کد خبر: ۸۵۹۷۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۳ - ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - 08 November 2016
خشایار دیهیمی از نقش ناشران موسوم به دولتی در فضای صنعت نشر کشور و تاثیرهای منفی آن‌ها بر این عرصه سخن گفت.

خشایار دیهیمی از نقش ناشران موسوم به دولتی در فضای صنعت نشر کشور و تاثیرهای منفی آن‌ها بر این عرصه سخن گفت.

این مترجم در گفت‌وگو با ایسنا، درباره وضعیت ناشران دولتی و اتفاقی که این ناشران در فضای نشر رقم زده‌اند و تاثیراتی که داشته‌اند، گفت:‌ در واقع برنامه‌ای که این ناشران دولتی را به وجود آورد، تعیین تکلیف موارد مصادره‌ای بود. ما زمانی ناشرانی داشتیم که به نوعی غیرخصوصی بودند ولی دولتی هم نبودند؛ ناشرانی مثل فرانکلین، بنگاه  نشر و ترجمه کتاب و امیرکبیر. این‌ها نشرهای بزرگی بودند که کتاب‌های ارزشمندی هم منتشر کردند. بعد از انقلاب انتشارات فرانکلین به انتشارات انقلاب اسلامی و بنگاه نشر کتاب به انتشارات علمی و فرهنگی تبدیل شد و حدود ۱۰ سال بعد این دو نشر در هم ادغام شدند. دیگر ناشر بزرگ از این جنس، انتشارات امیرکبیر بود. آن زمان نهایت نشر دولتی به بنگاه نشر و ترجمه کتاب خلاصه می‌شد که دولت در مدیریت آن نقش نداشت، بلکه در تعیین هیأت امنای آن تأثیرگذار بود.

او افزود: زمانی این سه ناشر در واقع بزرگ‌ترین سرمایه‌های نشر ایران بودند و تقریبا امتیاز همه کتاب‌ها دست این موسسات بود. سرمایه کلانی در این نشرها وجود داشت. این سرمایه هم تنها پول و ساختمان نبود، بلکه امتیاز کتاب‌هایی بود که در این سه بنگاه انتشاراتی کتاب جمع بود.

دیهیمی در ادامه گفت: اصولا این نشرها قبل از انقلاب در حوزه‌هایی فعالیت می‌کردند که ناشران خصوصی کوچک به دلیل نداشتن سرمایه در آن‌ها نمی‌توانستند فعالیت کنند. مثلا انتشار دایرة‌المعارف مصاحب در توان هیچ ناشر خصوصی نبود، چون هم سرمایه زیادی می‌خواست و هم افراد زیادی که بتوانند در این حوزه کار کنند. بنابراین اصولا نشر غیرخصوصی با امکانات مادی فراوان برای نشر ما یک برکت است. چون در این حوزه گردش سرمایه، کند و اندک است. در آن زمان غیر از انتشارات امیرکبیر که فروشگاه‌های زنجیره‌ای داشت و خصوصی بود، بقیه ناشران همه خرده‌پا بودند و هنوز هم همین‌طور است و ما در ایران ناشری مثل پنگوئن که سرمایه کلان داشته باشد، نداریم. بنابراین آن کتاب‌ها یا مجموعه‌ها و دایرة‌المعارف‌هایی که نیاز است سال‌ها بر روی آن‌ها کار مداوم انجام گیرد و سرمایه کلان نیاز دارد، از عهده نشر خصوصی خارج است. فقط مؤسسه‌هایی که سرمایه‌های کلان دارند امکان انتشار و برنامه‌ریزی برای  چاپ چنین آثاری دارند؛ ناشران یا موسسه‌هایی که لزوما به دنبال برگشت زودهنگام سرمایه خود نیستند.

این مترجم اظهار کرد: نشر خصوصی در دوره قبل از انقلاب توان انتشار چنین آثاری را نداشت و هنوز هم ندارد. اما ناشران دولتی که امروز وجود دارند اگر با برنامه‌ریزی درست کار کنند می‌توانند مفید باشند. آن زمان همین ناشران بزرگ مثل فرانکلین کارهایی هم انجام داده بودند. مثلا فرانکلین با نشرهای خصوصی قرارداد می‌بست و کتاب‌هایی را با مهر خود از سوی این ناشران منتشر می‌کرد. یعنی در واقع امکاناتی به ناشران خصوصی کوچک‌تر می‌داد. یکی از مهم‌ترین کارهای دیگر تأسیس شرکت سهامی کتاب‌های جیبی بود. اما متأسفانه بعدا عملکرد مدیران این نشرها به بدنه نشر کشور فایده نرساند. خود من سال‌ها در انتشارات انقلاب اسلامی (که الان نامش به نشر علمی فرهنگی تغییر  یافته است) کار کردم و شاهد بودم که غیر از معدودی مدیران که خالصانه در آن‌جا کار می‌کردند، بقیه از نشر اطلاعی نداشتند. حتی گاهی افراد فوتبالی را در آن‌جا مدیر کردند. همین باعث شد که یک سرمایه بزرگ تضعیف شود.

او ادامه داد: یادم است زمانی که انقلاب شد در انتشارات فرانکلین حدود ۳۰۰ امتیاز کتاب خریداری شده بود که در جایی مانده بود و من می‌دانستم و روسایی که بعدا به مدیریت این انتشارات منصوب شدند اصلا از آن خبر نداشتند. من بنا به علاقه شخصی‌ خود این گنجینه را کشف کردم اما هیچ‌کس حاضر نشد کاری برای انتشار این کتاب‌ها انجام دهد.

دیهیمی همچنین گفت:‌ الان دو، سه سالی است که با تغییر مدیریت‌ها سعی می‌کنند کارهایی انجام دهند. اما هر کاری تجربه‌ای نیاز دارد و صرف این‌که مدیری سالم باشد، کافی نیست. نشر یک صنعت است. الان لزوما تجدید چاپ یک تعداد کتاب که میراث آن‌هاست، کافی نیست. کارهای جدیدی می‌شود کرد تا این نشرهای دولتی دوباره احیا شوند. اما در حال حاضر می‌توانم بگویم این نوع کار کردن ناشران دولتی مصیبت است.

او افزود:‌ الان تزاحم به‌وجود آمده است. نشر دولتی با نشر خصوصی نباید تزاحم داشته باشد. این نشر دولتی باید یاور نشر خصوصی باشد. مثلا در جایی که نشر خصوصی نمی‌تواند کتابی را چاپ کند و سرمایه این کار را ندارد، نشر دولتی به کمکش بیاید.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: