در ادامه این مطلب می خوانیم: البته بعضی استدلال می کنند که این گریز استعدادها از سرزمین مادری انحصار به ایران ندارد و نیز اینکه دریای پر مروارید استعدادها در ایران آنچنان پربرکت است که با رفتن چند هزار تحصیلکرده و متخصص بر دامن کبریاش ننشیند گرد. ما حتی اگر این منطق را هم بپذیریم می توانیم این پرسش را مطرح کنیم که چرا این سرمایه های گرانبها که از بهترین دانشگاههای کشور فارغ التحصیل می شوند کشور خود را ترک می کنند و راهی اروپا و آمریکا و دیگر ممالک می شوند. اصولاً وقتی در دنیا فرار مغزها مطرح می شود ذهن ها به سوی علت های سیاسی اقتصادی کشیده می شود.
در کشور های فقیر که دولتها نیاز به درآمد ارزی دارند رفتن تحصیلکرده ها به خارج برای کسب در آمد ارزی و فرستادن آن به کشور مبدأ بیشتر مطرح است تا علت سیاسی. مثلاً در کشور بنگلادش شمار زیادی از مهندسان و پزشکان به انگلیس یا کانادا و استرالیا می روند و با پولی که به کشورشان می فرستند دولت هر ساله از ارزهای ارسالی آنها مبلغ هنگفتی درآمد کسب می کند. البته در بحران های سیاسی نظیر جنگ و کودتای نظامی در ممالک فقیر نیز روشنفکران تحصیلکرده از کشور خود می گریزند و در خارج رحل اقامت می گزینند.
در کشور ثروتمندی نظیر ایران امر به گونه ای دیگر است و اگر از سالهای اوائل انقلاب و هشت سال دفاع مقدس بگذریم که شاید بتوان رفتن تحصیلکرده ها به خارج را تا اندازه ای طبیعی دانست برای توجیه فرار مغز ها در سی سال گذشته باید به دنبال دلیل و برهان بگردیم.
به هر حال در هر وضعیتی در ایران عده ای به دلایل سیاسی به خارج می روند که قاعدتاً پس از برطرف شدن علت مهاجرت، می توانند به کشور خود بازگردند که متأسفانه به سبب تحصیل فرزندان یا اشتغالی که والدین پیدا می کنند بازگشت در زمانی که آنها بتوانند در مملکت خود مفید واقع شوند میسر نمی گردد.
این علتهای سیاسی می تواند سلیقه ای باشد یا حکومت وضعی را به وجود آورد که افراد تحصیلکرده نتوانند خود را با آن تطبیق دهند و یا برای فرار از تعقیب قضایی به ناچار بار سفر بربندند و راهی خارج گردند که به این موضوع باید در زمان دیگری پرداخته شود. زیرا تعداد زیادی از جوانان که در سالهای دوران تحریم به خارج رفته اند نه فعال سیاسی بوده اند و نه نوعاً انگیزه سیاسی داشته اند.
نگارنده شمار زیادی از فارغ التحصیلان رشته های مهندسی دانشگاه شریف، تهران و امیرکبیر را می شناسد که به ایالت های مختلف آمریکا و کانادا و استرالیا یا کشورهای اروپایی رفته اند زیرا در رشته تخصصی آنها در داخل کاری نبوده است در حالی که در خارج در دانشگاهها یا شرکت های بزرگ به فعالیت پرداخته اند. اینها جوانانی هستند که برای تحصیل شان سالیانه مبالغ بسیار زیادی از بیت المال هزینه شده و آنان در بهترین سالهای بهره دهی خود در خدمت دیگر کشورها قرارگرفته اند. البته این استعدادها فقط به رشته های مهندسی محدود نمی شود و بسیاری از پزشکان نیز هستند که به خاطر گرفتن تخصص یا علل دیگر رفته اند لیکن دیگر به کشور بازنگشته اند.
حالا باید پرسید با تأکیداتی که رهبری در ماههای اخیر در حفظ استعدادهای درخشان ما داشته اند و با لحاظ تأکید ایشان در توجه به اقتصاد مقاومتی، چه تدبیری اندیشیده شده که هم مطالبات رهبری تحقق یابد، هم تحصیلکردگان علاقه مند به کشور خود بتوانند بازگردند و هم از این پس دیگر جوانهای پر استعداد ما راهی خارج نگردند.
وقتی از تحقق مطالبات رهبری صحبت می شود باید توجه داشت که علاوه بر قوای سه گانه، روحانیون و صدا و سیما و رسانه های کشور و رؤسای دانشگاهها و نیروهای انتظامی و نظامی هم باید در این خصوص همکاری کنند و پاسخگو باشند نه اینکه فکر کنیم تنها دولت باید همه مسئولیت ها را تقبل نماید. البته این درست است که امکانات اجرایی کشور نوعاً در اختیار دولت است لیکن تبدیل اختیارات بالقوه دولت به امکانات بالفعل نیاز به فضای روانی ای دارد که رئیس جمهوری بتواند بدون برخورد با موانع خارج از حوزه اجرایی خود به مسئولیت خویش عمل کند.
برای مثال دولت و شخص رئیس جمهوری از فردای پسابرجام به فراوانی از جذب سرمایه های خارجی سخن گفته اند. ممکن است کسی بگوید وزارت خارجه، وزارت دارایی، گمرکات و نفت و صنعت در اختیار دولت است و دیگر بهانه ای برای سرمایه گذاری وجود ندارد و باید دولت پروژه های لازم را اجرا و تحصیلکرده ها را به خدمت گیرد. اما اگر هر روزخدای ناخواسته در تریبونهای نماز جمعه و مجلس و برنامه های صدا و سیما برای دولت خط و نشان کشیده شود و فضای روانی ای ترسیم شود که هم سرمایه گذار خارجی به اقتدار دولت تردید کند هم کسانی که می خواهند به کشور بازگردند احساس ناامنی شغلی کنند وهم جوانان تحصیلکرده از آینده ناامید شوند نه تولید رونق می گیرد نه اقتصاد مقاومتی شکل می گیرد و نه مطالبات رهبری محقق می گردد.
نباید تردید داشت کشوری که به امکانات داخلی خود تکیه نکند و توجهش تنها به خارج محدود شود نه، می تواند توسعه یابد و نه به خودکفایی برسد با این حال توجه به واقعیت های جهان خارج و بهره گیری از تجربه دیگران نشان می دهد که با توجه به پیشرفت های سریع فناوری، تخصص هایی که سرمایه خارجی می تواند همراه داشته باشد، استفاده از سرمایه خارجی همراه با انتقال تکنولوژی در طرح های مشارکتی از ضرورت های هرگونه توسعه بوده و در این صورت است که امکانات بکارگیری نیروهای تحصیلکرده فراهم می شود. حتی در طرح های شرکت های دانش بنیاد که مورد توجه رهبری است مشارکت در پروژه های تحقیقاتی با کشور های صنعتی و شرکت های دارای فناوری های روز می تواند به توانمندتر شدن شرکت های دانش بنیاد بومی کمک کند.
البته نباید انتظار داشت که کسی از دولت انتقاد نکند و رسانه ها و صاحبان تریبونهای عمومی و نمایندگان محترم مجلس فقط به تعریف و تمجید دولت بپردازند که اگر چنین باشد اشتباه ها انباشته می شود و خدای نخواسته بر جمهوری اسلامی نیز همان خواهد رفت که به رژیم پهلوی گذشت. با این حال قوای مقننه و قضائیه با حفظ استقلال و اختیارات خود در محدوده مصالح نظام باید دولت را یاری کنند و صدا و سیما و رسانه ها که واسط حکومت و مردمند باید با حفظ وظیفه نقد عملکرد دولت، فضایی را ایجاد کنند که منافع و مصالح نظام را به منافع زودگذر حزبی و گروهی ترجیح دهند و به این نکته توجه داشته باشند که در دنیای کنونی گفته ها و اظهارنظرهای آنها در داخل، همزمان در جهان خارج نیزبازتاب پیدا می کند و روحانیون مورد وثوق مردم نیز به روشنگری در جهت خنثی سازی جوسازی های کاذب همت گمارند در فضای مسموم کنونی که افراد یا گروههایی با حفظ حاشیه امن برای خود به ایراد اتهام های موهوم به دیگران، هم دولت را تضعیف می کنند و هم با ریختن آب به آسیاب دشمنان موجب وهن نظام می گردند برخورد قضایی با اینگونه افراد کمترین توقع مردم از قوه قضائیه می باشد.
اگر واقعاً می خواهیم که در کشور رشد و رونق و اقتصاد مقاومتی قوت گیرد و نیروهای متخصص جوان در سازندگی و آبادانی کشور خود شرکت کنند و از سرزمین مادری خود گریزان نشوند باید برای کار و سرمایه گذاری در جهت تولید، امنیت و امید به آینده ایجاد گردد و با پرهیز از شعارهای بی محتوا و پرخاشگری به دیگران اجازه ایجاد فضای ناامن داده نشود. اینکه رهبری معظم انقلاب به اقتضای مسئولیتشان و مصلحتی که برای حفظ دراز مدت منافع نظام در سیاست خارجی موضع گیری می کنند و هشدار می دهند بدان معنا نیست که فرد یا افراد دیگری حرف هایی بر زبان جاری کنند که پیامد های آن حتی نگذارد سخنان رهبری هم به نتیجه مطلوب برسد. گذشته پرماجرای میهن عزیز ما نشانگر آن است که ما بیشترین امتیازات را در زمانهایی به خارجیان داده ایم که دولت های ما در موضع ضعیفی قرار داشته اند که ضعف آنها نه فقط از سوی دشمنان که از طرف افراد یا احزابی به دولت تحمیل شده که منافع خود و دسته و حزب خود را بر مصالح کشور مقدم داشته اند.
*منبع: روزنامه اطلاعات، چهارم آبان 1395