند، دیدگاه متفاوتی است و از بهره آن برای آیندگان استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند و میزان کمی نیز به صورت نقدی توزیع می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند. طرح هدفمندی یارانه‌ها بدون کارشناسی و با عوام‌فریبی و شعار آغاز شد که نتایج بسیار بدی داشت.

 برخی از کاندیداهای ریاست‌جمهوری در همین دوره وعده یارانه 150 یا 250 هزار تومانی را می‌‌‌‌‌‌‌‌دادند. این وعده چقدر قابلیت اجرا دارد؟ البته مجلس شورای اسلامی نیز با این شعارها مخالفت کرد و گفت که افزایش یارانه‌ها دست دولت نیست و مجلس باید این تصمیم را بگیرد.

این وعده‌ها به لحاظ کارشناسی قابلیت اجرایی ندارد. این وعده را می‌‌‌‌‌‌‌‌دهند و ممکن است مدتی بعد از به قدرت رسیدن این را عملی کنند؛ اما نتیجه آن چاپ و توزیع پول است که تورم شدیدی ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌کند به طوری که ایران به کشوری مانند ونزوئلا تبدیل می‌‌‌‌‌‌‌‌شود و کل نظام اقتصادی کشور به هم می‌‌‌‌‌‌‌‌ریزد. این وعده‌ها قابل تحقق نیست و تنها عوام فریبی است. در کشور ما هیچ کنترلی روی وعده‌ها وجود ندارد و این شعارها در زمان انتخابات داده می‌‌‌‌‌‌‌‌شود. وگرنه قاعدتا نباید این‌طور وعده دهند.

اگر طرح هدفمندی یارانه‌ها انجام نمی‌شد، وضعیت کشور ما چگونه بود؟

فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌کنم اگر این طرح در کشور اجرا نمی‌شد، وضعیت ایران خیلی بهتر بود. به نظرم حتی کارشناسانی که از طرح دفاع کردند کار اشتباهی انجام دادند. باید قیمت حامل‌های ‌‌‌انرژی در کشور افزایش پیدا می‌‌‌‌‌‌‌‌کرد؛ اما تنها بخشی از منابع آن را برای تحت پوشش قرار دادن اقشار پایین قابل شناسایی هزینه می‌‌‌‌‌‌‌‌کردند. بقیه منابع باید در خود صنایع تولیدکننده انرژی و ترمیم هزینه‌های ‌‌‌ثابتی که مستهلک شده بود، سرمایه‌گذاری می‌‌‌‌‌‌‌‌شد. در دولت‌های ‌‌‌نهم و دهم به اندازه لازم و کافی در صنایع نفت سرمایه‌گذاری نشد و در نتیجه ظرفیت تولید و سطح تولید کاهش یافت. به رغم اینکه دولت یازدهم توانست سطح تولید و صادرات نفت را به قبل از تحریم‌ها برساند اما صنعت نفت دارای مشکلات عدیده‌ای است. اگر سرمایه‌گذاری خارجی وارد نشود این ریتم تولید را نمی‌توان حفظ کرد. آن زمان منابعی که از هدفمندی یارانه حاصل می‌‌‌‌‌‌‌‌شد، باید در زمینه نفت و گاز سرمایه‌گذاری می‌‌‌‌‌‌‌‌شد.

به نظر شما هدفمندی یارانه‌ها ذاتا پوپولیستی تلقی می‌‌‌‌‌‌‌‌شود یا اینکه نحوه اجرای آن چنین تصوری را ایجاد می‌‌‌‌‌‌‌‌کند؟

بارها این را گفته‌ام که خود این مفهوم اشتباه است. هر یارانه‌ای هدفمند است و در مسیر مشخصی حرکت می‌‌‌‌‌‌‌‌کند. اما باید گروه‌های ‌‌‌هدف را مشخص کرد و تنها به آنها یارانه داد و نه به همگان. دولت دهم برای سادگی کار خود، به تمام مردم یارانه داد. شناسایی گروه‌های ‌‌‌هدف به کار کارشناسی نیاز داشت که  البته بسیار سخت است و عملی هم نیست. تنها شناسایی افراد نیازمند در چارچوب بهزیستی و کمیته امداد ممکن است. بقیه 80 میلیون نفر ایرانی از نظر درآمد قابل شناسایی نیستند. آن تفکر از ابتدا اشتباه بود. اما چون نمی‌توانستند گروه هدف خود را شناسایی کنند به همه مردم یارانه نقدی تعلق گرفت. سیاستی که در آن دیدگاه کارشناسی حاکم نباشد، پوپولیستی است. عوام مردم از به دست آوردن پول بدون زحمت خوشحال می‌‌‌‌‌‌‌‌شوند و می‌‌‌‌‌‌‌‌گویند این افراد چقدر سیاستمداران خوبی هستند و به آنها رأی می‌‌‌‌‌‌‌‌دهند. در چند انتخابات گذشته نیز برخی از این روش استفاده می‌کردند.

بنابراین اگر پرداخت یارانه‌ها به درستی انجام شود پوپولیستی محسوب نمی‌ شود؟

یارانه‌ها باید به گروه‌های ‌‌‌هدف مشخص پرداخت شود. یارانه به معنای کمک است. وقتی به فردی که ثروتمند است و در امریکا زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌کند یارانه می‌‌‌‌‌‌‌‌دهیم، قطعا کار اشتباهی کرده‌ایم و از هدف دور افتاده‌ایم. مگر این فرد به کمک نیاز دارد؟ پس تعریف یارانه اشتباه بوده است. یارانه به کسی داده می‌‌‌‌‌‌‌‌شود که نیازمند است.

در تمام دنیا هم به همین شیوه عمل می‌شود؟

بله، این در دنیا به این صورت انجام می‌‌‌‌‌‌‌‌شود. در دنیا افراد نمی‌‌توانند وعده غیرقابل قبولی بدهند. در ضمن یارانه به فردی داده می‌‌‌‌‌‌‌‌شود که نیازمند است. پول دادن به مردمی که نیازی به آن ندارند، بدآموزی به دنبال دارد و ضداجتماعی است. شما به عده‌ای پول می‌‌‌‌‌‌‌‌دهید و فرد می‌‌‌‌‌‌‌‌گوید چرا من کار کنم؟ وقتی به ثروتمندی بگویید که می‌‌‌‌‌‌‌‌خواهید به او کمک کنید، قطعا برای کسی قابل قبول نیست.

اگر یارانه افراد ثروتمند قطع شود آیا می‌‌‌‌‌‌‌‌توان مبلغ یارانه نیازمندان را افزایش داد؟

بله، می‌‌‌‌‌‌‌‌توان درآمد افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی را سه برابر و حتی بیشتر کرد. خیلی هم پسندیده است و هرچقدر بیشتر باشد بهتر است. این افراد شاید 7 یا 8 میلیون نفر در سطح کشور باشند. بیشتر نمی‌شوند. هزینه آن هم برای نظام اقتصادی کشور قابل تحمل است. ولی وقتی یارانه‌بگیران به 70 میلیون نفر افزایش می‌‌‌‌‌‌‌‌یابند، سه برابری کردن یارانه عملی نیست.

تا چه زمانی سیاست یارانه نقدی را می‌‌‌‌‌‌‌‌توان ادامه داد؟

تا زمانی که نیازمندها وجود دارند می‌‌‌‌‌‌‌‌توان کمک کرد. افراد تحت پوشش واقعا نیازمند هستند. باید تا زمانی که بتوانند روی پای خود بایستند، از این محل به آنها کمک شود. یکی از وظایف بهزیستی توانمند کردن افراد کم‌بضاعت است. باید به این افراد کمک کرد تا بتوانند روزی روی پای خود بایستند. هدف اصلی یارانه نقدی باید همین توانمندسازی افراد کم‌بضاعت باشد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: