در ١٠سال گذشته به ازای هر دومیلیون و٣٩٥هزار شغل خالصی که ایجاد شده، یکمیلیون و١٢٤هزار اشتغال خالص از بین رفته. یعنی به ازای هر دو شغلی که ایجاد میشود، یک شغل و درواقع نیمی از مشاغل ایجادشده، از بین میرود
«نسیم آنلاین»- ریزش شدید فرصتهای شغلی در ایران نگرانکننده به نظر میرسد. براساس آماری که مرکز پژوهشهای مجلس به نقل از بانک مرکزی منتشر کرده، در ١٠سال گذشته به ازای هر دومیلیون و٣٩٥هزار شغل خالصی که ایجاد شده، یکمیلیون و١٢٤هزار اشتغال خالص از بین رفته است. این به آن معناست که به ازای هر دو شغلی که ایجاد میشود، یک شغل و درواقع نیمی از مشاغل ایجادشده، از بین میرود. این موضوع درحالی رخ میدهد که بنا به همین گزارش در یکدهه گذشته ٨میلیون نفر ایرانی به سن کار رسیدهاند، این درحالی است که درمجموع تنها برای یکمیلیون و٣٠٠هزار نفر شغل پایدار ایجاد شده است.
کاظم فرجاللهی کارشناس بازار کار در اینباره میگوید: من درصحت و سقم این دومیلیون و اندی اشتغال ایجادشده هم تردید دارم. هزاران شغلی که بهعنوان شغل از آنها در آمار نام میبریم، مشاغل کاذب با قراردادهای چندماههاند. اینها را ما شغل غیرمولد میدانیم. مشاغلی که اثری از ایجاد آنها در سازمان تأمیناجتماعی نیست.
او ادامه میدهد: در صنعت و تولیدات داخلی هم به علت تعطیلی بنگاههای اقتصادی هزاران شغل از دست دادهایم و به مثابه آن هزاران دانشجو به سمت کارهای غیرمولد رفتهاند.
فرجاللهی تأکید میکند: دراین شرایط تعداد درخواستهای بیمه بیکاری روزبهروز بیشتر میشود و این نشان از اخراج و تعدیل نیروها و نابسامانی اوضاع بنگاهها دارد.
این موضوع درحالی رخ میدهد که حالا بحران بیکاری یکی از سه چالش مهم دولت در اقتصاد کشور به شمار میرود. چالشی که به گفته احمد کیمیاییاسدی عضو اتاق بازرگانی تهران اساس آن در بحران اقتصادی کشور در دولت محمود احمدینژاد گذاشته شده است و در یک نگاه کلانتر به نداشتن نگاه بلندمدت و توسعهای در اقتصاد ایران برمیگردد.
به ازای هر دو شغل، یک شغل از بین میرود
طبق نماگرهای اقتصادی بانک مرکزی، در سالهای ۸۵، ۸۶ و ۸۸ به ترتیب ۲۲۰هزار، ۲۵۰هزار و ۵۰۱هزار شغل خالص ایجاد شده؛ اما در سالهای ۸۷، ۸۹ و ۹۰ به ترتیب ۵۹۰ هزار، ۳۴۴هزار و ۱۴۷هزار فرصت شغلی از دست رفته است. براساس این آمار، در سال ۹۱، ۱۱۸هزار و در سال ۹۲ نیز ۷۱۹هزار فرصت شغلی ایجاد شده و درمقابل، در سال ۹۳ حدود ۴۳هزار فرصت شغلی از دست رفته؛ درعین حال در سال ۹۴ میزان ایجاد اشتغال خالص ۷۰۵هزار فرصت شغلی بوده است.
همچنین وضع اشتغال طی ۱۰سال گذشته (از سال ۸۵) روندی به شدت نوسانی داشته است؛ بهطوری که رشد اشتغال در سالهای ۸۵، ۸۶ و ۸۸ با کاهش فرصتهای شغلی در سالهای ۸۷، ۸۹ و ۹۰ مواجه شده است؛ بنابراین برپایه این آمار، ازسال ۸۵ تاکنون در برابر ایجاد دومیلیون و۳۹۵هزار شغل خالص، یکمیلیون و۱۲۴هزار اشتغال خالص نیز از دست رفته؛ درواقع طی ۱۰سال گذشته یکمیلیون و۲۷۱هزار اشتغال خالص ایجاد شده است.
همچنین بررسی مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد بهرغم ضرورت اشتغالزایی، پاسخ مناسبی از سمت تقاضا به این عرضه نیروی کار داده نشده و بسیاری از داوطلبان ورود به بازار کار پس از تحمل دورههای طولانی بیکاری از یافتن شغل مأیوس شده و درحالی که نرخ مشارکت، یکی از شاخصهای توسعه بهبود محسوب میشود، این نرخ درطول برنامههای توسعهای کاهش یافته و از ۴۷درصد به ۳۸درصد رسیده است. همه این عددها و رقمها یک چیز را میگویند؛ ضعف بازار اشتغال یک ضعف جدی است و تا به صورت ریشهای حل نشود، سالبهسال ریزش شغلیمان رشد کرده و ایجاد اشتغالمان کم میشود.
قسمت تراژیک ماجرا اما آنجاست که براساس تخمینهای زدهشده در این گزارش در آینده هم اوضاع بهتری در انتظارمان نیست؛ با فرض ثبات نرخ مشارکت و رشد ۵درصدی تا سال ۱۴۰۰ همچنان بیش از ۴میلیون نفر بیکار درکشور وجود خواهند داشت و عرضه حتی به گرد پای تقاضا هم نمیرسد.