کد خبر: ۶۸۲۲۱
تاریخ انتشار: ۲۰:۱۹ - ۲۷ فروردين ۱۳۹۵ - 15 April 2016
روزنامه وطن امروز در صفحه فرهنگ و هنر در گزارشي به تحليل نقش فرهنگ در عملياتي‌شدن مفهوم «اقتصاد مقاومتي، اقدام و عمل» پرداخت.
روزنامه وطن امروز در صفحه فرهنگ و هنر در گزارشي به تحليل نقش فرهنگ در عملياتي‌شدن مفهوم «اقتصاد مقاومتي، اقدام و عمل» پرداخت.

سال 1395 طبق نگاه فرزانه رهبري سالي است كه بايد همه در راستاي مساله‌اي مهم در جهت پيشرفت كشور كه مفهوم‌ بخشي و اجراسازي «اقتصاد مقاومتي، اقدام و عمل» است، حركت كنيم و اهميت موضوع فوق و عدم درايت و نبود اراده نزد برخي مسؤولان باعث شد حضرت آقا با تاكيد به مساله «اقدام و عمل» نقش عملياتي تفكر فوق را گوشزد كنند. 
اما براي اجراسازي هر مبحثي نياز است در ابتدا به مفهوم و نگره مرتبط به آن دست يافت تا در راستاي تجسم‌بخشي به انگاره‌هاي تفكري اقدام كرد، يعني نخستين گام رسيدن به هر عملي دستيابي به مفاهيم نهفته در موضوع و تجسم‌بخشي و اهميت‌نمايي نزد افراد براي رسيدن به تشكلي منسجم در دايره‌اي وسيع از نهادها و جوامع درگير با مساله خواهد بود و از اين‌رو به شكلي اجمالي در اين يادداشت به الگوها و سازوكارهاي «اقتصاد مقاومتي» مي‌پردازيم تا از قبال آن «اقدام و عمل» رخ نمايد. 
«اقتصاد مقاومتي» مفهومي است كه به زباني ساده نقش عايق را براي سقف زيست آدميان اين سرزمين ايفا خواهد كرد و موجب مقاوم‌سازي و دورشدن از آسيب‌ها و معضلات مختلف و وضعيت‌هاي فرسوده‌اي مي‌شود كه هر آن امكان دارد سقف آرزوها را به كف ويرانه‌ها تبديل كند. اين مساله وقتي ارزشي والا به خود مي‌گيرد كه اين عايقكاري از سوي اهالي آن ديار انجام شده و وارداتي نباشد. 
از اين رو مساله فوق ارتباطي مستقيم با موضوع استقلال يك كشور خواهد داشت و لازم است هرگونه مقاوم‌سازي و بحران‌زدايي و ساختارگرايي در دل باورهايي برآمده از فكر، توان و بازوهاي مردمان يك سرزمين معناي مقاومتي بيابد. از اين رو سويه «اقتصاد» با بخش آينده‌نگري و بخش «مقاومتي» با مفهوم خوداتكايي اشتراك مي‌يابند و كاهش وابستگي‌ها به كشورهايي كه هرگونه انتقال داده‌ها و امكانات را منوط به بهره‌كشي مردمان و حاكميت آن كشور مي‌دانند مي‌تواند موجب استقلالي غرورآفرين براي مردمان سرزمين اسلامي ايران باشد. اما در ادامه تحليل ارائه‌شده به اين زاويه گرايش مي‌يابيم كه حوزه فرهنگ و هنر براي عيني‌سازي پيام رهبري مبني بر اقدامات لازم در زمينه «اقتصاد مقاومتي» و عملي‌نمايي اين بخش مهم كه دريچه‌اي براي پيشرفت كشور خواهد بود، چه وظايفي را به عهده دارد و چه نقشي را مي‌تواند ايفا كند؟ چرا كه براي به ثمر نشستن هر مساله‌اي بايد بسيج عمومي از سوي همه نهادها و بخش‌ها و اقشار جامعه صورت گيرد و هنر به واسطه ابزارهاي موثري كه دارد مي‌تواند در ترويج نگاه و اهميت‌بخشي به موضوع و اجرايي كردن مبحث كلان و ارزشمند «اقتصاد مقاومتي» نقشي بسزا داشته باشد، چنان كه مي‌دانيم تاثيري كه تصوير مي‌تواند در اذهان و ارواح آدميان داشته باشد، بسيار سريع‌تر و ماندگارتر از هر زمينه ديگري است. 
براي مثال ساخت برنامه‌هاي تلويزيوني در راستاي تعريف مفهوم «اقتصاد مقاومتي» و راه‌هاي رسيدن به آن و اهميت‌بخشي اين مساله نزد آحاد جامعه مي‌تواند راهي به سوي موفقيت باشد و سوق‌بخشي انگاره‌هاي تفكري جامعه براي تجلي مفاهيم خوداتكايي و استقلال كشور در زمينه‌هاي مختلف اقتصادي وظيفه هنر است و فرهنگسازي در اين ارتباط، مسير دورمانده را مي‌تواند به نمايي نزديك از توجه درآورد. در زيربخش‌هاي اقتصاد مقاومتي مواردي چون تقويت توليد داخلي، حل مشكل ركود، رفع بيكاري و مهار گراني قابل ارزيابي است و هركدام مي‌تواند به عنوان سوژه‌اي براي فيلمنامه‌نويسان و اهالي هنرمند و متعهد به عنوان اثري سينمايي و مستند و سريالي تحت داستان‌هاي مختلف دراماتيزه‌شده‌اي از منظر سينمايي به كار‌آيد.
همچنين مواردي ديگر از بحث «اقتصاد مقاومتي» در راستاي سياست‌هاي اصل 44 قانون اساسي را كه رهبر گرانقدر انقلاب اسلامي بارها بر اجرايي‌شدن آن اشاره داشتند مي‌توان به عنوان موضوعاتي جهت تبديل به اثري سينمايي، نمايشي هنري، طرحي تجسمي و نوايي موسيقايي جهت حك‌سازي در نگاه مخاطبان به كار آورد و اين مساله نياز به هنرمنداني كاركشته و دغدغه‌مند دارد كه شناسايي و حمايت از آنها بخش مهمي در اجرايي كردن موضوع خواهد بود. 
مساله مهم براي استفاده از ظرافت‌هاي هنر در عملياتي كردن «اقتصاد مقاومتي»، تدوين برنامه‌هايي استراتژيك و رو به افقي از ارزش‌ها توسط متوليان فرهنگ و هنر است كه متاسفانه طي سال‌هايي دور و دراز اين مساله به كناره‌اي از بي‌توجهي‌ها كشيده شد و اكنون نيز با همه حواشي موجود در راهروهاي حركتي وزارتخانه فرهنگي دولت، اجرايي شدن اين امر دور از تصور خواهد بود. از سويي معضل فوق سال‌ها در بدنه بخش‌هاي مختلف فرهنگي كشور وجود داشته و حتي زماني كه شعار سال 1393 با عنوان «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملي و مديريت جهادي» به طور مستقيم به مساله فرهنگ اشاره داشت باز هم شاهد قصور متوليان امر بوديم. 
يكي ديگر از پل‌هاي ارتباطاتي فرهنگ براي عبور در مسير «اقتصاد مقاومتي»، توجه به سرمايه‌گذاري در عرصه‌هاي فرهنگي و هنري است، چنانكه موضوع و زمينه فعاليت براي پروژه‌هاي فرهنگي بايد چنان باشد كه در ضمن اثربخشي لازم بتواند بازگشت سرمايه را براي اقتصاد كشور در پي داشته باشد و در كمترين توقع شكل زيان‌دهي به خود نيابد. در اين‌باره انواع ريخت‌وپاش‌هايي كه ناشي از عدم وجود درايت فرهنگي و فقدان مديريت در پروژه‌هاي توليدي بوده است، بسياري از محصولات فرهنگي دولت را با شكست‌هاي غريبي مواجه كرده و محصول نهايي هم هيچ‌گونه بازدهي فكري براي مردمان جامعه ندارد. 
اهميت لازم در اين بخش مهم از اقتصاد يعني ميزان تخصيص بودجه و چگونگي صرف هزينه‌ها نيازمند وجود گروهي منسجم و كاراست كه از امكانات موجود بهترين استفاده ممكن را با نبوغ و كارداني مديريتي خود داشته باشد. متاسفانه در اين‌باره بارها شاهد هدر رفتن سرمايه‌ها در سريال‌سازي و فيلمسازي به دليل ناكارآمدي گروه‌ها بوديم و محصول نهايي هم نه‌تنها هيچ‌گونه تاثيري در نهاد فكري مردمان كشوري اسلامي نداشته است بلكه به شكلي معكوس موجب گمراهي مخاطب وطني هم شده است! با اين وجود باز هم همان گروه بدون وقفه به توليد مجموعه‌اي ديگر دست زده و اين چرخه باطل همچنان ادامه دارد.
در اين ميان نه تهيه‌كننده دانش و تبحر لازم را دارد و نه مديرتوليد به غير از عنواني كه يدك مي‌كشد، توان ايفاي نقشي برجسته را داراست و نه كارگردان و ديگر عوامل قدرت اجراي برنامه‌اي موثر در فرصتي معين و با كيفيتي مطلوب را دارند و همه چيز در ميان ناتواني‌هاي جمعي نالايق به راحتي هدر مي‌رود. از اين جهت در اختيارگيري افرادي متعهد و توانمند كه ارزش بودجه تعيين‌شده را داشته باشند، بايد نزد مديران مربوط مورد لحاظ قرار گيرد.
*منبع: روزنامه وطن امروز
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: