کد خبر: ۱۰۲۶۳۵
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۰ - ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - 15 May 2017
ایران کشوری حادثه خیز و جزو 10 کشور اول دنیا از نظر وقوع حوادث و بلایای طبیعی است. بالا بودن احتمال وقوع انواع بلایا، هر کشوری را ناگزیر می‌سازد که برای مواجهه با حوادث یاد شده، آمادگی کافی داشته باشد.
بانكداري ايراني - روزنامه اطلاعات با اشاره به لزوم تصویب فوری لایحه دایمی شدن سازمان مدیریت بحران و یکپارچگی سازمان‌های موازی در گزارشی نوشت: ایران کشوری حادثه خیز و جزو 10 کشور اول دنیا از نظر وقوع حوادث و بلایای طبیعی است. بالا بودن احتمال وقوع انواع بلایا، هر کشوری را ناگزیر می‌سازد که برای مواجهه با حوادث یاد شده، آمادگی کافی داشته باشد.

در ادامه این گزارش می خوانیم: کشورهایی مانند ژاپن که تجربه وقوع زلزله‌های ویران‌کننده را از سر گذرانده‌اند، به تدریج با برنامه‌ریزی و انجام اقدامات کارشناسی‌ شده، به درجه‌ای از آمادگی دست پیدا کرده‌اند که در حال حاضر وقوع زلزله در آنها کمترین تلفات را به دنبال دارد. اما به نظر می‌رسد که ما در این زمینه هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم و یک روز از وقوع زلزله غافلگیر می‌شویم و دیگر روز از جاری شدن سیل. در این میان کابوس وقوع زلزله در تهران هم دست از سر ما برنمی‌دارد، اما تنها واکنش‌مان این است که گویی از سر ترس و استیصال، قدرت هر حرکتی را از دست داده‌ایم و به انتظار سرنوشت محتوم خود نشسته‌ایم!‏

در میان این همه رخوت و سستی، قریب به 2 دهه است که گروهی از پزشکان و کارشناسان بسیج جامعه پزشکی کشور برآن شده‌اند تا قدم در راه آگاهی‌بخشی به جامعه و برنامه‌ریزی برای رویارویی با حوادث و بلایای طبیعی بگذارند و در این خصوص هرآنچه از دست‌شان برمی‌آید، انجام دهند. برپایی هشتمین کنگره بین‌المللی «سلامت در حوادث و بلایا»، گوشه‌ای از نتایج این تلاش‌هاست و کمترین توقع مردم از مسئولان کشور، توجه آنها به نتایج پژوهش‌ها و سخنرانی‌های ارائه‌شده در این کنگره و برنامه‌ریزی در جهت نیل به اهداف مدیریت بحران است.

**پیشگیری از حوادث و بلایا
مهندس اسماعیل نجار ـ رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، با بیان این که اساس کار در مدیریت بحران، پیش‌بینی و پیشگیری است، می‌گوید: تمامی تلاش‌ها باید در زمینه پیش‌بینی حوادث باشد. حادثه خبر نمی‌کند، اما‎ ‎اگر به این موضوع باور داشتیم، لایحه دائمی شدن سازمان مدیریت بحران، دو سال و نیم بلاتکلیف باقی نمی‌ماند.‏

وی می‌افزاید: حتی در کشورهای نه چندان پیشرفته، به پیشگیری از حوادث و بلایا اهمیت می‌دهند. به عنوان مثال در جمهوری آذربایجان، دانشگاهی برای آموزش رشته‌های مرتبط با مدیریت بحران تأسیس کرده‌اند که 45 هزار متر مربع ساختمان دارد، اما در کشور ما سرنوشت قانون سازمان مدیریت بحران هنوز مشخص نیست و این در حالی است ‌که تجربه زلزله‌هایی مانند طبس، بم و بروات و رودبار گیلان را از سر گذرانده‌ایم و روزانه به‌طور میانگین 573 نفر در حوادث جاده‌ای کشورمان کشته می‌شوند. نقص عضو آسیب دیدگان هم بار سنگینی بر دوش جامعه است که به آن توجه نمی‌شود. توجه کنید که فقط در یک فقره حادثه و بلیه طبیعی مانند زلزله بم، حدود 34 هزار نفر کشته و 19 هزار نفر مجروح شدند. دلیل این‌که در زلزله فریمان (خراسان رضوی) فقط کار یک نفر به بستری شدن در بیمارستان کشید، ساعت زلزله بود، زیرا در آن زمان اغلب مردم بیرون از خانه بودند، در حالی که اگر موضوع پیش بینی و پیشگیری را جدی بگیریم، فارغ از این که زلزله در چه زمانی رخ بدهد، آمار تلفات پایین خواهد بود.‏‎

‎**بار سنگین جسمی و روحی
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور با بیان خاطره‌ای می‌گوید: زمانی که استاندار کرمان بودم، یکی از فرمانداران، کودکی را که همه خانواده‌اش را از دست داده‌بود، گاهی از بهزیستی به خانه می‌برد و به او رسیدگی می‌کرد. ما هم با خانواده مشورت کردیم و خواستیم همین کار را انجام بدهیم. اما کودکی که به خانه بردیم، چنان همه را متأثر کرد که وقتی به بهزیستی برگشت، تا مدت‌ها فضای افسردگی بر خانه حاکم بود. به راستی چند نسل باید بگذرد تا آثار ویرانگر حادثه‌ای مثل زلزله بم از میان برود؟ هر بار بحث زلزله می‌شد، من اشک‌های یکی از همکارانم را می‌دیدم که همسر و بچه‌هایش را در آن حادثه از دست داده بود و علی رغم این که دوباره ازدواج کرده و بچه دار شده‌بود، نتوانسته بود با غم فقدان اعضای خانواده‌اش کنار بیاید.

وی می‌افزاید: در سیل آذرشهر آذربایجان شرقی یک خانواده 8 نفره را سیل برد و فقط یک نوجوان از آن خانواده باقی مانده که نیازمند کمک‌های تخصصی روان‌شناسانه است. باید سعی کنیم با هر ابزار و امکان و تدبیر و تلاشی که می‌توانیم، از بار چنین حوادثی کم کنیم.
مهندس اسماعیل نجار با طرح این پرسش که برای مقابله با پیامدهای زلزله در تهران چقدر آمادگی داریم، پاسخ می‌دهد: ما 15 دستگاه بیمارستان صحرایی به قیمت بالا خریده‌ایم که حتی نمی‌توانیم آنها را باز و در 15 استان درنظر گرفته‌شده برپا کنیم. هنوز در مناطق آسیب‌دیده، این موضوع که چه ارگانی وظیفه استقرار سرویس‌های بهداشتی را بر عهده دارد، به نتیجه نرسیده است. در تصادفات جاده‌ای هنوز مشخص نیست چه ارگانی باید مجروحان را به مراکز درمانی منتقل کند؛ اورژانس، هلال‌احمر، آتش نشانی یا سازمان‌های دیگر؟ بهتر نیست همه این ارگان‌ها را متحد کنیم تا به اتفاق سر صحنه حاضر شوند و هرکس وظیفه خودش را انجام بدهد؟

رئیس سازمان مدیریت بحران کشور تأکید می‌کند: حادثه ساختمان پلاسکو که فراموش شد، درسی بود برای هزاران ساختمان مشابه. اگرچه بعد از هر حادثه این چنینی، عده‌ای ندانسته در شبکه‌های اجتماعی انتقاد می‌کنند و می‌گویند رئیس سازمان مدیریت بحران خواب بود و ما باید ده‌ها جلسه به مجلس برویم و پاسخگو باشیم، اما خوشحالم که با همه محدودیت‌ها توانسته‌ایم درباره مدیریت بحران، حساسیت ایجاد کنیم‎.‎

