کد خبر: ۱۰۳۳۳۵
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۵ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۶ - 23 May 2017
کابینه دوم باید کابینه ‌ای کارآمد و شجاع باشد تا بتواند وعده ‌های رییس ‌جمهور را به تحقق برساند.
 روزنامه اعتماد در گفت وگو با مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاح طلب، نوشت: کابینه دوم باید کابینه ‌ای کارآمد و شجاع باشد تا بتواند وعده ‌های رییس ‌جمهور را به تحقق برساند.

در ادامه این گفت وگو آمده است: نتیجــه انتخــابات ریــاست ‌جمهـــوری سومین گام و سومین موفقیت جریان اصلاحات بود. این جریان سیاسی که در دهه گذشته هر چه بیشتر از قدرت کنار گذاشته می ‌شد، حالا با اتخاذ راهبردهایی به عرصه بازگشته و در مجلس شورای اسلامی، قوه مجریه و شوراهای اسلامی شهر و روستا به اجرای سیاست ‌های خود می ‌پردازد. این جریان سیاسی در انتخابات پیشین توانست مردم را متقاعد کند که با رای بالا یک بار دیگر حسن روحانی را در قوه مجریه روی کار بیاورند. اگر چه این امر پایان کار نیست. حالا مسوولیت ویژه ‌ای برای این جریان سیاسی با قرار گرفتن در بخش‌های مختلف قدرت تعریف شده و اگر این جریان نتواند در سال ‌های آتی پاسخگوی شعارها و وعده‌ هایش به ملت باشد و در انجام وظیفه کاستی کند، آسیبی جدی به اعتماد مردم خواهد زد. همین است که مرتضی مبلغ، فعال سیاسی اصلاح‌ طلب تاکید جدی بر کابینه دولت دوم روحانی دارد. او بیان می ‌کند که کابینه دوم باید کابینه ‌ای کارآمد و شجاع باشد تا بتواند وعده‌ های رییس ‌جمهور را به تحقق برساند.

** پیام سیاسی رای 24 میلیونی مردم به روحانی چیست؟
انتخابات 29 اردیبهشت 96 به خصوص با توجه به اینکه یک حضور حماسی و با شکوه مردم را به نمایش گذاشت، حامل پیام ‌های مهمی است. این انتخابات هم در مورد میزان مشارکت مردم در انتخابات و هم در رای به آقای روحانی کم نظیر بود و درس ‌ها و پیام ‌های مختلفی را به همراه خود داشت. نتیجه انتخابات به نحو بارزی نشان داد که سطح بلوغ، هوشمندی و شایستگی مردم در مواجهه با مسائل سیاسی جامعه بسیار بالا است. مردم در اوج فشارها، وعده و وعیدها و شعارهای رقیب که سعی می ‌کرد نظرشان را به سوی خود جلب کند، توانستند خیلی منطقی، عاقلانه و با آرامش حرف و خواسته خود را از طریق صندوق‌ های رای به کرسی بنشانند. این امر بسیار مهم بود. دیگر پیام این بود که مردم نشان دادند که دیگر تحت تاثیر شعارهای بی ‌اساس، بی ‌مبنا و غیرواقعی قرار نمی‌ گیرند. ملت دیگر به پوپولیسم تن نمی ‌دهند. مردم یک بار تحت تاثیر این شعارها قرار گرفته‌اند و فهمیده‌ اند که چه آسیب ‌های فراوانی به آنها وارد می ‌کند. لذا دیگر این روش ‌ها را انتخاب نمی ‌کنند. مردم هوشیار شده‌ اند. در کشوری مثل امریکا که خود را مهد دموکراسی می‌ داند، در سال گذشته اسیر پوپولیسم شد و نهایتا فردی همچون ترامپ بر سرنوشت مردم حاکم شد. مردم ایران نشان داده ‌اند که به سطح بالای فرهیختگی و بلوغ رسیده ‌اند که سعی می ‌کنند راه خود را از طریق عقلانیت و امید ادامه دهند.

** به نظر شما چرا چنین مشارکتی را در این انتخابات شاهد بودیم و آرای بالای روحانی در انتخابات ریشه گرفته از چه تحولی در جامعه بود؟
مردم در این انتخابات با وجود اینکه یک گروه به طور سیستماتیک در تخریب دستاوردهای دولت فعالیت می ‌کرد و به‌شدت با انواع و اقسام روش‌های رسانه ‌ای به دنبال این بود که دولت را ناکارآمد و ناتوان نشان دهد. آنها تلاش می ‌کردند تا این تصور را در افکار عمومی به وجود آورند که دولت دستاوردی نداشته است و نتوانسته به وعده‌ های خود عمل کند. این گروه مشکلات موجود را به‌ شدت بزرگنمایی می ‌کرد بدون اینکه در ازای آن بگوید که چه روش و برنامه ‌ای برای حل مشکلات کشور دارد. در کوران چنین حرکت ‌هایی به نکته ‌ای مهم پی بردند. مردم فهمیدند که جریان ‌هایی که با آقای روحانی رقابت می ‌کنند، سیاست ‌ها و رویکرد‌ها و گفتارهایشان بازتولید همان کارهایی است که آسیب‌های فراوانی در دولت پیشین به کشور زد. آنها احساس خطر کردند که اگر بخواهد این جریان بازتولید شود، معلوم نیست که کشور چه آسیب ‌هایی خواهد دید و آیا اصلا امکان جبران آن وجود دارد. همین امر باعث شد که مردم به خودشان بیایند و در صحنه حضور پیدا کنند که مبادا این اتفاق تکرار شود. متقابلا اتفاق مهم دیگری که افتاد و حاکی از عقلانیت مردم و دور از احساسات هیجانی بود این بود که مردم احساس کردند همین دولتی که انتخاب کرده‌اند و 4 سال را پشت سر گذاشته با وجود همه تخریب‌ هایی که علیه ‌اش انجام شده و سیاه ‌نمایی‌ هایی که شده و با وجود همه کاستی ‌هایی که دارد هیچ بدیل دیگری در این شرایط برای ادامه راهی که مردم برگزیده‌ اند، ندارد. لذا فهمیدند که دولت در طول این چهار سال کارهای بزرگی کرده است و در عین حال کارهای بزرگ دیگر هم روی زمین مانده است. همین دولت است که می ‌تواند با بهبود و ارتقای خود و در ادامه راهکارهای زمین مانده را در دوره بعد انجام دهد. مردم همه کاستی‌ ها را تحمل کردند و فهمیدند که این کاستی ‌ها ربطی به دولت ندارد بلکه بازمانده مشکلات خسارت باری است که دولت توانسته بخشی از آن را حل کند. بخش دیگر را هم در آینده حل می ‌کند.

** اصلاح ‌طلبان و حامیان دولت چه مسوولیت ویژه‌ای برای اعتماد 24 میلیونی مردم باید برای دولت دوازدهم و خودشان در نظر بگیرند؟به نظر شما مهم ‌ترین خواسته مردم از رییس ‌جمهور بعدی خود چیست؟
مردم با اعتماد تمام پشت دولت آمدند و با این حماسه حضور خود یک پشتوانه توام با اقتدار گسترده برای آقای روحانی فراهم کردند. مردم از این لحاظ سنگ تمام گذاشتند ولی پیام‌ شان این بود که آقای روحانی در دولت آینده باید با پشتوانه این حضور و با اقتدار حاصل از حضور مردم باید بتواند بیش از گذشته و با اقتدار و توانمندی بیشتر در راه‌حل مشکلات گام بردارد؛ به تعهدات خود عمل کند و مطالبات به حق مردم را پاسخ دهد. اینجا دیگر جای هیچگونه مماشات و غفلت نیست. در این راه به نظر می ‌رسد که مهم ‌ترین کاری که آقای روحانی باید در نخستین فرصت انجام دهد این است که یک کابینه توانمند، کارآمد و شجاع را تشکیل دهد. آقای روحانی هر کاری بخواهد در پاسخ به مطالبات مردم و ایفای تعهدات خود انجام دهد، صرفا با مدیران توانا و شجاع ممکن خواهد بود. این امر بسیار مهم است. دولت در دوره اول به دلایل عدیده که مهم‌ ترینش مواجهه با مجلسی ناهمسو و مخالف بود، نتوانست کابینه ‌ای که در شأن روحانی است را تشکیل دهد. در بخی موارد نقصان ‌هایی وجود داشت و به همین دلیل هم در برخی حوزه‌ ها به خصوص در عرصه سیاست داخلی و مسائل مربوط به حقوق شهروندی و جامعه رسانه ‌ای قصورات و غفلت ‌هایی شد. این‌بار باید جبران شود تا دولت بتواند کار خود را انجام دهد.

** اشتباهات استراتژیک اصولگرایان در این انتخابات را چه می ‌دانید؟ شکست ‌های پی ‌درپی این جریان سیاسی چه دلایل و ریشه ‌هایی دارد؟
این انتخابات برای اصولگرایان نیز به عنوان نقطه عطف خواهد بود. درست است که در این رقابت با وجود همه تلاش ‌های‌ شان موفق نشدند اما بعد از این به دلایل مختلف اصولگرایان سعی می‌ کنند بازسازی اساسی و نگاه جدی به اردوگاه خود داشته باشند. امروز برای آنها فرصتی پیش آمده که چنین کاری را انجام دهند. اصولگرایان با راهبرد تخریب و سیاهنمایی وارد شدند و راهبردی برنامه‌ ای و جدی نداشتند. حرف ‌هایی برخلاف اخلاق مطرح می ‌کردند که با ادعای آنها مبنی بر ارزش مداری مطابقت نداشت. چیزهایی که در رقابت انتخاباتی اتفاق افتاد نقیض این ادعای آنها بود. حرف ‌هایی که علیه سند 2030 یونسکو زده شد و تحریف شده به هیچ‌ وجه در شأن جریان راست نبود و بدنه اجتماعی آنها را متزلزل می ‌کرد. نتیجه این انتخابات شرایطی را فراهم کرد که تجدید نظری در کار خود کنند. اصولگرایان برای اینکه به استحکام پایگاه و جایگاه خود بپردازند و منظر مثبت و سازنده‌ای در رفتارها، رویکردها و گفتمان‌های خود به وجود آورند نسبت به دو چیز باید اقدام کنند. یکی اینکه جریان سیاسی اصولگرا باید خود را از رانت‌های گسترده قدرت سیاسی که همواره از آن برخوردار بودند، جدا کنند. به همین دلیل هم هست که اصولگرایان اتکای به نفس خود را از دست داده ‌اند. آنها همواره مصرف ‌کننده فکری بوده‌ اند به جای اینکه تولید‌کننده باشند. در حالی که یک جریان سیاسی باید گفتمان فکری خود را طی زمان و با توجه به مقتضیات تولید کند. دوم اینکه اصولگرایان باید فاصله ‌ای جدی بین خودشان و تندرو‌های این جریان ایجاد کنند.

چون بزرگ ‌ترین آسیب رفتارهای تندرو‌ها علاوه بر کشور به جریان اصولگرایی می‌ رسد. فرصت خوبی است که خود را از این جریان جدا کنند. همچنین اصولگرایان باید بتوانند خود را با تحولات اجتماعی و سیاسی جامعه که لایه ‌های زیرین جامعه آن را پدید آورده، تطبیق دهند و رفتارها و گفتارهای خود را با روش‌های علمی و کارشناسی روز آمد کنند تا بتوانند به صورت یک جناح قدرتمند و پایگاه مردمی در رقابت‌ها حاضرشوند. امید است بتوانیم هر چه بیشتر سامان سیاسی کشور را تامین کنیم و رقابت سیاسی سازنده بین دو جناح را در آینده‌ای نزدیک شاهد باشیم.

*منبع: روزنامه اعتماد، 1396،3،2
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: