پس از رحلت امام(ره) بسیاری از معاندان انقلاب، تصوری مبنی بر رسوخ ضعف و فترت در بنیانهای این نظام نوپا داشتند اما جانشینی آیتالله خامنهای که چند ساعت پس از مخابره خبر ارتحال ملکوتی امام عظیمالشان صورت پذیرفت به تمام تصورات معاندان خط بطلان کشید.
به گزارش میزان، رحلت امام خمینی(ره) برای همه ایرانیان و مسلمانان و آزادیخواهان اقصی نقاط جهان جانگداز و تاثربرانگیز بود، اما خبری که چند ساعت پس از رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی مبنی بر جانشینی آیتالله خامنهای مخابره شد، اندکی بار غم و حسرت ارتحال امام(ره) را زدود.
پس از رحلت امام(ره) بسیاری از معاندان نظام جمهوری اسلامی، تصوری مبنی بر رسوخ ضعف و فترت در بنیانهای این نظام نوپا داشتند اما جانشینی آیتالله خامنهای که چند ساعت پس از مخابره خبر ارتحال ملکوتی امام عظیم الشان صورت پذیرفت به تمام تصورات معاندان خط بطلان کشید.
خبری جانکاه
حضرت امام (ره) در ساعت 20.22 روز شنبه سیزدهـم خـرداد ماه سـال 1368 به وصال محبوب خویش شتافته و رحلت مینمایند؛ در صبح روز بعد یعنی 14 خرداد ساعت 7 صبح اولین خبری كه از رادیوی سراسری ایران با صدای گوینده رادیو به جهان مخابره شد به شرح زیر بود : «انا لله و انا الیه راجعون. روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان ، حضرت امام خمینی به ملكوت اعلا پیوست ...»
روز چهاردهم 1368، مجلس خبرگان رهبری تشكیل شد و پس از قرائت وصیتنامه امام خمینى(ره) توسط حضرت آیتالله خامنهاى كه دو ساعت و نیم طول كشید، بحث و تبادل نظر براى تعیین جانشینى امام خمینى(ره) و رهبر انقلاب اسلامى آغاز شد و پس از چندین ساعت سرانجام حضرت آیت الله خامنهاى ( رئیس جمهور وقت ) كه خود از شاگردان امام خمینى(ره) و از چهره هاى درخشان انقلاب اسلامى و از یاوران قیام 15 خرداد بود و در تمام دوران نهضت امام(ره) در همه فراز و نشیبها در جمع دیگر یاوران انقلاب جانبازى كرده بود؛ به اتفاق آرا براى این رسالت خطیر برگزیده شد.
وظیفه خطیر
يكى از وظايفى كه براى «كميسيون اصل يكصدوهفتم و يكصدونهم قانون اساسى» مجلس خبرگان به تصويب رسيده، شناسايى افرادى است كه در مظان رهبرى قرار دارند. ماده 18 آييننامه داخلى مجلس خبرگان،در اين باره چنين مىگويد:
«به منظور آمادگى خبرگان، براى اجراى اصل يكصدوهفتم و شناخت حدود و شرايط مذكور در اصل پنجم و يكصدونهم قانون اساسى، كميسيونى مركّب از پانزده نفر از نمايندگان، تشكيل مىشود تا درباره همه مسائل مربوطه تحقيق كند و درباره همه كسانى كه در مظان رهبرى قرار دارند، بررسى به عمل آورد و در اختيار دبيرخانه قرار دهد تا مورد استفاده و بررسى خبرگان واقع شود».
اما به علت آنكه مدت زمان زيادى از بركنارى قائم مقام رهبرى نگذشته بود و در واقع، بهفاصله دو ماه پس از آن، خبرگان با حادثه رحلت حضرت امام (قدس سره) رو به رو شده بودند، دراين مدت كوتاه، فرصت آن را نيافتند كه به بررسى و شناخت افرادى كه در مظان رهبرى هستند، بپردازند.
جلسه مقامات
پس از آن كه گروه پزشكى معالج حضرت امام (قدس سره)، خبرهاى مأيوس كنندهاى از حال ايشان به مسؤولان عالىرتبه نظام دادند و گفتند كه ايشان چند ساعتى بيشتر زنده نخواهند بود، جلسهاى با حضور برخى از اعضاى شوراى بازنگرى قانون اساسى، رؤساى قواى سه گانه و برخى ديگر از شخصيت ها، نزديک محل بسترى شدن حضرت امام تشكيل شد. اعضاى حاضر در اين نشست كه در بعد از ظهر روز سيزدهم خرداد 1368 انجام شد، عبارت بودند از: حضرات آقايان خامنهاى، مشكينى، موسوى اردبيلى، امينى، هاشمى رفسنجانى، طاهرى خرم آبادى، خلخالى و احمد خمينى. اين افراد، پيش از هر چيز، بر ضرورت تدوين برنامهاى منسجم و منظم، براى رويارويى با حادثهاى كه وقوع آن، دور از انتظار نبود، به ويژه براى رهبرى پس از امام تأكيد كردند.
در اين جلسه، هر يک از اين افراد، ديدگاه خود را در اين باره مطرح كردند. برخى براى رهبرى، نام افرادى را كه به ذهنشان مىرسيد، مطرح كردند؛ اما توافقى در اين باره حاصل نشد. سرانجام، به اين نتيجه رسيدند كه چون فردى را كه مانند حضرت امام(ره) باشد، در ميان خود سراغ ندارند، بايد از راه ديگرى كه قانون اساسى پيشبينى كرده است، يعنى «شوراى رهبرى» استفاده كنند. با وجود آنكه آيتاللّه امينى (عضو كميسيون رهبرى در شوراى بازنگرى قانون اساسى) در همان جلسه، بيان مى كند كه مسأله شوراى رهبرى، در كميسيون مربوط در شوراى بازنگرى قانون اساسى رد شده است، اما ديگر اعضا با اين استدلال كه در شرايط كنونى راهى جز اين نداريم و تنها راه ممكن، شوراى رهبری است، بر نظر خود پافشارى كردند.
اجلاسیه فوقالعاده
نخستين موضوعى كه در دستور كار اجلاسيه فوق العاده خبرگان قرار گرفت، بررسى مسأله استعفاى آقاى منتظرى از سمت قائممقامى بود، هر چند كه در اين باره، حضرت امام (قدس سره) نظر قطعى خود را بيان فرموده بودند و ديدگاه ايشان براى اعضاى خبرگان، محترم و معتبر بود، اما به هر حال، اين مسأله بايد از طريق رسمى خود، كه اصل شكلگيرى آن از آنجا بود، انجام پذيرد. اگر خبرگان، اين مسأله را فيصله نمىدادند، ممكن بود بعدها از سوى افرادى شبهه پراكنى شود كه خبرگانى كه وى را به قائم مقامى رهبرى برگزيدهاند، انتخاب خود را ملغی و باطل اعلام نكردهاند.
اين موضوع به بحث گذاشته شد و اكثريت قريب به اتفاق اعضاى حاضر در جلسه، استعفاى آقاى منتظرى را كه طى نامهاى (7/1/68) به حضرت امام اعلام كرده بود، پذيرفتند.
اجماع نظر
پس از آن، مذاكرات درباره چگونگى تشكيل منصب رهبرى و اينكه به صورت فردى باشد يا شورايى، آغاز شد و حدود دوازده نفر (نيمى در موافقت با رهبرى فردى و نيمى در دفاع ازشورايى بودن آن) به سخنرانى و طرح ديدگاههاى خود پرداختند كه سرانجام، با رأى آوردن رهبرى فردى و سپس تعيين شخص آيتاللّه خامنهاى (دام ظله العالى)، اين مذاكرات به پايان رسيد.
در آن اجلاسیه فوقالعاده خبرگان، كسانى كه طرفدار رهبرى فردى بودند، چنين استدلال مىكردند كه ولايت فقيه، ادامه ولايت رسول خدا و ائمه اطهارعليهم السلام است و در آنجا سابقه شورايى نداريم. در فقه شيعه نيز منصب ولايت، به صورت شورايى تعريف نشده است و بنابر همين استدلال، كميسيون رهبرى شوراى بازنگرى قانون اساسى نيز به اين نتيجه رسيده است كه ذكر اين مسأله در قانون اساسى، وجه شرعى ندارد.
سرانجام، پس از مذاكرات نسبتاً طولانى، يكى از اعضا، پيشنهاد كفايت مذاكرات را مطرح كرد كه اين پيشنهاد به رأى گذاشته شد و به تصويب رسيد. آنگاه تصميم بر آن شد كه صرف نظر از اينكه چه افرادى براى شوراى رهبرى يا رهبرى فردى مطرح باشند، اصل شورايى يا فردى بودن آن به رأى گذاشته شود كه پس از رأىگيرى، رهبرى فردى رأى آورد.
از مجموع 74 عضو حاضر در جلسه فوقالذکر، اکثریت برای رهبری آیتالله خامنهای قیام کردند و در نتیجه ایشان به جانشینی حضرت امام(ره) نائل شدند.
تاکیدات مکرر
حجت الاسلام و المسلمین مرحوم هاشمى رفسنجانى درباره دلايل رأى آوردن بالاى آیتالله خامنهای مى گويد:
اول، اينكه اوضاع خطرناک بود و خبرهايى هم از جبهه رسيده بود كه نيروهاى صدام حركت كردند و به جلو مى آيند. همه نگران بوديم كه خلأ وجود رهبرى، آن هم پس از رحلت امام، مشكل آفرين شود. دوم، همين حرف هايى را كه پنج نفرى از امام شنيده بوديم، مطرح كرديم. سوم، نقل نظر امام، كه مجتهد كافى است و احتياج به مرجع نيست. چهارم، آن حرف هايى هم كه نقل كردند امام پاى تلويزيون گفتند، مؤثر بود. پنجم كه مهمتر از همه است، شخصيت و صلاحيتهاى خود آيت اللّه خامنهاى دام ظله العالى است كه براى خبرگان شناخته شده بود و اصلح از ايشان كسى را نمىشناختند.
اما تأييداتى كه مرحوم هاشمى رفسنجانى از حضرت امام قدس سره در اين باره نقل كردند، چنين بود:
در جلسهاى كه با حضور رؤساى سه قوه و برخى از آقايان، خدمت امام رسيده و نگرانى خود را از خلأ رهبرى بعد از عزل آقاى منتظرى توسط ايشان ابراز كرديم، امام قدس سره فرمودند: «خلأ رهبرى پيش نمى آيد، شما آدم داريد». گفتيم: چه كسى؟ ايشان در حضور آقاى خامنهاى فرمودند: «همين آقاى خامنهاى» كه بعد از آن، آقاى خامنهاى خدمت امام عرضه داشتند كه نقل مطالب اين جلسه را بر ما تحريم كنيد و حضرت امام نيز چنين كردند.
بعدها در جلسه اى كه تنهايى خدمت امام رسيدم، مطالب خود را با صراحت بيشتر بيان كرده و گفتم: آقا با وضعيت به وجود آمده، درباره رهبرى چه كنيم؟ ما كه كسى را نداريم و... حضرت امام قدس سره فرمودند: «با وجود آقاى خامنهاى چرا اين قدر ترديد به خود راه مى دهيد؟».
حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حاج سيد احمد خمينى نقل مىكند:
وقتى كه آيت اللّه خامنهاى در سفر كره(شمالى) بودند، امام گزارش هاى آن سفر را از تلويزيون مىديدند. منظره ديدار از كره، استقبال مردم و سخنرانىها و مذاكرات آن سفر، خيلى جالب بود. امام بعد از آنكه اينها را مشاهده كردند، فرمودند: «الحق ايشان شايستگى رهبرى را دارند».
خانم زهرا مصطفوى، دختر گرامى حضرت امام قدس سره مى گويد:
من مدتها قبل از بركنارى قائم مقام رهبرى، شخصاً از محضر امام درباره رهبرى پرسيدم و ايشان از آيت اللّه خامنهاى نام بردند و پرسيدم كه آيا شرط مرجعيت و اعلميت، در رهبرى لازم نيست؟ ايشان نفى كردند. از مراتب علمى ايشان پرسيدم. صريحاً فرمودند كه «ايشان اجتهادى را كه براى ولى فقيه لازم است، دارد».
اکنون 28 سال از زعامت مقام معظم رهبری و هدایت کشتی انقلاب توسط معظم له می گذرد؛ اگرچه نظام جمهوری اسلامی ایران در این مدت در گردنه های سختی قرار گرفته اما درایت، صلابت و اقتدار ایشان این کشتی را از تلاطم ها رهایی بخشیده است.