**بسیج در بحران‌ها
دکتر جلیل عرب خردمند، متخصص جراحی مغز و اعصاب و رئیس هشتمین کنگره بین‌المللی سلامت در حوادث و بلایا، درباره تاریخچه تأسیس بسیج و بسیج جامعه پزشکی می‌گوید: در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و 10 اردیبهشت ماه 1359 به فرمان امام خمینی(ره) و به وسیله شورای انقلاب، بسیج ملی یا بسیج مستضعفان تأسیس شد که یکی از اهداف بزرگ آن، کمک به رفع بحران‌‌ها در زمان وقوع بلایای طبیعی بود. در 19 تیرماه 1359 با اصلاح اهداف، علاوه بر مقابله با هرگونه تجاوز و تهدید داخلی و خارجی، ایجاد آمادگی‌های لازم در مردم برای مقابله با آثار ناشی از وقوع سوانح طبیعی نیز جزو وظایف بسیج مستضعفان قرار گرفت. برداشت این بود که با این هدفگذاری، وظیفه مدیریت بحران به سازمان بسیج سپرده شده‌است. بنابراین، شورای انقلاب، سازمان‌های موازی را با بسیج ادغام کرد.

بعدها بسیج و سپاه در هم ادغام شدند که به دلیل شرایط دوران جنگ تحمیلی، کمک آنها به حل بحران‌ها امری طبیعی قلمداد می‌شد. امروز هم یکی از مهم‌ترین سازمان‌هایی که می‌تواند در بحران‌ها کمک کند، بسیج است؛ زیرا همان طور که تأکید بسیج بر مشارکت تک‌تک انسان‌هاست، به هنگام وقوع بلایا نیز بیشترین کمک را افرادی می‌توانند انجام بدهند که در صحنه حضور دارند، اما آسیب ندیده‌اند.

کدام سازمان دیگری وجود دارد که به گستردگی بسیج، در تمامی استان‌ها، شهرها و روستاها ریشه دوانده ‌باشد؟ بسیج مورد اعتماد مردم است. ‏

دکتر عرب خردمند ـ عضو پژوهشکده مجازی سلامت در حوادث و بلایای بسیج جامعه پزشکی کشور می‌افزاید: بسیج جامعه پزشکی به عنوان شاخه‌ای از بسیج، از حدود سال 1381 در جلسات شورای مرکزی، دو ـ سه موضوع اساسی را که در کشور مغفول باقی مانده ‌بود، مورد توجه قرار داد که یکی از آنها سلامت در بلایاست. خردادماه سال 1382 اولین کنگره بهداشت، درمان و مدیریت آن در حوادث و بلایا برگزار شد و تازه متوجه شدیم خیلی بیشتر از اینها به چنین مقوله‌ای نیاز داریم.

در آن زمان طرح جامع امداد و نجات تازه تصویب شده‌ بود. بعد از زلزله جانگداز بم در دی ماه 1382 به دنبال مشکلات امدادرسانی و نارضایتی مقام معظم رهبری، در هیأت دولت، طرح تشکیل مجموعه‌ای با عنوان «ستاد مدیریت حوادث و بلایا» مطرح ‌شد که رهبری با آن موافقت و تأکید کردند که ضمن اجرای طرح، بر مشارکت نیروهای مسلح تأکید داشته باشیم و بخش پیشگیری از حوادث را نیز بیفزائیم.

**پیشینه مدیریت بحران در ایران
مدیریت بحران در ایران، پیشینه‌ای به قدمت بیش از یک قرن دارد. دکتر عرب خردمند ـ پژوهشگر مرکز تحقیقات سلامت در حوادث و بلایا، که همه قوانین مربوط به مدیریت بحران را از سال 1285 خورشیدی به بعد از میان منابع گوناگون استخراج و مطالعه کرده‌است، می‌گوید: با تشکیل مجلس شورای ملی، یکی از اولین قوانین تصویب شده، قانون بلدیه (شهرداری) بود که موارد متعددی را برای شهرداری‌ها تعیین تکلیف می‌کرد. این قانون به مسایل مربوط به بحران‌ها هم تأکید داشت و شرح وظایف آن را مشخص کرده‌ بود. در قانون ایالات و ولایات هم چنین پیش‌بینی‌هایی وجود داشت. در نهایت در رژیم سابق، سازمان دفاع غیرنظامی مسئول مدیریت بحران‌های ناشی از حوادث و بلایای طبیعی و همچنین بلایای دست‌ساز بشر شد. نکته مهم این است که از زمان تشکیل مجلس شورای ملی در رژیم سابق تا زمان تصویب قانون برنامه پنج ساله سوم توسعه جمهوری اسلامی ایران در سال 1379، مدیریت بحران در کشورمان یکپارچه بوده است.

در قانون برنامه سوم، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، جمعیت هلال‌احمر را موظف کردند که طرح جامع امداد و نجات را تهیه کند. در فروردین ماه سال 1382 این طرح طبق قانون به تصویب هیأت دولت ‌رسید، اما موضوع حوادثِ ساخته بشر در آن مغفول ‌ماند و از این‌رو رهبری دستور تشکیل سازمان پدافند غیرعامل را صادر کردند. ‏

**موازی‌کاری سازمان‌ها
دکتر عرب خردمند با بیان این که ستاد پیشگیری و مدیریت بحران در حوادث طبیعی و سوانح غیر مترقبه در دولت هشتم تأسیس شده ‌است، می‌‌گوید: در آن زمان کارگروهی برای بررسی موضوع تعیین و بسیج جامعه پزشکی نیز به عنوان یکی از پیشنهاد دهندگان، به آن دعوت شد. ماحصل این کار تهیه لایحه تشکیل سازمان مدیریت بحران در حوادث طبیعی و سوانح غیر مترقبه کشور بود.

عضو پژوهشکده مجازی سلامت در حوادث و بلایای بسیج جامعه پزشکی می‌افزاید: متأسفانه دولت نهم این لایحه را پس گرفت و سازمان مدیریت بحران را زیرمجموعه وزارت کشور قرار داد. ما مخالف این تغییر بودیم، زیرا هماهنگی سازمان‌ها را از میان می‌برد و اذن رهبری برای استفاده از نیروهای نظامی وانتظامی نیز در‌هاله‌ای از ابهام قرار می‌گرفت. این قانون در سال‌های 1387 تا 1394 آزمایش شد و نقدهای ما در این مدت به اثبات رسید. بنابراین، دوگانگی مدیریت بحران «حوادث غیرطبیعی» و «حوادث دست ساز بشر» پابرجا باقی‌ماند و در نتیجه 2 سازمان مدیریت بحران و سازمان پدافند غیرعامل، به موازی‌کاری ادامه می‌دهند.‏

**لزوم تصویب قانون سازمان مدیریت بحران
‏در پایان کنگره ششم سلامت در حوادث و بلایا، اصلاحیه قانون سازمان مدیریت بحران به مجلس رفت تا شاید این سازمان ارتقا داده ‌شود، زیر نظر رئیس‌جمهوری قرار بگیرد و رئیس آن در هیأت دولت حضور داشته‌ باشد.

دکتر عرب خردمند با بیان این موضوع می‌افزاید: متأسفانه در حال حاضر فهرست بالابلندی از مصوبات دولت و مجلس داریم که برخلاف مصوبات سازمان مدیریت بحران است. منابع مالی این سازمان از آن گرفته‌ شده‌ است. در چنین شرایطی، سازمانی که نه جایگاه قانونی مناسب دارد و نه بودجه، چطور می‌تواند مفید واقع‌شود؟

وی تأکید می‌کند: اکنون تصویب قانون سازمان مدیریت بحران در اولویت است و تا زمانی که این سازمان با ساختاری واقعی و پرسنلی ثابت و تمام وقت تا سطح معاونت ریاست جمهوری ارتقا پیدا نکند و به سمت ادغام با سازمان پدافندغیرعامل پیش نرود، مدیریت بحران کشور ساختار مناسبی پیدا نخواهد کرد.

**رئیس هشتمین کنگره
بین المللی سلامت در حوادث و بلایا می‌گوید: کار ما در کنگره سلامت در حوادث و بلایا، علمی است. تا کنگره ششم اساساً غیرحرفه‌ای بودیم، اما اکنون کنگره کاملاً حرفه‌ای است و با یاری مرکز تحقیقات سلامت در حوادث و بلایا، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، پژوهشکده مجازی سلامت درحوادث و بلایا، بسیج جامعه پزشکی و بسیاری دیگر از دانشگاه‌ها و مراکز علمی، فارغ از جناح بندی‌های سیاسی و دسته بندی‌های جناحی، با همکاری اکثریت کسانی که در حوزه مدیریت بحران صاحب نظر هستند، کارهای علمی و در خور توجه انجام می‌دهد. در کنگره چهارم پیشنهاد یک رشته بین رشته‌ای در حوزه سلامت داده شد که با استقبال و تایید آن از سوی وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکی، زمینه انتقال تجربیات پژوهشگران به مسئولان فراهم شده است.

**جدایی مراکز اجرایی از دانشگاه‌ها‏
دکتر جلیل عرب خردمند ـ متخصص جراحی مغز و اعصاب، می‌گوید: متأسفانه در مملکت ما مشکل بزرگی وجود دارد که آن هم جدایی مراکز تصمیم‌گیری و اجرایی از دانشگاه‌ها است. یک رئیس به خود اجازه می‌دهد که ساعت 11 تصمیماتی بگیرد و ساعت 12 آنها را اجرا کند. به این ترتیب است که یک شبه دانشگاه علوم پزشکی ایران تعطیل و در دانشگاه علوم پزشکی تهران ادغام می‌شود و در شبی دیگر این دانشگاه‌ را مستقل اعلام می‌کنند. حال آن که منطقی بود پیش از تصمیم‌گیری، این کار طی یک طرح پژوهشی بررسی شود تا کارشناسان ببینند کار درستی است یا نه؟ باید محققان روی مسأله بحث کنند و بر مبنای آن پایان‌نامه و پروژه‌های تحقیقاتی بگیرند و مجریان بر اساس نتایج آن تحقیقات، تصمیم بگیرند و کارهای اجرایی انجام بدهند. ما بدنه کارشناسی در کشور را حذف کرده‌ایم و در نتیجه گاهی یک مدیر احساس می‌کند در همه زمینه‌ها کارشناس است؛ در حالی که وظیفه مدیران، تصمیم‌گیری است، نه تصمیم‌سازی. تصمیم‌سازی وظیفه مراکز پژوهشی است.

نتیجه این شده است که به جای آن که آموزش در راستای بیان مشکلات و پژوهش با هدف حل مسایل باشد، خروجی آموزش بدون پرورش، صرفاً به زینت المجالس تبدیل شود که در سر سفره عقد بگویند فلانی خانم دکتر یا آقای مهندس است!‏

**پژوهشگران مستقل
پژوهشگر مرکز تحقیقات سلامت در حوادث و بلایا می‌گوید: 38 سال است که شعار مرگ بر آمریکا می‌دهیم، ولی در عین حال بزرگ‌ترین نیروهای فکری آمریکا را تأمین می‌کنیم. باسوادترین دانش‌آموزان‌مان را در پروسه سخت المپیاد انتخاب می‌کنیم و آنها را در نهایت به آمریکا می‌فرستیم‌، چون خودمان زمینه استفاده از استعدادهای‌شان را به وجود نیاورده‌ایم. معلوم است که وقتی دانشجوی ما از یک مقاله خارجی ایرادی می‌گیرد و اشکال آن را حل می‌کند، بهترین ژورنال‌ها در کشورهای دیگر آن را چاپ می‌کنند و برای او دعوتنامه می‌فرستند. شما ببینید در حال حاضر کدام دستگاه ما مسایل‌‌اش را به مراکز تحقیقاتی می‌دهد؟ آنها هم که می‌دهند، مراکز تحقیقاتی‌شان را کارمندان اداری اداره می‌کنند. مشخص است که حقوق بگیران یک سازمان، پژوهشی را که خلاف منافع آن سازمان باشد، ارائه نمی‌دهند. کار‌های پژوهشی را باید کسانی انجام دهند که حقوق بگیر و وابسته به جایی نباشند، تا بتوانند ماحصل علمی‌ خود را به درستی ارائه بدهند. دکتر عرب خردمند تأکید می‌کند: دستگاه قانونگذاری کشور باید قبل از بررسی لوایح در مجلس، آنها را به دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی ارائه دهد تا درباره‌اش کار کنند و سپس نتایج آن را به کار بگیرد تا بتوان گفت فلان لایحه، مستند به فلان پژوهش یا پایان‌نامه فلان دکتر، تصویب شده‌است. دراین صورت فارغ‌التحصیلان و متخصصان ما هم انگیزه پیدا می‌کنند تا در کشورشان بمانند و کارهایشان را ادامه دهند.‏

*منبع: روزنامه اطلاعات،96،2،25
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: