مرتضی حاجی وزیر آموزش و پرورش دولت اصلاحات در گفت وگوبا پایگاه خبری عصر ایران در مورد نتایج انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم گفت: رای مردم بر اساس تشخیص بود نه احساسات و تطمیع پرداخت دو سه برابری یارانه بنابر این جریان اصولگرا در رفتارش تجدید نظر کند.
مشروح این گفت وگو را در ادامه می خوانیم:
عصر ایران؛ دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دوره شوراهای شهر هم تمام شد و راست قامتان سیاسی با توسل به هر آنچه که داشتند و نداشتند باز هم نتوانستند فاتح این کارزار باشند. مثل همیشه جناح اصولگرا در ارزیابی ها از 'عملکرد' خود در این رقابت انتخاباتی دفاع می کند، بعضی از آنها 'وقت محدود برای تبلیغات کاندیدا' را مفروض شکست دانسته و برخی دیگر از شائبه تقلب و تخلف حرف به میان می آورند. از توجیهات این طیف همیشه 'بهترین دفاع حمله' که بگذریم آنچه در این عرصه سیاسی بر همگان واضح شد؛ بلوغ و رشد سیاسی مردم بود. دیگر صحبت هایی مثل؛ «همه ایران، تهران نیست و فلان شخص در روستاها و شهرستان ها هواخواه دارد» کاربردی ندارد. مردم در همه ایران نشان دادند اگر چه با مشکلات معیشتی زیادی روبه رو هستند اما برای رفع این مشکلات سعی در انتخاب 'راه' دارند نه افتادن به 'چاه'. دست ردی که بر سینه وعده های عوامفریبانه زده شد قابل ستایش است. این پیروزی جشن و فرخندگی دوران پختگی، قوام جامعه مدنی، دانش و عبرت اجتماع ایرانی است.
مرتضی حاجی وزیر اموزش و پروزش دولت اصلاحات در گفتگویی کوتاه با عصر ایران از دلایل برد و باخت حریفان انتخابات می گوید؛
*جامعه ایران در این انتخابات به گونه ای برخوردار از مشخصه های جامعه مدنی رفتار کرد و از یک جامعه توده وار یا سطحی به عملکردی متکی بر عقلانیت و خرد گرایی تغییر و این تفاوت محسوس بود، علت چیست؟
درست است. در برابر بعضی از وعده هایی که می توانست برای عده زیادی از آنها جذاب باشد دست رد زدند و در واقع گرایش به برنامه های مدبرانه و عقلایی را به جای انتخاب وعده های بدون پشتوانه اجرایی و مطالعه نشده ترجیح دادند.
دلایل محتلفی را برای این امر می توان در نظر گرفت که؛ باید رفتارهای پوپولیستی دولت نهم و دهم را فراموش نکنیم، که با همین شعارها و وعده های دادن پول و یارانه سعی کرد رضایت نسبی ایجاد بکند و شاید در همان اوایل اثر داشت اما آثار طولانی مدت آن برای مردم ملموس بود؛ تورم بالای 40 درصد و مشکلات دیگری که در پی آن بود و همچنین افزایش سطح اشتغال ملی.
یکی از دلایل دیگر می تواند این باشد که؛ در حال حاضر مردم می توانند بخوانند و بخوبی تحلیل کنند و اگر چه وضعیت معیشتی و اقتصادی سختی دارند اما به کسی که وعده پول به
آنها می دهد اعتماد و اعتنا نمی کنند، فکر کرده و با مطالعه تر نظر می دهند در همین رابطه تاثیر فضای مجازی را می شود بسیار برجسته دید چرا که این فرصت را در اختیار مردم می گذارد که به سرعت در جریان وقایع و اتفاقاتی رخ داده، باشند و آثار تصمیمات دولتمردان را به درستی تحلیل و درک کنند و مطالب را با یکدیگر تطبیق دهند، محک بزنند و از بین آنها تشخیص داده و انتخاب کنند. مجموعه این عوامل به رشد فرهنگ عمومی جامعه و انتخاب درست تر مردم و طبیعتا رفتار متمدناته تر و مبتنی بر تشخیص کمک کننده است. لذا این رای که در انتخابات ریاست جمهوری داده شد بر مبنای تشخیص بوده است و نه بر مبنای احساسات و یا تطمیع پرداخت دو سه برابری یارانه.
*اینکه شعارهایی پوپولیستی و وعده های وسوسه انگیز دیگر در بین مردم جای ندارد، کار سیاستمداران را سخت تر خواهد کرد؟
اداره یک کشور مبتنی بر تدبیر است و نه شعار. چرا که بنا نیست در کوتاه مدت اتفاق بیفتد. ما یک چشم انداز را برای جامعه تعریف کرده ایم که اگر بتوانیم این چشم انداز را محقق کنیم و البته تحقق این چشم انداز نیاز به کار علمی دارد و نیازمند برای برنامه مدون شده و قابل اجرا است. در کوتاه مدت می توان شعار داد، احساسات را تحریک و رای جذب کرد کما اینکه همین آراءی که رقیب اقای روحانی به دست آورد، قطعا ناشی از همان رفتارهای پوپولیستی و وعده پرداخت های غیر عملی است.
باید پذیرفت که کار اداره کشور در هر کدام از بخش های مختلف سخت است و اینطور نیست که این را سرسری بگیریم و به هر کسی میدان دهیم که بصورت آزمون و خطا کاری را شروع و انجام دهد، منابع کشور آنچنان نیست که بتوان با آنها بازی کرد چه منابع انسانی و چه منابع مالی و مادی. بنابراین حرف حقی است که کار دولتمردان سخت می شود و طبیعتا باید هم همینطور باشد. این وعده هایی که از طرف دولت داده شد علی القاعده مبتنی بر برنامه و تدبیر است، جناب روحانی به مدت 4 سال کشور را اداره و بخشی از زیر ساخت ها را فراهم نموده است و برنامه توسعه 5 ساله کشور به تصویب رسیده است.
یک دولتمرد باید خودش فرد مدبری باشد تا از نیروهای توانای کشور بهره ببرد و از نظرات استفاده کند و کشور را در جهت اهداف برنامه و سند چشم انداز هدایت کرده و پیش ببرد این کار بلند مدت است و با چند شعار کوتاه مدت نمی توان به راحتی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد لذا هم دولت باید سخت کوش و پر انرژی و مدبر باشد و هم مردم بایستی که تحقق این برنامه را به طور جد بخواهند و به دولت کمک کنند.
البته اینکه می گوییم 'دولت' به معنی این نیست که، همه امور دست دولت است بلکه دولت نیاز دارد از پشتوانه قوی مردم برخوردار باشد و به نظرات مردم احتیاج دارد. نکات جدی که مردم با آن مواجه می شوند و بسیاری از ایده ها و نظراتی که دارند؛ خیلی از این نظرات کارشناسی شده است و خیلی هم ممکن است در حد یک فکر باشد که نیاز به کار کارشناسی داشته باشد که دولت باید استفاده کند و هرآنچه که مطالعه شده است در حوزه برنامه ریزی خودش قرار بدهد و پیشنهاداتی که در حد یک نظر و ایده است برای تحقیقات جدی تر بفرستد به مراکز تخصصی تا انها کار کنند و انچه را که مناسب دانسته و قابلیت اجرا در شرایط کشورمان را پیدا کرد در دستور کار قرار دهند. ما نیاز به تعامل جدی دولت و ملت داریم و هیچکدام نباید راحت باشند، دولت بگوید: « من کارم را انجام می دهم و دیگران کاری نداشته باشند» ملت هم بگوید: « ما رای خودمان را دادیم و تا 4 سال آینده کاری به دولت نداریم».
*آیا در این انتخابات کسی شکست خورد بعبارت دیگر اتفاقات این دو انتخابات روی جریان اصولگرایی چه اثری خواهد گذاشت؟
جریان اصولگرایی با تمام قوا وارد میدان شد و از همه روش هایی که گاها از نظر قانونی مشکل هم داشتند، استفاده کردند ومتاسفانه گاهی رفتارهایی دیده شد که آن ادعاهایی که برای حفظ ارزش های اعتقادی و دینی مردم مطرح می شد را زیر سوال می برد که خیلی دور از انتظار بود ولی اتفاق افتاد.
صحبت هایی شد، بعضی از رفتارها بطور جدی قابل انتقاد بود و توقع نیست در جامعه ای که افتخار می کند؛ قصد دارد مبتنی بر ارزش های اسلامی و انسانی اداره شود بدون اینکه جرمی در محکمه ای ثابت شده باشد را بصورت علنی عنوان کنند و یا حتی اتفاقی که در محکمه صلاحیت دار رد و اتهامی وجود نداشته و برائت اعلام شده دوباره مطرح کنند بعنوان جرمی که به وقوع پیوسته است. همه این ها کارهایی که شاهد بودیم غیر اخلاقی بود، یا بعضی از ملاقات ها با افردای که در رده های سالم و فاخر فرهنگی ما جایگاهی ندارند. دوستان باید تجدید نظری در رفتارهایشان داشته باشند صادقانه تر مطالب مورد ادعای خودشان را در اذهان مردم قرار دهند. اما من به این نمی گویم شکست بالاخره برد و باخت وجود دارد ولی این برد و باخت به معنی اینکه رقیب باید از گردونه خارج شود، نیست. ما همه اعضای یک کشوریم و توانایی های این کشور همین نیروهای انسانی است و طبیعتا نادیده گرفتن این توانایی ها کفران نعمت الهی است و من فکر می کنم باید از همه ظرفیت ها استفاده شود. معنی حرف من این نیست کسی که رئیس جمهور و برنامه های او را قبول ندارد بخواهد در کنار دیگران و در کابینه قرار بگیرد . مشخص است که چنین افرادی نیرو و توان کابینه را به هدر می دهد اما به این معنی است که اشخاصی ولو به اقای روحانی رای نداده باشد اما توانمندی هایی دارد که می تواند در عرصه های مختلف اقتصادی و دیگر عرصه ها این توانایی را عرضه کند، در جهت همان وعده های دولت و برنامه مصوب مجلس و چشم انداز بلند مدت باید از این توانمندی استفاده شود. بنابراین به نظرم شکست به ان معنا که بگوییم؛ 'هر کسی به اقای روحانی رای نداده، باید بیرون از گردونه قرار بگیرد را قبول ندارم' بالاخره از بین چندین نامزد یک نفر اکثریت پیدا می کند و بقیه بایستی به رای که اکثریت مردم داده اند، با خوشرویی تمکین کنند. در فضای مجازی ویدئویی را دیدم که طرفداران اقای رئیسی به هواداران دکتر روحانی گل داده و تبریک گفتند، صحنه قشنگی است یعنی اینکه؛ «درست است رای ما به فرد دیگری بود اما برادری و رفاقت ما سرجای خودش است». دشمن یکدیگر نیستیم دو رای متفاوت داشتیم لذا جایی که امکان بهره مندی از توانایی ها وجود دارد، نباید نادیده گرفته شود البته به این شرط که با دولت همراهی داشته باشند نه تقابل. برنامه های رئیس جمهور را باور داشته باشد نه اینکه بخواهد دستوری کارها را انجام دهد اگر چنین باشد فکر می کنم ما شکست خورده ای در انتخابات نداریم اگر چه در جاهایی شکست اخلاقی وجود داشته است.
مرتضی حاجی: نیاز به تعامل جدی دولت و ملت داریم/ جریان اصولگرا در درفتارش تجدید نظر کند/مدعیان تقلب مستندات خود را پیگیری کنند/ تشکل های مردم نهاد تحقق وعده های ریاست جمهوری را دیده بانی کنند/
*عده ای از مسئولان ستاد اقای رئیسی و همینطور خود ایشان صحبت هایی کردند مبنی بر اینکه در انتخابات تقلب و تخلف هایی صورت گرفته است. نظر حضرتعالی چیست؟
سازوکاری در کشور هست که اگر کسی مدعی تقلب و تخلفی شده باید با آن ساز و کار پیگیری کند. اشکالی ندارد اگر کسی به نتیجه انتخابات ایرادی داشت اعتراض خودش را به روش مدنی و قانونی مطرح کند. نمی شود به کسی خرده گرفت که چرا فکر می کنید تقلب شده است اما اینکه ادعای تقلب و تخلف ها اثبات شود هم مرجعی دارد که باید تصمیم بگیرد. تجمع کردن این گروه را نمی دانم با روش قانونی انجام شده یا نه ؟ اما ایرادی به اینکه کسی بگوید: «به نتیجه انتخابات اعتراض دارم، وارد نیست» و باید رسیدگی شود. و اگرهر کسی مستنداتی دارد، پیگیری کند در قبل هم اگر سعه صدر بیشتر لحاظ می شد خیلی از اتفاقات نمی افتاد.
*بعد از دهه 70 که دوران درخشان اصلاح طلبان بود این چند سال اخیر هم به نظر می رسد که بی شباهت به ان زمان نیست بویژه با انتخاب اقای روحانی و پیروزی لیست های امید مجلس و شوراها در اکثر شهرهای کشور، چه باید کرد که بلا و آفتی که در دهه 70 نصیب اصلاح طلبان شد دوباره مسیر انها را با چالش مواجه نکند؟
اولا نباید دچار غرور شد این تشحیص مردم است و مردم صاحب رای هستند و انتخاب می کنند تضمینی هم ندادند که اگر به کسی رای دادند تا ابد رای شان همان باشد و تغییر نکند . مهم است که ما دچار غرور نشویم و خودمان با همان صداقتی که از دیگران توقع داریم بایستی برای انجام تکالیفی که قانونا بر عهده ماست و انجام تعهداتی که در وعده های انتخاباتی خودمان به مردم دادیم با صداقت، درستکاری و حوصله و با توجه به همه توانایی ها و نیروهای کشور اقدام کنیم. یک کارنامه روشنی که مردم احساس کنند نه کارنامه کاغذی. مردم احساس کنند در شورای شهر اتفاقات خوبی افتاده و خیلی از کجروی ها اصلاح شده، خیلی از بدهی های انباشته مردم شهر پاس شده است. در حوزه های مختلف تخصصی و عمومی حرکات و فعالیت هایی انجام شود که مردم از آن رضایت داشته باشند درگیر خودخواهی و غرور نشوند و جلوی چشمشان منفعت و مصلحت ملی باشد و وقت بگذارند برای اینکار، تعهد دادند که برای مردم کارکنند و باید با همه وجود برای انها کار کنند درگیر تقسیم بندی های حزبی من و تویی نشوند همه یک نگاه به منافع ملی داشته باشند و سرلوحه تصمیم گیری 'منفعت مردم' باشد و بس و نه چیزی دیگر. ما باید به درگاه الهی سجده شکر بجا بیاوریم از این انتخاب مردم و حضورشکوهمندشان و خود را مدیون و وامدار همه مردم بدانیم چه آنهایی که به لیست ما رای دادند و چه آنهایی که رای ندادند و چه حتی کسانی که در انتخابات شرکت نکردند حالا به هر دلیلی که برای خودشان داشته اند. همه شهروندان این کشورند و از حقوق مساوی برخوردارند و منتخبین بایستی خود را خادم همه مردم بدانند و منافع عامه مردم را بر همه منافع دیگر تشکیلات خودشان ترجیح دهند و رفتار شبهه انگیز نداشته باشند خودشان را در موضع اتهام قرار ندهند و یادشان باشد که چشم های تیزبین مردم کارهای انها را رصد می کند و خدای ناکرده اگر بی توجهی کنند چه بسا که اعتماد مردم از انها سلب شود. من فکر می کنم؛ در انتخاب اعضای شورا و لیستی که اصلاح طلبان تهیه کردند به حوزه های تخصصی بیش از هر چیز دیگری توجه داشته اند نمی خواهم بگویم بی نقص بود اما نگاه تخصصی اعضای شورا و اینکه هر کدام از اعضا در یک بخش تخصصی صاحب نظر باشند در امور شورا در همه ی بخش های مربوط به خودشان مد نظر قرار دهند، مسائلی مثل بهداشت محیط و محیط زیست شهر و دیگر حوزه های اجتماعی و فرهنگی شهر و حمل و نقل و زیبا سازی و ترافیک و مسائل متعددد دیگر شهر، ضمن اینکه مسئولیت مشترک دارند، باید توافق کنند آن کسی که تخصصش مربوط به این حوزه است بیش از دیگران مسئولیت و تعهد دارد و از بقیه مردم احساس بی نیازی نکنند بلکه از مردم و صاحبنظران مراکز علمی و تخصصی حتی از نامزدهایی که بودند و صلاحیت های بسیار بالایی دارند و حتما می توانستند در جای انها قرار بگیرند به مشارکت فکری در تصمیم سازی ها دعوت کنند و به نظرم بودن یک کارگروه هایی از همین افراد صاحبنظر در همان حوزه های تخصصی که شورا را پشتیبانی فکری کند در پیگیری هایشان کار پسندیده ای است که احتمالا دوستان در شورا از نظرشان نخواهد افتاد و به آن فکر کنند.
فکر می کنم برای دولت هم این امر لازم است چون دولت یک مسئولیت هایی را دارد و وقتی وارد کارهای اجرایی می شود گاهی انچنان مشغولیتش زیاد است که از بعضی وعده های گفته شده، ممکن است غافل شود. پیشنهاد می تواند اینگونه طرح شود که افرادی از خارج از مجموعه دولت؛ از مردم که اهل نظر و تدبیر هستند این وعده ها را رصد کنند و یک ارتباط و تعاملی با بخشی از دولت با یک ساز و کاری که قابل تعریف باشد در نظر گرفته شود. گروهی بدون اینکه پستی داشته باشند یا خواهان دستمزدی باشند بدون عنوان و چیز دیگری از کسانی که در دانشگاه ها و تشکل های مردم نهاد هستند می توان به نسبت حوزه های تحصصی تحقق وعده های اعلام شده ریاست جمهوری را دیده بانی کنند.
واگر لازم شد به گونه ای اطلاع رسانی کنند به مسئولان مربوطه در دولت؛ به نیت یاداوری که چنین وعده ای داده شد و در برنامه ها دیده نمی شود که در زمان مناسب عملی باشد و اینطور نباشد که مردم بگویند: « ما رای دادیم، کارمان تمام شد و دولت هم بگوید من رای گرفتم و دیگر کار خودم را می کنم» این تعامل ضرورت دارد و نوع تعامل سازمان یافته می تواند این باشد که؛ از نخبگان و صاحبنظران حوزه های تخصصی دیده بانی هایی انجام بشود و این مجال فراهم بشود که هر از گاهی گزارشی برای خود اقای رئیس جمهور یا برای افراد مسئول دیگر در رده های مختلف تهیه شود و اگر اشتغالات اجرایی مانع بشود که همه بخش ها به تناسب هم دیده شود یک تلنگر و یاداوری می شود که اصلاحات انجام شود.
*در رابطه با تغییر کابینه دولت دوازدهم چه نظری دارید؟
شخص اقای روحانی هم در بعضی از صحبت ها اشاره کردند که طبیعتا کابینه ای جوانتر خواهند داشت. دولت قبل نیاز به به آدم های مجرب داشت و بخاطر دولت نهم و دهم چاله چوله های عجیب و وحشتناکی در کشور ایجاد شده بود که حتما باید کسانی می بودند که آن چاله ها را تا یک مقدار به جاده قابل عبور تبدیل کنند و این کار الان شده است و می طلبد که دولت جوانتر شود .
نیروهای جوانتر و با نشاط تر جدیدی حضور پیدا کنند منظورم از دولت صرفا هیات وزیران نیست مجموعه مدیرانی است که؛ کشور را در سطح استان ها و شهرستان ها وسازمان های بزرگ محلی اداره می کنند. چهره های جدید، جوانتر و خوش فکرتر پا به عرصه بگذارند و میدان برای فعالیت انها باز شود و از این جهت یک چهره جوانتری نه به منظور سنی، بلکه چهره نو وقابل رشد برای اینده تصدی کار را به عهده بگیرند و گردش نخبگان به صورت واقعی تری مشاهده شود.
*منبع: پایگاه خبری عصر ایران/7 خرداد 96