«چرا انقلاب کردیم»، «مورد عجیب هیأت داوری»، «جشنوارهای که نگاه «دولتی» ندارد» و «باید حس تماشاگر را با فیلم همراه کرد» ازمهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه ایران در شماره چهارشنبه 20 بهمن است.
** چرا انقلاب کردیم
انقلاب محدود به یک ایدئولوژی و گروهی محدود از کنشگران نیست، بلکه بخشی مهم از تاریخ ما است. با هر دیدگاه و هر ایدئولوژی و هر نظری به انقلاب نگاه کنیم باید اعتراف کنیم که هدف از انقلاب رسیدن به «عدالت اجتماعی»، «آزادی» و «استقلال ژئوپلیتیکی» بوده و هست. همه ضرباتی که از درون یا از بیرون، ایران را هدف گرفتهاند در پی از میان بردن این اهداف بودهاند. اهداف راهبردی انقلاب است که همه را با یکدیگر متحد و به رغم رقابتهای سیاسی و اجتماعی، اتحادهای فکری و عملی ضروری را ایجاد میکند.
امروز مبارزه برای آزادی، استقلال، عدالتاجتماعی، حفظ و تقویت قدرت منطقهای ایران و در رأس همه اینها مبارزه گسترده و سخت با فساد و بستن راههای رشد آن در کشوری که هرگز نمیتواند همچون یک کشور فقیر و جهان سومی، فساد مهار گسیختهای را بدون تنشهای بزرگ اجتماعی، تجربه کند، باید در رأس دغدغه همه دلسوزان آینده ایران قرار گیرد. ما هنوز فرصت داریم که اهداف راهبردی انقلاب را به اهدافی اصلی برای همه مردم ایران بدون طرد و کنار گذاشتن هیچ گروهی تبدیل کنیم. طرد این یا آن گروه، معنایی جز تمایل خواسته یا ناخواسته به زیر سؤال بردن «راهبردهای بنیادین انقلاب» ندارد.
انقلاب 1357، همچون همه انقلابهای بزرگ قرن نوزده و بیست، نتیجه فرآیندهای پیچیده و دادههای بینهایتی از لحاظ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی بود. این انقلاب، که به اراده مردم به سرانجام رسید، نیروهای سیاسی و شخصیتهای گوناگونی را درون خود داشت که در نهایت سرنوشتهای بسیار متفاوتی پیدا کردند؛ فراز و فرودهای انقلاب، از پیش از آن آغاز و تا امروز ادامه یافت. انقلاب، فرآیندی بود که همچون همه فرآیندهای بزرگ سیاسی، شاهد دخالتها و دستکاریهایی از درون و برون بویژه از جانب قدرتهای بزرگ، ابتدا برای در دست گرفتن آن و سپس برای هدایتش در جهت خود یا بهرهبرداری از آن یا حتی تخریبش، بود. جنگ تحمیلی عراق، یکی از این دستکاریهای بزرگ بود. و این امری شناخته شده است که عموماً پس از وقوع انقلابهای بزرگ تاریخی (انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و...) نظیر آن را دیدهایم؛ جنگی با هزینهای انسانی و مادی که بسیار سنگین بود اما توانست، تا حد زیادی «قدرت مقاومتی» را در کشور به وجود آورد که تا امروز توانسته در برابر فشارهای بیرونی و ژئوپلیتیکی تداوم و انسجام ملی را حفظ کند.
** مورد عجیب هیأت داوری
شاید اگر هیأت انتخاب و تصمیمگیران جشنواره اصل را بر خنثیسازی و بیخطر برگزار کردن جشنواره نمیگذاشتند و کارگردانان نام آشنا و نسل جوانی که با جسارت مضمونی میتوانستند جشنواره را سرحال بیاورند، از جشنواره بیرون نمیماندند نتیجه قضاوت هیأت داوری و فهرست منتخبشان هم اینقدر پرانتقاد و گلایه نمیشد. نهمین شب از جشنواره فیلم فجر تحت تأثیر لیستی بود که همزمان با نمایش سانس سوم جشنواره یعنی «گشت ارشاد» منتشر شد. به فاصله دو روز مانده تا پایان جشنواره امسال، اعلام اسامی نامزدهای بخش سودای سیمرغ دوباره بازار حرف و حدیث و اظهار یأس و امید در کاخ جشنواره و فضای مجازی را داغ کرد. کلید واژه تمام اظهارات مطرح شده در خصوص آرا هیأت داوران «عجیب» خواندن نتایج داوری بود.
از نکات شگفتی ساز و به قول اهالی رسانه گاف هیأت داوران این دوره از جشنواره اعلام نام ارشا اقدسی در بخش جلوه های ویژه و برای فیلم «یک روز بخصوص» است در حالی که اقدسی اساساً با این فیلم همکاری نداشته است. چند ساعت پس از اعلام نامزدها این اشتباه از سوی دبیرخانه جشنواره اصلاح و نام آرش آقابیک بهعنوان نامزد جلوههای ویژه «یک روز بخصوص» اعلام شد. این در حالی است که این فیلم اساساً جلوههای ویژه میدانی ندارد و تنها در یک سکانس نمنم باران بهصورت جلوههای ویژه بصری دیده میشود.
اعلام نتایج داوری بهانهای شد تا برخی با استناد به این واقعیت که جشنواره بازتابی از دارایی سینمای ایران در طول یک سال است و چشمانداز سال آینده اکران را هم پیش روی ناظران قرار میدهد از همین حالا فاتحه اکران سال آینده را بخوانند و گروهی هم با اتکا به فیلمهای بیرون مانده از جشنواره اعلام کنند که سینمای ایران فقط این جشنواره 10 روزه نیست و ابراز امیدواری کردند که حداقل نیمی از این فیلمها آنقدر خوب باشد که حال سینما و دوستدارانش را خوب کند.
** جشنوارهای که نگاه «دولتی» ندارد
نهمین دوره جشنواره بینالمللی تجسمی فجر سوم بهمن ماه در شرایطی در موزه هنرهای معاصر تهران آغاز به کار کرد که از همان شب اول نمایشگاه، صدای موافقان و مخالفان خود را درآورد؛ جشنوارهای که در ابتدای راه به شکل رشتهای، آن هم رشتههای مرسوم در هنرهای تجسمی چون نقاشی، تصویرسازی و پوستر، مجسمه، کاریکاتور، عکس، نگارگری و تذهیب و غیره برگزار شد، اما در دو دوره آخر آن، سیاستگذاران برپایی جشنواره به این نتیجه رسیدند که در دنیای معاصر، برپایی چنین رویدادی در قالب رشتههای مشخص ممکن نیست. زیرا دنیای هنر پس از پشت سر گذاشتن مدرنیسم در هنر و ورود به فضای پست مدرن در دنیای هنر بین دهههای 1960 تا 1980 و تا به امروز، شیوههای نوینی را در خلق آثار تجربه کرده است.
به گزارش «ایران»، در جشنواره نهم، با کنار گذاشتن عنوان رشتهای، فضـای حضور برای بسیاری از هنرمندان بخصوص جوانها که با این رسانه ها مشغول خلق آثار هنری هستند و البته در ایران نیز سابقه کمتری نسبت به غرب از لحاظ تئوری و فلسفه معاصر دارند، باز شده است. بنابراین با نگاه به آثار انتخاب شده و نهایی در نمایشگاه، شاهد فصل جدید در هنر ایران خواهیم بود، هرچند که شاید هنوز به پختگی نرسیده و تازه گامهای اولیه خود را برمیدارد.
بسیاری از هنرمندان مخالف جشنواره، به دلیل اینکه آن را جریانی دولتی میدانند، در این رویداد شرکت نمیکنند، زیرا معتقد هستند آثار آنها مورد سانسور قرار خواهد گرفت، اما موافقان معتقد هستند که برپایی این رویداد آن هم با نگاهی جدید و استمرار هر ساله آن، باعث میشود تا با توجه به مشکلات فراوان موجود در عرصه هنرهای تجسمی کشور از بسترها گرفته تا وضعیت بازار هنر و حتی معیشت هنرمندان، نبود امکانات نمایشگاهی کافی و گرانی تولید آثار و غیره، نقطه امید کوچکی خواهد بود که در آینده شاید بتواند جریانهای تأثیرگذاری را رقم بزند.
** باید حس تماشاگر را با فیلم همراه کرد
فیلم «مادری» نخستین فیلم بلند رقیه توکلی در آخرین سانس برج میلاد، در پنجمین روز جشنواره فیلم فجر اکران شد. فیلمی با حس و حالی زنانه که در شهر یزد میگذرد و مخاطب را از فضای تبدار و پرهیاهوی پایتخت جدا میکند. فیلمی ساده و روان که روایت زنانی از نسلهای مختلف است که هرکدام به طریقی مادری را تجربه کردهاند. با هایده صفییاری به بهانه تدوین این فیلم گفتوگوی کوتاهی داشتهایم که در ادامه میخوانید.
کار با خانم توکلی که «مادری» نخستین تجربهاش در ساخت فیلم بلند است چگونه بود؟
تجربه شخصی من میگوید که کارگردانهای جوان که نخستین فیلم بلند خود را میسازند، عوامل حرفهای را به پشتوانه تجربه آنها انتخاب میکنند و به سراغشان میروند. این امر برای من کار بسیار پرمسئولیتتری است، خود من وقتی فیلمهای آنها را تدوین میکنم بیشتر نگرانم، چونکه احساس میکنم اگر ذرهای اشتباه رخ دهد نه تنها به فیلم لطمه وارد میشود بلکه به کارگردان هم که در ابتدای مسیر است لطمه بزرگی وارد میشود. خانم رقیه توکلی فیلمساز بسیار خوشفکری است و فیلم ساختن برایش خیلی مهم است و بسیار صادقانه فیلم میسازد. درواقع آنچه را از دلش برمیآید فیلم میکند، یعنی به آنچه میسازد اعتقاد دارد.
بازخوردی که از تماشاچی گرفتید چگونه بود؟
در هر صورت وقتی ما فیلم را با تماشاگر زیاد میبینیم، بازخوردها و بازتابهایی از حس تماشاچی میگیریم که به کار و تجربه فیلمساز و عوامل کمک بسیاری میکند و از این نظرات استفاده زیادی خواهیم کرد.