کد خبر: ۸۴۸۸۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۰ - ۰۴ آبان ۱۳۹۵ - 25 October 2016
روزنامه آرمان در صفحه گزارش اجتماعی در گفت و گو با اسماعیل قدیمی به بررسی وضعیت شبکه های مجازی در ایران پرداخت و به نقل از وی نوشت: پایین بودن سواد رسانه ای و اطلاعاتی مردم می تواند در استفاده از این شبکه ها، بحران آفرین شود. شبکه های مجازی خاصیت تعاملی دارند و مردم نسبت به آنها اعتماد بیشتری پیدا کرده اند.

در گزیده ای از این گفت و گو که در شماره سه شنبه چهارم آبان 1395 خورشیدی با استاد ارتباطات منتشر شد، می خوانیم: مشغولیت افراد در شبکه های مجازی و ساعت های زیادی که آنها در این راه صرف می کنند، به یکی از چالش های جامعه در عصر حاضر تبدیل شده است. جایگزینی شبکه های مجازی و روابط حول آن به جای روابط و مناسبات معمول، می تواند تبعاتی را برای روابط اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی، شغلی و... داشته باشد. اسماعیل قدیمی، استاد ارتباطات در گفت وگو با «آرمان امروز» می گوید: شبکه های مجازی خاصیت تعاملی دارند و مردم نسبت به آنها اعتماد بیشتری پیدا کرده اند. 

**آیا در مورد شبکه های مجازی و زمانی که از افراد می گیرد، پژوهشی انجام شده که بتواند راهگشای مشکلات در زمینه استفاده از این وسایل ارتباطی باشد؟ آیا آمارها در این زمینه مستند هستند؟
به طور کلی رویه ها و عادات در شبکه های مجازی، به خود افراد، مسائل شخصیتی و تربیتی و همچنین میزان تحصیلات آنها مربوط می شود و هرکس بسته به این مسائل، در شبکه های مجازی مشغول است. پایین بودن سواد رسانه ای و اطلاعاتی مردم می تواند در استفاده از این شبکه ها، بحران آفرین شود. نکته قابل توجه در این زمینه، اشکالات استفاده از شبکه های مجازی در همه سطوح، حتی قشر فرهیخته جامعه است. بسیاری از کشورهای پیشرفته از شبکه های مجازی به عنوان یک ابزار اقتصادی، تجاری و ابزاری برای نفوذ فرهنگی و دیپلماسی رسانه ای استفاده می کنند اما کشور ما در این زمینه ها ضعیف است. 

مرکز پژوهش های مجلس، صدا و سیما، دانشگاه ها، مراکز پژوهشی و حتی موسسات خصوصی، تحقیقاتی را در این زمینه انجام داده اند اما باید از مشکلی نام ببرم که در مورد آمار و ارقام این پژوهش ها وجود دارد. آمار و ارقام در این زمینه به صورت سیستمی جمع آوری نمی شود و از آنجا که شکل کاربردی نمی یابد، نمی توان روی آنها استناد کرد. پژوهش های زیادی در این زمینه صورت گرفته اما به دلیل اینکه سیستماتیک، مستمر و منظم نیستند و مبانی اولیه تحقیق را رعایت نکرده اند، نمی توان به آنها اتکا کرد. البته در زمینه مبادی فرهنگی کشور، برنامه ریزی هایی صورت گرفته است. برای مثال در حوزه های علمیه روی استفاده از شبکه های مجازی در راستای تبلیغات دینی کار می کنند و موفقیت هایی نیز صورت گرفته است.

**دلیل استقبال مردم از شبکه های مجازی با توجه به قدمت کم آنها نسبت سایر رسانه ها را در چه می دانید؟
رسانه های مرکزی مثل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، رسانه های غیر تعاملی اند. مرکزیتی وجود دارد که به تولید اطلاعات می پردازد و این اطلاعات، بر اساس سیاست ها و منافع خاصی تولید می شود. در مقابل، شبکه های مجازی خاصیت تعاملی دارند و مردم نسبت به آنها اعتماد بیشتری پیدا کرده اند. رسانه های عمومی ما در زمینه اعتماد سازی ضعیف اند. رسانه های عمومی روی مخاطب شناسی، نیازسنجی، اعتبار منبع و بهره وری کار نکرده اند. 

در مورد مطبوعات نیز می توان از تیراژ پایین آنها نام برد. شبکه های مجازی این امکان را به مخاطبان می دهند که خودشان این ابزارها را براساس احساسات، باورها و اعتقادات قلبی مدیریت کنند. چنین زمینه هایی باعث شده تا مخاطبان به ابزار های جدید گرایش پیدا کنند.

**شبکه های مجازی با توجه به امکانی که فراهم می کنند، باعث شکل گیری روابط مجازی به جای روابط و مناسبات معمول افراد می شوند. ارزیابی شما از این جایگزینی روابط چیست؟
با نگاهی به روند تحولات ارتباطی و فناوری دنیا، متوجه تغییر شکل های ارتباط می شویم. مردم با توجه به رویکرد هر عصری، تابع سبک های زندگی جدیدی می شوند و این مساله باعث می شود که افراد، مجبور به انتخاب های جدید در سبک زندگی شان شوند. در نهایت امر، فواصل جغرافیایی، تنوع مشاغل، دور شدن از هم و مسائلی از این دست باعث شده تا ارتباط حضوری و شفاهی کاهش پیدا کند. تغییر سبک زندگی، روبط بین فردی را هم تحت تاثیر قرار داده تا جایی که ما شامل روابط عاطفی غیر حضوری هم هستیم.

این امر روی خانواده ها نیز اثر می گذارد و سیستم عاطفی خانواده ها تغییر کرده است. روابط صمیمانه و حضور فیزیکی افراد کنار هم در خانواده کاهش پیدا کرده و حتی گفت وگوهای صمیمانه و سنتی در فضای خانواده دچار تغییر و تحول شده است. وجود وسایل ارتباطی جدید، الگوهای رفتاری خانواده، دوستان و اقوام را تحت تاثیر قرار داده است. وسایل ارتباط جمعی بر روابط بسیار جدی مثل معاملات بزرگ تجاری اثرگذار بوده است. به طور کلی این ابزارها، «ازجاکندگی» و گرایش به فرهنگ های دیگر را به وجود آورده اند.

**باید قبول کرد که این شبکه ها، کابران زیادی پیدا کرده اند و افراد زمان زیادی را صرف آنها می کنند. چطور می توان این استفاده را بهینه تر کرد؟
به طور قطع راهی جز آموزش در این زمینه وجود ندارد. این آموزش باید در سطح کلان و به صورت استراتژیک انجام شود، یعنی در مورد رسانه های جدید و شیوه های استفاده از آنها به افراد آموزش داده شود. مردم باید نسبت به تاثیرات این شبکه ها بر زندگی شان آموزش ببینند. این آموزش ها باید در همه سطوح آموزشی و از کودکی صورت پذیرد. راهی جز معرفی الگوهای مصرف در این زمینه وجود ندارد. نظام آموزشی ما باید متحول شود، سبک های آموزشی نیازمند تغییرند و فناوری های جدید باید در آموزش افراد مورد توجه قرار گیرد.

ما در این زمینه نیازمند سیاستگذاری و اختصاص بودجه هستیم، از سوی دیگر ابعاد حقوقی مساله باید مورد توجه باشد و با وجود چنین زمینه هایی است که می توانیم اقدامی در راستای بهینه کردن استفاده از شبکه های مجازی انجام دهیم. ابزارهای جدید ارتباطی بدون هیچ گونه پیوست آموزشی در اختیار بچه ها قرار می گیرد و باید در این زمینه فرهنگسازی شود. به طور کلی، همه نهاد های موجود در جامعه باید به تهیه یک برنامه جامع در زمینه آموزش های فرهنگی اقدام کنند تا مردم نسبت به این وسایل و استفاده از آنها به آگاهی برسند.

**بخش بزرگی از استفاده کنندگان شبکه های مجازی دانشجویانند، با توجه به موقعیت شما به عنوان استاد دانشگاه، تاثیر این شبکه ها روی دانشجویان و اساتید را چطور ارزیابی می کنید؟
فقدان سیاستگذاری ها و ضعف مدیریت در زمینه فرهنگسازی و استفاده از شبکه های مجازی و همچنین عدم آموزش الگوهای مصرف این شبکه ها، باعث شده تا استفاده ناروا از شبکه های مجازی در دانشگاه نیز وجود داشته باشد. این امر هم در مورد دانشجویان وجود دارد و هم در مورد اساتید. استفاده از این ابزار به عنوان وسایل کمک آموزشی به دلیل ضعف های وحشتناک فنی با مشکل روبه رو شده است.

با وجود اینکه فناوری های جدید، دریایی از اطلاعات را در اختیار ما قرار داده اند، اما هنوز در کلاس ها از روش های سنتی برای تدریس استفاده می شود. این فناوری ها هیچ گاه به صورت سیستماتیک در دانشگاه های ما مورد استفاده قرار نگرفته اند. پشتیبانی های فنی برای استفاده از این ابزار ها در دانشگاه، ضعیف و از سوی دیگر به دانشجویان نیز مانند سایر اقشار جامعه، الگوهای مصرف در مورد این شبکه ها داده نشده است. بسیاری از دانشجویان به جای توجه به مباحث کلاس، سرگرم استفاده های معمولی از شبکه های مجازی هستند و این ابزارها به عامل اختلال در فرایند آموزش و یادگیری دانشجویان تبدیل شده است.

**برخی از اساتید، بخشی از تدریس خود را وارد شبکه های مجازی می کنند. برای مثال گروه های تلگرامی برای یک درس تشکیل می شود. نظرتان در مورد استفاده های این گونه از شبکه های مجازی چیست؟
این کار یک حرکت مثبت است چون در راستای توسعه آموزش از این ابزار استفاده می شود. این استفاده باید مبتنی بر آگاهی، برنامه ریزی های دقیق و نقش تعیین کننده مدیریت دانشگاه ها باشد. این استفاده ها در حال حاضر بیشتر جنبه شخصی دارد و برخی اساتید با نگاه شخصی اقدام به این کار می کنند. اگر استفاده از شبکه های مجازی در این راستا سیستماتیک نباشد، می تواند باعث ایجاد آشفتگی در نظام آموزشی ما شود. 
اگر سیاست های درستی پشت این کار نباید، به طور قطع باعث ضرر رساندن به نظام آموزشی خواهد شد. باید هماهنگی و نهادینه سازی در این زمینه انجام شود تا بتوان نتایج مطلوبی برای آن متصور شد. برای این کار نیازمند بسترهایی مثل فرهنگسازی منسجم در این زمینه هستیم.
*منبع: روزنامه آرمان
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: