یکی از شاخص های مهم صنعت حفاری که بر هزینه عملیات حفاری تأثیر بسزایی دارد، بازدهی حفاری است. بازدهی حفاری به معنای متراژ حفاری شده توسط هر دکل در زمان مشخص است.
آنچه در پی آمده است نگاهی دارد به جایگاه صنعت حفاری در توسعه فعالیت های اکتشاف و تولید از مخازن هیدروکربوری و همچنین چالش های موجود در خصوص گسترش این صنعت که بخش اول آن را دیروز ملاحظه کردید و اینک بخش دوم و پایانی را می خوانید.
اطلاعات موجود نشان می دهد اگرچه در سال 1391 تعداد دکل های در اختیار افزایش یافته است، اما متراژ حفاری شده به ازای هر دکل از 9087 متر در سال 1390 به 5799 متر در سال 1391 کاهش یافته که نشاندهنده اختلال، تأخیر و کاهش بازدهی عملیات حفاری در این سال است؛ این درحالی است که متراژ حفاری شده توسط هر دکل در کشوری مانند آمریکا از حدود 30 هزار متر در سال 1980 به 61 هزار متر در سال 2010 رسیده است.
البته این فاصله ناشی از چند عامل است، نخست اینکه سطح فناوری ما از این کشورها پایین تر است، دوم اینکه ما از سیستم های مدیریتی به کار گرفته شده در این کشورها استفاده نمی کنیم و عامل سوم هم این است که استاندارد تجهیزات و کالاهای مورد استفاده ما در حفاری با آنچه در این کشورها استفاده می شود، یکسان نیست و درنتیجه به لحاظ استاندارد این فاصله وجود دارد.
ناگفته نماند 70 تا 80 درصد هزینه تولید به زمان حفاری وابسته است که با افزایش بهره وری، کاهش می یابد. شایان ذکر است درحال حاضر به طور متوسط هزینه حفر یک چاه در خشکی حدود 18 میلیون دلار و در فراساحل حدود 38 میلیون دلار برآورد می شود.
در حال حاضر عوامل بسیار زیادی در بازدهی عملیات حفاری اثرگذار هستند که شامل 35 عامل برون چاهی و 101 عامل درون چاهی است که عوامل درون چاهی ازجمله به انتخاب سرمته، ترکیب گِل حفاری و… برمی گردد و عوامل برون چاهی به ضوابط، نحوه خرید کالا، آموزش نیروی انسانی و عواملی از این دست مربوط می شود.
درحال حاضر با هر دستگاه دکل سالانه 2.7 تا 3.8 حلقه چاه حفاری می شود.
باید اشاره داشت: افزایش بازدهی عملیات حفاری در عین حال تنها محدود به فناوری هم نیست و به مدیریت عملیات بستگی داشته و لذا نقش نیروی انسانی در کاهش یا افزایش بازدهی عملیات حفاری قابل توجه است.
متأسفانه درحالی که کشورهای مختلف دنیا به دنبال تکنولوژی ها و استراتژی هایی هستند که زمان و هزینه حفاری را کاهش دهند، در ایران بسیاری از دکل های حفاری به دلیل نبود برخی قطعات مورد نیاز حفاری در حین عملیات، فوران چاه، انسداد لوله و بسیاری حوادث و اتفاقات غیرمنتظره که در حین عملیات حفاری به دلیل استفاده از قطعات فرسوده یا فناوری های قدیمی به وجود آمده است، در حالت انتظار به سر برده و در پاره ای مواقع تیم حفاری مجبور به بستن چاه می شوند.
لذا پایین بودن بازدهی حفاری در ایران تنها به دلیل نبود فناوری های روز دنیا در این صنعت نیست بلکه به دلایل مختلف ازجمله نیروی انسانی ناکارآمد، تصمیمات مدیریتی اشتباه، نبود لوازم و تجهیزات، نبود قطعه، مشکلات به وجود آمده در چاه، خطاهای نیروی انسانی و نبود سرمایه گذاری، عدم خرید ماشین آلات و دستگاه های حفاری از کشورهای صاحب دانش و در مقابل واردات دکل های حفاری بدون کیفیت ، عدم تربیت سالانه کارشناسان خبره حفاری، نبود یک برنامه منسجم نظارت و افزایش زمان انتقال و جابجایی دکل ها به دلیل فرسوده بودن زیر ساخت های انتقال بوده و موجب شده که عملاً برنامه های حفاری کشور در حوزه صنعت نفت و گاز محقق نشود.
با توجه به نقش عمده هزینه های حفاری در بودجه شرکت های توسعه دهنده، به منظور کاهش هزینه های توسعه میدان و افزایش راندمان عملیات حفاری در گام نخست می بایست چالش های موجود در این زمینه شناسایی و در گام بعدی راهکارهای اصولی مرتبط با آن ارائه شود.
در این میان باید اشاره داشت: کیفیت پایین کالا و مواد مصرفی و عدم تأمین به موقع آنها به دلیل عدم ارتباط با کشورهای تولیدکننده تراز اول دنیا ،استفاده از سیال حفاری با ترکیب پایه آبی یا روغنی برای مدت زمان طولانی و نبود تحقیق و توسعه برای ساخت گِل های با بازدهی بیشتر ، فقدان بانک اطلاعاتی جامع مته های حفاری مناسب برای هر سازند، نبود بخش مطالعات ژئومکانیکی برای تهیه نقشه ژئومکانیکی میادین و سازندهای زمین شناسی در شرکت های زیرمجموعه شرکت ملی نفت ایران، طراحی مسیر حفاری بدون در نظر گرفتن مسیر بهینه که باعث ریزش دیوار چاه، گیر لوله ها و هرزروی متعدد گِل حفاری می شود. نبود سازوکار مشخص و طبقه بندی منسجم درخصوص قراردادهای حفاری، تأمین نشدن بودجه مورد نیاز، نبود بازرسی های فنی مناسب مورد نیاز، وجود بوروکراسی از جمله این چالش ها است.
با توجه به ظرفیت ها، قابلیت ها و توانمندی های صنعت حفاری ایران ایجاب میکند برای حفظ جایگاه و موقعیت خود به منظور رفع چالش های مربوطه پس از بررسی تمام آنها برای هر یک شرح مدیریتی و اجرایی تبیین شود.
متأسفانه پس از 107 سال از کشف اولین چاه نفت خاورمیانه در مسجد سلیمان و سپری شدن حدود 65 سال از ملی شدن صنعت نفت ایران، اکنون صنعت حفاری ایران به دلیل نبود برنامه ریزی های صحیح و هدفمند نه تنها در زمره کشورهای صادرکننده تکنولوژی صنعت نفت در دنیا نیست، بلکه باتوجه به مشکلات سال های تحریم حتی جزو استفاده کننده از تکنولوژی های مدرن صنعت نفت هم قرار ندارد.
این موضوع در بسیاری از مواقع حتی با وجود تجربه بالای پیمانکاران و کارکنان این صنعت،موجب بروز حوادث و خسارات جانبی و مالی جبران ناپذیری می گردد که در صورت مدیریت صحیح واستفاده از تکنولوژی های جدیدتر می توان از وقوع آنها جلوگیری کرد.
اولین گام در مطالعه و ارزیابی وضع تکنولوژی در این بخش، بررسی توان و ظرفیت داخل کشور و تحلیل وضع موجود به منظورشناسایی آسیب ها و چالش های این حوزه و سپس تعیین وضع مطلوب در جهت برنامه ریزی هدفمند و پیشنهاد برنامه و راهکارهای عملی و مکانیسم های مناسب برای مدیریت و انتقال تکنولوژی است.
در این میان باید اشاره داشت: فقدان برنامه ریزی صحیح در توانمندسازی داخلی و بومی سازی هدفمند، ساماندهی نامناسب شرکتهای فعال و کارآفرین داخلی، فقدان معیارها و روش های مناسب برای حمایت و تصویب ایده های خلاقانه، نبود متولی برای نظارت و استفاده حداکثر از توان فنی، مهندسی، تولیدی، صنعتی و اجرایی کشور، استفاده نکردن از مشاوران بین المللی در این زمینه، ضعف در زیر ساخت های اطلاعاتی موجود در مورد سازندگان تجهیزات، اطلاعات بازار و توانمندی های موجود، نبود مدل مشخص در مورد چگونگی تعاملات بازار عرضه و تقاضا در حوزه ورود تکنولوژی و ساخت تجهیزات، مشکلات رتبه بندی شرکت های سازنده داخلی، ضعف در آموزش نیروهای متخصص و کارآمد، مشکلات گمرکی، تعرفه های وارداتی و محدودیت دسترسی به بازارهای بین المللی، کمبود نقدینگی کارفرمایان، نبود سند اعتباری بانک ها در تأمین منابع مالی، نیاز شدید به ضمانت فنی در صنایع نفت و گاز، نهادینه نشدن تفکر پژوهشی در انتقال تکنولوژی، عدم پذیرش ریسک در انجام طرح های پژوهش و فناوری، کوتاه بودن عمر دوران مدیریتی در کشور و صنعت نفت و گاز، انجام فاز طراحی پروژه ها و تجهیزات با استفاده از فناوری های خارجی بدون طی مراحل انتخاب، انتقال، بومی سازی و تجاری سازی فناوری، طراحی تجهیزات با استفاده از مهندسی معکوس و شبیه سازی صرف بدون توجه به تولید لیسانس وطراحی پایه داخلی، نبود آزمایشگاه های تست مرجع به منظور توسعه محصول و گرفتن گرید، عدم سرمایه گذاری و توجه به قدرت و توان داخلی در بومی سازی تکنولوژی ها از جمله چالش های موجود در این زمینه است.
در این خصوص برای رسیدن به وضع مطلوب، الزام کارفرمایان به استقرار مدیریت دانش طرح ها، ارتقای توان شرکت های داخلی در زمینه های فنی، تکنولوژیکی و نیروی انسانی، نظام مند کردن سیستم یکپارچه صدور گواهینامه کیفیت کالا و خدمات حفاری، ایجاد صندوق حمایتی برای تشویق سرمایه گذاری در صنعت نفت، ایجاد سیستم پویای ارزیابی و طبقه بندی پیمانکاران، تولیدکنندگان و سازندگان و تدوین کارشناسانه تعرفه های تجهیزات و پکیج های وارداتی ضروری به نظر می رسد.
شناسایی نیاز آینده بازار و برنامه ریزی هدفمند در این زمینه، برنامه ریزی و تدوین سیاست های انتقال دانش فنی، پایین آوردن ریسک سرمایه گذاری و ایجاد جذابیت برای سرمایه گذاران داخلی و خارجی در صنعت حفاری، ایجاد سازوکارهای تأمین منابع ارزی از بانک های بینالمللی، نظام مند کردن پژوهش و فناوری در جهت ارتقای فناوری های موجود و بومی سازی دانش فنی مورد نیاز با در نظر گرفتن تمامی اجزای نظام فناوری، ایجاد سازوکارهای تضمین خرید خدمات و تجهیزات ساخت داخل، ایجاد سازوکارهای مناسب برای استفاده از ظرفیت های حوزه های عملیاتی صنعت حفاری برای سرمایه گذاری بر روی اقلام مشابه مورد نیاز و افزایش توان سرمایه گذاری در حوزه های جدید فناوری هم از دیگر الزام ها در این خصوص است.
**نتیجه گیری
ذخایر نفت خام قابل برداشت کشور حدود 157 میلیارد بشکه و ذخایر گاز طبیعی 34 تریلیون مترمکعب برآورد می شود. با توجه به مطلب فوق هدایت منابع مالی به سوی سرمایه گذاری در صنعت نفت و به ویژه بخش حفاری که پرهزینه ترین بخش صنعت نفت است به منظور انجام پروژه های توسعه ای و صیانتی مخازن هیدروکربوری امری بسیار ضروری و حائز اهمیت است.
موفقیت در مرحله اکتشاف یک میدان نفتی به عوامل متعددی ازجمله بهره گیری از زمین شناسان باتجربه و کارآمد، طبیعت و پیچیدگی زمین شناسی منطقه، نوع تله نفتی و اندازه آن و دسترسی به فناوری های نوین در زمینه ژئوفیزیک و علوم زمین بستگی دارد.
با توجه به اینکه بیشتر مخازن بزرگ نفتی کشور که درحال تولید هستند، در نیمه عمر خود قرار دارند، به منظور جبران کاهش تولید مخازن، کشف نفت و گاز در میدان های نفتی، اکتشاف در افق های عمیق تر از میدان های درحال تولید، عملیات لرزه نگاری و حفاری در طاق دیس های ناشناخته جزء اولویت های مدیریت اکتشاف است.
فعالیتهای اکتشاف نفت و گاز در سال 1393 منجر به کشف حجم میلیون بشکه ذخایر درجای اولیه نفت خام شده است. یکی از شاخص های مهم فعالیت های اکتشافی ضریب موفقیت است. طبق تعریف، نسبت چاه هایی که به مرحله تولید اقتصادی می رسند، نسبت به کل تعداد چاه های حفرشده به عنوان ضریب موفقیت نام برده می شود.
بر طبق گزارش مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت، در سال های اخیر ایران به یکی از موفق ترین کشورها در حوزه اکتشاف تبدیل شده است. اگرچه فعالیت های اکتشافی در زمره فعالیت های مهم صنعت نفت به شمار میروند، اما با توجه به کمبود سرمایه گذاری و محدودیت بودجه توسعه میادین کشف شده و افزایش ظرفیت تولید صیانتی نفت و گاز، دارای اولویت بالاتری هستند.
در این میان صنعت حفاری یکی از ارکان و شاید اصلی ترین رکن اکتشاف و تولید مخازن هیدروکربوری به شمار میرود و تحقق اهداف تولید نفت و گاز کشور بدون برنامه ریزی برای سازماندهی و توسعه صنعت حفاری امکان پذیر نخواهد بود.
حفاری، صنعتی تخصصی و سرمایه براست که برای اکتشاف، توسعه، توصیف، ترمیم، تعمیر، تزریق و بهره برداری از مخازن نفت و گاز انجام می شود. مجموع کل دستگاه های دکل حفاری ایران که در بخش خشکی فعالیت می کنند 118 دستگاه است که حدود 60 درصد آنها در اختیار شرکت ملی حفاری ایران و مابقی در اختیار شرکت های خصوصی داخلی و خارجی است. در بخش دریا هم حدود 37 دستگاه دکل حفاری دریایی در آبهای ایران قرار دارد که مالکیت 62 درصد آنها متعلق به ایران و مابقی در اجاره شرکت های داخلی است.
یکی از شاخص های مهم صنعت حفاری که بر هزینه عملیات حفاری تأثیر بسزایی دارد، بازدهی حفاری است. بازدهی حفاری به معنای متراژ حفاری شده توسط هر دکل در زمان مشخص است. بررسی اطلاعات موجود نشان میدهد اگرچه تعداد دکل های در اختیار از 50 دکل در سال 1390 به 134 دکل در سال 1393 افزایش یافته، اما متراژ حفاری شده به ازای هر دکل از 9087 متر در سال 90 به 6040 متر در سال 93 کاهش یافته که نشاندهنده اختلال، تأخیر و کاهش بازدهی عملیات حفاری در سالهای اخیر نسبت به سال 1390 است.
باید اشاره داشت: متأسفانه پس از 107 سال از کشف اولین چاه نفت خاورمیانه در مسجد سلیمان و سپری شدن حدود 65 سال از ملی شدن صنعت نفت ایران، اکنون صنعت حفاری ایران به دلیل عدم برنامه ریزی های صحیح و هدفمند نه تنها در زمره کشورهای صادرکننده تکنولوژی صنعت نفت در دنیا نیست، بلکه باتوجه به مشکلات سالهای تحریم حتی جزء استفاده کننده از تکنولوژی های مدرن صنعت نفت هم نیست.
این موضوع در بسیاری از مواقع حتی با وجود تجربه بالای پیمانکاران و کارکنان این صنعت،موجب بروز حوادث و خسارات جانبی و مالی جبران ناپذیری می شود که در صورت مدیریت صحیح تکنولوژی می توان از وقوع آنها جلوگیری کرد.
*منبع: روزنامه اطلاعات، بخش دوم و پایانی، 1395.8.27