به نظر میرسد که مسوولین دولت احمدینژاد در حال زدن نعل وارونه هستند، چنان به دولت حمله میکنند که یادشان رفته است اگر هم توصیف آنان از وضع جامعه درست باشد، محصول عملکرد خودشان است.
روزنامه اعتماد در سرمقاله ای آورده است: یکی از نزدیکان به دولت سابق اخیرا اظهار داشتهاند که: «وجود ٧ میلیون بیکار در ایران زیبنده این کشور و دولت نیست... رئیس جمهور باید کار بلد و صادق باشد و آمار غلط ندهد.» ظاهرا هیچکس نیست به این آقای محترم متذکر شود که آمار ٧ میلیون بیکار را از کجا آوردهاند؟
آیا مرکز آمار یا بانک مرکزی دادهاند؟ مرکز آمار ایران که مسوولیت رسمی در ارایه این نوع آمار دارد تعداد افراد بیکار در بازه سنی ١٠ سال و بالاتر را کمتر از نیم این رقم یعنی فقط 3.2 میلیون نفر اعلام کرده است. البته این میزان بیکاری برای جامعه زیاد است و باید کم شود، ولی چرا بهجای این رقم رسمی، از ٧ میلیون استفاده شده است؟
فرض کنیم که ٧ میلیون بیکار باشند، ٣ میلیون هم ما اضافه میکنیم به ١٠ میلیون میرسانیم! مالیات که ندارد. در این صورت باید گفت که این بیکاران محصول همین چند سال هستند یا در زمان دولت احمدینژاد شکل گرفتند؟ در سالهای اخیر میزان اشتغال بالا رفته، پس لشگر بیکاران مورد نظر در ٨ سال دولت مهرورز ایجاد شدند، همان زمان که منتقدین امروز نه تنها ساکت بودند، بلکه با تمام قدرت از آن دولت حمایت میکردند.
سخنان جالبتر از سوی وزیر نفت دولت احمدینژاد ابراز شده است. او که مسوولین فعلی را متهم به آلزایمر سیاسی داشتن کرده چنین گفته است که: «شرایط کشور به ویژه در مسائل بیکاری در حد انزجار است و امید است با اجماع اصولگرایی امسال اقداماتی انجام شود که مسیر کشور عوض شود.»
ایشان ظاهرا خودشان دچار فراموشی شدهاند که در تمام طول دولتی که وی وزیر نفت آن بود، اشتغالی بهوجود نیامد، جز اندک. آیا میخواهند روند کشور را تغییر دهند تا دوباره به وضع فلاکتبار دولت مورد حمایت وی برسیم؟ دولتی که شاخص فلاکت (ترکیب بیکاری و تورم) در آن در جهان بالاترین رقم بود. سال گذشته حداقل ٦٠٠ هزار شغل ایجاد شد که در تمام ٨ سال دولت متبوع آقای وزیر نفت احمدینژاد این مقدار شغل ایجاد نشده بود.
اگر وضع بیکاری امروز در حد انزجار است، وضع آن در دولت سابق چگونه توصیف میشود؟ وی متوجه این مشکل میشود اظهار میدارد که: «برخی مسوولان بیان میکردند که از سال ١٣٨٤ تا سال ١٣٩٢ گفتند یک شغل ایجاد نشد و به برخی گفتم که ٤ میلیون مسکن مهر را جن و پریها ساختند، افزایش ٣٠ میلیون تن سیمان به ٧٠ میلیون تن در کشور کار جن و پریها بود؟»
متأسفانه این جمله نشان میدهد که حتی مسوولین دولت پیش درک دقیقی از موضوعات کشور ندارند. اول اینکه ٤ میلیون مسکن مهر ساخته نشد، در آن دولت به زور به یک و نیم میلیون رسید. دوم اینکه منظور از ایجاد اشتغال، رقم خالص آن است. یعنی اگر در جایی صد شغل ایجاد شود و در جای دیگری ٩٠ شغل از میان برود، سرجمع مشاغل ایجاد شده ١٠ شغل میشود و نه ١٠٠ شغل. ساختن آن واحدهای مسکونی نیز ایجاد شغل کرد ولی همزمان، آن قدر شغل از میان رفت که چیزی نصیب کل جامعه نشد.
اینها را ما نمیگوییم، مرکز آمار همان دولت پیش و در همان زمان آمار دادهاند. به علاوه مسکن مهر مشمول کارگری فصلی است، وقتی ساخته شد، همه بیکار میشوند و این فرق میکند با مشاغل به نسبت دایمی.
آقای وزیر نفت سابق به یکباره یاد فقرا میافتند و میگویند: «٢٠ میلیون فقیر در کشور داریم در حالی که کارخانههای ما خوابیده ولی کارخانه فقر در کشور خوب عمل میکند وفقر خوب تولید میشود.» آیا این ٢٠ میلیون فقیر از ابتدای انقلاب بودند یا در این سه سال اخیر فقیر شدهاند؟ به طور قطع بخشی از آنها از گذشته بودند، ولی بخش بزرگ آنان در دولتی ایجاد شد که ایشان وزیر نفت آن بود. یعنی در همان زمانی که آقای وزیر و همکارانش داشتند دستان بابک زنجانی را برای ورود به اقتصاد باز میکردند که یک رقم بدهی آن چند میلیارد دلار است. آیا وی یا دوستانش میخواهند بیایند و دوباره فقر را برقرار کنند؟
بخش دیگر سخنان آقای وزیر سابق جالبتر است. «ما یک گلوگاههایی در کشور درست کردیم، ما باید مسئله قاچاق را ساختاری حل کنیم.» اگر چنین کاری باید میشد که حتما هم باید انجام شود، چرا زمانی که در دولت بودید این کار را انجام ندادید تا کشور را سالانه با حدود ٢٠میلیارد دلار قاچاق کالا مواجه و تحویل دولت کنونی ندهید؟ مسوولیت اصلی رشد قاچاق برعهده دولت قبلی است که ایشان وزیر آن بودند و حالا باید پاسخگو باشند، نه آنکه نسبت به وجود قاچاقی که در این سالها نسبت به دوره وی تا حدود ٣٠ درصد کم شده، معترض باشد.
در ادامه وی متذکر شد که: «دولت را باید وادار به پاسخگویی مسائل اقتصادی کرد.» اگر دولتها در همه مسایل و نه فقط اقتصادی پاسخگو بودند، تاکنون همه متخلفان اقتصادی در دولت قبلی به زندان میافتادند و بسیاری از آنان امکان فعالیت سیاسی نداشتند. ای کاش دولت پیش و شخص آقای وزیر آن دولت نیز در زمان خود یا حتی در حال حاضر پاسخگو باشند.
جمله مهم و اصلی آقای وزیر آنجا بود که گفت: «احمدینژاد یک ظرفیتی در کشور است و اینکه مردم آقای بقایی را قبول دارند چون احمدینژاد را قبول دارند اینگونه نیست.» آقای وزیر میداند که هیچ رأیی ندارند و میخواهند پشت آقای احمدینژاد سنگر بگیرد. از یک نظر این رفتار خوب است، زیرا به مردم نشان میدهند که قرار است همان فجایع را در اقتصاد شاهد باشیم.
ولی از این نظر عجیب است که امیدش به حمایت احمدینژاد به عنوان یک ظرفیت است. آقای وزیر! او دنبال بقایی است، برای خودتان حسابی باز نکنید، بهتر است بهطور مستقل دنبال رأی آوردن باشید هر چند اندک باشد بهتر است از این که خود را آویزان دیگران کرد. با این ملاحظات بفرمایید که چه کسی آلزایمر دارد؟
*منبع: روزنامه اعتماد، 1396.1.20