روزنامه شرق در گزارشی نوشت: اعلام موجودیت «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» همانقدر که اتفاق درخورتوجهی برای فضای سیاسی کشور بود، باعث بهت جامعه ورزش هم شد. یکشنبه عصر پس از معرفی ١٠ عضو مؤسس این جبهه سیاسی اصولگرایان مشخص شد محمود خسرویوفا، رئیس فدراسیون ورزشهای معلولین و جانبازان، یکی از اعضای مؤسس جبهه است.
در ادامه این گزارش آمده است: دقایقی بعد، پس از انتشار اسامی حامیان «جبهه انقلاب اسلامی» موضوع ورزشیتر شد؛ هنگامی که نام محمدرضا پولادگر (رئیس فدراسیون تکواندو)، محمدرضا داورزنی (رئیس فدراسیون والیبال) و محمد درخشان (رئیس فدراسیون جودو) در بین ٢١٠ چهرهای که از این جریان سیاسی رقیب دولت حمایت کردند، دیده شد.
دیده شدن اسامی این چهار نفر در بین حامیان و مؤسسان «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» یک شوک برای وزارت ورزش و جوانان محسوب میشود. در دولت تدبیر و امید رؤسای فدراسیونها از فعالیت حزبی منع شدند و حال اینکه چهار رئیس فدراسیونهای مهم در آستانه انتخابات شوراها و ریاستجمهوری اینگونه وارد یک جریان سیاسی، آن هم در صف رقیب دولت شدند، اتفاقی که نمیشود ساده از آن عبور کرد.
در سالهای قبل بارها دیده شده که رؤسای فدراسیونها فعالیت سیاسی هم داشتهاند و مشکلی هم ایجاد نمیکرد. در دولت اصلاحات محسن صفاییفراهانی، رئیس فدراسیون فوتبال، یکی از چهرههای شناختهشده جبهه مشارکت اسلامی بود که به مجلس ششم هم راه یافت. در یک دهه گذشته هم چندین رئیس فدراسیون با قرارگرفتن در فهرست جریانهای اصولگرا وارد مجلس یا شورای شهر شدند. در این موارد همواره مدیران ورزشی فعالیت سیاسی همسو با دولت وقت داشتند اما این بار پدیده بیسابقهای رخ داده است. وزارت ورزش دولت یازدهم از همان شروع کارش تأکید داشت که رؤسای فدراسیونها فعالیت حزبی و جناحی نداشته باشند؛ حتی یک رئیس فدراسیون به دلیل سیاسیکاری برکنار شد. محمود گودرزی اعتقاد داشت جناحیشدن رئیس، در فعالیتهای فدراسیون اثرگذار خواهد بود و حتی این شائبه را به وجود میآورد که رئیس از قدرت خود در ورزش برای اهداف جناحیاش استفاده میکند. از طرفی منع حضور اعضای شورای شهر و نمایندگان مجلس در رأس فدراسیونها بار سیاسی ورزش را از گذشته کمتر کرد. حالا پس از اتفاق یکشنبهشب، همه منتظر واکنش مسعود سلطانیفر، وزیر کنونی ورزش و جواناناند. در این میان مهمترین علامت تعجب پیشرویش محمود خسرویوفاست.
سه رئیس دیگری که نامشان در بین حامیان این جبهه اصولگرایان آمده، میتوانند عنوان کنند گرایش سیاسی خود را نشان دادهاند و قصد حضور در انتخابات یا کار جناحی را ندارند. محمود خسرویوفا یک چهره اصولگراست و سابقه عضویت در شورای شهر تهران را دارد و یکی از اعضای مؤسس «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» است. این به معنی فعالیت آشکار سیاسی آن هم در اردوگاههای مخالف دولت است. خسرویوفا که ریاست کمیته ملی پارالمپیک را برعهده دارد، در این مدت همیشه از حمایت دولت حسن روحانی از ورزش بهویژه ورزش پارالمپیکیها تمجید کرده است. او حمایت دولت تدبیر و امید را یکی از عوامل مستقلشدن کمیته پارالمپیک از کمیته المپیک دانست و در این شرایط کسی از او انتظار فعالیت جناحی به این شکل را نداشت. مطمئنا این اقدام خسرویوفا به مذاق وزارت ورزش خوش نخواهد آمد و احتمال واکنش وزارتخانه وجود دارد.
** داورزنی: عضو هیچ تشکل سیاسی نمیشوم
داستان سه رئیسی که نامشان در بین حامیان «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» آمده است، متفاوت است. در این روزها نام محمدرضا داورزنی بهعنوان نامزد جدی حضور در پست معاونت قهرمانی وزارت ورزش شنیده میشود. منطقی به نظر نمیرسید فردی که قرار است در دولت حسن روحانی، معاون وزیر شود، در بین حامیان جریان سیاسی رقیب دولت فعلی قرار گیرد. او ضمن تکذیب امضایش دراینباره گفت: «من مدیر اجرائی هستم نه سیاسی به همین دلیل هم عضو هیچ تشکل سیاسی نمیشوم. روحیات و عملکرد من نشان داده که غیرسیاسی هستم. با جریاناتی که علیه دولت فعالیت میکنند، مخالف هستم و هیچ نسبتی با آنها، چه به لحاظ رفتاری و چه به لحاظ فکری، ندارم. انقلابی هستم و انقلابی هم میمانم ولی این به معنای حضور در این تشکل سیاسی نیست». در آنسو رئیس فدراسیون جودو ضمن تأیید امضایش، در اظهار نظری عجیب عنوان کرد که نمیخواهد وارد جریانهای سیاسی شود.
محمد درخشان گفت: «اگر حضورم در این گروه باعث تضعیف دولت شود یا به معنای مقابله با دولت تلقی شود، یک ثانیه هم در این گروه نمیمانم. اجازه نمیدهم نگاه سیاسی وارد ورزش شود، مخالفت با دولت را حرام میدانم». گویا درخشان نمیدانسته چه نامهای را امضا میکند. پولادگر، رئیس فدراسیون تکواندو هم امضایش را تأیید کرده است. به نظر میرسد پولادگر این امضا را فعالیت جناحی نمیداند و تنها حمایت از جریان سیاسی قلمداد میکند. وزارت ورزش قطعا از این اقدام سه رئیس راضی نیست و باید منتظر صحبتهای وزیر در روزهای آینده بود. احتمال دارد بهزودی این موضوع مطرح شود که مدیران باتجربه ورزش باید انتخاب کنند؛ یا فعالیت جناحی یا مدیریت فدراسیون.
*منبع: روزنامه شرق، 95.10.7