کد خبر: ۷۹۶۹۱
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۲ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۵ - 20 August 2016
روزنامه آرمان در صفحه گزارش اجتماعی درباره دلایل پدیده مهاجرت نخبگان و راهکارهای مهار این معضل گفت وگویی را با سهیلا جلودارزاده منتشر کرد. در این گفت وگو موضوع سلیقه و یافتن کار مهم ترین علت های گسترش این پدیده عنوان شد.
 روزنامه آرمان در صفحه گزارش اجتماعی درباره دلایل پدیده مهاجرت نخبگان و راهکارهای مهار این معضل گفت وگویی را با سهیلا جلودارزاده منتشر کرد. در این گفت وگو موضوع سلیقه و یافتن کار مهم ترین علت های گسترش این پدیده عنوان شد.

در این گفت وگو که در شماره شنبه 30 مرداد 1395 هجری خورشیدی با نماینده مردم تهران در مجلس منتشر شد، آمده است: یکی از معضلاتی که کشورهای در حال توسعه با آن دست و پنجه نرم می کنند، بی توجهی به جایگاه نخبگان و به تبع آن پدیده فرار مغزهاست، آن چنان که سهیلا جلودارزاده، نماینده مردم تهران در مجلس درباره وضعیت مهاجرت نخبگان ایرانی در گفت و گو با « آرمان» می گوید: فراهم کردن زمینه کسب و کار در داخل کشور می تواند جلوی مهاجرت نخبگان را بگیرد. متاسفانه در دو دهه اخیر فرایند کسب و کار در کشور ما بسیار سخت شده است، آن چنان که منجر به تولید ثروت نمی شود.

**وضعیت پدیده مهاجرت نخبگان در ایران چگونه است و چرا برخی نخبگان ایرانی از کشورشان می روند؟

موضوع مهاجرت نخبگان مساله جدیدی در ایران نیست و ما همیشه به دلایل مختلف مساله فرار مغزها را داشته ایم، اما عمده ترین دلیل مهاجرت مسائل سلیقه افراد در ارتباط با انتخاب سبک زندگیشان است و از آنجا که جاذبه مناطق توسعه یافته زیاد است، پدیده مهاجرت ایجاد می شود. ما قبلا به علت پیشرفت های علمی در خارج از ایران مهاجرت تحصیلی داشتیم و معمولا نخبگان مهاجر در مناطق دیگر ساکن نمی شدند و سعی می کردند که برگردند و با توجه به دستاوردها موقعیت خوبی هم داشته اند، اما بعد از آن عده ای به دلیل سبک زندگی مورد علاقه شان مهاجرت کردند و عده ای دیگر نیز بعدها به دلیل آنکه توسعه یافتگی در کشور معنی پیدا کرد، رقابت افراد برای فرصت های ممتاز بیشتر شد و از آنجا که نمی توانستند در این رقابت ها شرکت کنند یا حداقل مفید باشند از کشور خارج شدند. 

برای مثال تعداد پزشکان فارغ التحصیل دانشگاه ها زیادتر از حد نیاز شد و برای اینکه این افراد کار داشته باشند مهاجرت کردند، یعنی مهاجرت کاری هم اضافه شد. از کارگر ماهر گرفته تا پرستار و پزشک برای یافتن کار مهاجرت کردند که این مساله اشکالی هم ندارد، چرا که وقتی سعی می کنیم دانش فنی را صادر کنیم، افرادی که این دانش را دارند از کشور خارج می شوند. 

این در حالی است که عده ای هم فضای بهتر برای زندگی می خواهند و به کشورهای همسایه می روند که این مساله را نباید با دید سیاسی نگاه کرد، چرا که عده ای راه بازگشت را گذاشته اند و ممکن است به کشور بازگردند.

**پیامدهای فرار مغزها چیست؟

مساله مهاجرت نخبگان چه برای افراد مهاجر و چه برای کشور آنها می تواند پیامدهای مثبت و منفی داشته باشد. اگر مهاجرت به قصد دستیابی به افق های علمی و تجربیات دانش بشری باشد برای پیشرفت و توسعه افراد و کشورشان بسیار خوب است، اما اگر با توجه به شرایط متفاوت زبانی، فرهنگی و آداب و رسوم برخی افراد مهاجر دچار بیماری های روحی به علت دوری از وطن شوند و در این مسیر سختی های زیادی را تحمل کنند، بسیار نامطلوب است. 

برای مثال مهاجرت عده ای به اروپا با دست خالی و مسافت های سخت و طولانی یکی از پیامدهای منفی مهاجرت به حساب می آید. به هر حال باید تلاش شود تا شرایط به گونه ای مهیا باشد که وقتی افرادی به قصد کار و ادامه زندگی می روند، بتوانند در داخل کشور به ایده آل های خود برسند یا افرادی هم که به قصد دستیابی به علم و دانش می روند باید آن چنان محترم شمرده شوند که در زمان بازگشت از جایگاه خوبی برخوردار باشند تا به این طریق از میزان فرار مغزها کاسته شود.

**با توجه به اینکه عوامل زیادی در مهاجرت نخبگان دخیل هستند، چه راهکار های عملی برای جلوگیری از مهاجرت نخبگان وجود دارد؟

فراهم کردن زمینه کسب و کار در داخل کشور می تواند جلوی مهاجرت نخبگان را بگیرد. تسهیل کسب و کار گزارش جهانی دارد. یک دولت خوب همیشه سعی می کند که کسب و کار را در کشور خود سهل و آسان کند. متاسفانه در دو دهه اخیر فرایند کسب و کار در کشور ما بسیار سخت شده است، آن چنان که منجر به تولید ثروت نمی شود. یادم می آید در زمان کودکی ما، پدر من کارش را با یک دوچرخه و جعبه شیشه شروع کرد و در طول سال هایی که ما بزرگ شدیم مغازه، زمین و خانه خرید. در حالی که هیچ حمایت دولتی هم نداشت، اما در آن زمان کسب و کار متعارف وجود داشت و فاصله طبقاتی هم به این میزان نبود که افراد نتوانند خودشان را با تلاش و پشتکار به رشد و پیشرفت برسانند. 

بنابراین ما باید سعی کنیم به شاخص های علمی تسهیل کسب و کار نزدیک شویم، در کشور آن را ایجاد و فاصله طبقاتی را کم کنیم، اما مشکلات تحریم ها، ندانم کاری عده ای در داخل و دشمنی عده ای دیگر در خارج باعث شده در حال حاضر این زمینه فراهم نباشد. همچنین باید برای افراد مهاجر شرایطی مشابه آنچه را که در خارج از کشور داشته اند، فراهم کنیم. در حال حاضر فرصت های شغلی، مدیریتی و پیشرفت های علمی و صنعتی در کشور ما به آن حدی نیست که همه مهاجران را پذیرا باشد. باید در این زمینه حرکت کرده و با ایجاد شرایط جدید توسعه از نیروی نخبگان مهاجر به نحو مطلوب استفاده کنیم که این یک مساله دو طرفه است، چون از یک طرف باید نخبگان مهاجر در داخل کشور سرمایه گذاری کرده و برای ساختن کشور علم و دانش خودشان را به هموطنان و کشورشان هدیه دهند و از طرفی دیگر هم باید فرایند سرمایه گذاری در کشور ما آسان شود تا مهاجران بتوانند سرمایه های خود را به داخل ایران بیاورند. 

برای مثال یکی از آقایانی که به ایران آمده یک کارخانه بزرگ نزدیک منطقه شهر آفتاب با ظرفیت هزار نفر اشتغال ایجاد کرده است که بهمن بهره برداری می شود، اما مشکلات جدی سر راه مجوز ها دارد، در حالی که یک ریال هم وام نگرفته و همه ثروت ایشان هم نتیجه تلاششان در خارج از کشور بوده است، اما به دلیل مقررات نمی تواند کارش را بدون دردسر انجام دهد. بنابراین باید مراحل اداری و کسب مجوز به طور جدی انجام شود، چرا که یکی از بزرگ ترین مشکلات سرمایه گذارانی که از خارج برمی گردند همین مساله است.

**بازگشت نخبگان مهاجرت کرده به ایران چگونه ممکن است و تا چه حد این مساله انجام شده است؟

برای بازگشت نخبگان مهاجر به کشور برنامه هایی مطرح و با ایرانیان خارج از کشور هم ارتباطاتی برقرار شد. اکنون هم این مساله وجود دارد، اما باید فاصله ها کم شوند، چرا که هنوز این مساله برای کسانی که به خارج رفته اند، وجود دارد؛ یعنی هنوز داستان جعفر خان از فرنگ برگشته در کشور ما تکرار می شود. افرادی که چندین سال در خارج از کشور زندگی کرده اند وقتی که به ایران می آیند مردم فکر می کنند که شاه آمده است و این مساله تقریبا در میان تمام خانواده ها معمول است. باید سعی کنیم همدیگر را دوست داشته باشیم و هیچ گروهی بر گروه دیگر برتری نداشته باشد. 

باید زمینه های فرهنگی در کشور مهیا شود و دولت مساله صمیمیت و دوستی را برای افرادی که در داخل کشور هستند، ایجاد کند. مساله دیگری که می تواند باعث برگشت نخبگان شود و باید در داخل کشور به آن توجه کرد، سلیقه های فرهنگی است. ارتباطی بین آحاد ملت به وجود می آید که بر اساس وحدت و یکپارچگی ملی نیست. باید در این زمینه هم تلاش کنیم. درست است که ما میهن پرست نیستیم و خداپرستیم، اما دوست داشتن سرزمین نشان دهنده درجه ایمان ماست و باید به عنوان انسان هایی که فرهنگ و آداب و رسوم داریم، مساله میهن پرستی را قدر بدانیم و آن را ایجاد کنیم.

*منبع: روزنامه آرمان
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: