کد خبر: ۶۵۷۲۹
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۶ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۴ - 10 March 2016
به نظر می رسد هر یک از دو کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات، یعنی دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شده و در نهایت به قدرت برسند، می توانند در سیاست های داخلی آمریکا و پس از آن سیاست خارجی این کشور نسبت به ایران و خاورمیانه اثرگذار باشند وحتی ممکن است که این دو رویکرد متفاوتی نسبت به اوباما اتخاذ کنند.
روزنامه آرمان : به نظر می رسد هر یک از دو کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات، یعنی دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیروز شده و در نهایت به قدرت برسند، می توانند در سیاست های داخلی آمریکا و پس از آن سیاست خارجی این کشور نسبت به ایران و خاورمیانه اثرگذار باشند وحتی ممکن است که این دو رویکرد متفاوتی نسبت به اوباما اتخاذ کنند.

اما درباره اجرای برجام تصور می رود هیچ دولتی در آمریکا و از هر حزبی نمی تواند تغییری در محتوای پیمان نامه گروه 1+5 و اجرای برجام به وجود آورد. گرچه همچنان روابط میان ایران و آمریکا به سوی عادی سازی پیش نرفته و تنها در مواردی چون برجام و مسائل منطقه وزرای خارجه تهران و واشنگتن به مذاکره می پردازند اما به هر روی هر تغییری در مناسبات دو کشور با توجه به شعارهای افراطی و تندروانه نسبت به مسائل منطقه و حتی برنامه های برجام از سوی دو کاندیدای جمهوریخواه و دموکرات ریاست جمهوری ایالات متحده، به مصلحت نخواهد بود که هر یک از این دو کاندیدا پس از ورود به کاخ سفید و نشستن بر کرسی ریاست جمهوری بخواهند برخلاف تعهدات خود در برنامه اقدام جامع مشترک عمل نمایند. بر این اساس اگر آمریکا برخلاف تعهداتش عمل نماید به طور قطع ناقض تعهدات خواهد بود و به عنوان یک دولت ناقض حقوق بین الملل شناخته می شود و اعتبار سیاسی آن به خطر خواهد افتاد. 

از سویی به مصلحت این کشور نخواهد بود که تعهدات خود را نقض کند. گرچه ابزارهای حقوقی در نظام بین الملل در برابر ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت کارساز نیست، اما قطعا به مصلحت این کشور نیست که بخواهد تعهدات خود را نقض کرده و اعتبارش را در نظام بین الملل به خطر بیندازد. از سویی با توجه به سوابق هیلاری کلینتون در وزارت خارجه آمریکا و مواضع روشن سیاسی وی نسبت به ایران و از سویی دونالد ترامپ به عنوان کسی که دارای دیدگاه های سیاسی تند و افراطی بوده و نیزکارنامه سیاسی روشن و سوابق اجرایی در دستگاه های دولتی آمریکا نداشته است، به خوبی می توان دریافت که این دیدگاه ها بیشتر به یک طنز و شعار شباهت دارد؛ چرا که مساله حائز اهمیت در قانون اساسی ایالات متحده منافع ملی این کشور بوده و به همین علت روسای جمهور و هر مقام ذی ربط و مسئول در این کشور باید در همین راستا گام برداشته و سیاست هایش را با آن تطبیق دهد. 

از سویی گرچه باید شاهد تغییرات نرم افزاری و سخت افزاری در سیاست خارجی آمریکا نسبت به مسائل خاورمیانه بویژه سوریه و در منطقه و اوکراین در اروپای شرقی بود، اما با این وجود رئیس جمهور آینده آمریکا از هر حزبی باشد باید از قانون اساسی این کشور تبعیت کرده و در همان مسیر نیز حرکت کند. از این رو منافع ملی ایالات متحده ایجاب می کند به دنبال کشوری باسواد، منابع غنی و استعدادهای سرشار باشد از این رو نمی تواند از توانایی ها، تخصص و منابع ایران غافل بماند؛

 چرا که جمهوری اسلامی ایران در طول مذاکرات هسته ای به خوبی ثابت نموده از یک سیاست منطقی و متعدل نسبت به کشورهای منطقه و غرب برخوردار بوده و از دیگر سو غرب و بویژه واشنگتن در بسیاری از مسائل خاورمیانه بویژه سوریه و در مبارزه با تروریسم و خروج آن از منطقه با ایران همسویی و اشتراک منافع دارند. اتخاذ یک سیاست سخت افرازی به نفع آمریکا نبوده بلکه تنها شرایط را در منطقه و کشورش سخت تر خواهد کرد. ازاین رو نباید چندان هم این نوع شعارها را جدی گرفت و نمی توان گفت که ما در آینده باید شاهد یک رفتار و سیاست سخت افزاری از سوی این کشور نسبت به ایران و خاورمیانه باشیم. گرچه دولت اوباما نسبت به دولت های دیگر آمریکا سیاست معتدل و نرمی درباره مسائل خاورمیانه و پرونده هسته ای ایران در پیش گرفته بود، اما با این وجود نمی توان از هم اکنون گفت که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می تواند همه چیز را در خاورمیانه به بدترین شکل ممکن تغییر دهد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: